علمی


2 دقیقه پیش

رزرو بلیط هواپیما مشهد

سفر به مشهد از آن دست سفرهایی‌ست که قرن‌ها از عمر محبوبیت‌اش می‌گذرد و زائران امام هشتم شیعیان، خود را به وسیله‌های مختلف به این شهر می‌رساندند. خوشبختانه ...
2 دقیقه پیش

دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSP

پروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ...



تعمیرکار ایرانی که جوان‌ترین محقق ناسا شد


تعمیرکار ایرانی که جوان‌ترین محقق ناسا شدتسنیم/ عنوان نوشتاری و آوای صوتی "ناسا" شاید برای کمتر چشم و گوشی ناخوانا و نافهم باشد و دورترین افراد از عالم علم و رسانه نیز حداقل یک بار یا درباره آن جایی خوانده یا شنیده‌اند.

مجید هدایتی‌نسب، ناسا سازمان فضایی ملی ایالات متحده آمریکا و متولی پروژه‌های فرازمینی اکسپلورر، آپولو، مرکوری، سوها، اسکای‌لب و انبوهی دیگر از برنامه‌های فضایی است.

ناسا داعیه‌دار اصطلاح رایج و امروزی "مگر می‌خواهی آپولو هوا کنی؟" است زیرا در سال‌های 1972-1961 آپولو را هوا کرد و موجب بازگشایی پای دوازده انسان با شش فضاپیما بر کره ماه برای نخستین بار شد تا به این واسطه شهرتی جهانی یابد.

در حالیکه این سازمان، چشم دنیا را به دستاوردهای خود خیره کرده و با گذشت پنجاه و هشت سال همچنان تیتر یک رسانه‌های دنیاست، قلب تپنده‌ای به نام آزمایشگاه پیش‌رانش جت دارد که پروژه‌های اصلی از منظر مهندسی در آنجا تعریف می‌شود و بزرگانی چون شهید دکتر چمران در آنجا حضور داشته‌اند.

آزمایشگاه پیش‌رانش جت موسوم به JPL یک آزمایشگاه علمی و فناوری که مسئول پرتاب و کنترل ماموریت‌های بی‌سرنشین به مسافت‌های بسیار دور از جمله مسافت‌هایی خارج از سامانه خورشیدی است که در پاسادینا - کالیفرنیا قرار دارد.

در این قلب تپبنده ایرانیانی چون دکتر فیروز نادری (مدیر برنامه اجرایی منظومه شمسی در ایستگاه فضایی ناسا) درخشیده‌اند و اکنون نوبت به ایرانی دیگری است که علاوه بر صفت جوان نخبه، لقب جوان‌ترین فرد گروه JPL را در سطح فوق دکترا یدک می‌کشد.

این نخبه ایرانی با تحمل سال‌ها رنج کار، پشتکار و اشتیاق به یادگیری موفق به پیمودن قله‌هایی شد که اکنون او را در اوج جوانی در بلندترین نقطه تکنولوژی دنیا قرار داده است.

دکتر حمیدرضا چابک -فعال در گروه تکنولوژی‌های الکترواکتیو سازمان هوانوردی و فضایی ملی ایالات متحده آمریکا ناسا (NASA/JPL) و آزمایشگاه‌ عملگرهای پیشرفته فراصوت و آزمایش‌های فضایی- جوان خوش فکر و اجتماعی است که در سال 2011 موفق به دریافت جایزه برترین و خلاقانه‌ترین پروژه سال از طرف مؤسسه فناوری استیونز شد و اکنون به دستاوردی عظیم رسیده که قادر است قرن بیست و یکم را متحول کند.

وی مدعی است آمریکا و کشورهای توسعه یافته به شدت دنبال استخدام روش‌های های‌تک برای درمان سرطان، آلزایمر، پارکینسون و MS بدون نیاز به جراحی یا اعمالی مانند شیمی درمانی هستند و توانسته‌اند به موفقیت‌هایی در این زمینه دست یابند که متخصصان دیگر کشورها هیچ اطلاعی از این دستاورد بزرگ ندارند.

با توجه به اینکه چابک در بطن امور پژوهشی، تحقیقاتی و توسعه‌ای این روش بدیع در درمان بیماری‌های خاص بوده، معتقد است که توان بومی‌سازی آن در کشور وجود دارد و باید به فکر توسعه کشور از منظر صنایع های‌تک و پزشکی بود.

ایران با تکیه بر کشف اخیر، می‌تواند به قطبی در این حوزه تبدیل شده و به جایگاهی بلند در دنیا دست یابد.

لذا جهت آشنایی هر چه بیشتر با شخصیت حمیدرضا چابک و دیدگاه‌های جالب توجه که در عین حال تحسین برانگیز است، شما را به مشروح گفت‌وگوی صمیمی خبرگزاری تسنیم با این شخصیت علمی دعوت می‌کنیم.

ابتدا تقاضا دارم به شکلی دکتر چابک را برای مخاطبان تصویر کنید تا مشخص شود چه شد که نخبه ایرانی سر از آمریکا درآورد و در حال حاضر، در ایران چه می‌کنید؟
بنده اجازه می‌خواهم در ابتدا عرض کنم، زمانی هم که آمریکا بودم به دلیل تعلق خاطرم به ایران، اخبار داخل کشورم را به صورت روزانه از طریق رسانه‌ها و بخصوص تسنیم پیگیری می‌کردم.

خوب شد که از این زاویه به سوال نگاه و به بحث ورود کردید، واقعا تنها دلیلی که باعث پیگیری اخبار ایران می‌شد تعلق شما بود؟
ایران و مردمش بسیار در نظر من محترم و مهم هستند و همواره درصدد بودم تا با استعدادی که در وجودم گذاشته شده، روند فرار مغزها و نخبگان را کند و حتی المقدور برای کشورم معکوس کنم.



برای بسیاری دوستان و آشنایان جای تعجب است که تمامی امکانات و ایده‌آل‌ترین شرایط را کنار بگذارم و برای تحقق اهداف عالیه به ایران بازگردم تا حداقل الگویی برای سایرین نیز باشم.

شما دقیقا می‌خواهید الگو برای چه افرادی باشید؟

برخی نخبگان ایرانی مقیم دیگر کشورها که به زادگاه و مردم‌شان عرق دارند، وقتی ببینند من با تمام موفقیت‌هایم و جایگاه خوبی که داشته‌ام، برگشته‌ام و هیچ مشکلی هم برایم به وجود نیامده است جرأت بازگشتن به خود می‌دهند.

ممکن است رده شغلی و جایگاه اجتماعی بسیاری از آنها در خارج کشور خوب باشد اما قطعا طعم خدمت به مملکت خود، شیرین‌تر است هر چند زمانیکه تصمیم به بازگشت گرفتیم، باید توقعات‌مان را با شرایط موجود تطبیق دهیم و از سطح انتظارات‌مان بکاهیم.

اجازه دارم بدانم دکتر چابک از کجا شروع کردند و اصلا چه شد که در زمره نخبگان مهاجر قرار گرفتند؟
باز هم باید بگویم که من از ایران جدا نشده‌ام زیرا اگر اینطور بود در حال حاضر خدمت شما نبودم. با اینکه طی چند سال ساکن آمریکا بودم اما قلبم در ایران بود و شاید همین موضوع بعدها مجبور به بازگشتم کرد.

در آمریکا شرایط زندگی از هر لحاظ برایم مهیا بود؛ بهترین شغل را حتی از نظر خود آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها که امکان ورود به ناسا را ندارند، داشتم و تمام اینها را لطف خدا می‌دانم که شامل حالم شد.

قبل از اینکه به گذشته و دوران اخذ لیسانس و فوق لیسانس از دانشگاه‌های صنعتی امیرکبیر و شریف بازگردم، اجازه دهید بگویم که علی‌رغم تمامی شرایط خوب آمریکا برای کار و زندگی اما گمان کردم شاید به اندازه کافی تجربه کسب کرده و اندوخته باشم، لذا به کشورم بازگشتم.

حالا آماده‌ام که به قبل‌ترها برویم...


در سن 16 سالگی موفق به اخذ دیپلم و ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی و سپس ارشد شدم.

همانطور که گفتم در دانشگاه شریف فوق لیسانس گذراندم و عضو تیم معتبر قطب روباتیک این دانشگاه بودم؛ مدت 9 ماه هم سرپرستی آنجا را بر عهده داشتم.

از کودکی علاقه وحشتناکی به یادگیری داشتم و برایم بسیار عجیب بود که خیلی‌ها می‌گفتند به دروس عربی، تاریخ و جغرافیایی علاقه چندانی ندارند زیرا درس عربی که برای اغلب دانش آموزان سخت و خسته کننده است، نمره‌ام 20 بود و به همین در دیگر دروس هم عالی بودم.

خاطره‌ای از آن دوران که قطعا با درس خواندن‌هایتان روی اعصاب دیگر دانش‌آموزان بوده‌اید، خاطرتان هست؟
به یاد دارم روزی معلم درس تاریخ گفت اگر یکی از دروس پنج شش صفحه‌ای را بتوانم از حفظ سر کلاس ارائه دهم به من جایزه‌ای خواهد داد...

من هم این کار را انجام دادم که در نهایت موجب حیرت او شد؛ بعد از ارائه به من گفت که جایزه‌ای را آماده کرده بودم تا در صورت ارائه خوب به تو بدهم اما ارزش آن چندان بالا نیست اما این خودنویس که به یادگار از پدرم دارم را به تو تقدیم می‌کنم.

شوق یادگیری در من به اندازه‌ای بود که تأثیر آن را در زمان سرپرستی (دانشجویی) قطب روباتیک شریف می‌شود پیگیر شد؛ زیرا در همان سال‌های (80-81) روبات‌های فوتبالیست ایران برای اولین بار به مسابقات بین‌المللی راه یافتند و اسم ایران برای اولین بار در دنیا مطرح شد.

شما از جمله دانشجویانی بود که کل زمانتان را فعالیت‌های آزمایشگاهی پر می‌کرد و شبیه دانشمندانی با روپوش سفید بودید که مدام در حال کشفیات جدید هستند؟
خیر کاملا بالعکس؛ من از 12-13 سالگی کار می‌کردم و برایم مهم بود تا با مردم باشم.

البته از منظر مالی و اقتصادی نیازی به کار نداشتم زیرا خانواده من هم همچون خانواده‌های دیگر کم و بیش قادر به تأمین هزینه‌های تحصیلم بود اما برای خودم استقلال مالی و ارتباط با مردم اهمیت بسیار داشت.

با آن سن کم چه کاری انجام می‌دادید؟
تعمیرکار یخچال و ماشین لباسشویی بودم و با توجه به اینکه سنی کم و بدنی لاغری داشتم، وارد هر شرکت‌ و خانه‌ای می‌شدم گمان می‌کردند مهندس اصلی پشت سر من در حال آمدن است اما زمانیکه می‌دیدند جعبه ابزار را پای دستگاه معیوب باز می‌کنم و مشغول کار می‌شوم، تازه متوجه می‌شدند.

همین موضوع باعث تعجب عده‌ای بود و تعجب‌شان زمانی دو چندان می‌شد که می‌دیدند در مسائل درسی و مشکلات فرزندان‌شان هم به آنان کمک می‌کنم.

از کنار این کار با افراد فرهیخته و فوق‌العاده‌ای نظیر اساتید دانشگاه و صاحب‌نظران بسیاری در علوم مختلف آشنا شدم که مایه مباهات من بودند و علاوه بر یادگیری علوم و فنون جدید از آنها، در جلسات فرهنگی و علمی‌شان نیز شرکت می‌کردم.

علاوه بر اینکه تشنه یادگیری بودم همواره یک رگ عرفانی هم داشتم و این مرا به سمت ریشه شناسی مباحث مذهبی می‌کشاند؛ این موضوع تا جایی پیش رفت که به بسیاری از موضوعات دینی و مذهبی علاقه‌مند و علاوه بر اینکه دعای کمیل‌خوان شدم، توانستم 


ویدیو مرتبط :
معجزه شق القمر و اظهارات محقق ناسا درباره شکاف ماه