سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



نقد کتاب/ «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک»


نقد کتاب/ «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک»خبرگزاری کتاب ایران/ «ایتالو کالوینو» داستان‌نویس بزرگ و معاصر ایتالیایی و خالق رمان شگفت‌انگیز و پسامدرنیستی «اگر شبی از شب‌های زمستان مسافری» درباره اسطوره و اسطوره‌گرایی، به سادگی می‌گوید: «شما هم –مثل همه- می‌توانید اسطوره خودتان را برای خود و دیگران بسازید.»

با تأمل بر این گفته او، اگر اهل تکاپو و کند و کاو در معنا و مفهوم تاریخی-فلسفی زندگی و هستی انسان و همه پدیده‌ها و پدیدارهای عینی و ذهنی پیرامونمان باشیم، در می‌یابیم که همه ما –به تناسب دانش، اندیشه و مجموعه تجربه‌های‌مان- می‌توانیم «اسطوره» بسازیم. پس بپذیریم که «اسطوره‌»ها از دوران‌ دیرین تا اکنون و امروز، در طیفی گسترده و بی‌وقفه گسترش یابنده، برای پاسخ‌گویی به نیازهای انسانی در زمینه‌های مادی و معنوی ساخته شده‌اند و ساخته می‌شوند.

با درنگ بر این مفهوم می‌توان رمان «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» نوشته سمیرا ابوترابی را در یک نگاه، داستانی معناگرا حول محور مضمونی یک اسطوره به جای آورد.

«رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» که شاید در یک خوانش متعارف، به نظر برسد که چندین و چند شخصیت اصلی و فرعی دارد، در حقیقت فقط یک «شخصیت» دارد؛ دختری به نام «پریزاد آرام‌نژاد». تلاش و تقلای خلاق نویسنده رمان «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» از همان آغاز داستان به گونه‌ای آشکار و نهان این است که یگانه شخصیت رمان یعنی دختری را که برایش نام «پریزاد آرام‌نژاد» را برگزیده به یک «اسطوره» تبدیل کند. این شخصیت به رغم رفتار و گفتار و کنش و واکنش‌های عادی یک دختر جوان، باهوش، سرشار از اعتماد به نفس و دارای نگاهی جست‌وجوگر و کاشف که طبعاً برکنار از تمناهای متعادل و متعارف روحی و جسمی هم نیست، در معادله‌ای از پیش اندیشیده شده و نگرش خودآگاهانه نویسنده، با قطعیتی برگشت‌ناپذیر دوشیزه‌ای است مسلمان و با ایمان که نجابتی فطری دارد و در داستان می‌رود تا به یک «اسطوره» تمام عیار تبدیل شود.

«پریزاد آرام‌نژاد» یگانه فرزند مردی است دانشور و عارف و در عین حال صاحب یک شرکت معظم با شعبه‌هایی زنجیره‌ای در آمریکا. پریزاد یک ساله بوده که مادرش را که یکباره اسیر بیماری مرگباری می‌شود، از دست می‌دهد. او از همان یک سالگی، پیوسته و وابسته به پدرش –علی آرام‌نژاد- در آمریکا زندگی می‌کند و درس می‌خواند و کم و بیش در کسوت و موقعیت یک «استثنا» و دست‌کم، یک «نیمه نابغه» به عرصه می‌رسد. پدرش که همیشه و طی سالیان دل در گرو عشق به سرزمینش ایران داشته، ناگهان بیمار می‌شود و می‌میرد. البته در رمان همان‌طور که بیماری مادر پریزاد مجهول می‌ماند، حتی اشاره‌ای هم نمی‌شود که علی آرام‌نژاد که مردی بوده خوش سیما و قد بلند و چهارشانه و قد بلند و از هر نگاه و نظر یگانه و یکه، بر اثر چه عارضه‌ای جان می‌سپارد.

این مرد مردان – و شاید «ابر مرد»!- پیش از مردن وصیت کرده است که دخترش «پریزاد آرام‌نژاد» که حالا صاحب مال و ثروت و جایگاه شغلی پدرش شده، به ایران برود و حتماً مدت 6 ماه در این کشور بماند. این سوی ماجرا مجموعه خانواده و خاندان با او سر عناد دارند و فقط پیرزنی به نام «مهری خانم» - که هنوز ته‌مانده‌ای از زیبایی و ظرافت قد و قامت در او مانده- به او مهر می‌ورزد. در رمان چند بار قید می‌شود که «مهری خانم» عامل سیاه و هیولا جلوه دادن پدر پریزاد در میان فرزندان و خویشاوندان و حتی نوه‌های خود بوده و حالا پشیمان از ستمی که کرده، در صدد جبران است.

در جایی از شروع رمان، از نظرگاه و زاویه دید مهری خانم می‌خوانیم: «توی آسانسور این پا و آن پا می‌کنم و با خودم کلنجار می‌روم که حرفی بزنم تا کمی لبخند به صورتت بیاورد. نیم‌رخت عجیب شبیه یگانه(مادر متوفی پریزاد) است و عذاب وجدانم را دو برابر می‌کند. علی گفته بود: «مهری خانم قول بده چیزی از دلخوری و کینه بین بچه‌های من و عرفان نمونه» قول داده بودم و از علی قول گرفته بودم که از ته دل حلالم بکند. آرمان و بچه‌ها در طبقه بالاتر از من بودند...»

آرمان و بچه‌ها، یعنی دو برادر آرمان، نوه‌های مهری خانم و فرزندان مرحوم «عرفان» برادر «علی آرام‌نژاد»هستند. در این میان «آرمان» که نامزدی با سطح فکر پایین اما زیبا و سبک‌سر به نام «نوشین» دارد، در چشم‌انداز پری‌زاد شباهتی تام و تمام با پدرش علی آرام‌نژاد می‌یابد. کشش و گریز بین پریزاد و آرمان علاوه بر این‌که به گیرایی و تعلیق رمان «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» می‌افزاید مفهوم عمیق عشق را القا می‌کند. آدم‌های دیگری هم به میان میدان می‌آیند تا رمان جاذبه و کشش پایداری پیدا کند و به سوی مقصد نهایی که همانا اثبات «اسطوره» شدن و بودن «پریزاد آرام‌نژاد» است، هدایت شود.

رمان «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» از نظر شکل و ساختار به یک پازل بزرگ ماننده است که هر قطعه آن یکی از تک‌گویی‌های ذهنی آدم‌های داستان است. البته همه تک‌گویی‌ها با یک لحن و زبان و دایره واژگانی محدود و مشابه نوشته شده‌اند.

پایان غیر منتظره رمان، نهایتاً همراه با اسطوره شدن «پریزاد آرام‌نژاد» مخاطب و خواننده را به تفکر و تأمل برمی‌انگیزد.

«رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» اندیشمندانه و آگاهانه و بر اساس یک طرح سنجیده نوشته شده تا بهترین و بالاترین ارزش هستی در زندگی انسانی که همانا «ایمان» است، به گونه‌ای هنری و با روایتی داستانی و غیر مستقیم و پرکشش، در ذهن و زندگی مخاطب بدرخشد و امید ببخشد.

رمان «رقص کلاغ روی شانه‌های مترسک» نوشته سمیرا ابوترابی، برنده جایزه ادبی «رمان اول ماندگار» در 396 صفحه با شمارگان هزار نسخه به قیمت 21 هزار و 500 تومان به تازگی از سوی نشر آموت منتشر شده است.

تازه های نمایشگاه کتاب در کاشی کتاب آخرین خبر ، با ما باشید

با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: خبرگزاری کتاب ایران


ویدیو مرتبط :
مترسک بدشانس در مبارزه با کلاغ