سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



تحلیل عضو مجمع روحانیون مبارز از انتخابات هفتم اسفند


تحلیل عضو مجمع روحانیون مبارز از انتخابات هفتم اسفندرویداد 24/ متن پیش رو در سایت رویداد 24 منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست

دو تشکلی که از زمان شکل گیری همواره در انتخابات کشور فعال بوده اند، در هفتم اسفندماه با اختلافات و چالش های فراوانی روبرو شدند. حتی برخی از چهره های اصولگرا نیز معتقدند که جامعتین قدرت گذشته را ندارد و نمی تواند در فضای سیاسی کشور تاثیرگذار باشد.
رویداد۲۴، امیر عباس کلهر- راه و روش تغییر کرده است و دو جریان قدیمی و تاثیرگذار در سیاست کشور، دچار اختلاف شده اند و نتوانسته اند آن طورکه باید و شاید در انتخابات هفتم اسفندماه تاثیرگذاری داشته باشند. حال چند وقتی است که برخی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی می گویند که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز دیگر نمی تواند مانند گذشته در فضای سیاسی کشور تاثیرگذاری داشته باشند چرا که نتوانسته اند در زمین سیاست کشور به خوبی بازی کنند.

دو تشکلی که از زمان شکل گیری همواره در انتخابات کشور فعال بوده اند، در هفتم اسفندماه با اختلافات و چالش های فراوانی روبرو شدند. حتی برخی از چهره های اصولگرا نیز معتقدند که جامعتین قدرت گذشته را ندارد و نمی تواند در فضای سیاسی کشور تاثیرگذار باشد.

در همین رابطه "حجت‌الاسلام والمسلمین محمد مقدم"،معاون امور بین‌الملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) در گفت و گو با «رویداد۲۴» می گوید که موفقیت یک جریان سیاسی در این است که مذاق عمومی جامعه را درک کند تا ناخواسته در مقابل خواست عمومی مردم قرار نگیرد. او که عضو مجمع روحانیون مبارز است، در صحبت هایش خطاب به اعضای جامعتین می گوید، آقای روحانی عضو جامعه روحانیت بوده است، آقای هاشمی عضو بوده است و چرا نباید از این شخصیت ها در جهت بهسازی خودشان استفاده کنند؟ حجت‌الاسلام والمسلمین مقدم همچنین می گوید که آنها هرچقدر از افراد معتدل تر استفاده کنند در جهت بهبود شرایط خودشان گام برداشته اند.

*از زمان شکل گیری جامعتین، این دو تشکل همیشه در انتخابات کشور فعال بوده اند. زمانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1358 از آقای حبیبی در مقابل بنی صدر حمایت کردند و زمانی هم در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری از محمود احمدی نژاد حمایت قاطع کرد. اما در ماه های اخیر و به خصوص بعد از انتخابات هفتم اسفندماه به نظر می رسد که جامعتین آن توان و پتانسیل قدیم را ندارد و به نوعی در زمین سیاست کشور گوشه گیر شده است و آن طور که باید و شاید نمی تواند در فضای سیاسی کشور تاثیرگذار باشد. نظر شما در این باره چیست و این مورد را چگونه تحلیل می کنید؟

موفقیت یک جریان سیاسی در این است که مذاق عمومی جامعه را درک کند تا ناخواسته در مقابل خواست عمومی مردم قرار نگیرد. به نظر می رسد که برخی از جریان های سیاسی در کشور با گذشت زمان مسیرشان تغییر کرده است و اندیشه و فکر عمومی حاکم در جامعه را دیر در می یابند و یا نمی خواهند خواسته های مردم را درک کنند. همین دلیل هم باعث می شود که این جریان های سیاسی با گذر زمان عموما ضربه بخوردند و افت کنند.

*یعنی جامعتین با خواست عمومی جامعه زاویه پیدا کرده است؟

پویایی و کارآمدی جریانات سیاسی در این است که در راستای خواست عمومی مردم و جامعه قرار بگیرند و قدم بردارند. اگر بنا باشد که آنها با مردم زاویه پیدا کنند، به تدریج نیز مردم آنها را منزوی می کنند. اتفاقی که در انتخابات هفتم اسفندماه شاهد آن بودیم و مردم با رای خود برخی از گروه های سیاسی را به انزوا کشیدند. چرا که مردم ما به دنبال اعتدال، میانه روی و آشتی ملی بودند و چنین خواسته هایی داشتند. پس طبیعی هم بود جریاناتی که در تقابل با این خواست ها قرار گرفته بودند، با رای منفی مردم مواجه شوند و مردم به آنها رای ندادند. این یک واقعیت است که جریان های سیاسی باید آن را بپذیرند.

*آیا رحلت آیت الله مهدوی کنی در تاثیرگذار نبودن جامعتین ، نقش داشته است و به طور صریح آیا بعد از رحلت آیت الله مهدوی کنی خط فکری جامعه روحانیت تغییرکرده است و دیگر جامعتین نمی تواند موثر واقع شود؟

به هر حال طبیعی است که شخصیت های اثرگذار برای هر جریان سیاسی مهم است و در حیات سیاسی آنها نقش دارد. شخصیتی مانند آیت الله مهدوی کنی به خاطر همان روحیه متعادل و معتدلی که داشتند این تاثیر را در چنین جریانات سیاسی داشت اما در مورد پرسش مطرح شده از سمت شما باید بگویم که این قضیه به نظرم در این جهت بوده است که آنها تدریجا این زاویه را با خواست عمومی جامعه گرفتند که دیگر نمی توانند موثر واقع شوند. و مسلما هر جریان سیاسی باید از این امر درس بگیرد. من اسم این اتفاق را نه پیروزی می گذارم و نه شکست. بالاخره هر جریان سیاسی حتی آن وقتی هم که آرای مردم اقبالی به آن جریان نشان نمی دهد، به خود بیاید و کاستی های خود را درک کند می تواند آرای مردم را به خود جذب کند. به نظرم اینها باید حضور خودشان را بفهمند و بتوانند خودشان را بازسازی کنند، حتی عدم اقبال مردم می تواند در جهت بهروزی و بهسازی آنها قرار بگیرد و به صورتی در برهه های بعدی برای آنها موفقیت به وجود بیاورد. من قبول دارم که برخی از شخصیت ها اثرگذار بوده اند اما همه چیزها را هم نمی توانیم به شخصیت ها ربط بدهیم. آنچه که مسلم است به همان نکته اول اشاره می کنم که اگر در یک جامعه دموکراتیک، یعنی جامعه ای که با صندوق رای با مردم مواجه می شود، عمده ترین موفقیت برای گروه های سیاسی این است که ببینند نگاه و نگرش عمومی یعنی افکار عمومی و افکار ملی در چه سمت و سویی قرار گرفته است تا زاویه با مردم در مبانی سیاسی نداشته باشند و بتوانند از پشتیبانی مردم بهره مند شوند.

*جلسات برخی از اعضای جامعه روحانیت با چهره های تندرو اصولگرا در زمان انتخابات، به نظرتان باعث زیر سوال رفتن جامعتین نشد؟ اینکه از یک تشکل خاص که در میان مردم سابقه درخشانی ندارد جانب داری کردند.

اصولا صحبت کردن و حرف زدن با هیچ جمع و جماعتی را مضر نمی دانم. چرا که صحبت کردن همیشه لازمه رشد و بالندگی جریانات سیاسی است. عمده در مواضع عملی و پشتیبانی و حمایت های جدی جریانات سیاسی است. اما اگر مردم احساس کردند در یک برهه ای از زمان، یک جریانی فراتر از صحبت در مواضعش هم در حال تندروی و افراط گرایی است و به آن سمت و سو در حال حرکت است، مردم آنجا واکنش نشان می دهند و بر علیه آن جریان سیاسی موضع می گیرند. والا صرف صحبت کردن چه بسا خوب است و در بحث ها و گفت و گوها می تواند اتفاقات خوبی بیافتد. در جریان اصلاحات هم خیلی ها می آیند با افراطی ها صحبت می کنند و اگر ما راه را به سمت گفت و شنود باز کنیم و تحمل را در جامعه گسترش دهیم، مطمئن باشیم و باشید که محصول همین گفت و شنود ها و تحمل ها، اعتدالی است که جامعه را به بهروزی و سعادت می رساند. اما باز هم در رابطه با سوال شما باید بگویم که هیچ گاه سوابق افراد نباید مانع شود که راه برای گفت و گو بسته باشد. شخصی که خودش را به اصطلاح مصلح واقعی می داند، می داند که راه را برای گفت و شنود باید باز کند و همیشه گوش او باید شنوای افکار و اندیشه های مختلف باشد. چون در فضایی که اندیشه های مختلف مطرح شود مردم می توانند دست به انتخاب بزنند. اما باید توجه داشته باشیم که در گفت و گو ها و صحبت ها بین افراد با اندیشه ها و فکرهای مختلف مردم نتیجه و محصول کار را می بینند و یا حمایت های آنها را در یک پروسه سیاسی می آیند می بینند. مردم وقتی که دیدیدند یک جریان سیاسی همیشه از افراد تندرو و افراطی حمایت می کند خوب طبیعی است که چند وقتی هم که می آیند با یک جریان غیر معتدل به گفت و گو می نشنینند آنها همان مسائل قبل را برداشت می کنند و گرنه صرف گفت و شنود و صرف جلسات را من مبارک می دانم. نباید راه جلسه و گفت و شنود را مسدود کرد چرا که اگر راه گفت و شنود را مسدود کنیم فضای تاریک و تنگ اختناق آمیز به وجود می آید.

*آیت الله مهدوی کنی در دوره حیاتشان نقشی محوری در جریان اصولگرایی داشتند و همواره در پی وحدت گروه ها بودند. مرحوم عسگراولادی هم چنین نقشی را می کوشیدند ایفا کنند. در فقدان این دو چهره ارزشمند جریان اصولگرا، چه کسی می تواند چنین نقشی را ایفا کند؟

من نمی توانم اسم ببرم اما به نظرم هر جریانی اگر به دنبال عقلانیت و اعتدال باشد موفق است. طبیعتا کم نیستند افرادی که با انگیزه های عاقل و اعتدالی که در هر دو جریان هستند، می توانند نقش خوب و مثبتی داشته باشند. این نکته را هم بگویم که اصلاح طلبی و اصلاح طلبان هم اگر بخواهند در مسیر افراط قرار بگیرند سرنوشت گروه اصولگرایان را در انتظارشان دارند. من اعتدال، میانه روی و در واقع عقلانیت را شرط موفقیت احزاب سیاسی می دانم. اصولگرایان هم چهره های معتدلی دارند که می توانند از آنها استفاده کنند. چرا نباید اصولگرایان از شخصیت های گوناگون


ویدیو مرتبط :
رای هنرمندان،مجمع مدرسین،مجمع روحانیون،جمعیت زنان جمهوری اسلامی و ... به روحانی