سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
قانون نوشت: همه چیز را فدای رقابت داخلی نکنیم
قانون/ متن پیش رو در قانون منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
روز یکشنبه برخی رسانههای خاص پر شد از حمله به یک یادداشت در روزنامه قانون، که به چرایی گریه کردن سربازان آمریکایی پس از دستگیری پرداخته بود. همین ابتدا باید عرض کنم که با همان بخش یادداشت آقای فریدون مجلسی (قانون، ۲۵/۱۱/۹۴) مخالفم اما نه با دلایلی که جناحی خاص با آن مخالف است. من معتقدم که اساسا این حضرات آن یادداشت را به طور کامل نخواندند. از همین رو بود که رسانههایشان پر شد از مصاحبههای «سفارشی» و همینطور هتاکی روزنامه بیاخلاق (بخوانید بیچاک و دهن) وطن امروز که از آن با عنوان «دم تکان دادن حامیان دولت برای تفنگداران آمریکا» یاد کرده بود.
مغز و خلاصه یادداشت مذکور این بود: نباید با دامن زدن و تکرار آنچه در روی قایق آمریکاییها اتفاق افتاد، ایران هراسی را دامن بزنیم چون اساسا رفتار نیروهای ایرانی کاملا حرفهای و درست بود. این سوء برداشت آنها بود که موجب گریه شده بود. سوء برداشتی که ناشی از تصور باطل آنها در همسانسازی شرایطشان با شرایط اعدام توسط داعشیها بود».
ابتدادر مورد نادرستی این نگاه باید گفت که در هیچ کجای دنیا وقتی نیروی نظامی به منطقهای (ولو به اندازه یک متر) تجاوز میکند را «بغل» نمیکنند. ابتداییترین کاری که انجام میگیرد خلع سلاح کردن و خارج کردن آنها از حالت «تهاجمی» است. از همین رو گذاشتن دستها روی سر، طبیعیترین کاری بود که باید انجام میشد. نمونههای این مسئله فراوان است و این موضوع حتی در مواجهه پلیس با مجرمان شهری هم رعایت میشود چه برسد به منطقهای نظامی.
دوم: برخلاف نویسنده من معتقدم که سربازان آمریکایی به خوبی با منطقهای که به آن اعزام شدهاند، آگاهی دارند. آنها تفاوت میان ایران و داعش را به خوبی میدانند. وقتی قرار است آنها به منطقه اعزام شوند به طور حتم آموزش دیدهاند که تفاوت میان بحرین و امارات و میزان رابطهاش با ایران در چیست لذا این استدلال که به یکباره و با یک دست بالای سر گذاشتن، این خاطره در آنها تداعی میشود که: «قرار است سرشان بریده شود»، کاملا نادرست است. هیچکس ندیده که ایران به شیوه داعش سر ببرد. اما اتفاقا آنها که سر میبریدند، (نظیر عبدالمالک ریگی) اتفاقا با آمریکاییها رابطه خوبی داشتند.
سوم: حد بالایی که میتوان برای ترس سربازان که منجر به اشک ریختن آنها شد، قائل بود این است که آنها میترسیدند به سرنوشت «گروگانهای سفارت آمریکا» و «سه کوهنورد آمریکایی» دچار شوند و به ناچار مدت طولانی در اسارت بمانند. اما به اعتقاد من واقعبینانهترین حالت این است که متوجه شویم اشکریزان تفنگداران آمریکا، «هیبت یانکیها» را در جهان دستخوش یک تحول بزرگ کرد. به حجم فیلمهای هالیوودی که برای ترسیم چهره یک« ناجی» از آنها ساخته میشود توجه کنید. هیبت تفنگداران دریایی آمریکا همچون «ناموس» آنها محسوب میشود. از همین رو بود که میبینیم به شدت به آن واکنش نشان میدهند.
اما در طرف دیگر معتقدم قصد و نیت رسانههایی که موضوع این یادداشت را سرزبانها انداختند، فقط و فقط با هدف رقابتهای جناحی صورت گرفت و متاسفانه برخی از سرداران بزرگوار نیز درباره آن اظهارنظر کردند. بدون آنکه توجه کنند آب به آسیاب همان کسانی میریزند که با آنها مخالفند. هیچ کدام از رسانهها و گروههای تلگرامی که موضوع این یادداشت را سرزبانها انداختند متن کامل آن را تا «انتها» منتشر نکردند که مشخص میکرد اتفاقا یادداشت در حمایت از اقدام منطقی سپاه نوشته شده بود. سردارانی که درباره آن حرف زدند هم فقط به بیان چند جمله کوتاه مانند اینکه «جد و آبادشان داعشی» است بسنده کردند. حرفهایی که نشان میداد هیچ کدام متن یادداشت را نخوانده و فقط به واکنش احساسی به آن پرداختند. انتقادم را به یادداشت آقای مجلسی با صراحت و مستدل بیان کردم، اما در طرف مقابل معتقدم بازخورد رفتار رسانههای خاص این است که در آمریکا گفته خواهد شد: «ایرانیها با کار سپاه مخالفند.» درحالی که میدانیم در این دو هفته هیچکس در داخل نسبت به مقابله با این تجاوز کوچکترین نظر مخالفی نداشت. این البته ربطی به این ندارد که نسبت به نمایش خیابانی که در آن مردی را به شکل زنها بزک شد و سطح کار را تا حد یک نمایش روحوضی پایین آوردند انتقاد داشته باشیم.
مخلص کلام اینکه، کاری که در مواجهه با سربازان آمریکایی صورت گرفت اتفاق بسیار بزرگی بود. شاید بسیاری «هنوز» و «امروز» معنای آن را نفهمند. روزی که جایزه اسکار را به آرگو دادند، در یادداشتی نوشتم که این فیلم به جهت ترمیم غرور آمریکایی ساخته و جایزه گرفت که بعد از ۳۵ سال به آمریکاییها بگویند: «ما شکست ناپذیریم و در ماجرای گروگانگیری هم پیروزیهایی داشتیم» روزی که تصاویر تفنگداران دریایی روی عرشه قایق منتشر شد هم نوشتم: «این موضوع برای آمریکاییها اهمیت زیادی دارد. دستگیری سربازان آمریکایی با این وضع، وجهه «شکستناپذیری» و «ناجیگری» آنها را در جهان لجنمال کرد. لذا منتظر «آرگو ۲» باشیم».
امروز هم معتقدم اشکریختن سرباز آمریکایی و انتشار تصویر آن کار بسیار پسندیدهای بود. این چهره واقعی سربازانی است که تلاش میکنند به کمک فیلمهای سینمایی از آنها «رامبو» و «آرنولد» های شکست ناپذیر بسازند. آنها در مواجهه رودررو و در کوتاهترین مدت به اصلاحی معروف «میبرند» و آن «هیبت یانکیبودنشان» فرو میریزد. اما در عین حال فراموش نکنید که قربانی کردن منافع ملی به پای اختلافات جناحی هم سخیفترین کاری است که میشود با این واقعه صورت گیرد.
*داود حشمتی
منبع: قانون
ویدیو مرتبط :
قانون 10-30-60 در دکوراسیون داخلی - انتخاب اصولی رنگ فقط با این قانون!