سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
گفتوگوي «قانون» با ابراهيم يزدي درباره پيامدهاي داخلي 13 آبان: گروگانگيري تصميم دولت موقت به استعفا را جلو انداخت
گفتوگوي «قانون» با ابراهيم يزدي درباره پيامدهاي داخلي 13 آبان: گروگانگيري تصميم دولت موقت به استعفا را جلو انداخت
قانون/ متن پيش رو در قانون منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست۱۳ آبان تنها روز تسخير سفارت آمريکا نيست، پاياني بر عمر ۲۷۵ روزه دولت موقت نيز هست. دولتي که هم چاقو را ميخواست و هم دستهاش را، نه امکان تاييد حرکت دانشجويان پيرو خط امام(س) را داشت و نه توان ديدن و نشستن و دست روي دست گذاشتن. دکتر ابراهيم يزدي که در ميانه راه دولت موقت جايگزين دکتر کريم سنجابي در سمت وزير امور خارجه شد، در گفتوگو با «قانون» خبر از مخالفت اوليه امام با تسخير سفارت آمريکا ميدهد. او که در سال ۶۲ جايگزين مهندس مهدي بازرگان به عنوان دبيرکل نهضت آزادي ايران شد، در اين گفتوگو به تشريح تاثير افکار عمومي و گروههاي سياسي بر سياست خارجي دولت موقت ميپردازد.
با توجه به اهميت سياست خارجي در کشورهاي جهان سوم و ويژگيهاي خاص روابط ديپلماتيک، به نظر شما مولفههاي يک رويکرد دموکراتيک در عرصه سياست خارجي چيست؟ و تفاوت آن با يک رويکرد پوپوليستي در آن عرصه چيست؟
سياست خارجي ادامه سياستهاي داخلي است. روابط خارجي به طور اصولي در خدمت تحقق اهداف توسعه ملي است. هيچ کشوري بينياز از رابطه با کشورهاي خارجي نيست. اما رابطه براي رابطه معنا ندارد. در سياست خارجي رويکرد پوپوليستي، يا عوامپسندانه نهتنها بيمعناست بلکه مضر هم است.
با اين تفسير، سياست خارجي دولت موقت را تا چه ميزان تحت تاثير نظر افکار عمومي جامعه ميدانيد؟
سياست خارجي دولت موقت بر اساس منافع ملي و آرمانهاي انقلاب تعريف و تدوين شده بود. يکي از اهداف انقلاب، رهايي از سيطره استيلاي سياسي، اقتصادي و نظامي خارجي بود. با پيروزي انقلاب اگرچه سلطه سياسي قدرتهاي خارجي به کلي قطع شد اما در زمينههاي اقتصادي و نظامي مسائلي بر جاي مانده بود که تسويه و پاک کردن آثار آنها نياز به زمان داشت. به عنوان مثال در زمان شاه، ايران قريب به ۵۰ميليارد دلار سلاحهاي نظامي از آمريکا خريده بود. اين سلاحها به لوازم يدکي نياز داشتند که لاجرم بايد تامين ميشد.
نوع تعامل دولت موقت با گروههاي مختلف داخلي ازجمله دانشجويان مسلمان در اين زمينه چگونه بود؟ آيا امکان پيشگيري از اتفاقاتي چون تسخير سفارت آمريکا با تعامل يا آلترناتيو ديگري امکانپذير نبود؟
در دولت موقت دو اقدام بسيار مهم در راستاي همکاري نه فقط با دانشجويان بلکه با اساتيد دانشگاه و متخصصان متعهد صورت گرفت. شادروان دکتر يدا... سحابي به عنوان وزير مشاور در طرحهاي انقلاب، بيش از ۵۰۰ نفر از اساتيد را در رشتههاي مختلف دعوت کرد و آنها طرحهاي اساسياي را براي توسعه در زمينههاي مختلف و اجراي برنامهها در کوتاهمدت، ميانمدت و درازمدت تدوين کردند که به صورت کتابي در همان زمان تکثير شد. متاسفانه بعد از استعفاي دولت موقت اين کار بسيار مهم و ارزنده به بوته فراموشي سپرده شد. اقدام ديگر در دولت موقت تشکيل اتاق فکر بود. به عنوان معاون نخستوزير در امور انقلاب، با موافقت مهندس بازرگان با دعوت از استادان و دانشجويان اتاق فکري را تشکيل دادم. انقلاب ايران فاقد سازماندهي کلاسيک بود. بنابراين رهبري انقلاب با نيروهاي متخصص و متعهد ارتباط ارگانيک نداشت. اتاق فکر براي ايجاد ارتباط با متخصصان متعهد و جلب همکاري آنها با دولت بود. اساتيد و دانشجويان روزهاي جمعه در يکي از سالنهاي ساختمان نخستوزيري گرد هم ميآمدند و درباره چگونگي حل برخي مشکلات با هم شور ميکردند و به دولت نظر ميدادند. با رفتن من به وزارت امور خارجه، دکتر مصطفي چمران مسئوليت را پذيرفت و اتاق فکر ادامه پيدا کرد.
نظرات مختلفي درباره تاثير واقعه ۱۳ آبان در استعفاي دولت موقت وجود دارد. شما چه سهمي براي اين رويداد قائل هستيد؟
از حدود خرداد ۵۸ استعفاي دولت موقت در شوراي انقلاب مطرح شده بود. علت اصلي، وجود دو نهاد شوراي انقلاب و دولت موقت بود. در برنامه سياسي که تدوين کرده بودم و به تصويب امام رسيده بود، شوراي انقلاب به عنوان مجلس مقننه موقت و دولت به عنوان قوه مجريه موقت پيشبيني شده بود. اما در شرايط ويژه پس از انقلاب و نقش روحانيان در فرآيند آن، شوراي انقلاب براي خودشأن قوه مقننه را قائل نبود بلکه در تمام امور اجرايي نيز دخالت ميکرد.
اين دوگانگي در مديريت بلافاصله از همان روزهاي اول پس از پيروزي انقلاب تاثير منفي خود را نشان داد. بنابراين چندين بار مهندس بازرگان آمادگي خود را براي استعفا هم در شوراي انقلاب و هم با امام مطرح کرد.
اما هر بار به دلايلي مسکوت ميماند. راه حل اين بود که دولت و شوراي انقلاب در هم ادغام شوند و يک نهاد، مديريت را به عهده بگيرد. حدود يک ماه قبل از گروگانگيري به اتفاق مهندس بازرگان در جلسه شوراي انقلاب شرکت کرديم و پيشنهاد خود را ارائه داديم، که تقريبا به اتفاق آرا تصويب شد و امام هم آن را تاييد کردند اما بحث درباره يک موضوع ادامه داشت که آيا همه وزيران بايد عضو شورا باشند و نيز آيا همه اعضاي شوراي انقلاب مسئوليت وزارتخانهاي را داشته باشند يا خير. تعداد اعضاي شوراي انقلاب ۱۵ نفر بود درحالي که تعداد وزيران بيش از 20 نفر بودند. اين موضوع در دستور بحث شوراي انقلاب بود که سفر شاه به آمريکا و دعوت ما به الجزاير و سپس گروگانگيري پيش آمد.
دولت، نه فقط دولت موقت بلکه هيچ دولتي نميتواند اقدامات اينچنين 12،10 دانشجو و اشغال سفارتخانه خارجي را بپذيرد و تحمل کند. خصوصا که اولين واکنش امام به خبر اشغال سفارت که روز يکشنبه بعد از ظهر در ديدار با ايشان و گزارش سفر به الجزاير به ايشان دادم اين بود که «برو آنها را بريز بيرون» اما ۳۶ يا ۴۸ ساعت بعد، از اين عمل حمايت کردند و آن را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول دانستند. به اين ترتيب گروگانگيري تصميم دولت موقت به استعفا را جلو انداخت.
ارزيابي شما از نقش مولفه «اداره دولت از سوي ميانهروها» در تسخير سفارت آمريکا چيست؟ آيا ميتوان حدس زد در صورتي که در دفعات پيشين استعفاي دولت موقت مورد پذيرش قرار ميگرفت، اين حادثه رخ نميداد يا از سوي ديگر در صورتي که دولت موقت استعفا نميکرد، قائله گروگانگيري زودتر و با صرف هزينه کمتري جمع ميشد؟
بسياري از نيروهاي تندرو و به اصطلاح انقلابي، هر يک به دليلي با دولت بازرگان موافق نبودند. دليل آن هم فقط اين نبود که دولت را ميانهرو ميدانستند. جو انقلاب همه را گرفته بود و انتظار داشتند که تغييرات در زمينههاي اقتصادي و اداري با همان شتاب دوران قبل از انقلاب صورت گيرد. درحاليکه از نظر ما در دولت موقت انقلاب دو مرحله داشت: مرحله سلبي و مرحله ايجابي. در مرحله سلبي که ويژگي تخريبي داشت حرکت ميتوانست بسيار شتابمند باشد. اما مرحله ايجابي يا سازندگي نيازمند مطالعات گسترده و برنامهريزيهاي حسابشده است و لاجرم بسيار کند و زمانبر است. در آموزههاي قرآني آمده است که هر زمان اراده خداوند بر نابودي قومي تعلق ميگيرد، تخريب يا تغيير بسيار سريع است. اما آفرينش - اگرچه اراده کن فيکوني ا... نافذ است- تدريجي و مرحلهاي است. حرکت
گام به گام مهندس بازرگان در دوره سازندگي کاربرد آيات قرآن کريم بود. جوانان انقلابي صبر و تحمل لازم براي سازندگي را نداشتند.
اگر آمريکاييها شاه را به آمريکا نميبردند يا مثلا دوماه بعد، پس از ادغام شوراي انقلاب و دولت ميبردند شايد گروگانگيري رخ نميداد اما اگر به دنبال اشغال سفارت، دولت استعفا نميداد با توجه به اينکه دانشجويان به کرات گفتهاند که يکي از اهداف اشغال ساقط کردن دولت موقت بود، ممکن بود حوادث ديگري رخ بدهد. ازجمله اينکه روز دوشنبه ۱۴ آبان در جلسه هيات دولت اغلب وزرا خبر دادند که قرار است به وزارتخانهها بريزند و جلوي ورود وزرا را بگيرند. بنابراين هيات وزيران دسته جمعي استعفا دادند. اگر چنان ميشد و عدهاي به نام مردم وزراتخانهها را اشغال ميکردند، کنترل و مديريت کشور از دست شوراي انقلاب و حتي امام خارج ميشد.
شما به عنوان وزير امور خارجه سابق و فردي که سابقه رابطه نزديک با رهبر فقيد انقلاب اسلامي داشتيد، آيا تلاشي براي رفع اين بحران انجام داديد؟
همانطور که اشاره کردم در ديداري که همان روز يکشنبه ۱۳ آبان با امام داشتم وقتي خبر اشغال را دادم ايشان با ناراحتي گفتند:
«اينها کياند؟ برو بريزشان بيرون» اما من صبح آن روز از دفترم با آقاي موسوي خوئينيها که در محل سفارت مستقر شده بود، صحبت کرده بودم و ميدانستم که اين بار اشغال سفارت توسط نيروهاي ناشناس انجام نشده است و اخراج آنها به سادگي ميسر نيست و من نبايد در آن دخالت کنم. در مراحل بعدي دو پيشنهاد اساسي به امام دادم؛ اول اينکه به بهانه گروگانها يک دادگاه بينالمللي، نظير دادگاه برتراند راسل و محاکمه جانسون، رئيس جمهور آمريکا به مناسبت دخالت نظامي در ويتنام، براي محاکمه عملکرد سياست خارجي دولت آمريکا در ايران، از کودتاي ۲۸ مرداد ۳۲ تا زمان انقلاب تشکيل شود. دوم با نزديک شدن روز تولد عيسي مسيح در همان سال ۵۸ پيشنهاد کردم امام طي نامهاي خطاب به مسيحيان جهان به مناسبت تولد پيامبر عشق و رحمت اعلام کنند که گروگانها آزاد ميشوند. با اين اقدام، کارتر مجبور ميشد سرمايههاي
بلوکه شده ايران را بيقيد و شرط آزاد کند و قائله نه تنها با حداقل زيان و ضرر تمام شود بلکه تصوير رحماني جديدي براي انقلاب در دنيا ترسيم ميکرد اما متاسفانه نشد و شايد هم نگذاشتند.
چه تلاشهاي داخلي و خارجي ديگري و از سوي چه کساني در اين بحران صورت گرفت؟
تلاشهاي متعددي از جانب نهادها، سازمانها و شخصيتهاي بينالمللي ازجمله دبيرکل سازمان ملل، ياسر عرفات و سازمان آزاديبخش فلسطين، اسقف ماکاريوس، نمايندگان کنگره آمريکا براي ختم بحران اشغال و گروگانگيري صورت گرفت که هيچيک موثر واقع نشدند.
امروز نيز دولت منتقدان سرسختي در حوزه سياست خارجي دارد. چقدر شرايط امروز را با موقعيتي که شما در دولت موقت تجربه کرديد، قابل مقايسه ميدانيد؟
شرايط امروز به هيچوجه با شرايط آن روز قابل مقايسه نيست. اولا مهندس بازرگان با حکم رهبر انقلاب نخستوزير شده بود نه طي يک انتخابات آزاد. بيترديد اگر بازرگان با راي مردم رئيس جمهور ميشد، رفتارش متفاوت بود. روحاني با راي سنگين مردم انتخاب شده است و بايد به تناسب اين راي عمل کند. ثانيا در آن روزها بسياري از گروهها، سازمانها و شخصيتها تحت تاثير جوپرالتهاب بعد از انقلاب قرار داشتند، اما اين سازمانها و افراد سه دهه تجربه را پشت سر گذاشتهاند و تغيير فکر و نظردادهاند. در آن روزها دولت موقت به خاطر «ميانهرو» بودن ملامت ميشد اما امروز دولت روحاني رسالت خود را ميانهروي و اعتدال ميداند. ثالثا در آن روزها همه نيروها تغييرات را يک شبه، زود و با زور ميخواستنداما در شرايط کنوني همه پي بردهاند که با نگرش «کن فيکوني» نميتوان تغييرات اساسي و زيربنايي را ايجاد کرد و سياست تغييرات تدريجي و گام به گام را پذيرفتهاند. اينها همه تغييرات مثبت و مفيدي است که صورت گرفته و راه را براي تحولات اساسي هموار کرده است.
ویدیو مرتبط :
ای مادر گرامی، استعفا، استعفا! ـ دکتر هلاکویی