سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
مثلث نوشت: 3 روایت تاریخی در مورد احمدی نژاد؛ چرا کرباسچی امروز به ناطق نوری حمله کرده است ؟
مثلث نوشت: 3 روایت تاریخی در مورد احمدی نژاد؛ چرا کرباسچی امروز به ناطق نوری حمله کرده است ؟
مثلث/ متن پیش رو در مثلث منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیستدر حالی که غلامحسین کرباسچی در ماه های اخیر بارها از ناطق نوری برای ورود به انتخابات دعوت کرده است امروز او در مصاحبه ای به صورت غیر مستقیم به دلایلی از او انتقاد کرده است .
او گفته :«الان هیچ کسی مسئولیت کارهای احمدینژاد را برعهده نمیگیرد. اینکه نمیشود؛ یعنی روزی که احمدینژاد میخواست وارد شهرداری شود، پروندهاش تصویب نمیشد. آقایانی که زنگ زدهاند و سفارش کردهاند، هیچکدام حاضر نیستند مسئولیت بپذیرند. حالا او از همانجا آمده استارت زده و رئیسجمهور شده است. »
بررسی تاریخی ماجرا نشان می دهد که منظور کرباسچی احتمالا ناطق نوری است .
محسن کوهکن رییس واحد سیاسی جبهه پیروان امام و رهبری در مصاحبه ای در این مورد گفته است :«وقتی وزارت اطلاعات دولت خاتمی تصمیم گرفت آقای احمدینژاد شهردار نشود، آقای ناطق نوری به آقای باهنر ماموریت داد که برود با آقای یونسی صحبت کند.آقای باهنر رفت و صحبت کرد و مشکل حل شد.»
اما محمدرضا باهنر خودش ماجرای این ماموریتش که ناطق نوری به او محول کرده بود را اینگونه شرح می دهد : «سابقه دوستی من با دکتر احمدی نژاد ۲۵ تا ۲۶ سال است. در شورای شهر دوم، در دولت خاتمی اصولگراها پیروز شدند، ما چند تا گزینه داشتیم که یکی از آنها احمدی نژاد بود. آقای یونسی وزیر اطلاعات، به ما پیغام داد دنبال شهردار شدن احمدی نژاد نباشید. من پیش آقای یونسی رفتم و به آقای یونسی گفتم وزارت اطلاعاتی که ملک مدنی از آن عبور کند و احمدی نژاد گیر کند، باید در اصل آن وزارت اطلاعات تجدید نظر کرد. بعد هم گفتم آقای یونسی به خودت و دوستانت و رییس جمهور بگو، اگر می خواهید غصه شهرداری احمدی نژاد را بخورید، نخورید. شهرداری دست گرمی است، احمدی نژاد رییس جمهور ماست. شاید بنده اولین نفر در خلقت بودم که رییس جمهوری احمدی نژاد را پیش بینی کردم.»
اما رابطه ناطق نوری و محمود احمدی نژاد بعد از شهردار شدن او وارد فاز جدیدی شد . ناطق نوری ماجرا را اینگونه شرح می دهد :
«در انتخابات ٨٤ من آنچه وظیفه خودم میدانستم بهعنوان رهبر جریان انجام دادم و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب را خودم به کمک دوستان به وجود آوردم. قائل هم بودیم به اینکه هرکس به چهار اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبری معتقد باشد، میتواند زیر این چتر قرار بگیرد. نیروهایی که بعد از دوم خرداد ٧٦ از هم پاشیده شده بودند را جمع کردیم و سازمان مجددی پیدا شد. اولین گام را در انتخابات شورای شهر تهران برداشتیم که موفق هم بودیم و بهدنبال آن در مجلس هفتم هم غلبه با همین جریان بود تا اینکه رسیدیم به بحث ریاستجمهوری. در قصه ریاستجمهوری ٨٤ ماجرا اینگونه بود که از اصولگراها پنج،شش کاندیدا وجود داشت و کاری که ما باید میکردیم این بود که بنشینیم با اینها صحبت کنیم که یا آنها را قانع کنیم که کنار بروند یا اینکه با مکانیسمی پیش بیاییم تا یکی از آنها در عرصه باقی بماند. آمدیم و آقایان هم قبول کردند که شورای مرکزی جبهه نیروهای انقلاب به هر تصمیمی رسیدند، آنها قبول کنند... کاندیداها را در همین اتاق خواستیم با این هدف که از برنامهها، اهداف و انگیزههای آنها باخبر شویم و کاندیداها هم آمدند و توضیحاتی دادند... آقای احمدینژاد هم جزء همین کاندیداها بود. ایشان میگفت: «من برای اداره کشور طرح دارم و بقیه نامزدها ندارند. شما هم اجازه نمیدهید من طرحم را بدهم».
ما با کاندیداهای دیگر دو جلسه داشتیم، با ایشان سه جلسه برگزار کردیم. یک روز به آقای باهنر گفتم یک وقتی به آقای احمدینژاد بدهید چون میگویند من برای اداره کشور یک طرح ویژه دارم. زمان جلسه هماهنگ شد و ایشان به دفتر بنده آمد و مرحوم عسگراولادی، باهنر، بنده و برخی دیگر از دوستان بودند.
ایشان در آن جلسه دو ساعت طرحش را توضیح داد. بنا هم بود تا پایان صحبت ایشان حرفی نزنیم. ایشان وقتی صحبتش را تمام کرد، من رئیس جلسه بودم و اگرچه منشی جلسه کس دیگری بود ولی برای اینکه مطالب یادم بماند، چیزهایی را مینوشتم که خود آن نوشتهها چهار صفحه شد. قبل از اینکه من صحبت کنم، مرحوم آقای عسگراولادی گفت: «این برادر ما احساس میکند که اسلام را فقط او میشناسد، این برادر ما احساس میکند انقلاب را فقط او درک کرده است. این برادر ما احساس میکند امام را فقط او میشناسد». بنده هم خطاب به آقای احمدینژاد گفتم: «آقای احمدینژاد! من حرفهای شما را خیلی دقیق گوش دادم، هرچه دقت کردم، هیچ نفهمیدم». یا سطح معلومات شما خیلی بالاست و ما نمیفهمیم شما چه میگویید یا اینکه حرفهای«بالاابری» میزنید. بعد از آن جلسه احمدینژاد قهر کرد و رفت. فردایش هم نامه نوشت که من دیگر با جمع شما نیستم».
با این سه روایت تارخی حالا باید به این فکر کنیم که چرا کرباسچی در شرایط فعلی این انتقاد را متوجه ناطق نوری ساخته است ؟
ویدیو مرتبط :
روایت احمدی نژاد