محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
چطور با استفاده از تایید نفس، ذهن و زندگیتان را تغییر دهید!
آرتنا/ «آنچه که هستیم نتیجه فکر ماست. ذهن همه چیز است. همان چیزی میشویم که به آن فکر میکنیم.»
من قبلاً معلم کلاس بزرگسالان بودم. دانشآموزان من کسانی بودند که نتوانسته بودند دبیرستان را تمام کنند. و حالا به دلایل مختلف آماده بودند که دوباره امتحان کنند.
دانشآموزان تازه میگفتند، «من هیچوقت در زمان تحصیل دانشآموز خوبی نبودم.»، «اصلاً ریاضیام خوب نبود.»، «از کسر متنفر بودم.»
اعتقاد من این است که حرفهایی که با خودمان میزنیم، ما را برای اعمالمان برنامهریزی میکند.
آن دانشآموزان تصور میکردند که واقعیت را میگویند، نه اعتقادات برنامهریزی شده را.
کار من بیشتر از آنکه درس دادن ریاضی باشد، این بود که یادشان بدهم در اعتقاداتشان درمورد خودشان، تغییر ایجاد کنند.
به آنها میگفتم، «دیگر نمیخواهم بشنوم که بگویید ریاضیتان خوب نیست». میگفتم که به جای آن بگویند، «دارم ریاضی یاد میگیرم» یا «روز به روز ریاضیام بهتر شده است» یا «روی کسرها بیشتر کار میکنم».
من به آنها کمک میکردم این گفتگوهای منفی با خودشان را تشخیص داده و بعد آنها را به عبارات و جملاتی مثبت تبدیل کنند.
جایی خواندهام که در قبل از اینکه مغز ما برای برخورد با سطح مفهومی آماده باشد، در مدرسه به ما کسر یاد میدهند. به این سبب این را باور دارم که بسیارها مشکلشان در مدرسه با آغاز آموزش کسرها آغاز میشود.
تصورسازی بچهها از خود بسیار آسیبپذیر است. وقتی بچهای درمورد یکی از درسهای مدرسه احساس حماقت کند، این گفتگوی منفی با خود آغاز میشود. بسیار زود این گفتگوها اعتمادبهنفس آنها را از بین برده و میلشان به یادگیری را نابود میکند.
شاگردهای بزرگسالم من را دست میانداختند. شاید به این سبب که اینقدر سختگیرانه میخواستم که فقط گفتگوهای مثبتی با خودشان از آنها بشنوم. استفاده من از تکههای پیتزا برای آموزش کسر به آنها، کمکشان کرد که بفهمند تا آن موقع هم کسرها را بلد بودهاند و در زندگی روزمره از آن استفاده میکردهاند.
به تدریج احساس بهتری نسبت به ریاضی پیدا کردند. بسیارهایشان حتی از آن لذت هم میبردند. ریاضی دوران راهنمایی سادهتر به نظر میرسد. این گفتگوهای مثبت با خود کمکم طبیعی شد و به همین ترتیب موضوعات درسی دیگر آسانتر شدند.
همه ما همیشه حرفهای منفی به خودمان میزنیم، درست نیست؟ در عین حال آرزو داریم که این وضعیت تغییر کند. بله، میتواند تغییر کند!
مطمئنم که درمورد آن شنیدهاید. تاییدنفس گفتگوی مثبت با خود است. حرفی درمورد خودمان یا وضعیتمان است که به زبان حال گفته میشود، انگار که آن جمله حقیقت دارد.
تایید نفس به ما برای تغییر کمک میکند. میخواهم روشی را برای آغاز خلق تاییدنفسهایی بسیار شخصی به شما معرفی کنم.
۱. گفتگوهای منفی با خودتان و اعتقادات منفیتان را بشناسید و تشخیص دهید.
۲. از آن اعتقادات تاییدیه های متضاد و مثبت بسازید.
۳. آغاز به استفاده از این تاییدیههای مثبت تازه بکنید.
۴. صبر کنید تا کمکم جادوی آن را ببینید.
۱. گفتگوهای منفی با خودتان و اعتقادات منفیتان را بشناسید و تشخیص دهید.
این را به صورت دستی بنویسید نه به صورت کامپیوتری. متصل کردن جسمتان با عصبها و روانتان بسیار اهمیت دارد. آنچه بدن ما انجام میدهد، ذهن ناخودآگاهمان از آن درس میگیرد.
یک صفحه کاغذ خطدار را از نصف تا زده و دوباره تای آن را باز کنید. پایین قسمت چپ لیستی از آن عبارات محدودکننده برای خودتان که به آنها فکر میکردهاید و به خودتان میگفتهاید فراهم کنید. «من قدرت مالی رفتن به مسافرت را ندارم» یا «کم کردن وزن بسیار سخت است» یا «هیچوقت با کسی که واقعاً به دردم بخورد آشنا نمیشوم.»
در این لیست اول روی یک موضوع یا مشکل شخصی تمرکز کنید. هر چیزی که درمورد این موضوع به ذهنتان خطور میکند را روی کاغذ بیاورید. فکر نکنید، همان چیزی که آن لحظه به ذهنتان میرسد را بنویسید.
بعد چند روز را به دقت به خودتان گوش دهید، به چیزهایی که میگویید، چیزهایی که به آن فکر میکنید. از یکی از دوستانتان هم بخواهید به شما گوش دهد. هر عبارت و جمله منفی را به لیستتان اضافه کنید.
وقتی فکر کردید که لیستتان کامل شده است، صبر کنید. چیزهای بیشتری هم پیش میآید. وقتی لایه بالایی ذهنتان را خالی کردید، لایه بعدی خودش را نشان خواهد داد.
۲. از آن باورها، تاییدیه بسازید.
این قسمت اصلاً آسان نیست اما از پس آن برخواهید آمد!
قرار است جملههای تازه بنویسید. موقع این کار ممکن است حس مقاومت شدید احساس کنید. ممکن است چیزی که مینویسید را باور نداشته باشید. شاید دلسرد شوید. شاید فکر کنید عجیب باشد.
درست قسمت چپ ورقتان، روبروی هر عبارت، جملهای بنویسید که آن عبارت منفی را به مثبت تغییر دهد.
• «من استطاعت هزینه یک مسافرت را ندارم» تبدیل میشود به «میتوانم از پس هزینه یک مسافرت برآیم»
• «وزن کم کردن بسیار سخت است» تبدیل میشود به «وزن کم کردن برای من بسیار آسان است»
• «من نمیتوانم پول پسانداز کنم» تبدیل میشود به «من بسیار خوب پول پسانداز میکنم»
• «هیچوقت با مرد/زن موردعلاقهام روبهرو نمیشوم» تبدیل میشود به «من برای ملاقات مرد/زن موردعلاقهام آمادهام»
این عبارات تازه باید به زمان حال نوشته شوند. از نوشتن کلمه «سعی میکنم» اجتناب کنید.
برای کنار آمدن با ناباوری خود درمورد نوشتن چیزی که به نظرتان غیرواقعی و غیرممکن میآید، میتوانید چیزهایی مثل این را بنویسید: «من یاد میگیرم که…»، «روز به روز در پس انداز کردن پول بهتر میشوم» و از این قبیل.
۳. آغاز به استفاده از این تاییدیههای تازه کنید.
دوباره کاغذ را از وسط تا بزنید. دیگر هیچوقت سمت راست آن را نخوانید. برای همیشه آن را فراموش کنید.
کاغذ را جایی بچسبانید که مدام آن را ببینید. مثل بالای سینک ظرفشویی یا کنار آینه. هر از گاهی آن تاییدیهها را بخوانید اما نیاز به وقت گذاشتن روی آن نیست. فقط برای این است که هرازگاهی به یادتان بیاید میخواهید افکارتان را تغییر دهید.
اگر متوجه شدید که مشغول گفتن یا فکر کردن به باورهای (منفی) قدیمی خود میباشید، جلو خودتان را بگیرید. آن را به جایگزینی مثبت تبدیل کنید.
از خانواده و دوستانتان بخواهید با نشان دادن توصیفات منفی که از خودتان میکنید، به شما کمک کنند. وقتی اینکار را کردند، بلافاصله آن حرف منفی را به مثبت تبدیل کنید و آن جمله تازه را بلند به آنها بگویید.
به این ترتیب، ذهنتان را تغییر خواهید داد.
۴. ببینید که «جادو» چطور آرامآرام اثر میکند.
اگر این سه کار را انجام دهید، مطمئناً جادو اثر خواهد کرد.
خیلی زود نه تنها میگویید که خوب از پس حساب و کتاب مالی برمیآیید (یا هر موضوع دیگری) بلکه آغاز به باور کردن آن میکنید و –جادو اینجاست–یک روز میبینید که واقعاً در آن خوب شدهاید.
جملات منفی بسیار زود از ذهنتان ناپدید خواهند شد.
اگر به آن پایبند باشید، چیزی که حقیقت دارد این است که:
• وقتی آن را مینویسید، جادو آغاز میشود.
• بعد از اینکه آن را مینویسید، میتوانید آغاز به خواندن آن کنید.
• وقتی آغاز به خواندن آن میکنید، میتوانید آغاز به گفتن آن کنید.
• وقتی آغاز به گفتن آن میکنید، آغاز به شنیدن آن میکنید.
• وقتی آغاز به شنیدن آن میکنید، آغاز به باور کردن آن میکنید.
• وقتی آن را باور کنید، همه چیز آغاز به تغییر میکند.
• وقتی چیزها تغییر میکنند، درک خواهید کرد، و باور خواهید کرد.
«هر کاری که میتوانید انجام دهید یا آرزو دارید که بتوانید، آغازش کنید. کلهشقی در خودش نبوغ، قدرت و جادو دارد. همین الان آغاز کنید.»
ویدیو مرتبط :
زندگی خود را تغییر دهید