سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



شاهنامه خوانی/ داستان هجدهم : گمراهی کاووس توسط ابلیس و به آسمان رفتن کاووس


شاهنامه خوانی/ داستان هجدهم : گمراهی کاووس توسط ابلیس و به آسمان رفتن کاووس آخرین خبر/ همه ما عاشق شنیدن و خواندن داستان های شاهنامه ای هستیم که شخصیت هایش قهرمان ها و اسطوره های ما هستند اما چون به زبان شعر است شاید برای ما خواندن آن قدری سخت باشد و این شد که برای شما فرهنگ دوستان عزیز داستان های شاهنامه را به زبان نثر و ساده تقدیم می کنیم. باشد که لذت ببرید.


لینک قسمت قبل

روزی ابلیس با دیوان مشورت کرد و گفت : باید کسی پیدا شود و کاووس را به بیراهه بکشاند.دیوان از ترس چیزی نگفتند پس دیو دژخیمی بپا خواست و اظهار آمادگی کرد و خود را به شکل غلامی درآورد و وقتی شاه مشغول شکار بود به دست‌بوس او رفت و دسته‌گلی به او داد و شروع به تعریف از او کرد و گفت: فر و شکوه تو را هیچ‌کس ندارد . تو چون جمشید شده‌ای و فقط یک‌چیز کم داری و آن دانستن راز شب و روز و ماه و خورشید است پس باید آسمان را به تسخیر خود درآوری .
این سخنان موردپسند شاه قرار گرفت و توجه نداشت که همه‌چیز در جهان مسخر خداست. شاه از دانشمندان خود پرسید : از زمین تا آسمان چقدر راه است ؟ ستاره‌شناسی گفت :شبانه باید به آشیانه عقاب بروند و بچه عقاب‌هایی بیاورند و آن‌ها را پرورش دهند .شاه پذیرفت .
عقاب‌ها را آوردند و چون نیرومند شدند تختی ساختند و به چهار عقاب بستند و کاووس در آن نشست و به آسمان رفت اما وقتی نیروی عقاب‌ها تحلیل یافت از آسمان سرنگون شدند و در بیشه‌های آمل به زمین افتاد . با زاری به درگاه خدا استغاثه کرد و پوزش خواست . پس رستم و گیو و طوس باخبر شدند .
گودرز به رستم گفت : من تاج‌وتخت و شاه زیاد دیده‌ام ولی خودکامه‌تر و دیوانه‌تر از کاووس ندیده‌ام گویی مغز در سر ندارد .
رستم و پهلوانان شاه را یافتند و نکوهشش کردند و گودرز گفت: تو به‌راحتی جای خود را به دشمن می‌دهی تاکنون سه بار به بلا افتاده‌ای و هنوز دست‌بردار نیستی . یک‌بار در جنگ مازندران و یک‌بار در جنگ هاماوران و حالا هم قصد آسمان کردی . عاقل باش .
کاووس شرمزده شد و وقتی به پارس رسید تا چهل روز نزد یزدان به خاک افتاده بود و از شرم از کاخ بیرون نرفت تا خداوند او را ببخشد . بعدازآن دوباره بر تخت نشست و به عدل و داد رفتار می‌کرد و طوس و رستم همیشه یاور او بودند .


از کتاب «شاهنامه تصحیح شده» اثر دکتر محمد دبیر سیاقی و برگردان به نثر اثر فریناز جلالی




منبع: آخرین خبر


ویدیو مرتبط :
شاهنامه خوانی بخش هجدهم