سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



نقد کتاب/ سرک به زندگی خصوصی ناباکوف از میان «نامه به ورا»


خبرگزاری کتاب ایران/ داستان زندگی پرتلاطم «ولادیمیر ناباکوف» از خلال نامه‌های وی قابل درک است. داستان شیفتگی او، خطاهای زندگی مشترک با همسرش و مشقت‌های زندگی نویسنده برای طرفداران «ناباکوف» جذابیت‌هایی دارد که آن‌ها را می‌توان از خلال کتاب تازه انتشار یافته «نامه به ورا» دریابند.
سرک به زندگی خصوصی ناباکوف از میان «نامه به ورا»/ نگاهی به کتاب تازه انتشار یافته از مجموعه نامه‌های نویسنده به همسرش

 ولادیمیر ناباکوف نویسنده معروف روس در نامه‌ای درست چند ماه پس از آشنایی‌ با همسر نوشت: «با نوشتن هر کلمه در نامه صدایت در گوشم می‌پیچد. تو زندگی به من دادی درست مانند فردی که به پادشاهی می‌رسد همه رودخانه‌ها در انتظار انعکاس او و همه جاده‌ها منتظر قدم‌هایش هستند.»

«ولادیمیر» سال 1889 و «ورا» سال 1902 به دنیا آمد. سال 1923 بود که در یک مهمانی خیریه در برلین که رژیم روسیه آن را برگزار کرده بود یکدیگر را ملاقات کردند. اگرچه محل زندگی و تولدشان متفاوت بود اما هر دو نماینده گروه روشنفکر و متواضع جوامع خویش بودند. مهمانی بالماسکه بود و «ورا» ماسک به صورت داشت.

«ناباکوف» باید سریعاً به مزرعه‌ای در جنوب فرانسه بازمی‌گشت. «ورا» که عاشق شعرهای منتشرشده او بود می‌دانست «نابوکوف» عاشق دختری بود و قصد داشت با او ازدواج کند اما دختر او را ترک کرده بود. «ورا» با هیجان زیاد نامه‌ای برای او نوشت. وقتی «ناباکوف» به برلین برگشت داستان عاشقانه‌شان ادامه پیدا کرد و بهار سال 1925 ازدواج کردند.

تابستان سال 1926 بود که «ورا» به مدت 7 هفته از او دور بود و «ولادیمیر» هر روز برایش نامه نوشت. با نوشتن بیش از صد صفحه یکی از نقاط اوج زندگی داستانی‌اش را رقم زد. در نامه‌هایش فقط عاشق «ورا» نیست. با او درد دل می‌کند، از بازی تنیسش، از آثار جدیدش می‌گوید، او را پرستش می‌کند. به او می‌گوید چه خورده است، چه می‌خواند، چه پوشیده است. و گاهی به او می‌گوید چقدر پول کم دارند (البته این دوران خود را با دوران نوجوانی‌اش که میلیونر بود مقایسه می‌کند.)

سال 1934 بود که این دو بچه‌دار شدند و «دیمیتری» به دنیا آمد. «ناباکوف» مجبور شد برای مخارج زندگی کارش را زیاد کند. نقد بنویسد، گزارش تهیه کند، کار ترجمه از زبان روسی یا به زبان روسی، فرانسه و انگلیسی انجام دهد.

خانواده به صرفه‌جویی رو آوردند اما تا انتشار «لولیتا» در اواخر دهه 50 بیشتر از هر زمان دیگری مشقت مالی را تحمل کردند. اواخر سال 1939 نیز دنبال پستی آکادمیک در «لیدز»- شاید هم «شفیلد»- بود. حضور او در «یورک‌شایر» فقط به دلیل جنگ جهانی دوم امکان به وقوع پیوستن نداشت.

پدر «ناباکوف» سیاستمداری لیبرال بود (لئون تروتسکی، نویسنده و سیاستمدار معروف روس در کتاب «تاریخ انقلاب روسیه» تصویر تلخی از پدر «ناباکوف» ارائه داد) که به صورت اتفاقی سال 1922 در برلین به قتل رسید. از این رو این انتظار می‌رفت پسرش به این نتیجه برسد که تفکر سیاسی ایده پوچی است، اما چنین نشد.

سال 1936 بود که «ناباکوف» احساس کرد آلمان جای امنی برای همسر یهودی و فرزند خردسالش نیست. وی برای آماده کردن زمینه‌های انتقالشان به پاریس سفر کرد و همان‌جا بود که اولین لغزش زندگی مشترکشان را مرتکب و شیفته دختری به نام «آیرینا یوریوینا گوآدینینی» شد.

سال 1936 داستان این شیفتگی به بیرون درز کرد و «استیسی شیف» در زندگی‌نامه «ورا» بخشی را به توصیف اتفاقات آن دوره اختصاص داد. داستان همین‌جا «پایان» نیافت. ماه جولای همان سال «ناباکوف» اعتراف کرد. «ورا» از او خواست بین آن‌ها یک نفر را انتخاب کند. «آیرینا» برای دیدن «ناباکوف» به برلین آمد اما او انتخابش را کرده بود. نویسنده در نامه‌اش به «ورا» نوشت: «تمام شد. در زندگی فقط به تو اعتماد دارم و اعتماد لزوم هر رابطه‌ای است» اما «ورا» دچار تاثیرات جانبی بی‌وفایی همسرش شد. برای رفتن به پاریس دودل بود و علاقه و اعتمادش را به همسرش از دست داد.

البته خانواده «ناباکوف» خیلی زودتر از انتظار خوانندگان این مطلب مسأله را فراموش کردند. «نامه به ورا» مجموعه نامه‌های ناباکوف» 1923-1976 و حدود 519 صفحه است. نامه‌ها نشان از صمیمیت عاطفی زوجی دارد که جدایی‌شان از هم غیرممکن شده بود. اما آن‌چه این مجموعه را متفاوت می‌کند نثر نویسنده است. همه افراد برای وی فردیت دارند و جداگانه و بدون ارتباط به دنیای خارج از درونشان سنجیده می‌شوند. توصیفات تصویری او از داستان‌ها و خیابان‌های مختلف، تاثیرپذیری‌اش از آب‌و‌هوا و بیشتر از آن انرژی الهی که از تنها حس شیرین زندگی‌اش دریافت می‌کند این اثر نویسنده را ماندگار می‌کند.


ویدیو مرتبط :
قسمت دوم نقد فیلم زندگی خصوصی