نامه سرگشاده عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به عادل فردوسی پور

نامه سرگشاده عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به عادل فردوسی پور

ندای ایرانیان/ سودابه رادفرد برای عادل فردوسی پور نوشت: مدینه فاضله نمیخواهیم، رویاپردازی هم نمیکنیم. غم نان و شغل و دارو و مسکن و ازدواج و خانواده را می بینیم و مثل شما افسوس می خوریم. آرمان شهر در سرمان نمی گذرد اما فکر می کنیم یکی از راههایی که میشود جامعه را بهبود بخشید؛ سیاست است و دنیای سیاست را علیرغم مخاطراتش دنیای منفعت و خودفروختگی و ... نمیدانیم.

در ادامه نامه سرگشاده عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان به فردوسی پور را می خوانیم:
برادر عزیز عادل خان فردوسی پور!
سلام و احترام و ارادت
اخیراً لیستی منتشر شد از کاندیداهای حزب ندای ایرانیان برای انتخاب آینده مجلس و تحلیلهای پی در پی آن که ظاهراً تمامی ندارد. از قضا اسم من و شما با هم در آن لیست بود و شاید تنها و آخرین جایی بود که نام ما در کنار هم دیده میشد. علی رغم سابقه اندک ورزشی بنده که احتمالا محمل مناسب تری بود برای بودن ناممان در یک نوشته، اما در یک نقطه سیاسی به هم رسیدیم و چقدر بی ربط! شاید انتشار لیست غیرواقعی با هدف انفکاک و انفصال در جبهه اصلاح طلبان؛ از هم پاشاندن حزب جوان ندای ایرانیان که متشکل از جوانانی تشکیلاتی؛ فرهیخته و نخبه با گفتمانی جدید در جامعه که ققنوسوار سر از آتش بیرون آورده اند؛ باشد اما اینگونه عملیات اگر چه گاهی با ایجاد پسلرزههایی موجب اختلافافکنی لحظهای میشود تا این لحظه نه تنها نتوانسته ذرهای انشقاق بین اصلاح طلبان اصیل حاصل کند که خروجی این قبیل ترفندها به عضویت درآمدن فوری این حزب در شورای راهبردی اصلاحطلبان بود و در بین این هیاهوها حزب جوان ندا به راه صوابی که بر اساس جمهوریت و اسلامیت نظام برگزیده بیشتر ایمان آورد و در هر صحنهای مستحکمتر و با استراتژیهای جامع تری نسبت به قبل گام نهاد. در لیست مذکور اسامی بزرگان دیگری که شاید خیلی افراد افتخارشان باشد که نامشان در کنار ایشان دیده شود هم به چشم میخورد. آنها را نمی دانم اما از واکنش سریع شما من با سالها سابقه کار صنعتی و سخت که گاه حس میکنم حتی از قلبم فولاد ساخته است؛ دلشکسته شدم و فکر میکنم برخی دیگران هم. از اینکه به این سرعت و به این شکل حضور خود را در عرصه سیاست تکذیب کردید. این تکذیب سریع شما و تحلیل های بعضی اصحاب ورزش که "فردوسی پور خود فروخته نیست" و "فردوسی پور وارد سیاست نخواهد شد " و جملات و تحلیلهایی از این قبیل دست مایه این نوشته شد که کمی از وضعیت پشت پرده زندگی اکثر سیاسیون را برایتان تشریح کنم و عرض کنم سیاست نه "وبا" دارد و نه "جزام". البته "وبا" یا "جزام" هم جرم نیست اما ظاهرا ما مجرمییم و با حداکثر تخفیف متهم! متهم به فرصت طلبی و منفعت خواهی!
از شمایی که جزء موفق ترین جوان های نسل ما بودید، شما که از افتخارات ما جوانان محسوب می شوید، شما که در آزاداندیشی و آزادیخواهیتان ذره ای شک نداریم دلمان را به درد آورد! البته من هم سرمنشا این لیست و اسامی آن را که چند روز بعد تقریبا قارچ گونه در خصوص اکثر احزاب تکرار شد نمیدانم و شخصا هم حضورم را تاکنون اعلام نکرده ام اما شاید آنچه برای شما ناخوشایند بود؛ برای دیگری آرزو باشد. آدمها با هم متفاوتند برادر !
بزرگی و بزرگ منشی و بزرگواری شما و اینکه در تمام این سال ها هنر را برای هنر ورزش را برای ورزش معنا کردید، مثال زدنی است نه تنها در این عرصه که احتمالاً پهلوانی هایتان کم از جهان پهلوان تختی ندارد.

اما جناب عادل خان! قهرمان نسل ما!
ما هم خود فروخته نیستیم اگرچه این حق طبیعی و حقوق شهروندی شما بود که در عرصه ای نمی خواهید وارد شوید، تکذیب کنید اما این سرعت، به جز تکذیب حضور نوعی اعلام برائت بود و برائت از جرم معنا پیدا میکند. در حالیکه ما مجرم نیستیم اما همیشه متهمیم؛ در نوک پیکان حملات و در اوج بی امنیتی. سیاسیون از صدر تا ذیل امنیت چندانی ندارند. در جامعه، در دانشگاه، در محل کار و حتی زیر سقف خانههایشان. ما همیشه متهمیم به قدرت طلبی، جاه طلبی، فرصت طلبی و حتی آنارشیت.
در جامعه می ترسیم هرج و مرج طلب خطاب شویم، در دانشگاه می ترسیم از ستاره دار شدن و محرومیت از تحصیل، در محل کار می ترسیم از اخراج و در خانه می ترسیم از عدم امنیت خانواده هایمان و مطمئن نبودن از همراهی همسران و همراهانمان. اما هیچ کس این میزان حس های بی حس ما را نمی بیند، هیچ کس حتی لحظه ای رویاهای کابوس شده دوستان ما را درک نمی کند، هیچ کس به ما حق نمی دهد، هیچ کس عذاب های ما را باور ندارد الان که روزگار خوشمان است اما وقتی در بدترین شرایط هم گرفتار می شویم هیچ کس حتی نزدیکان مان دلشان برای ما نمی سوزد و بهترین جمله ای که بگویند این است که "تقصیر خودش بود" . هیچ کس حتی لحظه ای به آزادیخواهی ما، به حس تعهد اجتماعی ما، به نگاه ما راجع به حقوق انسانی وقعی نمی نهد و همه ما را فرصت طلب و بدتر از این اینها (چنانچه افتد و دانی) می خوانند. بعید میدانم که سیاسیون به ویژه جوانان سیاسی از چپ و راست و مستقل هیچ کدام دغدغه شان مسائل شخصی بوده و باشد که اگر اینگونه بود راه کم خطر تر و پر منفعت تری بر می گزیدند. با هوش سرشار و پشتکار و سرمایه اجتماعی شان که شاید آن ها را به عرصه یا شاید ورطه سیاست کشانده است قطعاً راه های بهتری برای سرمایه سازی و چهره شدن سراغ داشتند که در تحلیهای هزینه- منفعت، به صرفه تر باشد.
برادر بزرگوار! قدرت امنیتی را که داری حتماً می دانی که در سیاست سالهاست آرزو ی ساختن و داشتن یک "نود سیاسی" فقط مشتی حسرت است و دریغ! ما سالهاست دوست داریم قدرتمندان را پای میز محاکمه رسانهای مانند میز 90 بکشانیم اما افسوس! ما این امنیت را نداریم با چراغ گردسوز پی بهبود اوضاع و اصلاح شرایط هستیم. با دست های کوچکمان می خواهیم کارهای بزرگ کنیم. فکر می کنیم می توانیم بر این باوریم که بالاخره روزی خواهد رسید که ما را باور کنند. روزی که فقط هدفمان را راهیابی به مجلس و دولت و شورا ندانند و به ما اعتماد کنند. فکر می کنیم می توانیم. آرزو داریم سقف های آرزوهای بلندمان کوتاه نشود. آرزو داریم به جای دعوا های سیاسی "گفتمان ملی" داشته باشیم آرزو داریم همه ایرانیان از منابع و منافع یکسان بهره مند شوند. امید داریم که نداهایمان خاموش نشود و هر جوان ایرانی در پی شغل که از اولین حقوق انسانی است از این در به آن در و از این اداره به آن اداره گردن کج نکند. امید داریم فساد اداری، سیاسی، اقتصادی را ریشه کن کنیم. امیدواریم هر ایرانی امنیت اجتماعی، شغل و سلامتی داشته باشد . برانیم که جمله مقام معظم رهبری که میفرمایند: "می خواهیم اگر کسی در خانواده مریضی داشته باشد آن خانواده جز رنج مریض داری رنج دیگری نداشته باشد" محقق شود. امیدواریم غصه نان از خانه های مردم حاشیه نشین رخت بربندد. امیدواریم در سرمای زمستان چادر معتادان کارتن خواب نداشته باشیم، که بخواهد به آتش کشیده شود. امید داریم هیچ دانشجویی غصه شهریه نداشته باشد.
آقای فردوسی پور!
مدینه فاضله نمیخواهیم، رویاپردازی هم نمیکنیم. غم نان و شغل و دارو و مسکن و ازدواج و خانواده را می بینیم و مثل شما افسوس می خوریم. آرمان شهر در سرمان نمی گذرد اما فکر می کنیم یکی از راههایی که میشود جامعه را بهبود بخشید؛ سیاست است و دنیای سیاست را علیرغم مخاطراتش دنیای منفعت و خودفروختگی و ... نمیدانیم.

برقرار باشید و بردوام انشالله
خواهر شما: سودابه رادفرد

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar

ویدیو مرتبط :
انجام پایان نامه عادل فردوسی پور