علمی


2 دقیقه پیش

رزرو بلیط هواپیما مشهد

سفر به مشهد از آن دست سفرهایی‌ست که قرن‌ها از عمر محبوبیت‌اش می‌گذرد و زائران امام هشتم شیعیان، خود را به وسیله‌های مختلف به این شهر می‌رساندند. خوشبختانه ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...



به بهانه سالروز تولد آلبرت اینشتین/ مردی که بعد از مرگش هنوز بر علم تاثیر می گذارد


به بهانه سالروز تولد آلبرت اینشتین/ مردی که بعد از مرگش هنوز بر علم تاثیر می گذاردآخرین خبر/ همه حتی اگر دوست دار علم نباشیم و سر کارمان با دانش های بنیادی نیفتاده باشد، حتی اگر رشته تحصیلی مان کاملا متفاوت با دنیای پر پیچ و خم ریاضیات و فیزیک باشد یا بهتر بگویم حتی اگر از هر چه عدد و رقم و فرمول است متنفر باشیم اما او را می شناسیم. شناخت مان شاید محدود باشد یه یکی دوتا اسم قلمبه و سلمبه که خیلی هم مفهومش را نمی دانیم مثل نسبیت خاص و عام و یا تبدیل ماده به انرژی و برعکس. شاید هم فقط چند عکس از او دیده باشی در حالت های عجیب و غریب لابد گاهی با خودمان گفته این این چه جور دانشمندی بوده که توی بعضی عکس ها زبانش را در آورده یا مثلا ژست های عجیب گرفته است. فارغ از این چه قدر او، زندگی شخصی اش و کارهای بزرگش را می شناسیم شاید لازم باشد واقعیتی که اینشتین نه به عنوان یک دانشمند که به عنوان یک انسان دنبالش بود را بشناسیم. او می خواست جهان را بفهمد، تلاش می کرد از روش هایی که بلد بود جهان را توضیح دهد. نظم و هماهنگی موجود در عالم را بیابد و بیش از پیش حیرت کند. تلاشی برای فهمیدن، این شاید مهم ترین چیزی باشد که باید درباره او بدانیم و هر وقت اسمش را می شنویم قبل از آن که سوالات ریز و درشت را درباره اش در ذهن مان مرور کنیم به آن فکر کنیم.
ما برای شما گوشه هایی از زندگی و فعالیت های مهم او را گردآوری کردیم برای آن که سرنخی باشد تا بیشتر و عمیق تر درباره این مرد که سال ها بعد از مرگش هنوز درستی نظریاتش در حال اثبات است بکاوید و بخوانید و ایده بگیرید.


همه چیز از هدیه هوشمندانه پدر آغاز شد
وقتی که آلبرت در سن ۵ سالگی در وضعیت بیماری روی تخت خواب در حال استراحت بود، از پدرش یک قطب نما هدیه گرفت. اما طرز کار قطب‌نما او را به فکر فرو برد و سعی می‌کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از فهمیدن طرز کار آن و درک کار آن بسیار شگفت زده شد. بنابر این تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند. نخستین جرقه های علاقه آلبرت به علم و بخصوص فیزیک از توجه به یک قطب نما گرفته شد. 

او کند ذهن نبود، متفاوت بود آنطور که گفته اند آلبرت در یادگیری تکلم کند بود. این کندی در کنار تمایلی که به زمزمه کردن کلمات پیش از ادای آنها داشت باعث شد خدمتکار خانه به او لقب «کند ذهن» بدهد.

موسیقی، ذات زیبایی جهان برای آلبرت 
او یادگیری ویولون را از 5 سالگی آغاز کرد، اما تا 13 سالگی که سونات های موتزارت برای ویولون را شنید لذتی از آن نبرد. پس از آن، نابغه ی جوان علاقه ی زیادی به این ساز پیدا کرد و در سال های جوانی تا باقی عمرش به نواختن آن ادامه داد. او بعدها به یکی از دوستان خود گفته بود: «موسیقی موتزارت آنقدر خالص و زیبا است که من آن را بازتابی از زیبایی ذاتی هستی می دانم».

جرئت و جسارت برای نوشتن افکار در قالب یک مقاله البته در اوایل نوجوانیقرار بود او هم به کسب و کار خانوادگی شان بپردازد اما با ورشکستگی آن، خانواده ی اینشتین به شمال ایتالیا نقل مکان کردند. در آنجا بود که اینشتین نوجوان مقاله ای نوشت که امروزه به عنوان اولین مقاله ی علمی او شناخته می شود. این مقاله به بررسی ماهیت اتر می پرداخت؛ فرضیه ای که هدفش توصیف چگونگی حرکت نور در فضا بود و اینشتین بعدها آن را رد کرد. آلبرت اینشتین تا پایان عمر خود بیش از 300 مقاله ی علمی منتشر کرد.

معلم 21 ساله فیزیک
او در سال 1900 با مدرک تدریس فیزیک از دانشگاه پلی تکنیک زوریخ در سوئیس فارغ التحصیل شد. این دانشمند جوان در دروس فیزیک نظری، استعداد قابل توجهی از خود نشان داد اما نمرات ریاضی اش در آن حد خوب نبود. بعد ها که سنش بالاتر رفت درباره ی این موضوع گفت: «برای منِ دانشجو مشخص نبود که دانش پیچیده ی قواعد بنیادین فیزیک، تا این حد با متد های پیچیده ریاضیات گره خورده است»
او پس از 2 سال کار به عنوان کارمند اداره ی ثبت اختراع، در ژورنال معتبر Annals of Physics به فاصله ی کمی از هم چهار مقاله ی علمی منتشر کرد
این توضیحات مربوط به بخشی از مقالات مورد نظر است که خودش در نامه ای به یک دوست نوشته است:

1- «مقاله ی اول به تششع و خصوصیات نور از لحاظ انرژی می پردازد و بسیار انقلابی است». (توضیح مذکور مربوط می شود به اثر فوتوالکتریک اینشتین که بنیان یک زمینه ی کاملاً جدید علمی یعنی مکانیک کوانتوم را فراهم کرد.)
2- «مقاله ی دوم به تعیین اندازه ی واقعی اتم می پردازد». (مقالات دوم و سوم او پایه ی حرکت براونی را تشکیل دادند که به اثبات وجود اتم ها کمک کرد).
3- «چهارمین مقاله در حال حاضر هنوز یک پیش نویس اولیه بیشتر نیست و … نسخه ای از نظریه ی فضا و زمان را در خود دارد». (این توضیح به نظریه ی نسبیت خاص باز می گردد که برای دنیا محدودیت سرعت قائل شد: سرعت نور).

سال معجزه آسا برای اینشتین
سال 1905 متعاقباً «سال معجزه» ی اینشتین نام گرفت. او پیش از پایان این سال مقاله ی پنجمی منتشر کرد که الحاقیه ای بر مقاله ی قبل از خود در مورد نظریه ی نسبیت خاص بود. این الحاقیه رابطه ای تازه میان جرم و انرژی را تعریف می کرد که در نهایت شناخته شده ترین معادله ی دنیا را رقم زد: E=mc2.

چهار سال بعد در 1909، اولین شغل ثابت دانشگاهی اینشتین به او پیشنهاد شد. او ابتدا این پیشنهاد را رد کرد
اینشتین در سال 1908 پیشنهاد استادی موقت دانشگاه برن را پذیرفت. با این حال، پس از دو ترم درس دادن، کلاس خود را تعطیل کرد، زیرا تعداد شرکت کنندگان در آن به یک نفر رسیده بود. سال بعد یعنی 1909 اولین شغل ثابت دانشگاهی استاد تمام در دانشگاه زوریخ به آلبرت اینشتین پیشنهاد شد. او در ابتدا آن را رد کرد، چون درآمد آن کمتر از حقوق کارمندی اش در اداره ی ثبت اختراعات بود. دانشگاه زوریخ پیشنهاد حقوق بیشتری را مطرح کرد که در نهایت مورد پذیرش اینشتین قرار گرفت.

از آنجایی که نبوغ اینشتین در آزمایشات ذهنی او نهفته بود و علم متعارف را به چالش می کشید، او باید برای اثبات نظریه ی نسبیت عام خود از طریق آزمایش و مشاهده راهی می یافت. سر فرانک واتسون در سال 1917 برای این کار راه حلی یافت: اندازه گیری موقعیت ظاهری ستارگانِ نزدیک به خورشید. اما این کار تنها در رویداد نادری مثل خورشیدگرفتگی کامل قابل انجام بود، یعنی زمانی که ماه مانع از رسیدن نور خورشید به زمین می شود. (بدون خورشید گرفتگی کامل، نور شدید خورشید مانع از رصد ستارگان نزدیک به خود می شود).
نظریه ی نسبیت عام اینشتین در سال 1919 مورد آزمایش قرار گرفت؛ البته نه توسط خودش
اگر حق با اینشتین بود موقعیت ظاهری ستارگانی که در هنگام خورشیدگرفتگی در نزدیکی خورشید قرار می گرفتند باید اندکی از موقعیت واقعی شان متفاوت می بود چرا که فضازمان باید به واسطه ی جاذبه ی خورشید در اطراف آن موج بر میداشت و مسیر نور ستارگان را خم می کرد. در نتیجه موقعیت ظاهری ستاره ی مورد نظر باید اندکی متفاوت به نظر می رسید.
سر آرتور ادینگتون در سال 1919 این آزمایش را طی یک خورشیدگرفتگی کامل انجام داد و صحت نظریه ی اینشتین را به اثبات رساند و او را یک شبه به یک سوپراستار بدل کرد.

دلیل شهرت اینشتین را هرکسی نمی توانست درک کند
ادوارد، پسر دوم اینشتین مدتی بعد، علت شهرت پدرش را از وی می پرسد و اینشتین در پاسخ او می گوید: «وقتی سوسک نابینای کوچکی روی سطح خمیده ی شاخه یک درخت می خزد، متوجه خمیدگی سطح زیر پای خود نمی شود. من آنقدر خوش شانس بودم که توانستم متوجه چیزی بشوم که آن سوسک بدان توجهی نکرده بود».

باید برای ارائه علم، با مردم رو راست بود
اینشتین از داستان‌های تخیلی بیزار بود. چرا که احساس می‌کرد، آن‌ها موجب تغییر درک عامه مردم از علم می‌شوند. به بیان او «من هرگزدر مورد آینده فکر نمی‌کنم، زیراکه آن به‌زودی می‌آید.» به این علت او احساس می‌کرد کسانی که به طور مثال بشقاب پرنده‌ها را می‌بینند باید تجربه‌هایشان را برای خود نگه دارند.*

مغز اینشتین و تمام حاشیه هایش
بعد از مرگ اینشتین در ۱۹۵۵ مغزش از سوی توماس تولتز هاروی برای تحقیقات برداشته شد. اما این کار به صورت غیرقانونی انجام شد. بعدها پسر اینشتین به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق‌العاده پدرش را داد.
هاروی تکه‌هایی از مغز اینشتین را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از این مطالعات دریافت می‌شود که مغز اینشتین در مقایسه با میانگین متوسط انسان‌ها، مقدار بسیار زیادی سلول‌های گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است. همچنین مغز اینشتین مقدار کمی‌چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته، که این موضوع امکان ارتباط آسان‌تر سلول‌های عصبی را با یکدیگر فراهم می‌سازد. علاوه بر این‌ها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همین طور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است. *

سال 2016 سالی که نام اینشتین برای چندمین بار بر سر زبان ها افتادکشف امواج گرانشی و اثبات بخشی دیگر از نظرات اینشتین
98 سال پیش، آلبرت اینشتین در نظریه نسبیت عام خود، به امواج گرانشی اشاره کرد، موج هایی که در بعد فضا-زمان حرکت می کنند. اما حالا پس از یک قرن، دانشمندان موفق شدند تا وجود چنین موجی را در دنیای پیرامون تایید کنند. به جرات، این اتفاق، یکی از بزرگ ترین یافته های چندین دهه ی اخیر دنیای علم و دانش است.
رصدخانه LIGO و دانشمندانی که روی این پروژه کار می کردند، مسئولیت اکتشاف این امواج را به عهده دارند. رصدخانه LIGO، دو ساختار L مانند دارد که در واشنگتن و لوییزیانا واقع شده اند و به وسیله سنسورهای آن، دانشمندان توانسته اند امواج را رصد نمایند.
این موج ها زمانی ایجاد می شوند که دو سیاه چاله، دو ستاره نوترونی یا یک ستاره نوترونی و یک سیاه چاله، با یکدیگر برخورد کنند. در این حالت، آن ها سبب خمیدگی در بعد فضا-زمان شده و آن را به فضای پیرامون خود منتقل می سازند. این چنین است که انسان ها در زمین هم تاثیر آن را حس خواهند کرد.

باورهایی اینشتین در قالب جمله هایی که برای ما به یادگار گذاشته است:
* «مهم آن است که هرگز از پرسش باز نه‌ایستیم.»
* «دوچیز بی‌پایان هستند: اول «منظومه شمسی»، دوم «نادانی بشر»، در مورد اول زیاد مطمئن نیستم.»
آلبوم تصاویر اینشتین را در این خبر ببینید


با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: آخرین خبر


ویدیو مرتبط :
فونت آلبرت اینشتین!