سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



دولت افغانستان از زندان‌های مخفی آمریکا آگاه نیست/کارت عضویت طالبان توزیع نمی‌کنم/صلح نهایی با طالبان افغانستان را آرام می‌‌کند/سرنوشت داعش در دست دولت کابل


به گزارش سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «سید اکبرآغا» یکی از فرماندهان طالبان و رهبر جیش‌المسلمین این گروه و همچنین وزیر سابق عدلیه در حکومت طالبان افغانستان است.

سید اکبرآغا که ساکن ولایت قندهار است با «ملا محمد عمر» رهبر این گروه رابطه نزدیکی داشته و توانسته جیش‌المسلمین را با فرمان رهبر طالبان مدیریت کرد.

این رهبر سابق طالبان خود را یکی از فرماندهان مجاهدین در زمان مجاهدت افغانستانی‌ها در برابر نظام شوروی سابق می‌داند و تأکید می‌کند که در آن زمان چندین فرمانده بزرگ دیگر نیز تحت نظارت وی مشغول جهاد بوده‌اند.

وی با بیان اینکه صلح نیاز اصلی و اساسی جامعه اسلامی افغانستان است گفت: همانطوری که مردم افغانستان اجازه عرضه اندام را به انگلیس و شوروی‌ در خاک خود ندادند، به آمریکایی‌ها هم اجازه حضور دائم نخواهند داد.

این عضو ارشد طالبان تأکید کرد: افغانستان به چند دلیل تحت اشغال آمریکا قرار دارد: نخست به دلیل کشتار بی‌رحمانه‌ غیرنظامیان که از سوی نظامیان آمریکایی صورت می‌گیرد و هیچگونه پرسشی از سوی دولت کابل صورت نمی‌گیرد. دوم ایجاد زندان‌های بزرگ از سوی آمریکایی‌ها در مناطق مختلف که حتی دولت افغانستان از آن آگاه نیست. در این زندان‌ها افراد بی‌گناه و مجرم افغانستان نگهداری می‌شود.

اکبرآغا با تاکید بر اینکه داعش پدیده جدید و ناتوان در افغانستان است اظهار داشت: این گروه نمی‌تواند مقاومت کند و یا اینکه خاک بیشتری را تحت اشغال خود قرار دهد، به همین دلیل اگر روند صلح با طالبان نهایی شود، در اکثر ولایت‌های افغانستان صلح واقعی برقرار خواهد شد.

رهبر جیش المسلمین با بیان اینکه قانون دولت «امارت اسلامی افغانستان» در زمان طالبان تقریباً همان قوانینی است که در «عربستان سعودی» اجرایی می‌شود گفت: قوانین طالبان همان شرع اسلامی بود که اجرایی کردن آن برای جامعه و دولت سودی زیادی داشت.

وی دلیل ایجاد گروه طالبان و ورود خود به آن را پایان جنگ و ناامنی دانست و تأکید کرد که طالبان توانسته بود جنگ و ناامنی خانمان‌سوز را در افغانستان پایان داده و صلح و برادری واقعی را در کشور برقرار کنند.

سید اکبرآغا زمان حاکمیت طالبان را دوران نظامی و جنگی خوانده و دلایل تحت شرایط سخت قراردادن زنان را قوانین و فرامین آن زمان دانست و آن را مطابق شریعت اسلامی برشمرد، همچنین مسائل سنگسار و سوزاندن از دیدگاه طالبان را بررسی کرد.

این رهبر سابق گروه طالبان، دلیل شکست طالبان را مداخله نظامی آمریکا در امور دولت امارت اسلامی دانست و گفت: در کنار اینکه این اقدام طالبان تجاوز آشکار است ولی هم اکنون هم افغانستان تحت اشغال نظامی آمریکا بسر می‌برد.

وی با برشمردن مواردی که افغانستان تحت اشغال آمریکا است، موضع طالبان را نیز بازگو کرد و با بیان اینکه با رهبران گروه طالبان رابطه دیرینه و دوستی دارد گفت: هم اکنون هم با طالبان ارتباط دارم.

اکبرآغا با اشاره به چرایی نرسیدن صلح واقعی در افغانستان موضوع 2 دستگی طالبان را بررسی کرد و دسته «ملا رسول» را بسیار ضعیف‌تر از دسته «ملا اخترمحمد منصور» دانست.

وی مصالحه با دسته ملا منصور را ثمربخش‌تر دانست و گفت: با این مصالحه اکثر مناطق افغانستان به صلح واقعی خواهند رسید.

وی با بیان اینکه کلید صلح واقعی صداقت طرفین است مراجعه به مردم را راه آسان رسیدن به صلح دانست و با بررسی وضعیت گفت‌وگوهای صلح، داعش را پدیده وارداتی و تازه در افغانستان دانست که سرنوشت آن وابسته به اراده دولت کابل است.

***متن کامل این مصاحبه به شرح ذیل است***

فارس: از چه زمانی در گروه طالبان عضویت داشتید؟ و چطور برای پیوستن به این گروه علاقمند شدید؟

سید اکبرآغا: مدیران طالبان در حقیقت افراد تازه فعال نیستند، بلکه آنها از زمان‌های سابق فعالیت‌هایی داشتند، یعنی از زمانی که جهاد علیه شوروی سابق آغاز شد، اعضای ارشد و مدیران اصلی گروه طالبان که اکنون در شورای این گروه نیز حضور دارند، با من در راه جهاد علیه شوروی همکاری می‌کردند.

«ملا نیک محمد»، «ملا حاجی‌محمد آخند» و «ملا شیرمحمد آخند» با من در یک جبهه منظم در قندهار بودیم که با گذشت هر روز جبهه منظم‌تری تشکیل می‌دادیم، در صورتی که در اکثر مناطق کشور ظلم و استبداد افزایش یافته و برخی حلقات با حمایت‌های خارجی و اخذ پول از آن کشورها اقدام به کشتار غیرنظامیان بی‌گناه می‌کردند.

مدیران اصلی طالبان ما بودیم که در راه جهاد قربانی دادیم و پس از آن طالبان جدید با ما همراه شد برای اینکه در کنار شکست طالبان اقدام به برقراری عدالت اسلامی در کشور کنیم.

افراد اصلی و مدیران که رهبری این گروه را به دست دارند، پیش از آغاز مجاهدت علیه شوروی سابق و تلاش برای برقراری عدالت اسلامی در افغانستان اشخاصی مانند «ملا صداقت» و چندین وزیر وقت طالبان از جمله وزرای تجارت و حج و اوقاف و همچنین چندین والی این زمان با من دوست و رفیق بودند.

فارس: در زمان حاکمیت طالبان در افغانستان، چه سمت‌های را در دولت به عهده داشتید؟

سید اکبرآغا: من در آن زمان، بسیاری از اوقات را در قندهار در خانه بودم. تنها زمانی از خانه بیرون آمدم که برای برقراری صلح در «میدان شهر» به وجودم نیاز بود.

در آن زمان بر اساس فرمان «ملا عبیدالله» وزیر دفاع و «ترابی» وزیر کشور طالبان به میدان شهر رفتم و پس از آنکه صلح در آن منطقه را برقرار کردم به سمت ولایت «بدخشان» رفتم که در آنجا نیز موفقیت‌های خوبی را به دست آوردم. در کُل حدود 11 ماه در این جبهه‌ها جنگیدم.

فارس: گفته می‌شود که شما در زمان حاکمیت طالبان در افغانستان، وزیر دادگستری بودید، آیا این موضوع حقیقت دارد؟

سید اکبرآغا: نه چنین نیست، من در این سمت انجام وظیفه‌ای نکرده‌ام.

فارس: کسانی که در زمان طالبان از قوانین آن تمرد و سرپیچی می‌کردند، چه مجازات‌هایی برای آنها اعمال می‌شد؟

سید اکبرآغا: طالبان بر اساس یک مورد کارکرد خوب داشت که آن هم اقدامی بود که سبب تأمین امنیت در جامعه شده بود. هر کسی از شریعت اسلامی سرپیچی می‌کرد، مجازات‌هایی در حق آنها اعمال می‌شد که در شریعت جایز بود.

به همین دلیل امنیت جامعه و امنیت فکری مردم تأمین شده بود. در آن زمان اگر کسی دزدی و سرقت می‌کرد، دست او قطع می‌شد اگر حتی این یک دزدی می‌بود، اما اکنون اگر شخصی هزار بار سرقت هم کند، دست او بر اساس شریعت اسلامی قطع نمی‌شود. در حالیکه اگر دست یک شخص در انظار عمومی قطع شود، انگیزه‌ای برای سرقت و دزدی به دیگر اشخاص نمی‌ماند.

فارس: طوری که فرمودید ظاهراً قوانین طالبان همان شریعت اسلامی بود، در این مورد توضیح بیشتری بدهید طالبان چطور حکم از منابع شرعی استخراج می‌کرد؟

سید اکبرآغا: در این شک و شبهه‌ای وجود ندارد که طالبان متقی و پرهیزگار نیستند، در صورتی که عضو طالبان پرهیزگار نمی‌بودند، به وی حد اعمال می‌شد. در مورد زدن دُره برای تمام افراد همانطور که در شریعت یکسان نیست، به یک میزان نبود و این ارتباط به وضعیت جسمانی مجرم بود.

علاوه بر این موضوع در زمان طالبان شراب در افغانستان وجود نداشت و در کنار آن مردم به خواندن نماز در جماعت مکلف می‌شدند. طالبان تلاش می‌کردند که تا شریعت اسلامی کامل در جامعه اسلامی افغانستان جاری شود، به همین دلیل بود که تلاش‌های زیادی انجام می‌دادند که نتیجه آن نیز جامعه بدون سرقت، امنیت و عدالت بود.

امنیت طوری بود که یک شهروند یا مقام دولتی از یک ولایت به ولایت دیگر بدون تحمل هیچ مشکلی و با خاطر آسوده سفر می‌کرد و هیچ تردیدی در رسیدن خود نداشت. فساد اداری وجود نداشت در تمام 34 ولایت حتی یک مفسد نداشتیم. این موضوعات در حقیقت به خاطر اعمال شریعت اسلامی بود.

فارس: برخی‌ها معتقدند که قوانین زمان طالبان با شرع اسلامی و همچنین موازین حقوق بشری مطابقت نداشت، در این مورد بفرمایید؟

سید اکبرآغا: نه این طور نیست. قوانین طالبان همان شرع اسلامی بود که اجرایی کردن آن نیز به جامعه و دولت سودی زیادی داشت و به همین دلیل بود که قناعت و رضایت مردمی را به دنبال داشت.

در حقیقت قانون دولت «امارت اسلامی افغانستان» تقریباً همان قوانینی است که در «عربستان سعودی» اجرایی می‌شود. قوانین طالبان بر اساس شریعت بود که در تمام عرصه‌ها پیروز شدیم در غیر آن صورت آن همه پیروزی‌های بزرگ را به دست نمی‌آوردیم.

فارس: رفتارهایی که در زمان طالبان با زنان صورت می‌گرفت با چه توجیهی بود؟ یعنی لت و کوب زنان در بازار مطابقت با کدام معیار شرعی یا حقوق بشری است؟

سید اکبرآغا: زمان زمامداری حاکمیت امارت اسلامی طالبان در افغانستان وضعیت و فضا کاملا نظامی و جنگی بود. در زمان جنگ وقوع هر رویدادی ممکن بود به همین دلیل زنان بدون داشتن حجاب اجازه رفتن به بیرون را نداشتند.

پیامدهای آزادی زنان در حالات جنگی و اضطراری این موضوع تا حد زیادی به تمام مردم افغانستان روشن است و شاهد بوده‌اند که در زمان جنگ چه بلاهایی به زنان وارد شده است. اما اینکه زنان از سوی برخی گروه‌ها به نام طالبان مورد ضرب و شتم واقع می‌شدند این موضوع مربوط به تصمیم مدیران دولت آن زمان نبود، بلکه امری بود که از سوی برخی افراد و گروه‌های این گروه انجام می‌شد.

فارس: سنگسار به وسیله و حربه‌ای از سوی غرب علیه اسلام تبدیل شده است؛ سنگسار از نگاه شما در اسلام چه جایگاهی دارد و به یاد دارید چند مورد سنگسار در زمان حاکمیت طالبان صورت گرفته است؟

سید اکبرآغا: هیچ شک و شبه وجود ندارد که سنگسار جزئی از اسلام است. سنگسار در قبال جرم‌هایی مانند زنا به زانی و زانیه صورت می‌گرفت و این مطابق شرع اسلام است.

اگر زانی و زانیه بر اساس اسلام مجازات نشوند، این کار خلاف اسلامی و خلاف عرف و اخلاف جامعه اسلامی در جامعه ترویج می‌یابد. آنهایی که می‌گویند موضوع سنگسار در قرآن کریم نیامده سخت در اشتباه هستند، این موضوع به صورت غیر مستقیم در قرآن کریم حکم شده و این بر ماست تا قرآن کریم را تفسیر و مطابق آن عمل و به هیچ صورت و بهانه‌ای از انجام آن سرپیچی کنیم، اما اینکه چند مورد سنگسار در زمان حاکمیت امارت اسلامی در افغانستان صورت گرفته را به یاد ندارم.

فارس: سوزاندن مجرمین در زمان طالبان از چه جایگاهی نزد این دولت و وزارت دادگستری آن زمان برخوردار بود و حکم سوزاندن را از چه منابعی استخراج می‌کردند؟

سید اکبرآغا: موضوع سوزاندن از سوی طالبان را رد می‌کنم و طی زمان حاکمیت دولت امارت اسلامی این کار انجام نشده است و دلیل آن نیز عدم تطابق به مذهب ماست. در مذهب ما مسئله سوزاندن نیامده و به همین دلیل آن خلاف ارزش‌های اسلامی می‌دانیم، اما اینکه گروه «داعش» اقدام به این کار می‌کند، کار غیر اسلامی انجام می‌دهند که هیچ ربطی به دین مقدس اسلام ندارد.

فارس: در کُل قوانین و فرامین صادر شده در دوران طالبان را تا چه حد همسان و مطابق با نیازهای اجتماعی آن زمان افغانستان می‌دانید؟

سید اکبرآغا: قوانین و فرامین صادر شده از سوی «ملا محمد عمر» رهبر طالبان بر اساس 2 مورد زیر بود: نخست اینکه نیازهای اجتماعی افغانستان اقتضا داشت تا چنین سیاستی در قبال ملت مسلمان افغانستان اتخاذ شود تا از تداوم خشونت‌ها جلوگیری شده و به روند دولت‌داری اسلامی تأکید شود.

دوم اینکه جامعه افغانستان جامعه اسلامی است، بنابراین تمام قوانین و فرامین صادر شده مطابق فرهنگ اسلام اصیل بود، به همین دلیل می‌توان گفت که قوانین و فرامین دولت امارت اسلامی در تطابق با شریعت اسلامی قرار داشت که متأسفانه اکنون آن طور نیست و اکثر قوانین و فرامین همانند کشورهای غربی صادر و تنفیذ می‌شود.

فارس: با این همه اوصاف که متذکر شدید، دلائل سقوط طالبان در افغانستان چه بود؟

سید اکبرآغا: موضوع حضور نظامیان خارجی در افغانستان و حمله آنها به کشور طرح سنجیده شده و منظم پیش از 11 سپتامبر سال 2001 میلادی بود. آنها در زمان مجاهدت ما علیه شوروی سابق برخی گروه‌ها و جناح‌هایی که بعداً زمینه حضور نظامیان آمریکایی را فراهم کردند را حمایت می‌کردند به همین دلیل بود که آمریکا با تمام توان و پشتیبانی تمام کشورهای غربی بر نظام امارت اسلامی افغانستان حمله کرده و همان طوری که شوروی سابق افغانستان را تحت تسلط خود گرفته بود، افغانستان را اشغال کردند.

آمریکایی‌ها برای این در افغانستان حضور ندارند که از اسلام حمایت کنند یا افغانستان را به یک کشور مترقی تبدیل کنند بلکه آنها به نظرم برای اشغال حضور دارند.

برنامه حضور آمریکایی‌ها در افغانستان که کشور کلیدی از نگاه جغرافیایی در آسیا است برای تسخیر برخی ممالک دیگر آسیایی به همین دلیل است که تاکنون هیچ اقدام جدی جهت تأمین امنیت سراسری انجام نداده است و با وجود این همه باز هم در تلاش تداوم حضور خود در افغانستان هستند. در کُل به نظر من دلیل سقوط دولت امارت اسلامی طالبان مداخله آمریکا و کشورهای متحد غربی آن است.

فارس: آمریکا در ظرف چند شبانه روز تمام افغانستان را از تحت اداره دولت طالبانی رها کرد؛ دلیل عدم مقاومت طالبان در برابر آمریکا چه بود؟

سید اکبرآغا: به این شک نیست که طالبان توسط مداخله آمریکا به حاکمیت خود در افغانستان پایان دادند، اما کسانی بودند که از سوی آن کشور پیش از مداخله علیه طالبان مقاومت داشتند.

از سویی دیگر هم در آن زمان برخی کشورها در مورد اقدام انجام شده از سوی واشنگتن سکوت اختیار کردند و برخی دیگر به حمایت از آن کشور برخواستند. مقاومت در برابر آمریکا تا حدی در توان امارت اسلامی که خسته از جنگ بود هم وجود نداشت. برخی کشورهای دیگر مانند سوریه و عراق نیز با مداخله آمریکا به سرنوشت افغانستان مواجه شدند. ما مقابله می‌کردیم، اما توان آن را نداشتیم.

کشورهای که نظام امارت اسلامی را در افغانستان به رسمیت شناخته بودند مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی دست از حمایت برداشتند و طرف آمریکا را گرفتند و به همین صورت طالبان تنها ماندند و به دلیل نداشتن توان مقاومت بیشتر سقوط کردند.

فارس: رسانه‌های داخلی افغانستان بارها اعلام کرده‌اند که طالبان به نیابت پاکستان در افغانستان حاکمیت داشت، رابطه طالبان با پاکستان و همچنین سازمان اطلاعاتی آن کشور «ISI» چگونه بود؟

سید اکبرآغا: موضوع تحت‌الحمایه بودن طالبان هم یک امر اشتباه است. به همین خاطر ما چه دلائلی داریم؟ زمانی که افراد طالبان در قید پاکستانی‌ها مانند «ملا عبیدالله» بسر می‌برد چگونه طالبان تحت حمایت آنها باشند. تاکنون چگونگی مرگ ملاعمر نیز روشن نیست و احتمالاتی هم وجود دارد که توسط همین پاکستانی‌ها که طالبان مارک تحت‌الحمایه بودن آن را خورده از بین رفته است.

فارس: طالبان سلاح‌های خود را بیشتر از کدام کشورها خریداری می‌کرد؟

سید اکبرآغا: طالبان در کُل دو نوع سلاح داشت. نوع اول که مانند مین و سلاح‌های این چنینی بود که توسط اعضای این گروه ساخته می‌شد، اما سلاح دیگر مانند تجهیزات سنگین جنگی بود. سلاح‌های جنگی طالبان با همکاری مسلمانان سراسر دنیا تهیه می‌شد و دولت‌های اسلامی در تهیه آن هیچ نقشی نداشتند.

فارس: همزمان با سقوط طالبان مرکزیت این گروه به کجا رفت؟ آیا مکان مشخصی دارد؟

سید اکبرآغا: مدیران طالبان با سابقه دیرینه در افغانستان فعالیت داشته‌اند. همزمان با مجاهدت علیه شوروی سابق و مهاجرت‌های گسترده اکثر افغانستانی‌ها به سمت پاکستان رفته و در مناطق همچون «چمن» و «پیشاور» آن کشور مستقر شدند. این مهاجران با مدیران و اعضای گروه طالبان ارتباط خونی داشتند و حتی اکثر خانواده‌های آنها هم در پاکستان بودند.

به این صورت زمانی که آمریکا در افغانستان حضور یافتند تنها مکان که می‌توانست طالبان را در خود جا دهد پاکستان بود و به همین دلیل اکثر طالبان به پاکستان رفتند و برخی دیگر آنها در فرمانداری «باغران» و ولایت‌های مختلف از جمله «قندهار» و «ننگرهار» عقب‌نشینی کردند. قوم‌های زیادی در افغانستان است که نصف آن در پاکستان زندگی دارند مثلا قوم «استانیکزی» که در افغانستان است نصف آن در پاکستان زندگی دارند و همچنین قوم «نورزی» نیز همین طور است.

فارس: فکر می‌کنید طالبان طی 15 سال پس از سقوط اکنون قوی شده‌اند یا ضعیف؟

سید اکبرآغا: اکنون همه شاهد است و نظاره می‌کنند که طالبان قوی شده‌اند و دلیل آن نیز ناتوانی دولت است. وجود فساد اداری واقعاً برای اکثر مردم پذیرفتنی نیست و به همین دلیل همسویی با طالبان را نسبت به دولت ترجیح می‌دهند.

زمانی که اکنون در یک وزارت فردی به عنوان وزیر انتخاب می‌شود، تمام نزدیکان خود را در آن وزارت مشغول کار می‌کند در حالیکه شایستگان زیادی هستند که بیکار می‌مانند. با وجود این همه دولت در بخش اسارت برخی افراد نیز برخورد نادرست داشته است.

موارد زیادی را شاهد بودیم که دولت افراد بی‌گناه را زندانی می‌کرد و پس از چندین ماه یا حتی سال زمانی که او را آزاد می‌کرد، این فرد عقده‌ای می‌شد و برای عقده‌گشایی به سمت طالبان می‌رفت که تاکنون نیز این روند همچنین ادامه دارد.

فارس: به صورت مشخص، نقاط قوت و نقاط ضعف طالبان را اکنون در چه مواردی می‌بینید؟

سید اکبرآغا: در مورد طالبان باید به صورت مشخص بگویم که طالبان افغانستانی‌های دلسرد از دولت هستند. آنها با دلائل مختلف از دولت دلسرد هستند.

اگر دولت در سیاست‌های خود تجدید نظر کرده و اقدامات و رفتارهای خود را منصفانه انجام دهد و در صورتیکه بیکاری پایان یافته و تجارت رونق گیرد و همچنین فساد اداری نباشد، بدون شک طالبان با دولت مخالفت نخواهد کرد. البته نظم و امنیت را تأمین کردن و دادن برخی ادارات دولتی به طالبان که افغانستانی‌ها هستند نیز اساسی‌ترین گام‌های می‌تواند باشد که صلح برای افغانستانی‌ها به ارمغان بیاورد.

فارس: دلیل عدم مصالحه طالبان با دولت کابل چیست؟

سید اکبرآغا: فکر می‌کنم، مهم‌ترین مشکل فرا روی مصالحه طالبان با دولت کابل نبود مکانیزم درست است. مکانیزم دولت اگر طوری ساخته شده که بر مبنای ارشادات دین اسلام باشد و خارجی‌ها از کشور خارج شوند فکر می‌کنم طالبان مصالحه خواهند کرد.

اگر وضعیت به این صورت باشد که اشرف‌غنی مصالحه بی‌قید و شرط بخواهد، فکر می‌کنم این یک موضوع اشتباه برای طالبان تلقی می‌شود. یکی از دلائلی که 15 سال گذشته را در ناامنی سپری کردیم همین شرط و شروط‌ هایی بود که از سویی مطرح و از سوی دیگر رد می‌شد.

فارس: بیشتر کدام مواد قانون اساسی افغانستان از نگاه طالبان درست نیست؟

سید اکبرآغا: طالبان با قانون اساسی زیاد مشکل ندارد، زیرا در ماده اول قانون اساسی مبنای نظام را اسلامی دانسته است. در این صورت هدف از ایجاد قانون اساسی، اسلامی بودن نظام باید باشد.

اگر اسلام که در شریعت و قرآن آشکارا بیان شده در افغانستان از سوی دولت اعمال شود، طالبان هیچ مشکلی ندارد و در غیر آن صورت، نه این قانون اساسی را می‌پذیرند و نه این دولت را مشروع می‌داند.

فارس: به نظر شما حضور نظامیان خارجی استعماری است یا همکاری؟ معیارهای استعمار را در چه مواردی می‌بینید؟

سید اکبرآغا: در تحت اشغال بودن افغانستان هیچ شکی نیست. افغانستان به چند دلیل تحت اشغال آمریکا قرار دارد: نخست؛ به دلیل کشتار بی‌رحمانه‌ای غیرنظامیان که از سوی نظامیان آمریکایی در سراسر کشور صورت می‌گیرد و هیچگونه پرسشی از سوی دولت کابل صورت نمی‌گیرد این خود دال بر اشغال بودن کشور است.

دوم ایجاد زندان‌های بزرگ از سوی آمریکایی‌ها در مناطق مختلف که حتی دولت افغانستان از آن آگاه نیست دلیل دیگر بر اشغال بودن افغانستان است. در این زندان‌ها افراد بی‌گناه و مجرم افغانستان نگهداری می‌شود. درست است که مجرمین باید مجازات شوند اما این مجازات‌ها باید از سوی دولت کابل انجام شود نه توسط بیگانگان که گفته می‌شود به خون ما حتی تشنه هستند.

فارس: تعریف شما از همکاری نظامی چیست؟

سید اکبرآغا: همکاری نظامی باید با درخواست دولتی که رأی اکثریت ملت را داشته باشد از کشوری برای رفع معضل ناامنی یا تهدید است. در همکاری نظامی مسئله تنها رفع معضل است و پس از رفع آن کشور دیگر نیروی نظامی فرستاده، نظامیان خود را در آن کشور نگهداری نمی‌کند.

اکنون آمریکا در تعیین وزرا و والی‌ها نقش کلیدی دارند و به این صورت مسئله خود اشغال است و حضور نظامی آن کشور نیز تطابقی با تعریف همکاری نظامی ما ندارد.

فارس: طی 15 سال گذشته چند رهبر مهم طالبان با دولت کابل مصالحه کرده‌اند و این فرماندهان کی‌ها و در چه سمت‌هایی بوده‌اند؟

سید اکبرآغا: فکر می‌کنم طی این سال‌ها هیچ رهبر مهمی از طالبان به دولت کابل نپیوسته است که البته دلیل آن نیز نبود روند سالم از سوی دولت افغانستان بوده است.

در جریان سال‌های زمامداری کرزی هیچ روند مشخص و کارا وجود نداشت که بتواند قابل اعتماد برای رهبران طالبان باشد و به این صورت مصالحه حتی بین چند فرمانده طالبان با دولت کابل هم صورت نگرفت. پس از آن امیدها به این بود که «محمد اشرف‌غنی» و «عبدالله عبدالله» بتوانند این راهکار را از خود نشان دهند که اکنون طالبان در حال ناامیدی از این 2 رهبر دولت کابل هستند.

فارس: دلیل اینکه شما با دولت کابل مصالحه کردید و به جنگ علیه دولت افغانستان پایان دادید چیست؟

سید اکبرآغا: فکر می‌کنم صلح نیاز اصلی و اساسی جامعه اسلامی افغانستان است. همانطوری که مردم ما انگلیس‌ها و شوروی‌ها را در داخل خاک خود اجازه ندادند، آمریکایی‌ها را نیز نمی‌خواهند که در افغانستان باقی بمانند. اما بنده با توجه به اینکه جامعه به صلح نیازمند است آمدم کنار مردم اما این حضورم به معنای مصالحه و همکاری با دولت کابل نیست.

فارس: آیا اکنون نیز با طالبان در ارتباط هستید؟

سید اکبرآغا: هیچ ایرادی ندارد که با طالبان در ارتباط باشم. مدیران کنونی طالبان در جهاد با من علیه شوروی سابق سهم داشتند و همکاری‌های زیادی در آن زمان با من داشتند. برخی آنها اقوام من بودند و برخی دیگر نیز از مناطق که من در آن زندگی می‌کردم یا جهاد می‌کردم هستند لذا شناخت کافی از آنها دارم.

فارس: گزارش‌هایی وجود دارد که شما به برخی شهروندان کشور کارت «عضویت طالبان» را توزیع می‌کنید آیا این موضوع حقیقت دارد؟

سید اکبرآغا: نه. این یک خبر نادرست است. من با شناختی که از دولت و طالبان دارم در تلاش هستم تا هر 2 طرف به جنگ خاتمه دهند و روی میز مذاکره نشسته و به یک صلح واقعی دست یابند. ما تحت نام «شورای نجات افغانستان» کار می‌کنیم و هر کسی که متقاضی همکاری در راستای پیشبرد این شورای باشند ما کارت عضویت این شورا را توزیع می‌کنیم.

این شورا برای بررسی و تحلیل چگونگی راه نجات افغانستان را در دستور کار داشته و معتقد است که می‌تواند راه نجات واقعی از جنگ و ناامنی را پیدا و با آن افغانستان را به یک کشور امن تبدیل کند.

فارس: گفته می‌شود «مولوی نجیب‌الله» رهبر محاظ فدایی همواره با کابل رفت و آمد دارد، آیا با وی ارتباط دارید؟

سید اکبرآغا: نه. من هیچ ارتباط و اطلاعی از این موضوع ندارم.

فارس: فکر می‌کنید دولت کابل و مدیران طالبان اکنون به سمت تفاهم می‌روند یا تقابل؟

سید اکبرآغا: به نظر من روزی که افغانستان از معضل موجود میان طالبان و دولت کابل رهایی یابد آن روز، روز مبارکی خواهد بود. اگر حرکت مخلصانه از سوی دولت، طالبان، پاکستانی‌ها و خارجی‌ها صورت بگیرد، شکی نیست که افغانستان از این معضلات رهایی خواهد یافت، اما اگر حرکت مخلصانه از سوی این 4 طرف انجام نشود، هیچ مذاکراتی نمی‌تواند کارساز باشد و دولت و طالبان همچنان در تقابل با هم قرار خواهند داشت.

فارس: مذاکرات که در آینده در کابل برگزار خواهد شد، فکر می‌کنید طالبان شرکت و در نتیجه آن مصالحه خواهند کرد؟

سید اکبرآغا: در این مورد من نمی‌توانم به نیابت از طالبان نظر بدهم. به نظر من انجام این مذاکرات خوب است و باید تمام طرف‌های درگیر حضور یابند. اما فکر می‌کنم در این بین طالبان برای مذاکرات مقدماتی به کابل نخواهد آمد.

فارس: دلیل اینکه طالبان به دو گروه به رهبری «ملا اخترمحمد منصور» و «ملا رسول» تقسیم شده‌اند را در چه موارد می‌بینید؟

سید اکبرآغا: این موضوع اختلافات درونی آنها است، اما در مورد مذاکرات صلح هر 2 طرف احتمالاً هم نظر شده و با دولت مذاکره خواهند کرد. اگر یک طرف وارد مذاکره شود و طرف دیگر از این کار طفره رود، مشکلات افغانستان سر جای خودش باقی خواهد ماند.

فارس: فکر می‌کنید با 2 دستگی طالبان 2 دیدگاه سیاسی نزد این گروه ایجاد شده است؟

سید اکبرآغا: به نظر من دسته «ملا رسول» نسبت به دسته «ملا اخترمحمد منصور بسیار ضعیف است و حتی نمی‌توان هر 2 طرف را با هم مقایسه کرد. به همین دلیل فکر می‌کنم که افراد همسو با ملا رسول نمی‌تواند بیانگر انشقاق طالبان باشد. زمانی که اگر ملا رسول توانست حامی و طرفدار بیشتر پیدا کند آن زمان می‌توانیم بگوییم که طالبان به صورت واقعی دو دسته شده‌اند و همچنین آن زمان می‌توان دیدگاه سیاسی آنها را بررسی کرد، اما اکنون گروه ملا رسول به حدی نیست که روی آن حساب باز کرد.

فارس: خوب به این صورت فکر می‌کنید کدام دسته بیشتر مصالحه‌پذیر باشند؟ گروه ملا رسول که به گفته شما بسیار ضعیف است یا گروه ملامنصور که قوی تر از گروه ملا رسول است؟

سید اکبرآغا: مسئله مصالحه‌پذیری آنها زیاد برای دولت کابل نتیجه‌بخش نخواهد بود، بلکه اینکه کدام طرف به صورت واقعی مصالحه می‌کنند مسئله مهمی است. لذا به این صورت می‌توانیم بگوییم که اگر دسته ملا اخترمحمد منصور با دولت کابل مصالحه کرده و به جنگ پایان دهد به دلیل بزرگی و تأثیر گذاری آن اکثر مشکلات به‌ویژه امنیتی حل خواهد شد.

فارس: فکر می‌کنید چه زمانی مصالحه واقعی بین دولت و طالبان صورت خواهد گرفت و کلید گم شده صلح در دستان چه کسی و در کجاست؟

سید اکبرآغا: کلید واقعی مصالحه بین طرفین صداقت است، تا زمانی که هر 2 طرف به صورت مخلصانه به دنبال پیدا کردن راهی که واقعاً بتواند از آن راه صلح در کشور به میان آید، نباشند، صلح واقعی میان طرفین برقرار نخواهد شد.

فارس: آیا روحیه پذیریش یکدیگر در طالبان با دولت کابل به‌ویژه اکنون که در برابر گروه افراطی «داعش» قرار گرفته‌اند، به وجود نیامده است؟

سید اکبرآغا: داعش پدیده جدید و ناتوان در افغانستان است و این گروه نمی‌تواند بسیار مقاومت کند و یا اینکه خاک بیشتری را تحت اشغال خود قرار دهد، به همین دلیل اگر صلح با طالبان صورت بگیرد، در اکثر ولایت‌های افغانستان صلح واقعی برقرار خواهد شد.

فارس: پس به این صورت فکر می‌کنید که طالبان عمر طولانی و توأم با موفقیت در افغانستان نخواهد داشت؟

سید اکبرآغا: این بستگی به گذر زمان و تلاش دولت است. اکنون داعش تنها در یک ولایت «ننگرهار» حضور دارد، اما اگر دولت بی‌توجه با کم‌توجهی کند، در آینده معلوم خواهد شد که این گروه تا چه حد توانایی پیشروی در کشور را خواهد داشت.

فارس: دورنمای وضعیت سیاسی و امنیتی افغانستان را چگونه می‌بینید؟

سید اکبرآغا: به نظر من دورنمای سیاسی و امنیتی افغانستان از 2 صورت خارج نیست. اگر برای تعیین تکلیف به مردم مراجعه شود، آینده افغانستان روشن خواهد بود، اما اگر به مردم مراجعه نشود و همانند شورایی که ما آنرا تشکیل داده‌ایم ایجاد نشود، راه نجاتی برای افغانستان وجود نخواهد داشت.

اگر تعیین سرنوشت به دست مردم باشد، آنها یا طالبان را بر می‌گزینند یا دولت را، مشروط به اینکه تحت جبر قرار نگیرد و یا اینکه خواستار نزدیکی و بالاخره مصالحه بین 2 طرف می‌شود که این در زمانی خواهد بود که هر دو را ملت بخواهند.

فارس: پیام شما به اعضای طالبان، مردم عادی و دولت افغانستان چیست؟

سید اکبرآغا: پیام من به دولت، مردم و طالبان این است که تمام امور باید به دست مردم سپرده شود و از طالبان و دولت کابل می‌خواهم تا این راهکار را هر چه بیشتر نسبت به سایر راهکارها ترجیح دهند.

/انتهای پیام/

http://fna.ir/MFAZDZ


ویدیو مرتبط :
اولین دور از مذاکرات صلح میان طالبان و دولت افغانستان