سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



در گفت وگو با يک روان شناس بررسي شد: الگوهاي ايراني گاف مي‌دهند!


در گفت وگو با يک روان شناس بررسي شد: الگوهاي ايراني گاف مي‌دهند!

فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

يک روان‌شناس مي‌گويد: متولدين دهه‌هاي مختلف در ايران الگوهاي متفاوتي دارند؛ اگر الگوي متولدين دهه 50 علي شريعتي يا گروه‌هاي چپ بودند، حالا الگوي جوانان شخصيت‌هايي غربي‌اند، الگوهايي که بد و خوبشان با هم پذيرفته شده‌ است. الگوهاي تمام دوره‌هاي ما خودبه‌خود و در روند اتفاقات طبيعي شکل گرفته است و نه براساس برنامه‌ريزي. به همين‌خاطر در ايران شاهد آشفتگي در الگوپذيري هستيم.

سال‌هاست که بر سر انتخاب و القاي الگوهايِ مشخص براي ايرانيان بحث و کشمکش وجود دارد. خيلي‌ها بر لزوم وجود الگوهاي ديني تاکيد کرده‌اند، خيلي‌هاي ديگر از الگوهاي تاريخي سخن گفتند و شايد برخي نيز از الگوهايي فرهنگي و هنري. نتيجه همه اين‌ها در اين سال‌ها اين بوده که الگوهاي جامعه ايران بايد الگوهايي ايراني-اسلامي باشند.

با اين‌حال هنوز برنامه موفق و مشخصي در ميان برنامه‌ريزان فرهنگي براي تعيين الگو وجود ندارد. شخصيت‌هاي ديني، سياسي و علمي در سال‌هاي اخير نتوانستند آن‌طور که بايد در ذهن مردم بدل به الگو شوند. آن‌چه امروز شاهد آن هستيم پذيرش الگوهايي غيرايراني از جانب مردم و به‌خصوص جوانان است. با اين شرايط آينده الگوپذيري در ايران چه مي‌شود؟

دکتر مهدي ملک‌محمد در گفتگو با فرارو گفت: الگوپذيري اساس رفتار انسان را تشکيل مي‌دهد. يکسري از الگوها براساس غريزه هستند و بخشي ديگر در فرآيند الگوپذيري شکل مي‌گيرند. اوج الگوپذيري اما در نوجواني و جواني است. همه افراد براي کسب هويت نيازمند الگو هستند. کسب هويت نيز بيش از هر زمان در جواني و نوجواني افراد و تحت تاثير الگوها و تفکر آن‌ها شکل مي‌گيرد.

اين روان‌شناس درباره ويژگي‌هاي الگوپذيري توضيح داد: الگو بايد براي فرد از يک تعريف ممتاز و ويژگي خاص برخوردار باشد. همچنين فردي که به عنوان الگو پذيرفته مي‌شود تنها در يکسري از رفتار الگوبرداري نمي‌شود، بلکه مواردي همچون پوشش، اعتقادات و ... او نيز جايگزين رفتارهاي فردِ الگوپذير مي‌شود.

وي ادامه داد: الگوپذيري دوبخش خودآگاه و غيرخودآگاه دارد. همچنين دو نوع الگوپذيري سطحي عميق داريم. در الگوپذيري سطحي ظاهر مدنظر است و در الگوپذيري عميق اعتقادات و جهان‌بيني.

ملک‌محمد ضمن اشاره به سه شاخص مهم در انتخاب الگو اظهار کرد: مقبوليت و آشنا بودن فردِ الگو موضوع مهمي در الگوپذيري است. اين آشنايي مي‌تواند آشنايي فيزيکي باشد يا آشنايي رسانه‌اي. يک فردِ "غريبه" هيچ‌گاه الگو نخواهد شد.

عضو انجمن روان‌شناسي ايران همچنين با اشاره به اهميت قدرت داشتن و برتري در الگوشدن گفت: شاخص ديگر در الگوپذيري قدرت است. فردي که به‌عنوان الگو انتخاب مي‌شود بايد از قدرت برخوردار باشد؛ مثلا قدرت علمي، برتري چهره، برتري ورزشي و... داشته باشد. احتمال اينکه افراد داراي برتري الگو قرار بگيرند زياد است.

اين روان‌شناس در ادامه درباره "فخر انعکاس‌يافته" در روان‌شناسي گفت: در روان‌شناسي آيتمي به‌نام "فخر انعکاس‌يافته" وجود دارد. اين آيتم به چه معناست؟ افراد بر اثر خودآگاهي وجوه مثبت يا منفي‌اي را در خودشان مي‌شناسند. نقاط ضعفي که فرد گمان مي‌کند در او وجود دارد در اين ميان خيلي اهميت دارد؛ مثلا فرد مي‌گويد کاش زيباتر بودم، کاش قوي‌تر بودم و همه "کاش‌که" هايي که منجر مي‌شوند فرد يک ديگري را الگو کند تا جاي خالي کاش‌هايش را پر کند. در اين حالت فردي فخري را از آدم الگو در خودش ايجاد مي‌کند.

آشفتگي الگوها در ايران
مهدي ملک‌محمد درباره نفوذ غرب به عنوان الگو در جامعه ايراني انتقاد کرده و در اين‌باره توضيح داد: الگوپذيري در شرايط امروز ايران موضوعي به هم ريخته است. اکثر جوانان ايراني الگوي ايراني ندارند. در حالي که در دهه 1350 با اينکه گسترش فرهنگ غرب بيشتر بود، الگوي جوانان الگوهايي ايراني بودند. امروزه الگوها غيرايراني و معمولا الگوهايي آمريکايي هستند.

وي ادامه داد: يکي از دلايل اين نوع الگوپذيري نفوذ ماهواره است. اما مهم‌ترين اين است که ما در الگوسازي در ايران دچار کمبود بوده‌ايم. مثلا فردي مانند حسين رضازاده که مي‌توانست براي جوانان الگو شود، بد تبليغ شد. امروز خبر مي‌رسد که پيشنهاد ترکيه به حسين رضازاده براي قهرماني يک موضوع دروغ بوده؛ اين يعني الگوهاي ايراني گاف‌هاي اساسي مي‌دهند که از جانب جوانان رد مي‌شوند.

اين روان‌شناس ضمن اشاره به آشنايي بهتر افراد جامعه با سريال‌هاي خارجي اظهار کرد: نفوذ فرهنگ غربي و رسانه‌اي مانند ماهواره در اثر تعلل و ضعف رسانه‌ ملي ما گسترش فراروان پيدا کرده‌است. درحال حاضر جوانان ما سريال‌هاي خارجي را بيشتر از سريال‌هاي ايراني مي‌شناسند.

عضو انجمن روان‌شناسي درباره وجود نداشتن شمايل ايراني در بازار گفت: مدت‌ها بود اين گلايه از جانب مسئولين مطرح بود که چرا عروسک‌هاي خارجي در ميان مردم محبوب‌ترند؟ دليل اين است که عروسک يا شمايل ايراني جذاب در مغازه‌ها وجود ندارد. معدود مردمي نيز که بخواهند عروسک يا شمايلي ايراني را براي فرزند خود خريداري کنند، آن را در بازار ايران پيدا نمي‌کنند.

دارا و سارا؛ الگوهايي که الگو نشدند!
وي همچنين به ساخت عروسک‌هاي دارا و سارا پرداخته و گفت: زماني تصميم‌گرفته شد تا عروسک دارا و سارا جايگزين باربي شود. اما چندان موفق نبود؟ چرا؟ به اين دليل که ما تنها اين عروسک را در مغازه‌ها برديم تا ببينيم به فروش مي‌رود يا خير. درحالي که سازندگان و طراحان باربي به اينکه باربي چگونه بايد در همه‌جا جذابيت و محبوبيت داشته باشد فکر کردند.

ملک‌محمد همچنين به تعريف زيبايي اشاره کرده و در اين باره گفت: تعريف زيبايي نيز در روند الگوپذيري ايرانيان نقش مهمي داشته است. نکته که وجود دارد اين است که تعريف زيبايي در فرهنگ ما تعريفي غربي است. رسانه ملي ما متاسفانه همان‌کاري را کرده فرهنگ غرب مي‌خواهد. بيني و چهره‌هاي عمل‌کرده مجريان و بازيگران ايراني اين گفته را تاييد مي‌کند. يا رسانه ملي مدل خانه‌هايي را به نمايش مي‌کشد که خيلي کم در فرهنگ و زندگي ايراني‌ها رايج است.

وي تصريح کرد: تعريف زيبايي براساس نگاه نادرست سياستگذاران فرهنگي ما و رسوب غرب غربي شده است.

عضو انجمن روان‌شناسي همچنين گفت: مدت‌هاست که از تهاجم فرهنگي سخن گفته مي‌شود. اما نگاه به تهاجم فرهنگي اشتباه بوده است. تهاجم فرهنگي اين نيست که غرب تصميم بگيرد تهاجم کند، بلکه به معناي فرايند غلبه فرهنگ قوي‌تر بر فرهنگ ضعيف‌تر است.

ملک‌محمد اظهار کرد: در سده‌هاي گذشته فرهنگ ما در آندلس نفوذ پيدا کرده بود. گسترش معماري اسلامي در آن زمان اين را نشان مي‌دهد. در آن زمان فرهنگ اسلامي قوي‌‍تر بوده است. علت عمده اينکه فرهنگ ما تحت تاثير فرهنگ غرب قرار گرفته ضعيف بودن فرهنگمان است. مثلا ما چه‌کاري براي زبان فارسي يا زبان‌هاي بومي‌امان که در حال از بين رفتن‌اند کرده‌ايم؟

در شناساندن الگوهاي ديني اشتباه کرديم
اين روان‌شناس و مشاور همچنين درباره الگوهاي ديني گفت: ما در معرفي الگوهاي ديني نيز اشتباه کرديم. در معرفي اين الگوها آن‌ها را برخلاف مقبوليت‌هاي افراد معرفي کرديم.

وي در ادامه با اشاره به بي‌برنامگي در الگوپذيري در کشور ما گفت: در کشور ما متاسفانه برنامه‌ريزي خاصي براي الگو گرفتن نشده‌است؛ چه در زمان پهلوي و چه پس از آن ما برنامه‌اي نداشته‌ايم. اگر اتفاقاتي براي پذيرفتن الگو در جامعه رخ داده، اتفاقاتي طبيعي بوده است. به همين دليل نيز متولدين هر دهه الگوهاي مختلفي دارشته‌اند و عوامل متعددي آن‌ها را ساخته‌است.

ملک‌محمد همچنين به الگوهاي اسطوره‌اي دهه شصت پرداخته و در اين‌باره توضيح داد: مثلا در دوره‌هاي دهه شصت، افراد بيشتر تحت تاثير الگوهاي فوق‌العاده اسطوره‌اي بودند. اين الگو به نظر من برخلاف آنچه که خيلي مي‌گويند خوب نبودند، از نظر من يک اتفاق مثبت بود. تصوير ما از شهدا، جنگ، امام خميني، علي شريعتي، گروه‌هاي چپ و... آنقدر مجذوب‌کننده بود که از توجه به الگوهاي ديگر ما را بي‌نياز مي‌کرد. هرچند که اين الگوها نيز الگوهايي اتفاقي بودند.

عضو انجمن روان‌شناسي در ادامه برخود صحيح در روند الگوپذيري پرداخته و توضيح داد: بنابراين ما نمي‌توانيم جلوي گسترش فرهنگ غرب را بگيريم، بلکه بايد فرهنگ خودمان را قوي کنيم. همچنين الگوها بايد مقبوليت داشته باشند. ما نمي‌توانيم چيزي که براي خودمان داراي مقبوليت است را براي نوجوانان امروز نيز مقبول کنيم.

اين روان‌شناس با اشاره به برخورد شخصيت‌هاي ديني با فرهنگ جوامع اظهار کرد: پيامبر اسلام هنگامي که مي‌خواست الگو باشد نيامد به مردم بگويد کاري که شما در حال انجام آن هستيد اشتباه است. کاري که او کرد اين بود که در خود فرهنگ اصلاحاتي را انجام داد و خودش ابتدا با فرهنگ موجود آشنا شد و ويژگي‌هاي مورد قبول و مثبت فرهنگ حاکم را شناخت و همان ويژگي‌هاي مثبت را در آن فرهنگ به اجرا درآورد.

مهدي ملک‌محمد در انتها گفت: بزرگترين اشتباه ما در فرآيند الگوپذيري اين بوده که گمان کرده‌ايم که مي‌تونيم از نگاهي عمودي الگويي را اجرا کنيم؛ اتفاقي که از طريق الگوپذيري رسانه‌اي حاکم در حال اتفاق است همين است. ما بايد بدانيم الگوپذيري عمودي نيست، بلکه افقي است ودر موضع برابر قرار دارد. پذيرفتن يک الگو بايد براساس نياز روان‌شناختي و مقبوليت‌هاي جامعه امروز تنظيم شود.


ویدیو مرتبط :
بزرگ ترین روان شناس دنیا