در محضر بزرگان/ اهتمام به حفظ و قرائت قرآن


در محضر بزرگان/ اهتمام به حفظ و قرائت قرآن ایکنا/ در سلسله گزارشات در محضر علماء و به‌مناسبت ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی که 24 جمادی‌الثانی است به زندگی این مرجع تقلید می‌پردازیم.

در هشتمین روز ماه ذی‌القعده 1316 ق. در بخش «گوگد» گلپایگان، کودکی پا به عرصه وجود نهاد که به مناسبت تقارن ولادتش با سالروز ولادت امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا(ع) نامش را «محمدرضا» و کنیه‎اش را ابوالحسن و لقبش را هبه‌الله نهادند. پدرش آقا سید محمدباقر امام، عالمی معروف به زهد و تقوا، و پای‌بند به آداب و مستحبات دینی و کوشا در امر به معروف و نهی از منکر بود که هم اینک مرقدش مورد احترام و زیارت مردم است.
محمدرضا در سه سالگی مادر و در نه سالگی پدرش را از دست داد و دوران کودکی را با مشکلات و سختی‌های فراوان و از دست دادن پدر سپری کرد و تحصیلات ابتدایی را در مکتب خانه گذراند.

نوجوانی بیش نبود که شوق تحصیل علوم اسلامی او را مشتاق آیت‌الله محمدتقی گوگدی (م 1353 ق) گردانید و نزد ایشان ادبیات عرب را فراگرفت. سپس نزد آیت‌الله سید محمدحسن خوانساری (م 1337 ق) ـ برادر مهتر آیت‌الله العظمی سید احمد خوانساری ـ زانوی ادب به زمین زد و ادبیات و بخشی از سطوح را نزد وی آموخت.
نوزده ساله بود که به سوی اراک شتافت و در مدرسه آقا سید ضیاءالدین به تکمیل سطوح عالیه پرداخت و در 1337 ق. شایستگی حضور در درس خارج فقه و اصول حضرت آیت‌الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (م 1355 ق) را پیدا کرد و تا سال 1340 ق در آن شهر از آن مرجع بزرگ بهره برد. در بیست و چهار سالگی در پی مهاجرت استادش آیت‌الله حائری به قم و تأسیس حوزه علمیه در این شهر مقدس، به قم آمده و در مدرسه فیضیه سکونت گزید و درس‌ها را با آیت‌الله سید احمد خوانساری به مباحثه نشست.
استاد با مشاهده استعداد و فهم شاگرد سخت کوش خود بدو بسیار علاقه‌مند شد او را در شمار اصحاب خاص و هیأت استفتا قرار داد و «تصحیح کتاب الصلاه» خود را به او و آیت‌الله اراکی واگذار کرد؛ ایشان نیز تا پایان عمر استاد (1355 ق) ملازم درس ایشان بود؛ ایشان در سال 1341 ق در قم به مدت هشت ماه از محضر آیات عظام میرزای نائینی و آقای سید ابوالحسن اصفهانی استفاده برد. از دیگر اساتید او می‎توان از آیات عظام حاج شیخ محمدرضا مسجد شاهی اصفهانی، حاج شیخ ابوالقاسم کبیر، آیت‌الله بروجردی، آقا ضیاء عراقی و شیخ محمدحسین غروی اصفهانی نام برد.
وی از آیت‌الله حائری اجازه اجتهاد و از مرحوم شیخ عباس محدث قمی و آقا شیخ محمدرضا اصفهانی اجازه نقل روایت اخذ کرده است؛ از آغاز ورود به قم در سال 1340 ق. به تدریس کتاب‌های رسائل، مکاسب و کفایه اشتغال ورزید و پس از وفات استادش آیت الله حائری تدریس خارج فقه و اصول را شروع کرد. ایشان در طول بیش از هفتاد سال تعلیم دانش اهل بیت، صدها تن از ستارگان درخشان آسمان علم را به جامعه اسلامی تحویل داده است.

برخی از زبده‎ترین شاگردان ایشان عبارتند از: حضرات آیات و حجج الاسلام، مرتضی حائری یزدی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، مرتضی مطهری، محمدعلی قاضی طباطبایی، سید اسد الله مدنی، محمد مفتح، سیدمحمد حسینی بهشتی، علی مشکینی، ناصر مکارم شیرازی، سید محمدعلی علوی‌گرگانی، علی احمدی میانجی، جعفر سبحانی، لطف‌الله صافی گلپایگانی، حسن حسن‌زاده آملی، محمد مؤمن، رضا استادی، سید محسن خزاری، علی کریمی جهرمی، احمد صابری همدانی، حسین شب‌زنده‌دار، علی افتخاری گلپایگانی، سید مهدی یثربی کاشانی، مجدالدین محلاتی، احمد جنتی، مرتضی مقتدائی، علی پناه اشتهاری، محسن حرم پناهی، جلال طاهر شمس گلپایگانی، محمد واعظ‌زاده خراسان، سید محمدباقر ابطحی، احمد آذری قمی، محمدتقی ستوده، غلامرضا صلواتی، علی نیری همدانی و علی ثابتی همدانی.

آیت‌الله العظمی گلپایگانی از بدو حرکت شجاعانه روحانیت به رهبری امام راحل، به مبارزات پیگیر و بی‎امان خویش با دیو استبداد پرداخت و نخستین اعلامیه اعتراض به لایحه ننگین «انجمن‎های ایالتی و ولایتی» در مهرماه 1341 ش از سوی ایشان صادر شد و به دنبال آن بود که پیام‌ها و بیانیه‎های ایشان تا سقوط رژیم پهلوی ادامه یافت (بسیاری از آن‌ها در جلد اول کتاب «اسناد انقلاب اسلامی» گرد آمده است).
برخی از اقدامات آن جناب در برابر رژیم منحوس شاه عبارتند از سرباز زدن از ملاقات با شاه و نخست وزیران و فرستادگان دربار، تحریم برنامه اوقاف و اعلامیه علیه معاملات و همکاری با سازمان اوقاف، قطع شهریه کسانی که با اوقاف همکاری می‎نمودند و تحریم امامت جماعت و گوش دادن به سخنرانی آنان، حرام شمردن خرید و فروش و مصرف و توزیع گوشت‌های وارداتی از خارج و قبول نکردن وجوهات فروشندگان آنان (هر چند می‎شد تحت عنوان مال مخلوط به حرام خمس آن را پذیرفت)، اعتراض شدید و پیام کوبنده علیه تغییر تاریخ هجری به تاریخ منحوس شاهنشاهی، مخالفت صریح با حزب رستاخیز و تحریم شرکت مسلمانان در آن، مخالفت صریح با طرح امتحان دولت از طلاب و انکار صلاحیت آنان برای این امر که باعث عقب نشینی دولت وقت و مصون ماندن حوزه از این طرح ننگین شد.
اعتراض شدید علیه گسترش بی‌بندوباری و فساد و فحشا و رواج منکرات و فرستادن نامه سرگشاده به شاه و تذکر عواقب وخیم آن، اعتراض و مخالفت بسیار شدید علیه سینما در شهر قم و تعطیل کردن درس و نماز جماعت خویش به مدت یک هفته، مخالفت و اعتراض علیه تاج‌گذاری شاه و انتخاب ولیعهد، پیام در جهت تجلیل از مقام شهید سعیدی و اعلام مجلس ختم برای ایشان در مسجد امام، تجلیل از مقام مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی و تشکیل دو مجلس ختم در مسجد اعظم و شکستن سد رعب و ممنوعیت برپایی مجالس بزرگداشت و مطرح شدن نام حضرت امام در آن مراسم، پی جویی حال تبعیدشدگان و سرکشی به خانواده‎های آنان، حمایت از مقام و موقعیت حضرت امام خمینی(ره) و به ویژه در برابر اهانت روزنامه اطلاعات به امام راحل و تأکید بر مقاومت روحانیت و پیگیری اعتراض‌ها و راهپیمایی‌ها و صدور اعلامیه‎های روشنگرانه و کوبنده در لحظات حساس به گونه‎ای که امام به ایشان فرموده بودند: اعلامیه‎هایی که حضرت عالی به تنهایی صادر می‎کنید، نقش بسزایی در پیشبرد مبارزات ملت مسلمان دارد و دلجویی و تأیید علمای مبارز شهرستان‌ها.
این اقدامات باعث شد که مزدوران رژیم برای لطمه زدن به ساحت ایشان از هیچ کاری فروگذار نکنند و دو بار سوم فروردین 1342 در مدرسه فیضیه و 19 اردیبهشت 1357 شمسی به سوی ایشان حمله کرده، قصد ضرب و جرح آن مرجع بزرگوار را داشتند که لطف خدا و جانفشانیهای اطرافیان باعث حفظ ایشان شد.
تقویت نظام جمهوری اسلامی
پس از پیروزی انقلاب نیز هماره در جهت تأیید کامل مواضع حضرت امام و تقویت موقعیت ایشان به عنوان رهبر نظام و فراخواندن مرد آیه پیروی کامل از حضرت امام، توصیه به افراد صالح برای شرکت در مناصب دولتی، طرح مباحث مورد نیاز حکومت اسلامی در درس خارج فقه (قضا، حدود و شهادات)، شرکت در مراسم انتخابات صدور پیام‌های گوناگون مبنی بر شرکت مردم در انتخابات، تقویت دولت اسلامی و حرام شمردن مخالفت با دستورها و مقررات دولت و نهی از فروش اجناس قاچاق، حمایت مادی و معنوی از رزمندگان اسلام در طول جنگ تحمیلی و ارسال هیأت‌های مختلف به جبهه‎های نبرد و اجازه مصرف ثلث در مصرف جبهه‎ها و برعهده گرفتند ساختمان مراکز درمانی و بهداشتی استان‌های زلز‌له زده در زلزله خرداد 1369 و ده‌ها اقدام دیگر فعال بودند.


آیت‌الله گلپایگانی همانگونه که در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یار و بازوی توانای امام در صحنه حضور داشتند، در دوران بعد از انقلاب همواره امور مختلف کشوری را رصد می‌کرده و نظرات خویش را به امام خمینی منعکس می‌کرده و به ایشان مشاوره می‌داد. ایشان هر مسئله‌ای را که به مصلحت مملکت تشخیص می‌داد، با امام در میان می‌گذاشت امام نیز در بسیاری از امور خصوصا امور حوزه‌های علمیه را به ایشان ارجاع می‌دادند.

مرجع بزرگ شیعه دربردارنده فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی بود. ویژگی‎های بارز ایشان عبارتند از: زهد و بی‎اعتنایی به جلوه‎های دنیا، تواضع، بهره‌وری از فرصت‌ها، تجلیل از مقام فقها و مراجع معاصر، تشویق عالمان و نویسندگان، اهتمام بسیار به حفظ و قرائت قرآن به طوری که در هر شبانه‌روز با تمام گرفتاری‌ها دو نوبت قرآن تلاوت می‎فرمود، عشق به ساحت مقدس ائمه اطهار به گونه‎ای که سال‌ها حتی پس از مرجعیت به منبر تشریف برده، اخبار آل محمد(ص)، را به گوش مردمان می‎رساندند و روزهای عاشورا را روضه می‎خواندند و در عزای امامان به شدت می‎گریستند و به زیارت مرقد آنان مکرر مشرف می‎شدند. تقیّد بسیار به مستحبات و ترک مکروهات داشتند.

آیت‌العظمی سید محمدرضا گلپایگانی، زنده کننده مراسم اعتکاف در سراسر ایران و ترویج‌کننده عزاداری فاطمیه دوم بود. احترام بسیار برای است&


ویدیو مرتبط :
قرائت قرآن در محضر رهبر