علمی


2 دقیقه پیش

رزرو بلیط هواپیما مشهد

سفر به مشهد از آن دست سفرهایی‌ست که قرن‌ها از عمر محبوبیت‌اش می‌گذرد و زائران امام هشتم شیعیان، خود را به وسیله‌های مختلف به این شهر می‌رساندند. خوشبختانه ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...



کاروان حرکت کن؛مقصد دل حسین است/اینجا کربلا نرفته کربلایی می‌شوند


خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها: تاریکی نیمه شب بر همه جا سایه گسترده و بیشتر مردم شهر در خواب هستند اما در گوشه ای از همین شهر درکنار مسجدی که به نام «مسلم بن عوسجه» معروف است؛ کاروانی راهی سفر است. کاروانی که پر است از کسانی که نورچشمی های اسلام هستند و نوردلشان اباعبدالله الحسین(ع) است.

کاروانی که می خواهند حسرت دیدن گنبد طلایی و آن ضریح باصفا را بردل خود بگذارند و در عوض خادمی کنند برای تمام کسانی که راهی سفر حسینی هستند. گویا برایشان رفتن به کربلا و یاماندن در مرز و خادمی کردن فرقی ندارد. همین که عشقشان به حسین(ع) را ثابت کنند و همین که دلشان حسینی باشد، برایشان کافیست چون می دانند با همین نرفتن و بر سر مرز ماندن نیز عزیز دل حسین(ع) می شوند.

از شهر دزفول، کاروان خادمان حسینی راهی مرز چذابه است. چذابه ای که این روزها مقصد مردمانش حرکت به کربلایی است که گویا معنای عشق و شهادت برای اولین بار در آن معنا شد.

نزدیک مسجد که می شوم با تعدادی جوان روبرو می شوم. از در مسجد هر کسی که خارج می شود یا جوان است و یا ریش های جوانی تازه بر صورتش خودنمایی می کند.

جوانانی که عشق به حسین(ع) آن چنان در دلشان جوانه زده که برای خادم اباعبدالله الحسین(ع) بودن با عطش و رغبت بی نظیری  آماده شده اند. جوانانی که می خواهند بروند تا مرز چذابه را برای خود صحرای کربلا فرض کنند و آب و غذا بدهند به زائران مسیر بهشت و گمان کنند که حسین و یارانش را سیراب کرده اند. سیراب از عشقی که با گذشت صدها سال هنوز هم نم نم آن صحرای دل ها را گلستان می کند.

هرچه می گردم تا بزرگتری در جمعشان پیدا کنم نیست. با خودم می گویم حتما مسئول این کاروان باید فرد میانسالی باشد اما پسر جوانی جلو می آید و خودش را مسئول کاروان معرفی می کند.

با زائران هم حس می شوم

محسن زاروی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار می کند: با توجه به اینکه مسجد ما یعنی مسلم بن عوسجه، تازه تاسیس است و امسال اولین سالی است که افتتاحیه مسجد با اربعین تقارن زمانی پیدا کرده در نظر گرفتیم که کاروانی را برای خدمت رسانی به زائران امام حسین (ع) راهی مرز چذابه کنیم.

وی عنوان می کند: تاکنون کاروان خادمان از چند مسجد دیگر نیز از دزفول به چذابه اعزام شده و برگشته اند و حال قسمت شده تا مسجد ما خادمی زائران امام سوم شیعیان را بر عهده داشته باشد تا نذورات مردمی را که در چند وقت اخیر جمع آوری کرده ایم در موکب بزرگ شهرستان که در مرز مستقر است بین مردم و عاشقان حسینی توزیع کنیم.

زاروی به استقبال بی نظیر جوانان از این کاروان اشاره می کند و می افزاید: با یک اطلاع رسانی کوچک و ساده توانستیم یک کاروان ۲۷ نفره از مسجد را گردهم آوریم. اعضای کاروان همه جوان و بین ۱۵ تا ۲۲ سال سن دارند.

از وی می پرسم تاکنون کربلا رفته ای؟ با چشمان برق زده ای می گوید: نه تاکنون قسمت نشده و به خاطر خدمت سربازی نتوانسته ام بروم. امسال نیز موفق به انجام مراحل اعزام نشدم و دیر شد اما امیدوار هستم عشقم به ابا عبدالله را در قالب خدمت کردن به زائرانش ثابت کنم.

زاروی ادامه می دهد: چند روز گذشته نیز که به مرز رفته بودم و زائران را می دیدم حسادت می کردم به حال و هوایشان و حتی گریه ام می گرفت اما سعی می کردم با آنها هم حس شوم. هرچند آنها می روند و من امسال نمی توانم.

این خادم جوان، دلیل اصلی اش از این کار را عشق به اباعبدالله(ع) عنوان می کند و می گوید: فقط عشق به امام حسین(ع) است که همه ما را جمع کرده است.

ای کاش می توانستم به کربلا بروم

از میان جمع ۲۷ نفری خادمان اربعین، پسرک ظریف اندام خوش خنده ای توجهم را جلب می کند. سمتش می روم ابتدا با گفتن اینکه استرس دارد از مصاحبه کردن طفره می رود اما تا می گویم از عشقت به امام حسین(ع) برایم بگو به یک باره لبخند از لبانش محو می شود گویا تمام وجودش به یک باره راهی صحرای کربلا شد.

مصطفی خزاعی ۱۵ ساله در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه حس و حال خیلی خوبی دارم از اینکه قرار است خادمی زائران حسینی را انجام دهم، اظهار می کند: از طرفی وقتی به مرز بروم و بدانم که فاصله بسیار کمی با گنبد حرم آقا دارم حس سنگینی است. ای کاش من نیز می توانستم بروم اما به خاطر سن کم و تنها بودنم میسر نشد.

عشق به امام حسین (ع) پیر و جوان نمی شناسد

وی تصریح می کند: عشق به حسین(ع) پیر و جوان نمی شناسد و آنقدر وسعت این عشق بزرگ است که در قالب جملات خلاصه نمی شود چرا که حال و هوای دیوانه کننده ای است.

این خادم ۱۵ ساله حسینی ادامه می دهد: نگاهم به امام حسین (ع) متفاوت از سایر نگاه هاست. ایشان معنای زندگی من است و ای کاش بشود سال آینده به پا بوسش بروم.

خزاعی عنوان می کند: می خواهم با نیت سلامتی مادرم و عاقبت به خیری تمام جوانان مملکتم به خادمی اباعبدالله(ع) بروم و یقین دارم که حاجت روا می شوم.

عشق به امام حسین وصف شدنی نیست

مهدی کاظم پور دیگر خادم جوان این کاروان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه عشق به امام حسین(ع) غیرقابل توصیف است، اظهار می کند: توفیق حاصل نشد تا به پابوس آقا برویم اما همین که کمک حال زائران باشیم و گردی از پاهای آنها پاک کنیم خودش لذت بخش ترین است.

وی تصریح می کند: نوکری زائران امام حسین (ع) با هیچ چیز قابل مقایسه نیست و بعد از ۱۸ سال که از خدا عمر گرفته ام اولین بار است که چنین سعادتی نصیبم شده است.

کاظم پور می گوید: حاجتی در دلم دارم و به خاطر آن نیت کرده ام، خادمی امام حسین(ع) را انجام دهم اگر به مراد دلم رسیدم و قسمت شود سال آینده حتما به پابوس آقا خواهم رفت چرا که امسال به خاطر مسائل خانوادگی نتوانستم بروم.

این جوان اضافه می کند: هرچند عشق به امام حسین(ع) را همه جوره می توان نشان داد و قطعا خادمی کردن در مرز با رفتن به کربلا هیچ فرقی ندارد.

مقصد، اعماق دل حسین (ع) است

همه جوان هستند اما گویا نام حسین(ع) که در میان باشد همه همانند یک مرد بزرگ احساس مسئولیت می کنند چرا که می دانند زیر بیرق حسین بودن یعنی عزت و بزرگی ...اتوبوس به راه می افتد...سمت مسیری که مقصد مسافرانش اعماق دل حسین است.

آری می خواهند خادمی کنند تا هوای زائران حسین را در دو سوی مرز داشته باشند. حسینی که هوای عشقش این روزها همه را هوایی کربلا و بین الحرمین کرده است.

گزارش: رویا رجبی


ویدیو مرتبط :
کرببلا ای دل ای دل....... هرکی نرفته کربلا ببینه!!