سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
سرمقاله شهروند/ فرق حیف با میل
روزنامه شهروند/ « فرق حیف با میل » عنوان یادداشتِ روزنامه شهروند به قلم است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
شاید خیلی از خوانندگان گمان کنند که درآمدهای نفتی همگی از طریق فساد از میان رفته و در نتیجه به تولید و رشد اقتصادی منجر نشده است. البته بخش مهمی از درآمدهای مذکور به اصطلاح میل شده، ولی بخش دیگری نیز حیف شده و سرجمع آنها حیف و میل شده است. اگر خوب نگاه کنیم، میل شدن این پولها بهتر از حیف شدن آن است. هرچند هر دو بد است، ولی تبعات حیف شدن بیشتر است. فرق آنها چیست؟ اگر یک میلیوندلار بودجه در اختیار یک سازمان باشد، میل شدن به این معناست که آن را چند نفر با یکدیگر اختلاس کنند و به قول معروف بالا بکشند. در این صورت پول از جیب دولت به جیب دیگری میرود. هرچند این جرم است، ولی این احتمال وجود دارد که فرد اختلاسکننده از این پول درست استفاده کند و بخشی از نفع درست استفاده کردن به جیب مردم برود. ولی حیف بهگونه دیگری است. فرض کنید که این پول را در چند طرح بهکار برند که پس از اجرا معلوم شود این طرحها از اساس بیفایده بوده است و باید خراب شود. در اینجا هم پول از میان رفته و هم هزینه تخریب و از همه بدتر آثار روانی منفی برجای میگذارد.
برای جلوگیری از حیف و میل دو راه وجود دارد. جلوگیری از میل را باید از طریق دستگاههای نظارتی و اصلاح ساختارها انجام داد. جلوگیری از حیف را باید از طریق عقلانیت و ارزیابیهای شفاف اقتصادی انجام داد. البته این حیف و میل در مواردی به یکدیگر هم مربوط میشوند. در این یادداشت به دو مورد از حیف و اتلاف منابع اشاره میشود. قصدمان تاکید بر این دو مورد نیست، بلکه آنها مشت نمونه خروار هستند. در نخستین مورد: «در مراسم افتتاح ساختمان جدید دیوان عدالت اداری، رئیس سازمان درباره آخرین وضع دستبندها و پابندهای الکترونیکی هم حرفهایی زد: طرح قبلی به دلیل اینکه وارداتی بود، اشکالاتی داشت که امکان اجرایی شدن آن وجود نداشت. ما این موضوع را بعد از پایلوت دستبندها متوجه شدیم و بهخاطر همین با مجموعه انفورماتیک قوه قضائیه تفاهمنامهای را منعقد کردیم و آنها از طریق شرکتهای داخلی وسیلهای را طراحی کردند که بعد از تست آن مشکلی نداشت؛ اما باید در عمل ببینیم که اشکال اساسی وجود دارد یا نه. او گفت: کار این وسایل باید بهگونهای باشد که بتوانیم افراد را رصد کنیم ولی در طرح قبلی در برخی از مکانها و محیطهای بسته امکان رصد نبود و همچنین آن دستبندها ضدآب نبود. به همین جهت محصول خارجی حذف شد و بودجهای که قبلا برای این محصول برای کل کشور هزینه شد، یکصدمیلیارد تومان بود که با مصوبه مجلس شورای اسلامی مبنی بر اجاره دادن این دستگاهها، هزینه آن تامین و با آمدن محصول جدید قطعا مبلغ کمتر خواهد شد». روشن است که این وسایل برای نهادهای دیگر مورد استفاده نیست و گوینده نیز اصلا توضیحی نداده که چه کسی از آنها استفاده خواهد کرد. بنابراین باید فرض کنیم که هزینه کلانی که برای خرید این وسایل استفاده شده اتلاف و حیف شده است.
نمونه دیگر، تغییری است که در خیابان ١٧ شهریور از ابتدای میدان امام حسین انجام شده است. این گفتوگو با عضو شورای شهر تهران انجام شده است:
- «آقای قناعتی، شما از سوی شورای شهر موظف شدهاید تا موضوع مسدود شدن معبر امام حسین به ١٧ شهریور را بررسی کنید. فکر میکنم قبل از شما کمیسیون شهرسازی و معماری مسئول این قضیه شده بود. چه شد که شما بهعنوان نماینده شورا به این ماجرا ورود پیدا کردید؟
پاسخ: همانطور که حتما میدانید، تصمیم عجولانه و بدون کارشناسی شهرداری تهران برای تبدیل خیابان حدفاصل میدان امام حسین به ١٧ شهریور در ٢سال قبل، باعث شد تا مشکلات و آسیبهای زیادی برای مردم و کسبه این محله بهوجود آید. البته ما مخالف زیباسازی معابر و خیابانها نیستیم، همانطور که معتقدیم زیباسازی میدان امام حسین با تمام اما و اگرهایش، باز هم تا حدی قابل قبول است، ولی اینکه بخواهیم بدون توجه به نیازهای مردم محله و کسبه، یکی از معابر اصلی جنوب تهران را ببندیم و آن را به بهانه زیباسازی سنگفرش کنیم، به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست. واقعیت این است که از همان ٢سال قبل که خیابان اصلی محور امام حسین به ١٧ شهریور بسته شد، شهروندان و کسبه این محله بارها و بارها به این مسأله اعتراض و حتی چندبار جلوی شورای شهر تحصن کردند. به همین دلیل کمیتهای با مسئولیت ریاست کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران تشکیل شد که نمیدانم متاسفانه به چه دلیلی، تلاشهای این کمیته نتوانست گره کور این معضل را باز کند. این رویه و اعتراضهای شدید مردم تا آنجا پیش رفت که مردم محله طی نامهای با بیش از ٤٠٠ امضا و مهر، خطاب به بنده، خواستار رسیدگی به مسأله شدند. این بود که من هم مسأله را در جلسه غیرعلنی یکشنبه شورا مطرح کردم. آنجا بود که دیدم بسیاری دیگر از اعضا هم معتقدند که باید این مسأله هر چه زودتر پیگیری و حل شود. در همان جلسه آقای مسجدجامعی از بنده خواستند تا شخصا مسئولیت پیگیری موضوع را برعهده بگیرم و به اتفاق آقای طلایی مسأله را حلوفصل کنیم که من هم برای حل مشکل مردم، پذیرفتم.
- الان دقیقا مشکل مردم و کسبه این محدوده چیست؟
پاسخ: این اقدام پیامدهای منفی بسیاری را برای محله داشته است. مثلا مردم و خانوادههای ساکن در محله از اینکه دسترسی به کوچهها و خیابانهایشان مسدود شده، بهشدت گلایه دارند. ضمن اینکه بستن این معبر باعث شده تا تعداد کارتنخوابها و معتادان هم بهشدت افزایش پیدا کند و این محدوده به معبری جرمخیز بدل شود، کما اینکه طی ٢سال اخیر گزارشهای زیادی از حوادث مختلف در این معبر به دست ما رسیده که موید همین نکته است. یعنی زن و بچه مردم در آنجا احساس امنیت نمیکنند. همچنین مردم از اینکه نمیتوانند خودروهایشان را به پارکینگهایشان ببرند ناراضیاند»....
این هم نمونه دیگر حیف کردن یا اتلاف منابع. چرا چنین اتفاقاتی رخ میدهد؟ فکر نکنیم فقط این دو مورد بوده، وقتی که علت آن توضیح داده شود، به عمق ماجرا پی خواهیم برد. در منطق اقتصادی هر یک ریالی که میخواهیم خرج کنیم، باید توجیه اقتصادی داشته باشد. برای مثال چرا پول خود را در تولید مسکن استفاده میکنیم، ولی در تولید گندم نه؟ یا برعکس؟ وقتی پولی دارید که میخواهید آن را در کاری سرمایهگذاری کنید، ابتدا باید طرح توجیهی داشته باشد. این طرح ابعاد گوناگونی دارد. اجرایی بودن، اقتصادی بودن، داشتن بازار و... وجوه گوناگون آن است. در برخی از طرحها لازم است که پیوستهای گوناگون ازجمله پیوستهای زیستمحیطی یا پیوست امنیتی یا پیوست فرهنگی و اجتماعی نیز برای طرح تهیه شود و بهجز ابعاد اقتصادی این ابعاد نیز در نظر گرفته شود.
مطالعات این پیوستها باید پیش از اجرای طرح انجام شود و چهبسا بر اثر این مطالعات، اجرای طرح از ابتدا منتفی شود. در برخی از موارد مطالعه از طریق پایلوت انجام میشود؛ یعنی طرح در اندازههای کوچک انجام میشود تا اگر ایرادی داشت برطرف شود یا اگر مفید نبود، فقط هزینه پایلوت بر جامعه تحمیل شود و نه بیشتر. حال ببینیم در این دو مورد چه اتفاقی رخ داده؟ در مورد اول بررسی جامع صورت نگرفته یا حداقل اینکه باید تعداد معدودی مثلا ١٠ تا به صورت پایلوت خریداری و در یک منطقه یا با تعداد افراد معدودی امتحان میشد و اگر پاسخ میداد، اقدام به خرید بیشتر میکردند. حتما کسی که این خریدها را انجام داده در برابر فقدان این طرحهای توجیهی مسئولیت دارد.
در موضوع دوم نیز مطالعه ارزیابی اجتماعی و فرهنگی انجام نشده است، والا اینگونه طرحها بدون تردید با عوارضی همراه است که باید پیشاپیش آن را مطالعه کرد یا برای کاهش عوارض آنها تمهیداتی اندیشید یا در کل از اجرای آنها صرفنظر کرد. بنابراین نمیتوانیم به راحتی از کنار این نوع خطاهای ارزیابی طرحها عبور کنیم. در گذشته سازمان مدیریت ناظر به این طرحها بود، به همین دلیل بدون چنین مطالعاتی، طرحها را تصویب نمیکرد. ولی از وقتی که دستگاههای اجرایی به شیوه دیگری عمل کردند، تقریبا اکثر طرحها بدون مطالعات توجیهی بوده است که در اجرای آنها، هم میل صورت گرفته و هم حیف! منابع ارزی در دولت گذشته فقط میل نشد بلکه بخش بیشترش حیف شد. حیف!
منبع: روزنامه شهروند
ویدیو مرتبط :
حیف و میل بیت المال