سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



شيوه تدريسي ادبيات فارسي بايد دگرگون شود


  X  

تاریخ خبر : جمعه 1394.08.15 - 09:59

شيوه تدريسي ادبيات فارسي بايد دگرگون شود

باني فيلم/ ميرجلال‌الدين کزازي از لزوم دگرگوني در شيوه‌هاي تدريس ادبيات فارسي در دانشگاه‌ها سخن گفت و دگرگوني آن‌ بر پايه فرهنگ، تاريخ و منش ايرانيان را خواستار شد.
اين استاد زبان و ادبيات فارسي، درباره مشکلات و نقص‌هاي حال حاضر تدريس ادبيات فارسي در دانشگاه‌ها گفت: دشوار‌ي‌ها، تنگناها، کاستي‌ها و بي‌راهگي‌ها در آموزش زبان و ادب پارسي در دانشگاه‌ها پرشمار است. بي‌گمان نمي‌توان در گفت‌وشنودي کوتاه به آن‌ها پرداخت، حتي اگر بخواهيم فهرست‌وار از آن‌ها ياد کنيم. از سويي ديگر شايد چندان نيازي هم به فهرست کردن آن‌ها نباشد. من بر آنم که همه اين دشواري‌ها و بي‌راهگي‌ها يا دست کم بيشينه (حداکثر) آن‌ها بستر و خاستگاهي يگانه دارد.
او با بيان اين‌که اين دشواري‌ها داراي سرشت و ساختاري ناسازوارانه (پارادوکسيکال) است، اظهار کرد: اين ناسازوارگي از آن‌جاست که شيوه نگرش و آموزش در دانشگاه‌ها به ناچار مي‌بايد نوآيين و روزآمد و ديگرگون بشود تا بتوان نيازهاي امروزينه را بر آن سان که مي‌سزد، برآورد و پاسخ داد.
کزازي در ادامه گفت: از سويي ديگر دانشگاه‌ها هنگامي که مي‌خواهند در دانش‌هايي که آن‌ها را دانش‌هاي در پيوند با آدمي مي‌دانيم و مي‌خوانيم، دگرگوني پديد بياورند تا به ياري اين دانش‌ها بتوان نيازهاي نوين فرهنگي و اجتماعي را برآورد و پاسخ گفت به بي‌راهه درمي‌افتند‌؛ بي‌راهه‌اي که زيان‌بارتر از ماندن در شيوه‌ها و روش‌هاي کهن است. زيرا شيوه‌ها و روش‌هاي کهن‌، اگر روزآمد و نوآيين نيستند‌، در قلمرو و زمينه ويژه خود هنوز مي‌توانند سودمند باشند‌؛ دست کم پاره‌اي از نيازها را که به يکبارگي ديگرگون و امروزينه نشده‌اند برآورند، اما اگر روش‌هاي نو در آموزش دانشگاهي در بي‌راهه افتاده باشد نه تنها نيازهاي کنوني را برنخواهد آورد نيازهايي ژرف و پيچيده‌تر را نيز بر نيازهاي ديگر خواهد افزود. فرجام اين سخن آن است: شيوه آموزشي دانشگاهي به‌ويژه در علوم انساني‌، همچنان با نيازي افزون‌تر و ناگزيرتر و ستوه‌آورتر در رشته زبان و ادب پارسي که بستر فرهنگ و انديشه و پيشينه و چيستي ايراني است، دگرگون مي‌بايد شد.
او همچنين گفت: پرسمان در اين زمينه چگونگي اين دگرگوني‌ است، دگرگوني روش‌هاي نگرش و آموزش‌، که اگر با نيازهايي که به ناچار جهان کنوني فراپيش نهاده است به درستي به گونه‌اي سرشتين همساز و هماهنگ باشد کارساز‌ و اثرگذار خواهد بود و اين رشته و دانش را شکوفان‌، مايه‌ور‌، پيشرفته‌، در معناي راستين واژه، روزآمد خواهد کرد. اما پرسمان‌، داستان اندوهبار آن است که اين دگرگوني‌ها يا روش‌هايي نو که از اين دگرگوني‌ها برمي‌آيند با سرشت اين دانش از نگاهي بسيار فراخ‌تر‌ و کلان‌تر‌، با سرشت فرهنگ و انديشه و منش ايراني سازگار نيستند. زيرا از مردماني ديگر ستانده شده‌اند‌؛ مردماني که فرهنگ و منش و پيشينه‌اي ديگر دارند. بي‌راهگي از اين ناسازي سرشتين و ساختاري در ميان روش‌هاي نوين آموزش و نگرش با زمينه‌ دانشي که اين روش‌ها در آن به کار گرفته مي‌يابد شد برمي‌خيزد. ما براي نيازهاي فرهنگي و منشي و اجتماعي ايراني به ناگزير مي‌بايد روش‌هايي بيابيم که همچنان که ايراني‌ باشد، روش‌هايي از دل و درون اين فرهنگ و منش برخاسته‌ باشد.
کزازي متذکر شد: روش‌هاي بيگانه براي پاسخ‌گويي به نيازهايي ديگرسان پديد آمده است؛ پس نمي‌تواند نيازهاي ما را چونان ايراني‌، چونان مردمي که پيشينه‌اي کهن در تاريخ داريم و از فرهنگي ديرينه و گرانسنگ بهره‌منديم، برآورد.
او سپس در اشاره به يک نمونه از اين بي‌راهگي‌ها در روش‌هاي تدريس زبان و ادب فارسي توضيح داد: يک نمونه برجسته به‌ويژه در رشته ادب فارسي که در اين ساليان فراوان بدان در دانشگاه‌ها بازمي‌خوريم اين است که ديگر استادان يا دانشجويان مي‌کوشند که شاهکارهاي ادب پارسي را با سنجه‌ها،‌ ديدگاه‌ها‌ و دستاوردهاي اروپاييان که در آفريده‌هاي ادبي کاويده‌اند و آن‌ها را به دست آورده‌اند بپژوهند و بکاوند و بسنجند و ارزيابند. من بارها ديده‌ام و آزموده‌ام که دانشجوياني پرشور، کوشا‌ و توانمند خواسته‌اند که يکي از شاهکارهاي ادب ايران براي نمونه شاهنامه يا مثنوي را بر پايه يکي از ديدگاه‌ها و سنجه‌هاي فرهنگي بکاوند، نهفته‌هاي آن را به دربکشند، اما در اين کار ناکام‌ مانده‌اند. هنگامي که پايان‌نامه را مي‌خوانيم به هيچ يافته‌اي نو که شناختي ارزشمند از آن شاهکار به ما بدهد، نمي‌رسيم يا اگر يافته‌هايي نو هم در پايان‌نامه ديده بشود نه در چندي و نه در چون، همسنگ و همتراز با آن زمان و تواني که در پژوهش و نگارش پايان‌نامه هزينه شده، نيست.

نظر شما


ویدیو مرتبط :
انیمیشنی که شما را دگرگون می کند