سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



سرمقاله فرهیختگان/ خاورمیانه، شکارگاه قدرت‌های بزرگ


سرمقاله فرهیختگان/ خاورمیانه، شکارگاه قدرت‌های بزرگ

فرهیختگان / « خاورمیانه، شکارگاه قدرت‌های بزرگ » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم حسین دهشیار است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

حوادث سوریه شرایطی را شکل داده‌اند که قابل انتظار بود. این درک ناشی از وقوف به این نکته است که هیچ پدیده‌ای یا واقعیتی در خلاء شکل نمی‌گیرد، بلکه دارای بستری بومی است. این بستر برای اینکه فرصت تجلی در قالب پدیده‌ها و حوادث را بیابد، نیاز به فشار الزامات کلان یا سیستمی دارد. بستر بومی دارای ابعاد متفاوت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیک است که در یک فرآیند تاریخی شکل می‌گیرد. نگاهی به تاریخ خاورمیانه مدرن به‌طور کلی و سوریه به‌طور اخص این نکته را محرز می‌سازد که کشورهای این منطقه به این ظرافت انکارناپذیر و به‌شدت قابل رویت توجه نمی‌کنند که بستر تاریخی که در بطن آن این جوامع به زیست ادامه می‌دهند، به‌شدت مستعد بحران داخلی و به تبع آن به‌گونه‌ای فزاینده آسیب‌پذیر در برابر خواست‌ها و نیازهای قدرت‌های بزرگ جهانی است. از سوی دیگر به این واقعیت تلخ توجه معطوف نمی‌شود که بحران‌هایی که کشورهای منطقه را به شکل‌ها و میزان‌های متفاوت در خود غرق کرده است به هیچ‌روی ارزش افزوده‌ای برای مردم این سرزمین‌ها ندارد. هرچند به دلیل بحران، جایگزینی نخبگان، طبقات و گروه‌های حاکم دائمی می‌شود، بدنه جامعه بهره‌مندی کیفی یا کمی ندارد. امّا این بحران‌ها و حوادث جدا از ماهیت آن در وهله اول برای آمریکا مزایای کلیدی و استراتژیک را به همراه دارد و در وهله دوم دیگر قدرت‌های بزرگ هم به نسبت اراده و تاثیرگذاری خود به دستاوردهایی نائل می‌شوند. بازیگرانی که فزون‌ترین هزینه‌ها و خسارت‌ها را باید تحمل کنند، کشورهای غرق در بحران و بازیگران منطقه‌ای هستند که سرزمین درگیر بحران را آوردگاه نیابتی برای دعواها و تعارضات خود می‌یابند. از زمان فروپاشی عثمانی و شکل‌گیری کشورهایی به مانند سوریه و عراق و حضور وسیع‌تر و نافذتر کشورهای استعمارگر اروپایی در معادلات درون ممالک خاورمیانه و بین کشورهای منطقه آنچه دائمی جلوه کرده است همانا بحران‌های درون‌بازیگری و منازعات بین بازیگری در این جغرافیا که خاورمیانه نامیده می‌شود، بوده است. استعداد فزاینده سرزمین‌های خاورمیانه برای غوطه‌ور شدن در بحران‌های داخلی و منازعات با دیگر کشورهای منطقه ظرفیت وسیعی برای قدرت‌های بزرگ فراهم آورده است که در نقش مداخله‌گر ظاهر شوند و سلطه انکارناپذیری را درباره رفتارهای سیاسی و سیاست‌های اقتصادی کشورهای خاورمیانه متجلی سازند. بنابراین جای تعجب ندارد که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بیشترین میزان جنگ‌ها و بحران‌ها در این منطقه و اکثر قریب به اتفاق تهاجمات نظامی آمریکا به‌عنوان نظم‌دهنده سیستم بین‌الملل به کشورهای خاورمیانه بوده است. اینکه آمریکا به کویت لشکرکشی می‌کند، رژیم عراق را با زور عوض می‌کند، شرایط لازم برای کشتن رهبر لیبی را فراهم می‌آورد و دست متحد اصلی خود در منطقه یعنی عربستان سعودی را برای یکه‌تازی مستقیم و غیر مستقیم نظامی در یمن و سوریه فراهم می‌آورد به‌خوبی نشان‌دهنده این واقعیت است که کشورهای منطقه مفهوم هویت ملی و دولت ملی را که در اروپا در قرن نوزدهم شکوفا شد هنوز تجربه نکرده‌اند. این نکته به‌روشنی بیان می‌کند که چرا قوم‌گرایی، فرقه‌گرایی مذهبی و خط‌کشی‌های نژادی که از جرثومه‌های قرون وسطی هستند همچنان از حاکمیت در خاورمیانه برخوردار هستند. این شرایط درونی کشورهای منطقه است که امکان و فرصت مناسب را برای قدرت‌های بزرگ فراهم آورده است که به این میزان وسیع به ایفای نقش در شکل دادن به مناسبات داخلی در کشورهای خاورمیانه و کیفیت روابط بین سرزمین‌های منطقه بپردازند. اینکه عراق در آستانه از هم فروپاشی ارضی است و سوریه آینده‌ای بس تیره را باید برای خود اجتناب‌ناپذیر بیابد، به ضرورت باید از ورای این واقعیت‌ها درک کرد و به فهم چرایی این واقعیت‌ها نائل آمد. آنچه امروزه در سوریه شاهد هستیم این دو ویژگی منطقه یعنی عدم شکل‌گیری ملت و نفوذ تعیین‌کننده قدرت‌های بزرگ فرامنطقه‌ای را در حیات مردم و حکومت‌های سرزمین‌های این جغرافیا به‌روشنی متجلی می‌سازد. آمریکا و روسیه دو سوی میز گفت‌وگو قرار گرفته‌اند تا سرنوشت سوریه و مردم آن را تعیین کنند. یکصد سال پیش هم سایکس ـ پیکوت به‌عنوان نمایندگان قدرت‌های بزرگ سرنوشت مردم سوریه را تعیین کرده‌اند که در چارچوب منافع استعماری آنها بوده و امروز هم دو قدرت برتر نظام بین‌الملل در چارچوب منافع خود به معامله مشغول هستند. نکته حزن‌آور این است که دولت‌های منطقه بعد از یک قرن همچنان در مسیر تامین منافع سلطه‌گران جهانی و در راستای نادیده انگاشتن آرزوها و امیال مردم خود حرکت می‌کنند. هیچ‌چیز تغییر نکرده است و شاید تنها تغییر این باشد که قدرت‌های بزرگ سلطه‌گر نسبت به یک سده پیش، بیشتر آگاه شده‌اند که این منطقه تا چه میزان بالایی استعداد تحمل تحقیر به‌وسیله بازیگران اروپایی و آمریکایی را داراست.


ویدیو مرتبط :
ایران قدرت برتر خاورمیانه