سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
علی خرم: برداشتن تحریم از نظر تئوری تمام شده ولی از نظر عملی هنوز کار دارد
نسیم/ علی خرم گفت: از نظر تئوریک هم اروپا و هم آمریکا دستور دادهاند که تحریمها برداشته شوند و دلیل آن نیز این است که ما اخیرا یک میلیون بشکه نفت به اتحادیه اروپا فروختیم و در جبل الطارق تحویل دادیم و پول آن هم در سیستم بانکی چرخید و سوئیفت هم عمل کرده تا به دست ما رسید پس تحریمها برداشته شده است اما در این بین با دو مشکل در عرصه عمل روبرو هستیم.
اظهارات چندی پیش ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی در خصوص بدعهدی ایالات متحده و اینکه "تقریبا چیزی از برجام نصیب ایران نشده است"، بازتاب وسیعی در رسانه های مختلف داخلی و خارجی داشت، تا حدی که برخی کارشناسان دوران تصدی کابینه تدبیر و امید بر مسند اجرایی کشور را به دو بازه قبل از اظهارات سیف و بعد از آن تقسیم کردند.
اهمیت این اظهارات در دوران سه ماه پس از توافق هستهای باعث طرح بحث های مختلف در محافل سیاسی و اجتماعی کشور شد، از اینرو ما نیز به سراغ علی خرم مشاور وزیر امور خارجه و از موافقان و حامیان توافق هستهای رفتیم تا ارزیابی او از سخنان رئیس کل بانک مرکزی و همچنین وضعیت کشور در دوران پسا برجام داشته باشیم. آنچه در ادامه می گذرد مشروح این گفتگوست:
«نسیم آنلاین»: با توجه به اظهارات آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی در خصوص اینکه آمریکاییها به تعهدات خود عمل نکردهاند ارزیابی شما از علل بدعهدی آمریکاییها چیست و وزارت امورخارجه باید چه رفتاری در خصوص ایالات متحده آمریکا در این شرایط داشته باشد؟
خرم: آقای سیف که در اجلاس صندوق بین المللی پول در آمریکا شرکت کرده بودند در مصاحبه با بلومبرگ و همچنین در سخنرانی در شورای روابط خارجی انتقاداتی داشتند مبنی براینکه ما از نحوه اجرای توافق هستهای ناراضی هستیم که منظورشان از این کلام بحث رفع تحریمها است.
اولین نکته این است که اظهارات آقای سیف عین فرمایش مقام معظم رهبری بود یعنی چون ایشان ابراز نگرانی کردند آقای سیف در آمریکا این موضوع را مطرح کردند و همچنین آقای دکتر روحانی با رئیس جمهور ایتالیا و آقای ظریف با خانم موگرینی همین نکته را در میان گذاشتند و در واقع همه دارند فرمایش رهبری در خصوص نارضایتی جمهوری اسلامی از اجرای برجام را مطرح میکنند و توسط آنها قضیه منعکس میشود.
اما از نظر محتوای توافق، ما در مقابل توافق هستهای که با گروه 5+1 امضا کردهایم، آنها تحریم ها را برداشتند البته وقتی که میگوییم تحریم را برداشتند به معنای این نیست که در عمل همه چیز مرتب و منظم شده است؛ باید مد نظر داشت که معمولاً وقتی که میخواهند تحریم را برقرار کنند مدتها طول میکشد تا سیستم جهانی را در مورد یک کشور تنظیم کنند تا تحریم برقرار شود. لذا اینطور نیست که امروز آمریکا بگوید تحریم و فردا مثلاً بانکهای چین، روسیه، ترکیه، هند و بانکهای آمریکایی و اروپایی همه بگویند سمعاً و طاعتاً و اجرا شود، بلکه مدتی طول میکشد مثلا شش ماه یا یک سال و به همین نسبت موقعی هم که میخواهند این تحریمها را بردارند باز مدتها طول میکشد تا سیستم مالی و بانکی و اقتصادی این تحریمها را از نظر روانی از دستور کار خود خارج کند چرا که همه بانکهای جهانی به سیستمشان خوراندهاند که ایران تحت تحریم است .
پس از نظر تئوریک هم اروپا و هم آمریکا دستور دادهاند که تحریمها برداشته شوند و دلیل آن نیز این است که ما اخیرا یک میلیون بشکه نفت به اتحادیه اروپا فروختیم و در جبل الطارق تحویل دادیم و پول آن هم در سیستم بانکی چرخید و سوئیفت هم عمل کرده تا به دست ما رسید پس تحریمها برداشته شده است.
اما در این بین با دو مشکل در عرصه عمل روبرو هستیم، مشکل اول این است که بانکهای جهان اعم از بانکهای آمریکایی، اروپایی یا آسیایی اگر میخواهند به زیردستشان دستور بدهند که تحریمهای در مورد ایران برداشته شود و با ایران کار بانکی تمام و کمال انجام دهند در وهله اول باید مطمئن باشند که این تحریمها دوباره برنمیگردد به جهت اینکه مثلاً اگر بانک چین، هند، ترکیه، اروپا یا آمریکا تحریم ایران را برداشتند فردا و فرداهایی که ممکن است دو سال دیگر باشد مورد جریمه واقع نشود.
همانطور که میدانید ظرف 5-6 سال گذشته شاید نزدیک به 15 میلیارد دلار بانکهای اروپایی و آسیایی به دلیل رابطه با ایران جریمه شدهاند و آنها چون میدانند گوشتشان زیر دندان آمریکا است و بیشترین سهام بانکها و شرکتها اصلی دنیا در دستان آمریکاییهاست، نمیخواهند طوری عمل کنند که فرداروزی، مانند بانک اچاسبیسی HSBC انگلستان یا یوبیاس UBS سوئیس تحریم شوند.
شرکت ها و بانکهای بزرگ دنیا یا بیشتر سهامشان مانند ایرباس برای آمریکا است یا اینکه چون بیشترین معاملاتشان در آمریکا انجام میشود پس نمیخواهند تحریم و جریمه آمریکا را تحمل کنند پس از این جهت میخواهند مطمئن شوند که این تحریمها بازگشتنی نیست. بانکها در ازای از سرگیری روابط احتیاج دارند که اطمینان پیدا کنند تحریمها بازگشتنی نیست.
حال بانکها از کجا میفهمند که تحریمها بازگشتنی نیست؟ آنها به عملکرد ایران و آمریکا نگاه میکنند. در این قضیه 50 درصد سهم ایران است و 50 درصد هم سهم آمریکا است. اما سهم ایران و آمریکا چطور معین میشود؟ مثلا اگر در آمریکا آقای ترامپ که شانس زیادی برای ریاست جمهوری دارد میگوید من اگر آمدم توافق هستهای را کاغذش را پاره میکنم، در این حالت همه بانکها بلافاصله خودشان را جمع و جور میکنند و میگویند که صبر کنیم تا معلوم شود چه کسی رئیس جمهوری آمریکا شود؛ اگر آقای ترامپ رئیس جمهور شود که واحسرتا، میگذاریم کنار؛ اما اگر خانم کلینتون شد تا یک حدی ممکن است بشود با ایران کار کرد؛ اگر آقای سندرز شد که حتماً میتوانیم با ایران کار کنیم.
پس50 درصد اول سهم نگرانی بانکهای خارجی مربوط به آمریکاییها میشود که هنوز وضعیت آنها در خصوص اینکه توافق هستهای را لغو میکند یا نه معلوم نیست.
در مورد 50 درصد سهم ایران نیز اگر مثلاً ببینند ایران دارد کاری میکند که احتمال دارد از طریقی در شورای امنیت تحریم شود آنها میگویند که چرا ما الآن روی کشوری سرمایهگذاری کنیم که ممکن است 4 یا 6 ماه دیگر همه قضایا به هم بخورد.
پس ما باید حواسمان به 50 درصد سهم خودمان باشد و طوری رفتار کنیم که تشویق کننده محیط امن و امان باشد و کاری کنیم که جهان بگوید تحریم در مورد ایران اصلاً به تاریخ پیوست و دیگر تحریمی وجود ندارد نه اینکه خودمان هم کاری بکنیم که جهان بگویم که ممکن است دوباره 4 ماه دیگر تحریم ایران اعاده شود.
میخواهم عرض کنم 50 درصد این نگرانی سهم ما است و ما باید حواسمان باشد کاری کنیم که نشان دهیم ایران امن و امان است و ما اصلاً قصد نداریم کارهایی انجام دهیم که تحریمها برگردد اگر ما این کار را کردیم بانکهایی مثل بانک آلمان نسبت به ما ترغیب میشود تا بیاید با ایران کار بانکی انجام دهد و اگرنه اگر دولت آلمان هزار دستور هم بدهد به رئیس بانک، رئیس بانک عمل نمیکند درست است تحریم برداشته شده ولی این فرق میکند با اینکه رئیس بانک تصمیم بگیرد با ایران کار کند که این قسمت اول مشکل است.
مشکل دوم این است که اگر شما بخواهید در دنیا خرید یا فروشی داشته باشید و مثلاً بخواهید نفت خود را به طور مثال به هند بفروشید او به شما 10 میلیارد روپیه میدهد و میگوید این بابت نفتی که خردیم اما روپیه به درد ما نمیخورد پس باید آن را یا به دلار و یا به یورو تبدیل کنیم حال به محض اینکه میخواهیم این مقدار را به یورو تبدیل کنیم روپیه چون رابطهاش با دلار است در یک لحظه وارد کامپیوتر وزارت خزانه داری آمریکا میشود و میگوید من 10 میلیارد روپیه میخواهم تبدیل به یورو بشوم.
قانون بین المللی این است که هر پولی بخواهد از مجرای دلار تبدیل به یورو یا هر پول دیگری مانند لیره ترکیه یا یوان چین بشود باید وزارت خزانه داری آمریکا اکی دهد.
در حالت عادی کامپیوتر وزارت خزانه داری آمریکا تنظیم شده تا هر معاملهای که بالای 10 هزار دلار باشد (قبلاً 100 هزار دلار بود) برای کشورهایی که رابطه دوستی با آنها دارند و مطمئن هستند مثل چین، ترکیه، پاکستان، هند، عربستان و ... برای آن بالای 10 هزار دلار اکی میدهد بدون اینکه از پرسنل مدیریت وزارت خزانهداری بپرسد اما حالا یک تعداد از کشورها که یا قبلاً تحریم بودند یا اینکه دوست آمریکا محسوب نمیشوند آن کامپیوتر متوقف میشود و از مدیریت سؤال میکند که آیا این مثلاً یک میلیون دلار تبدیل بشود یا نشود .
این پروسه نه حالا بلکه قبلاً هم در دنیا بوده و قبل از تحریمها و قبل از انقلاب وجود داشته است و این پروسه هیچ ربطی به الآن ندارد؛ حالا در توافق هستهای، دولت آمریکا در این خصوص هیچ قولی
ویدیو مرتبط :
نظر ادیسون راجع به تئوری اینشتین