سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
ساخت واحدهای بزرگ تولید LNG در کشتی اقتصادی نیست
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، این روزها با وارد مدار شدن فازهای پارس جنوبی اعم از فازهای قدیمیتر و فازهای موسوم به 35 ماهه، در کنار تعلیق تحریمها علیه کشورمان بازار بحث درباره صادرات گاز و گاز طبیعی مایع شده LNG از ایران بسیار داغ شده است. چنانکه بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی برای واردات LNG یا گاز از ایران ابراز علاقه میکنند.
تاکنون دو بخش از مصاحبه خیر اندیش را با خبرگزاری فارس ملاحظه کرده اید.آنچه در ادامه ملاحظه می کنید بخش سوم و پایانی از مصاحبه علی خیراندیش مدیرعامل سابق ایران LNG است.
فارس: ما درباره LNG گزینههای دیگری هم داریم. مثلاً «سفره گاز» فرانسه پیشنهاد کرده است که از گاز همراه نفت میدان فروزان FLNG تولید کند. یا همان بحث واحد LNG عمان یا پیشنهاد توتال و بعضی از شرکتهای دیگر. به نظر شما آینده LNG در بازار انرژی ایران چه در بخش صادراتی و چه بازار داخلی چگونه خواهد بود؟ و در عین حال کدام یک از این موارد را عملیاتیتر میدانید؟
خیراندیش: اول به بازار جهانی و حکم عقل درباره LNG نگاه کنیم همه ما این را میپذیریم که نقش گاز در بازارهای انرژی در حال افزایش است و ذغال سنگ و نفت به تدریج سهم خود را در بازار انرژی جهانی به گاز میدهند.
دوم اینکه عمده قراردادها و معاملاتی که در فواصل کوتاه و با استفاده از خط لوله قرار بود انجام شود، انجام شده است. در معاملات جدید گاز در سطح بینالمللی خط لوله نقش زیادی نخواهد داشت.
اگر این را بپذیریم مشخص میشود که نقش LNG در دنیا چیست. البته من نمیگویم هیچ زمانی تجارت و بازار LNG در دنیا دچار بحران نمیشود اما اینکه نقش LNG کجاست را به راحتی میشود فهمید.
نکته دوم اینکه LNG چقدر حرف برای گفتن در کشور ما دارد به این باز میگردد که ما میخواهیم چه میزان LNG صادر کنیم. اگر با قیمتهای امروز گاز بخواهیم در کشورمان گاز بفروشیم با وجود انتقاداتی که من به سیاستهای وزارت نفت دارم ، اما معتقدم حرف آقای زنگنه در این مورد کاملاً صحیح است که ما گاز را تقریباً مجانی به بعضی مجتمعهای داخلی میدهیم و آنها این گاز را صادر میکنند.
مثلاً ما گاز را تقریباً مجانی به تولیدکنندگان مس میدهیم و آنها هم مس را به خارج از کشور صادر میکنند ، در واقع یا این کار ما به فلان شرکت آمریکایی که مس را میخرد سوبسید میدهیم. یا گاز را به قیمت پایین به تولیدکننده آلومینیوم میدهیم و او آن را صادر میکند و به خریدار آلومینیوم سوبسید میدهیم. یا به سیمان یا متانول یا اوره یا هر چیز دیگر. همه اینها یعنی، به خریدار خارجی سوبسید میدهیم که اقتصادی و منطقی نیست.
در عین حال مصرف گاز ما در داخل بسیار غیر عادی است. درباره یارانه نقدی و غیر نقدی در کشورها بحث زیادی شده است. من نمیخواهم بگویم که دادن یارانه نقدی خوب است یا نه، اما میخواهم بگویم دادن یارانه غیر نقدی فاجعهبارتر از یارانه نقدی است. ما امروز گاز به قیمت 5 یا 6 سنت به مردم میدهیم و آنها این گاز را میسوزانند و من دیدهام که با این قیمت گاز، افراد در منزل خود استخر آب گرم دارند. مثلاً در یک برج که چند استخر اصلی و فرعی دارد 3 هزار متر مکعب آب را با این گاز ارزان گرم میکنند تا در آن شنا کنند، این افراد روی قیمت گاز چقدر سوبسید میگیرند تا بتوانند در استخر آب گرم شخصی شنا کنند؟ سونا و بقیه مخلفات را هم با گاز ارزان گرم میکنند.
یکی از دوستان من که به شدت نسبت به سرما حساس است در منزل خود دو شومینه دارد که 24 ساعته از آبان تا فروردین روشن است و این غیر از شوفاژ و رادیاتور روشن در آن منزل است. این دوست من میگفت من الان 700 هزار تا یک میلیون تومان ماهانه پول گاز میدهم یعنی باید بیشتر پرداخت کنم؟ به او گفتم اگر بخواهند قیمت واقعی گاز را از تو بگیرند، این یک میلیون میشود 12 میلیون تومان. آن وقت باید فکر کنی که چه کنی تا این گاز را در این حجم مصرف نکنی.
در همه دنیا حتی افراد متمول در منازل خود رادیاتورها را در زمان خواب خاموش میکنند. این واقعی است. همه جای دنیا این اتفاق میافتد فقط در کشورما است که اینطور انرژی مصرف میشود.
آن کسی که در کهنوج در کپر زندگی میکند و تنها مصرف گاز او میزان اندکی است که برای پخت و پز ممکن است استفاده کند چه گناهی کرده است که از این سوبسید و یارانه عظیم محروم است. وقتی به گاز یارانه میدهیم آن فرد ثروتمند 10 برابر استفاده میکند. اگر یارانه نقدی را به پولدار و غیر پولدار یکسان میدهیم یارانه غیر نقدی را به فرد پولدار بیشتر میدهیم.
وقتی این کار را میکنیم و با این وضعیت مصرف در کشور به نظر من ممکن است اصلاً گازی برای صادرات نداشته باشیم.
یک حساب سرانگشتی میگوید اگر فازهای پارس جنوبی به تولید برسند و اگر مصرف گاز در کشور را عقلانی کنیم و قیمت را مثلاً لااقل در پلههای بالاتر مصرف به قیمت واقعی نزدیک کنیم، تصور میکنم معادل 10 فاز استاندارد پارس جنوبی گاز اضافه خواهیم داشت که به 250 تا 300 میلیون متر مکعب بالغ میشود. این رقم بعد از مصرف خانگی، کارخانهای و نیروگاهی ما است. برآورد من این است که بین 80 تا 100 میلیون متر مکعب از این عدد قابل تزریق در میادین نفتی است. منهای اینکه بنده اقتصاد تزریق گاز به میادین نفتی را قبول دارم یا نه، معتقد هستم که متنوع کردن سبد کشور امر مطلوبی است و با تزریق به میادین نفت میتوانیم تولید نفت را افزایش دهیم.
این رقم تا 150 میلیون متر مکعب در روز هم قابل افزایش است. در این حالت بین 150 تا 200 میلیون متر مکعب برای صادرات باقی میماند. هر 20 میلیون متر مکعب قابل تبدیل به 10 تا 11 میلیون تن LNG است. یعنی میتوانیم 7 تا 10 مجتمع LNG احداث کنیم. یا تعدادی مجتمع GTL احداث کنیم. ولی لااقل 4 تا 5 مجتمع LNG که به راحتی ظرفیت تولید 50 میلیون تن LNG را برای ما حاصل کند، قابل احداث است و بسیار راحت قابلیت نشستن در سبد صادراتی ما را دارد.
معنی این عدد 50 میلیارد دلار است. تفاوت آن با نفت خام این است که فرمول آن قابل شناسایی نیست و اگر این LNG را صادر کنید هیچ کس نمیتواند بفهمد این LNG ایران است و یقه شما را بگیرد. چون عمده مصرف LNG سوخته شدن است و قرار نیست جایی پالایش شود.
بنابراین شما میتوانید یک ظرفیت 50 میلیارد دلاری جدید در سبد صادراتی کشور ایجاد کنید. ممکن است قصد داشته باشید بخشی از این 50 میلیارد دلار را از طریق خط لوله صادر کنید، ولی 30 تا 40 میلیارد دلار ظرفیت صادرات LNG خواهید داشت که تنوع سبد صادراتی کشور را بالا میبرد. هرچند صادرات از طریق خط لوله به کشورهای همسایه میتواند بسیار مفید باشد.
فارس: صادرات LNGبه جز متنوعسازی سبد صادراتی LNG ایران، منفعت استراتژیک دیگری برای ایران خواهد داشت؟
خیراندیش: منظور شما از منفعت استراتژیک چیست؟
فارس: یعنی روی توانایی تصمیمسازی سیاسی - اقتصادی کشور در داخل و خارج از ایران تأثیر مثبت مشهودی داشته باشد.
خیراندیش: از نظر من دو بعد مهم وجود دارد. یک بعد داخلی و یک بعد خارجی. من معتقدم هرچه تنوع سرمایهگذار و تنوع فعالیت اقتصادی در کشور پیدا کنیم، تصمیمگیریها در کشور روانتر شده و به سمت اقتصادی بودن حرکت میکند و این یک امتیاز است.
فارس: یعنی تصمیمات از سیاسی بودن فاصله میگیرند....
خیراندیش: بله. اجازه بدهید یک مثال ساده بزنیم. مثلاً شاید اگر لازم باشد بتوانیم گاز را به قیمت 10 سنت یا حتی 6 سنت هم صادر کنیم. آن وقت شاید برای تصمیمگیران کشور در دولت و مجلس سادهتر باشد که اگر خواستند قرارداد کرسنت را با اصلاحاتی فعال کنند، نترسند.
چنانکه ما فقط یک قرارداد ترکیه نداشته باشیم که هر کس خواست قرارداد جدیدی ببندد به او بگوییم یا ترکیه یا امکان صدور وجود ندارد.
این مانند یک مغازهدار است که لزوماً نمیگوید چون من اولین قواره پارچه را متری 40 هزار تومان فروختم دیگر به هیچ کس زیر 40 هزار تومان نمیفروشم. ما این بلوغ را در نفت داریم اما در گاز نداریم. الان مدیریت بینالملل شرکت ملی نفت خیلی راحت و بالغ مذاکره میکند و به یک کشور نفت را 45 دلار، به دیگری 48 دلار و به مشتری سوم 52 دلار میفروشد و همه هم پذیرفتهاند که این حق امور بینالملل است و این کار منطق دارد. باید در گاز هم این بلوغ را به وجود بیاوریم و به نظر من واحدهای LNG میتوانند این بلوغ را در گاز به وجود بیاورند. چون صاحب قضیه دیگر دولت نیست و بخش خصوصی هم به راحتی تصمیم میگیرد.
صادرات LNG امکان دومی را این بار در خارج از کشور در اختیار ما میگذارد. شما درباره نفت درباره معامله حدود 40 تا 50 میلیون بشکه در روز بحث میکنید. سهم شما در این معامله روزانه 1 میلیون بشکه است و اگر تحریم نداشته باشید هم حداکثر به 2 میلیون بشکه میرسد. یک بیستم معامله نفت دنیا یعنی 5 درصد آن در اختیار شما است و در این رقم نقش شما بزرگ نیست. اما اگر شما 70 میلیون تن LNG صادر کنید. امروز ظرفیت جهان 268 میلیون تن است با فرض اینکه روسیه و استرالیا همه طرحها را به نتیجه برسانند و شما هم 70 میلیون تن وارد مدار کنید کل ظرفیت جهان به 450 میلیون تن میرسد در 450 میلیون تن، 70 میلیون تن به معنی 15 درصد معاملات است و تأثیرگذاری شما در بازارهای جهان به مراتب بیشتر است و جهان مجبور است در حذف کردن یک بازیگر 15 درصدی بیشتر احتیاط کند تا یک بازیگر بازار با اندازه 5 درصد.
اما نکته دیگری هم وجود دارد که از اهمیت بیشتری برخوردار است. شما با معامله و تجارت LNG وارد یک بازار آزاد میشود که در رفتار ما تغییر ایجاد میکند.
نفت ایران کلاً دولتی فروخته میشود اما در LNG و پتروشیمی ما یاد میگیریم که در بازار آزاد بازی کنیم و این کمک بزرگی برای اقتصاد کشور است. چون این بازی بخش خصوصی ما را بالغ میکند و بخش خصوصی ما از یک نیمه دلال تبدیل به یک بخش مولد صاحب قدرت مذاکره و کار بلد و مؤثر میشود که نه تنها در بازار ایران، بلکه در بازار جهانی تأثیرگذار خواهد بود. این کمک بزرگی برای بلوغ اقتصاد کشور در درازمدت است.
روسیه یک مثال ساده در این باره است، امروز شرکتهای نفت خصوصی زیادی در روسیه وجود دارد شما میبینید دولت روسیه از این شرکتها مالیات میگیرد ، اما این شرکتهای خصوصی هم میادین نفتی روسیه را در وضعیت بهتری قرار دادهاند. هم بازارهای جهانی را به خوبی به دست گرفتهاند، هم توانستهاند کشور را با درآمدهای قابل توجهی مواجه کنند.
شوروی که کشورهای زیادی هم زیر مجموعه آن بودند روزانه 10 میلیون بشکه نفت تولید میکرد. وقتی فروپاشی اتفاق افتاد، تولید نفت روسیه به 4.5 میلیون بشکه کاهش پیدا کرد و دوباره الان بالای 10 میلیون بشکه تولید میکند آن هم بدون احتساب نفت آذربایجان و قزاقستان و امثال آنها.
این نشان میدهد در روسیه کار شده است. بخش خصوصی ارزش افزودهای روی کار دولت ایجاد کرده است. به نظر من این هم یک مؤلفه ارزشمند برای کشور ما خواهد بود به شرط اینکه بخواهیم یک بخش خصوصی بالغ داشته باشیم و اقتصاد تا حدودی از حالت دستوری خارج شود.
در ایران مردم صبح که از خواب بیدار میشوند به دولت اعتراض میکنند که چرا شیر گران شد؟ کجای دنیا مردم درباره گران شدن قیمت شیر به دولت اعتراض میکنند؟ این اتفاق فقط در کشور ما میافتد. چون دولت تمایل دارد همه جا حضور داشته باشد. دولت پای خودش را بیرون بکشد و اگر شیر گران یا ارزان شد ، مردم خودشان میدانند با تولیدکنندگان شیر. یا گران و ارزان شدن خودرو، یا خریدن و نخریدن خودرو نباید به دولت مربوط باشد. یعنی دولت میتواند خودش را از نقش متصدی بیرون بکشد و نقش حاکمیتی بازی کند.
فارس: به عنوان سؤال پایانی در حال حاضر درباره تولید FLNG یا LNG شناور در دریا صحبت میشود شما از نظر اقتصادی این مسئله را بررسی کردهاید؟
خیراندیش: در حال حاضر هیچ مجتمع ساخته شده فعال FLNG در سایزهای بزرگ در دنیا وجود ندارد.
اگر درباره سایز 500 هزار تنی صحبت میکنیم بحث جدایی دارد، ولی از سایز 1.3 میلیون تنی به بالا که زمانی بنده هم به آن علاقه داشتم صحبت میکنم.
فارس: شما به چه دلیل به FLNG در این ظرفیت علاقهمند بودید؟
خیراندیش: برای اینکه آن زمان به عنوان آلترناتیو تحریم و در صورتی که کمپرسورها و مبدلهای ما را زیمنس و لینده نگه داشتند به صورت FLNG با یک شرکت خارجی تولید کنیم و محمولهها را از طریق آن شرکت اروپایی صادر کنیم.
قرار بود این شرکت 4 واحد 1.7 میلیون تنی FLNG را نزدیک مجتمع ما در دریا مستقر کند و بعد از مایعسازی خودش آن را بخرد.
فارس: قرار بود مالکیت مربوط به شرکت خارجی باشد؟
خیراندیش: قرار بود مالکیت مشترک باشد. شرکتهایی که در این زمینه کار کردهاند فلکس الانجی و شل هستند که از بقیه جلوترند. هر دو شرکت میخواستند واحدهای خود را در کارخانه سامسونگ در کره جنوبی بسازند. حداقل تا یکسال و نیم پیش هیچکدام از این پروژهها به جایی نرسیده بود که بتوان اسم آن را یک مجتمع گذاشت.
کار آنها در حد مذاکرات و چانهزنی و امثال آن بوده است. یکی دو جا ادعا کردهاند مجتمعها FLNG با ظرفیت 1.5 میلیون تن به بالا را میتوانند بسازند که مهمترین آنها سامسونگ است. ما درباره کاری بحث میکنیم که اگر ایده آن نهایی شود و توافق روی آن صورت بگیرد دو تا سه سال زمان برای ساخت خواهد برد. فرض کنید یک سال هم زمان راهاندازی و طراحی و امثال آن طور بکشد و بنابراین زودتر از 3.5 تا 4 سال چنین پروژهای اتفاق نخواهد افتاد.
علاوه بر آن نکته مهم دیگری هم اینجا وجود دارد. یک مجتمع شناور فقط میتواند یک Pretreatment روی گاز انجام دهد و اگر بخواهد Treatment کامل انجام دهد ظرفیت مایعسازی آن کم میشود. یا اندازه مجتمع بسیار بزرگ میشود. این مجتمعها بیش از 300 متر طول دارند. یعنی یک شبهکشتی بزرگ که با سرعت بسیار کمی حرکت میکند.
اگر بخواهیم یک Treatment کامل داشته باشیم طول این مجتمع شناور به 450 تا 500 متر و با عرض 60-70 متر خواهد رسید.
به این نکته دقت داشته باشید که عملکرد این مجتمع شناور به خصوص در بخش شیرینسازی از جریانات آب متأثر است. مثلاً MDEA از بالا ریخته میشود و گاز از پایین تزریق میشود تا در تماس با آن CO2 و H2S آن جدا شود.
عمودی بودن این فرآیند اهمیت زیادی دارد و اگر دریا دچار تلاطم شود روی ظرفیت شیرینسازی تأثیر خواهد گذاشت و اگر گاز با H2S بالای سه ppm یا CO2 بالای ده ppm وارد بخش مایعسازی شود دردسرهای جنبی خاص خود را خواهد داشت.
بنابراین چنین کاری پیچیدگیهای تکنولوژیک خاص خود را خواهد داشت و کار سادهای نیست. البته من نمیگویم ممکن نیست، حتماً میشود اما هزینه تولید بالا میرود. در مباحث ما با شرکتهای خارجی برای واحد FLNG، ما میگفتیم کل کار ما 500 تا 550 دلار در هر تن تمام میشود اما شرکت خارجی 350 دلار در هر تن فقط برای بخش مایعسازی مطالبه میکرد. یعنی 150 دلار در هزینه به کل هزینه پروژه ما اضافه میشود. اگر همه فرآیند بخواهد روی آب انجام شود برآورد من این است که رقم به 1000 دلار در هر تن میرسد آن وقت دیگر شاید اقتصادی نباشد.
یعنی اگر شما بخواهید 10 میلیون تن LNG را روی آب تولید کنید با هزینههای ما 10 تا 12 میلیارد دلار نیاز دارید. اگر به روش شل محاسبه کنید رقم سرمایهگذاری به 20 میلیارد دلار بالغ میشود.
به همین دلیل برآورد من این است که FLNG فعلاً و در شرایط امروز شاید چندان اقتصادی و عملیاتی نباشد. مگر در سایز 500 هزارتنی که یک نمونه ساخته شده و در انتهای امسال قابل تحویل است و اعتقاد دارم فقط برای شکستن تابوی عدم امکان تولید ال ان جی در ایران باید حتی الامکان فعال شود. هر چند بازگشت سرمایه آن مثل ایران ال ان جی نیست اما قابل قبول است.
فارس: برای گاز همراه نفت در میادین نفتی خلیج فارس هم تصور میکنید اقتصاد نداشته باشد؟
خیراندیش: احتمالاً آنجا به یک مجتمع کوچک مانند آنچه اشاره کردم نیاز خواهد بود. ممکن است شما بین سوزاندن و گرفتن 1 یا 2 سنت مخیر باشید که خوب گرفتن 1 یا 2 سنت از هیچ بهتر است اما اگر برای گاز میادین گازی استفاده شود شاید 1 یا 2 سنت در هر متر مکعب از فروش بخواهیم به دست بیاوریم که درباره مطلوبیت آن اما و اگر وجود دارد.
گفتوگو از علی فروزنده
انتهای پیام/آ
http://fna.ir/UU5K7Sویدیو مرتبط :
تانکر های بزرگ حمل LNG