محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
علی زندوکیلی: هنر یعنی کمکاری در عین درستکاری
برترین ها/ علی زندوکیلی خواننده شیرازی موسیقی ایرانی که در کودکی فعالیت خود را با آموختن نوازندگی سنتور آغاز کرد پس از سالها فعالیت در گروههای مختلف موسیقی ایرانی و موسیقی تلفیقی سال گذشته با آلبومی که «یادی به رنگ امروز» نام داشت توانست عده زیادی را متوجه صدایش کند.
یکی از جوانان فعال در عرصه آواز ایرانی است که توانسته در سالهای اخیر جایگاه و سبک مورد علاقه خود را در دل مخاطبانش جا بیندازد. علی زندوکیلی خواننده شیرازی موسیقی ایرانی که در کودکی فعالیت خود را با آموختن نوازندگی سنتور آغاز کرد پس از سالها فعالیت در گروههای مختلف موسیقی ایرانی و موسیقی تلفیقی سال گذشته با آلبومی که «یادی به رنگ امروز» نام داشت توانست عده زیادی را متوجه صدایش کند. زندوکیلی در آلبوم «یادی به رنگ امروز» با همراهی دوستان نوازنده و تنظیمکنندهاش مجموعهای از ماندگارترین قطعات و تصانیف موسیقی ایرانی را با بیانی نو به مرحله اجرا درآورد. «شهروند» به بهانه توفیقهای به دست آمده برای این آلبوم و خوانندهاش با زندوکیلی گفتوگو کرده است:
آیا خودتان فکر میکردید «یادی به رنگ امروز» که آلبومی متشکل از آثار موسیقی کلاسیک ایرانی بود بتواند تا این حد مورد توجه مردم قرار بگیرد؟
همه آدمها سعی میکنند به کاری که انجام میدهند، باور داشته باشند. من نسبت به موفقیت «یادی به رنگ امروز» مطمئن بودم. هر چند نمیتوانم در مورد بازخوانی اثر میان مردم نظر دهم. این نکته را باید از واکنشهای مردم متوجه شد. خوشبختانه در رونمایی آلبوم بازتاب زیادی که در شهرهای مختلف دیدم، بسیار مثبت بود و اینطور نشان میداد که مردم از شنیدن آلبوم لذت بردهاند. همین شرایط باعث خوشبینی بیشتر من در مورد آلبوم بود و درنهایت اطمینان داشتم، کار به بهترین نحو منتشر میشود، مردم آن را خواهند شنید و احتمالا کار با فروش مناسبی همراه خواهد بود که خدا را شکر همین اتفاق هم افتاد.
اگر قرار باشد «یادی به رنگ امروز» را با دیگر کارهایی که قبلا در زمینه موسیقی کلاسیک ایرانی بازخوانی شده مقایسه کنیم، بهنظر میرسد لحن و صدای علی زندوکیلی به قول خودتان روی کار نشسته بود. این اتفاق را بهعنوان کاری مستقل با برداشت از یک اثر قدیمی میتوان توجیه کرد اما آیا کسانی که از خوانش قدیمی کارها خاطره داشتند و با شنیدن اثر قدیمی، خاطره بازی میکردند، پس از شنیدن آلبوم کار را پس نمیزدند؟
امروز آنچه را در گذشته برایش تلاش و پیش بینیاش را میکردم میبینم و به این خاطر به درگاه خداوند شکرگزارم. من همیشه میگویم کارهایی در ذهن تکتک ما وجود دارد که برایشان برنامهریزی و تلاش میکنیم هرچه زودتر محقق شوند. این اهداف، درست مثل بذرهای گیاهی هستند که با تلاش و برنامهریزی آنها را در دل خاک میکاریم و به میوه و محصولش دلبستهایم. دید من از این هم فراتر است و به محصول بذری که کاشتهام، اعتقاد دارم. من میخواهم بذری را که کاشتهام، برداشت کنم. تلاش میکنم تا کارها یم را با دقت فراوان در تنظیم، شعر و تکنیک ارایه دهم. امروز از آنچه به آن رسیدهام، راضی هستم. به هرحال، حرکت در این مسیر آبستن گردبادها و خطرات فراوانی است و میتواند هر کسی را از جا بلند کند و محکم بر زمین بزند. اما زمانی که آدم به کارش ایمان داشته باشد، برایش تلاش خواهد کرد و به آنچه میخواهد میرسد. امروز این مسأله برایم ثابت شده و در مورد خودم به وضوح آن را درک کردهام.
علی زندوکیلی امروز با توجه به آموزشهایی که از کودکی در زمینه موسیقی کلاسیک ایرانی دیده، دست به نوآوری زده. با این توضیح بهنظر شما بین کسی که در زمینه مشخصی آموزش دیده و حالا تصمیم گرفته نوآوری کند با کسی که در زمینه فعالیتش هیچ سررشتهای ندارد اما میگوید به دنبال نوآوری است، چه تفاوتی هست؟
من در این مورد همیشه استاد مشکاتیان را مثال میزنم. ساختار کار ایشان به شکلی است که ردیف را در جایجای اثر احساس میکنید. شناخت موسیقی، آواز و ادبیات در چنین توانایی به آقای مشکاتیان کمک کرده است. با این حال از نظر من استاد پرویز مشکاتیان جزو دسته علاقهمند به نوآوری در دوره خودش شناخته میشده است. قطعا کارهایی که با شناخت و درعین حال نوآوری شکل گرفته، اصول موسیقی ایرانی را در خودش حفظ خواهد کرد و باارزش است. برخی از کارهایی که بعدا ما اجرا میکنیم، در خلال تمرین گروه شکل میگیرد. مثال این مورد قطعه «فریاد» است. در مورد قسمتهای مختلف این قطعه همیشه برای شاگردانم مثال میزنم که مثلا این قسمت به بیات ترک اشاره میکند و فلان قسمت افشاری است و در این بخش به دشتی میرسد. من مینشینم و با پیانو یا سنتور این قسمتها رادر میآورم. بهنظرم این رویکرد در خلاقیت و آفرینش فرد تأثیر بسزایی دارد و میتواند بسیار مفید باشد. این وضع برای من هم اینچنین است. البته بگذارید بگویم، معلومات خودم در حوزه ردیف را کامل نمیدانم و فکر میکنم ٥٠ تا ٦٠درصد مسیر را رفتهام. هنوز غنی نیستم و نیازمند تجربه و تلاشم. با این توضیح همیشه تلاش میکنم که از تمام داشتههایم برای ارایه کارم به نحو احسن استفاده کنم.
در گذشتهای نهچندان دور با خوانندهای به نام زندوکیلی مواجه بودیم که نامش همکاری با گروههای زیادی را به یاد میآورد اما امروز بیشتر مشغول تکآهنگها یا نهایتا ساخت یک آلبوم در طول یکسال است. چه اتفاقی برای علی زندوکیلی افتاده که تصمیم گرفته زیاد پرکار نباشد؟
این حرف شاید خیلی پوچ و ارزان باشد و خیلیها این جمله را گفته باشند اما باز هم باید بگویم که هنر قیمتی ندارد و مردم هم نمیخواهند تو را با آثار زیاد بشناسند. بهنظر من یک خواننده بهتر است در سال یک یا دو تراک بخواند، هزینهاش را هم خودش بدهد اما در همان دو کار عالی باشد تا مردم او را بشناسند و همیشه با نام او یاد آثار هنری قوی بیفتند. درست مثل کاری که آقای اصغر فرهادی در کارگردانی انجام میدهد. سالی یا هر دوسال یک بار یک فیلم سینمایی میسازد اما کارش واقعا کارستان است. امیدوارم شخصا همیشه پای این حرفم بمانم که اگر یک کار انجام دهم خوب و عالی باشد، البته تجارب دیگری داشتهام که امروز آنها را کنار میگذارم. تصور من این است که باید آن تجارب را از سر میگذراندم. آن تجارب باید در زندگی من اتفاق میافتاد تا امروز به این نتیجه برسم و به خودم بگویم علی زندوکیلی دیگر همکاریها و انتخابهای بیش از حد بس است. فکر میکنم انجام هر کاری به دلایلی مرامی، معرفتی و حتی نیاز اهانت به خود هنرمند است، چون میپذیرد که خودش را ارزان بفروشد. اگر قرار باشد به خاطر دلایل مالی هر کاری را انجام دهم برای رفع نیاز کاری انجام دادهام که شاید کیفیت چندانی هم نداشته باشد. بر این اساس ترجیح من این است که در طول یکسال یک تکآهنگ عالی، اصولی و درست را انجام دهم. مطمئنم وقتی خودم از شنیدن آن یک آهنگ لذت ببرم، اشک بریزم و بخندم، مردم هم میتوانند از شنیدن آن کار لذت ببرند.
نکاتی که در این بخش به آن اشاره شد شاید نامی را در ذهن مخاطبان زنده کرده باشد که باوجود تعداد کم کارهایش با اینکه در سنین جوانی از میان رفت اما هنوز هم مردم آهنگهایش را گوش میدهند و بعد از این همه سال تحتتأثیر قرار میگیرند. داریوش رفیعی. در این بین هستند کسانی که به تسلط او بر موسیقی ایرانی ایراداتی را وارد کردهاند اما امروز آنچه از داریوش رفیعی در ذهن عموم مانده چیزی جز عشق و محبت نیست...
بله. از ایشان کارهای خاطرهانگیزی به یادگار مانده است. اینکه چه کسی در مورد موسیقی ایرانی تا چهاندازه کامل است را نه من و نه کسانی که در این زمینه تخصص دارند، نمیتوانند بهطور کامل به اثبات برسانند. هنر یعنی تاثیر. مهم تاثیرگذاری است که یک هنرمند میتواند داشته باشد. هنر یعنی تاریخ، تنوع، تحول و جاودانگی و ماندگاری. ما خیلیها را در موسیقی سنتی، پاپ سنتی و پاپ دیدهایم که بهخاطر حس، بهخاطر وجود و بهخاطر قلب هنری که داشتهاند، توانستهاند تاثیرگذار باشند و در ذهنها ماندگار شوند، با اینکه بسیاری از این بزرگان حتی سواد موسیقایی هم نداشتند. اینها قطعا در تاریخ موسیقی ایرانی خواهند ماند. بهنظر من این یعنی هنر واقعی نه صرفا تحصیلات موسیقی. البته این به معنای عدم اهمیت آموزش در مسیر موسیقی نیست. بهنظر من دست کسانی که شناخت و آموزش حداقلی در این زمینه را تجربه نکردهاند، برای اجرای کار باکیفیت، بستهتر خواهد بود. بههرحال آگاهی در هر زمینهای که انسان در آن فعالیت میکند، لازم است و دانستن بهتر از ندانستن است.
با این تعریف زندهیاد رفیعی را باید در دسته هنرمندان بزرگ ایران قرار داد؟
بیشک. این یک مسأله مشخص اس
ویدیو مرتبط :
مستند دستان - استاد علی اکبر بهزادیان - هنر نازک کاری سنندج