معرفی کتاب/ «مادر بزرگ سوپ می‌پزد» کتابی خواندنی و دوست داشتنی

نشر چشمه/ رمان کودک «مادربزرگ سوپ می‌پزد» نوشته‌ی «شارون کریچ» از مجموعه کتاب‌های ونوشه (بخش کودک و نوجوان نشرچشمه) با ترجمه‌ی «پروین علی‌پور» منتشر شد.
«مادربزرگ سوپ می‌پزد» داستانی‌ست که حول محور خانواده می‌گردد، و از دوستی، همسایگی، ناتوانی جسمی، مهربانی و عشق و زندگی می‌گوید.
رُزی، دخترک دبستانی و بیلی، پسر همسایه، هر دو در یک هفته به دنیا آمده و با هم بزرگ شده‌اند.
همیشه‌ی خدا با هم بازی کرده‌اند، با هم به مهدکودک و پارک و باغ‌وحش رفته‌اند. با هم جشن تولد گرفته‌اند و حتی اسباب‌بازی‌هایشان عین هم بوده است.
اما در اولین روز مدرسه رفتن، رزی تازه متوجه می‌شود که بیلی نمی‌تواند با او به مدرسه برود، و باید به مدرسه‌ی «خاصی» برود!

چرا؟! چون بیلی «کم‌بیناست» و مثل افراد عادی نمی‌بیند.
البته رُزی از مشکل کم‌بینایی بیلی خبر داشت، ولی هرگز فکرش را نمی‌کرد که کار به این‌جا بکشد! بنابراین، آن روز چنان قشقرقی به پا کرد که نگو و نپرس!
در هر صورت ، اکنون از آن روز چند سالی گذشته است، اما از وابستگی شدید و حتی مراقبت‌های «مادرانه»‌ی رُزی کوچک، چیزی کم نشده است! و همین، او را به دردسر انداخته است.
حالا رُزی آن‌قدر از دست بیلی عصبانی‌ست که چشم دیدنش را ندارد! شاید تنها چیزی که می‌تواند اندکی آرامش کند، یک جفت گوش شنواست، و یک عالم قدرت درک و فهم دیگران!

و خدا، مادربزرگ نازنین رُزی را برایش می‌فرستد!
مادربزرگ رُزی نه فقط در پختن سوپ داغ و پاستای خوشمزه‌ی ایتالیایی مهارت دارد، بلکه می‌تواند داستان‌هایی شیرین و خوشمزه هم از دوران نوجوانی خود برای رُزی و بیلی تعریف کند و یا… بهتر بگوییم، بپزد!
مادربزرگ باهوش مانند روانشناسی مهربان و کارکشته رفتار می‌کند؛ رفتاری که تمام پدر و مادرها، معلم‌ها و مشاورهای مدرسه حتما و حتما باید یاد بگیرند.
و در نهایت «داستان مادربزرگ سوپ می‌پزد» خواننده را به جایی می‌رساند که می‌پذیرد بهترین راه از بین‌بردن غم‌ها، افسردگی‌ها، دل‌شکستگی‌ها و در کل مشکلات عاطفی ما انسان‌ها، این است که خود را درگیر مشکلات دیگران کنیم و بکوشیم تا جایی که می‌توانیم، باری از دوششان برداریم. این گونه است که دنیای ما، بزرگ و بزرگ‌تر و دردهای عاطفی‌مان کوچک و کوچک‌تر می‌شوند!



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: نشر چشمه