هوای تازه/ روضه‌ سر،از زبان حضرت رقیه(س)


مشرق/ نشان سنگ نشسته به جای جای سرت
چه سوگنامه‌ی تلخی است ماجرای سرت!

حرام باد! که نان میخورند خولی‌ها
از آن تنورک داغی که بود جای سرت

خدا کند که خطا از نگاه من باشد
که «ما رأیتُ» به جز زخم! هر کجای سرت

چقدر زخم مغیلان به پای من گُل کرد
چقدر خون دلم ریخت، پشت پای سرت

شبیه مادر تو عمر من چه سخت گذشت!
سپید شد همه موهام در عزای سرت

اگرچه پیر شدم من، ولی تو غصّه نخور
اگر شکسته سر دخترت، فدای سرت

بِ بِ ببین که زبانم دچار لکنت شد
دوباره خورده نگاهم به زخم‌های سرت

خرابه با تو بهشت است بی گمان! اما
چه سوگنامه‌ی تلخی است ماجرای سرت!

سجاد شاکری


ویدیو مرتبط :
هلالی - روضه و زبان حال حضرت رقیه(س)