سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



دولت بعد 2سال هنوز برنامه جامع درمان اقتصاد نداده/روحانی خود را "عاشق" خواند


به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، دکتر محمد خوش چهره، اقتصاددان، و نماینده مردم تهران در هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی است. وی دارای دکترای تخصصی توسعه و برنامه ریزی از انگلستان بوده و عضویت هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران نیز در کارنامه اش به چشم می خورد. این اقتصاددان از اساتید شناخته شده درس توسعه است؛ علاوه بر این بیش از ده سال سابقه تدریس در دوره دکترای مدیریت استراتژیک و سابقه تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی، امام حسین (ع)، الزهرا(س) و دانشگاه عالی دفاع ملی را در کارنامه خود دارد.موافقت در اهداف اعلام شده توسط احمدی نژاد در خلال مبارزات انتخاباتی سال 84، او را به صف موافقین این کاندیدای ریاست جمهوری کشاند؛ اما مدت کوتاهی پس از انتخابات به دلایلی – که خودش مخالفت با روشها و سیاستهای ایشان می داند – به یکی از جدی ترین منتقدین دولتهای نهم و دهم بدل گشت. او در مصاحبه پیش رو نقدهای خواندنی را نسبت راهبردهای اقتصادی دولت یازدهم مطرح کرده است. گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم به دلیل طولانی بودن این گفتگو، آن را در دو نوبت منتشر  می کند.

* شعار "شش ماهه مشکل اقتصاد را حل می‌کنیم" در انتخابات 92 اولین ضعف بود

با سلام و وقت به خیر خدمت حضرتعالی و تشکر از اینکه این فرصت را در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار دادید. بحث را از اینجا آغاز کنیم که سیاستگذاریها و جهتگیریهای اقتصادی دولت دچار ابهامات فراوان بوده و نتیجه بخش بودن این سیاست ها نیز محل تأمل کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی است؛ خصوصاً در ماههای اخیر و پس از رسانه ای شدن نامه 4 وزیر و ارائه مجدد بسته خروج از رکود، و جریان فروش خودرو اقساطی، نگرانی از این اقدامات دو چندان شده است. لطفاً به عنوان مطلع بحث بفرمایید فضای کارشناسی اقتصادی حاکم بر دولت را چگونه ارزیابی می کنید.خوش چهره: پیش از پرداختن به نامه یا بسته های سیاستی گوناگون دولت، باید بحثی مبنایی و آسیب شناسی عمومی را مطرح کنیم. ببینید؛ بنده طرف مشورت اشخاص عضو جناحهای مختلف و با گرایشهای سیاسی گوناگون هستم. حتی جالب است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 به اغلب کاندیداها از جناحهای مختلف مشورت دادم. در زمان فعالیتهای انتخاباتی که اظهار نظر کاندیداهای مختلف را می شنیدم، اولین نگرانیم این بود که خیلی ها مسأله را ساده گرفته بودند. در واقع در هریک از این هشت نفر با ضریبی و  نسبتی این مشکل وجود داشت؛ فقط نسبتش فرق می کرد. پس ساده گرفتن مسأله اولین آفت بوده است.

خوب؛ این ساده گرفتن می تواند ناشی از عدم جامعیت باشد؛ به این معنی که درک جامع و احاطه لازمه ای که باید نسبت به یک پدیده یا یک محیط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی وجود می داشت، نبود. البته هر کدام از آقایان بالاخره یک دیدی داشتند؛ یکی با صبغه نظامی، یکی سیاسی و غیره؛ اما وزن اقتصادیشان کمتر بود؛ اگرچه همه ادعای اقتصاد را داشتند ولی یک درک صحیح از مؤلفه های اقتصادی و محیط اقتصادی، با درک مناسبات و تعاملات، عوامل درون زا و برون زای مؤثر روی محیط، و موارد اینچنین که می تواند یک نگاه استراتژیک به کسی بدهد؛ این کمتر وجود داشت. نتیجه اینکه این ساده انگاری و سطحی نگری در اظهار نظر بعضی از این آقایان وجود داشت؛ برخی از این نامزدهای ریاست جمهوری اشاره می کردند یا شعار می دادند که ما شش ماهه، یا بعضی می گفتند یکساله و دوساله، اقتصاد را درست می کنیم؛ و این اولین ضعفشان بود. اگر رجعتی بکنیم به مبارزات انتخاباتی این موارد را می بینیم. یکی دو نفر سکوت کرده بودند که نشان می داد یک مقداری دارند عالمانه تر به مساله نگاه می کنند.

اما آقای دکتر! برخی از این کاندیداها پیش از سال 92 مسئولیت برخی مراکز معظم مطالعات استراتژیک را بر عهده داشتند؛ این مراکز باید دید راهبردی مؤثری به ایشان داده باشد.خوش چهره: از نظر عنوان بله؛ ولی همان مراکز را هم که دنبال می کردید می دیدید که دچار کاستیهایی بودند؛ همچنین نوع ورود و روش و رویکردشان هم انحرافاتی داشت که نمی شد قائل شد که نگاه جامع استراتژیک وجود دارد. پس یک نکته در اینجا این است که قبل از اینکه به محتوای هر بسته سیاستی بپردازیم، باید ببینیم که مجموعه مدیریت کلان درک درستی از محیط ملی داشته است یا خیر. این درک صرف بیان و گفته که نیست؛ چون همه معتقدند داریم؛ این باید در تقابل قرار بگیرد با نظریاتی که معتقدند اینگونه نیست. من فکر می کنم فضای یک جلساتی در قالب بررسی های آکادمیک و یا مناظره هایی که در سطح رسانه ملی برای مقابله این دیدگاهها باید مطرح بشود، جایش خالی است.

* پاسخ روحانی به خوش‌چهره: من عاشق هستم

شما در زمینه ضعف دیدگاه استراتژیک هم در زمان انتخابات با کاندیداها صحبتی داشتید؟خوش چهره: بله؛ من بین آقایانی که باهاشان صحبت داشتم، از جمله رئیس جمهوری فعلیمان، گفتم من یک جایی به مناسبتی اظهار نظری کردم و گفتم کسی که الآن دارد کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود یا دیوانه است یا عاشق! دیوانه به این دلیل که موضوع را ساده گرفته و نمی داند که دارد در چه محیطی وارد می‌شود؛ و چون نمی داند، عمق مشکلاتی که ناشی از عوامل بیرونی و درونی است و فضای متراکم مشکلاتی که پشت سر هم روی متغیرهای کلان اثر گذاشته، را ساده گرفته است؛ از جمله بیکاری متراکم، نرخ بالای تورم، سقوط ارزش پول ملی، کاهش سرمایه گذاریها و مباحث دیگر را سهل گرفته است. عاشق است؛ به این مفهوم که ممکن است صرفاً با یک نگاه مسئولانه، داشتن عرق ملی، نگاه ارزشی و احساس مسئولیت اسلامی به صحنه آمده باشد. اینجا جالب بود که رئیس جمهور فعلی با لبخند گفتند که من دومی هستم.من الآن به دلایل ایجاد مشکلات - که چه مقداریش درون زا و چه مقداری ناشی از عوامل بیرونی است - کاری ندارم؛ و موضوع بحث من نیست؛ اما نکته مهم این است که این ساده انگاری ها نشان می دهد که اگر کسی بیاید در صحنه، از همان ابتدا نمی تواند یک مدیریت جامع و یک طراحی مناسبی را برای مقابله با مشکلات پیش بینی کند.

این فقدان دیدگاه استراتژیک، چه تبعاتی داشته و کجاها خودش را نشان داده است؟خوش چهره: ببینید؛ عرض کردم که عدم درک استراتژیک صحیح از حوزه و موقعیت، به ساده انگاری می انجامد. سپس با عدم تبیین یک برنامه جمع مناسب درمان و برای مقابله با مشکلات و موانع، و همچنین برای دستیابی به اهداف مورد نظر مواجه خواهیم شد. خوب؛ فرض کنیم همه این مؤلفه ها را هم به نحو احسن داشتیم. مسأله بعدی این است که کنندگان و مجریان هم دارای اما و اگرهایی هستند. یکی از مهمترین تبعات این نگاه معیوب در زمینه چیدن کابینه خودش را نشان داده است؛ در عرصه جهانی شاخصهایی که در چینش مدیریتها باید لحاظ شود، بر مبنای تجربیات عقلایی و منطق مدیریتی شکل می گیرد. آموزه هایی که با هزینه بالایی به آنها رسیده اند وجود دارد که مفهوم تخصیص بهینه امکانات را دربرمی گیرد.

شاخصهای کارایی، حکمرانی خوب و مفاهیم اینچنین در چینش و انتخاب اعضا به شدت مهم است. بعد وقتی با این رویکرد به چینشها اقدام می کنند، سازگاری بین رویکردهای مختلف هم وجود دارد. همنوایی، سازگاری بین هدفها با هم، سیاستها با هدفها؛ اینها مجموعه ای را ایجاد می کند که همنوا باشد، اما در مورد ایران تجربه نشان داده ملاحظات صنفی، جناحی، حزبی، باندی یا به فرمایش رهبر معظم انقلاب قبیله ای در بخشی از این چینشها به چشم می خورد. اینها ادعای کارا بودن یک گروه را زیر سؤال می برد. اگر بعد از جنگ کابینه ها را بررسی کنید، تعدد تغییرات را داشته اند؛ مخصوصاً در حوزه اقتصادی؛ یعنی هر دولتی می بینید تغییرات متعددی داشته است؛ یک سری از دیدگاهها حذف شده اند و از این قبیل. خوب؛ این مسأله آسیبهای جدی به آن تیم زده است. تازه اگر مشکلات درست تشخیص داده شود و به مرحله درمان برسد، و در مرحله بعد هم اگر نسخه اش را قبول کنیم، تازه نحوه اجرایش مهم می‌شود.

* تعدد دیدگاه اقتصادی در دولت پس از نامه 4 وزیر روشن‌تر شد

یعنی می فرمایید کابینه دولت فعلی در بعد اقتصادی یک دست نیست؟ و آیا به نظر حضرتعالی باید همه افراد کابینه دارای یک دیدگاه و عقیده باشند؟خوش چهره: می بینیم که اینها چالشهای مبتلابه هستند؛ الآن تعدد دیدگاهها وجود دارد؛ مخصوصاً بعد از نامه چهار وزیر، در خود کابینه هم مطرح شده که دیدگاههای مختلفی وجود دارد. خوب؛ مدیریت کلان، سکاندار کشتی اقتصاد کشور است. البته این دیدگاههای مختلف در محافل آکادمیک اشکالی ندارد؛ ولی وقتی آمد در کسوت و لباس اجرا، دچار اشکالات متعددی می‌شود. سکاندار نمی تواند برای هدایت اقتصاد، تعدد دیدگاه و تعدد رفتار در کابینه داشته باشد؛ که الان به نحوی شاهدش هستیم. حالا از حرفهایی که بعضاً در رسانه ها زده می‌شود، می گذریم؛ مثل افرادی که به عنوان عناصر در سایه هستند؛ از فلان آقای رئیس دفتر نام می برند به عنوان کسی که افکار و امیالش را اعمال می کند؛ کسی که دیدگاههای خاصی هم دارد؛ خود این دیدگاهها هم مورد نقد بسیاری از صاحبنظران و کارشناسانی است که جدای از منافع ارزشی و اسلامی، منافع ملی را با وجود این دیدگاهها در خطر می بینند. ولی متأسفانه این دیدگاهها و کارکردها در حوزه کاری دارد خودش را نشان می دهد؛ اختلافات داخلی دولت هم هم بعد از دو سال و خورده ای دارد خودش را بیرون می زند.

* وزیر اقتصاد دچار خطا شد

آقای دکتر! افرادی که در کابینه انتخاب شده اند، عموماً از میان افراد باسابقه و مورد اجماع دولت و مجلس بوده اند؛ خصوصاً تیم اقتصادی و خصوصاً شخص وزیر اقتصاد که با رأی بی نظیر به این سمت انتخاب شد. به این ترتیب باید گفت دولت در چینش افراد، از کارکشته ترین و مبرزترین متخصصان بهره گرفته است.خوش چهره: ببینید؛ اگر بخواهم یک برشی به بحث بزنم؛ بنده با آقای طیب نیا به عنوان یکی از متولیان اصلی اقتصاد، در محیط دانشکده و محیطهای آکادمیک آشنایی دارم. من معتقدم همنوایی مجلس با ایشان و انتخاب ایشان با این رأی بالا، بیشتر سیاسی و جناحی بود. البته ما خوشحال بودیم که ایشان به عنوان یک چهره دانشگاهی در کابینه ورود کرده است؛ ضمن اینکه یکی از بیشترین امیدهایمان درمجموعه اقتصادی دولت باز هم به ایشان است؛ اما وقتی ایشان دچار خطا می‌شود؛ مثلاً بعد از نامه 4 وزیر اظهار نظرهایی در رسانه کرد که ایشان را متهم به عدم صداقت کردند.

* روحانی هنوز برنامه جامع درمان اقتصاد نداده است

بنابراین شما مشکلات فعلی اقتصاد را در ابعاد راهبردی و کلان، در محورهای مشخصی دسته بندی می فرمایید؛ عدم درک راهبردی از شرایط محیطی و مؤلفه های اقتصاد توسط مسئولین دولت، ساده انگاری و ورود به انتخابات با این دید، و چیدمان سیاسی و قبیله ای. اگر اجازه بفرمایید به این نکته بپردازیم که این اشکالات چه تبعاتی برای اقتصاد ایران در پی داشته است.خوش چهره: ببینید؛ این نکته مهمی است که دولت تا حالا نتوانسته یک پلن جامع برای درمان اقتصاد بدهد؛ پلنی مبتنی بر یک آسیب شناسی و شناخت اساسی بیمار، عناصر اصلی بیماری، اولویت بندی عناصر بیماری، درک صحیح از دلایل ایجاد بیماری و از این قبیل؛ ولی از طرف دیگر مدام داریم می بینیم پزشک دارد نسخه می نویسد. ما باید توجه کنیم نقدمان را در مراحل نوشتن نسخه تنزل ندهیم؛ اظهار نظرمان در این سطح نماند؛ اصل قضیه این است که ما معتقدیم این پزشک هنوز خوب تشخیص نداده بیماری را؛ و اولویت بندی خوب هم نکرده است. وقتی بیماری داریم که هفت، هشت مشکل دارد، معیار برای حاذق بودن پزشک چه می تواند باشد؟ حاذق بودن پزشک در مراحل اولیه، تعیین اولویت درست است؛ اینکه تشخیص دهد از کجا درمان روی این بیمار را شروع کند؟ چون همزمان که نمی شود همه مشکلات را درمان کرد.

پس به نظر شما در اولین گام، عدم تشخیص و عدم اولویت بندی صحیح مشکل این دولت است. حالا اگر اینطور باشد، طبیعی است ارائه بسته های متعدد و به فرمایش شما نسخه های موضعی، راهگشا نباشد؛ و حتی گاهی به مشکلات دامن بزند. ممکن است در این مورد توضیح بیشتری بفرمایید؟خوش چهره: ببینید اقتصاد ایران مثل یک مصدوم است؛ حالا کاری نداریم که دلایل این حادثه و صدمه چه بوده است؛ چون در این زمینه اختلاف نظرهای جدی سیاسی وجود دارد؛ اما به هر صورت این بیمار دچار عوارضی شده است. مثل مصدومی است که ضربه دیده؛ صدمه دیده؛ تورم سر و صورت دارد؛ شکستگی دارد؛ رگ پایش پاره شده، و غیره. خوب؛ حالا اگر گروه امدادی که بالای سرش آمده در تشخیص اشتباه کند ممکن است سبب فوتش شود. در مواجهه با یک مصدوم اینچنینی ما اقدامات آنی، میان و مدت و بلند مدت داریم؛ اقدام آنی باید بستن شریان خون او باشد؛ البته ممکن است صدمات دیگر هم مهم باشد، و بعضاً با درد بیشتر و واکنش شدیدتر بیمار هم همراه باشد، اما این رگ در عین حال که درد کمتری دارد ممکن است موجب فوت او شود. حالا تیم امداد متوجه رگ نمی شوند و خون زیادی از بیمار خارج می‌شود و می میرد؛ منظورم این است که خیلی به داد و فریاد نمی شود توجه کرد؛ اما الآن برعکس مدام می گویند تورم؛ تورم. باید به آن چیزهای بنیادی تری وجود دارد توجه می شد؛ تولید ملی! بسته یعنی نسخه؛ نسخه موضعی. از منظر قضاوت عالمانه نسبت به یک پزشک، او وقتی می تواند نسخه بنویسد که در درجه اول تشخیصش جامعیت داشته باشد؛ اما پزشکی که مطالعه بالینیش کم باشد؛ و با ضعف یا عدم تشخیص جامع مواجه باشد؛ قبل از اینکه این نسخه بنویسد این خطر وجود دارد که این نسخه، نسخه خطایی باشد.

ابعاد این نسخه پیچیدن غیرعالمانه چه می تواند باشد؟ آیا معطل بودن اقتصاد در ابعاد کلان از این منظر قابل بررسی است؟خوش چهره: ببینید؛ یک مثال دیگر بزنم. اگر یک بیماری به پزشک مراجعه کرد و علائمی مثل تپش قلب بالا و چه و چه داشته باشد؛ در این شرایط پزشکی که حاذق نیست تک تک اینها را بصورت مجزا می رود که درمان کند؛ درحالی که یک پزشک حاذق پیدا ‌شود ممکن است تشخیص دهد که اصلاً اینها اختلالات ناشی از تیروئید بوده است. حالا آن پزشک اولی ممکن است به تک تک بپردازد و مثلاً تلاش کند تپش را پایین بیاورد؛ ولی نارسایی اصلی را درمان نکرده؛ و نتیجه اینکه مشکل دوباره بروز می کند. تولید ملی همان تیروئید است، اما جهت گیریهای دولت چیز دیگری است.

دولت مشکل را می گوید رکود تورمی است؛ یعنی دو تا از مشکلات بیمار را گفته ایم؛ در این اشکالی نداریم. به هر صورت حالا دولت به دو تا اولویت رکود و تورم رسیده؛ آقای طیب نیا همین را اشاره می کند؛ خیلی از صاحبنظران هم این دو تا را قبول دارند، اما در همین مورد هم تا حالا درمان توأمان جزو برنامه دولت نبوده است؛ من به عنوان اولویت این دو مورد را می پذیرم؛ ولی در فهرست علائم و مشکلات و بعد هم در تعیین اولویتها یک مقدار اختلاف نظر دارم با ایشان. اگر بگویند آیا تورم نداریم؟ می گویم چرا؛ آیا رکود نداریم؟ چرا ؛ به اینها نباید بپردازیم به عنوان بخشی از درمان؟ می گویم چرا؛ ولی اولویت اصلیتان می توانست از جای دیگری باشد. ضمن اینکه نوع پرداختن به مسأله هم تک تک و مجزا نیست؛ رکود و تورم توأمان باید دیده شود؛ نه اینکه مثلاً دولت دو سال روی تورم وقت گذاشته؛ و مدعی است که کنترل و مهار کردیم؛ در حالیکه به بهای افزایش لرز بیمار تبش را کنترل کرده است.

تسنیم: در این شماره به آسیب شناسی اشکالات راهبردی اقتصادی در دولت از دیدگاه دکتر خوش چهره اشاره شد. ایشان در ادامه به راهکارهای اساسی برون رفت از این شرایط اشاره کرده اند که در شماره بعد به حضور خواننده گرامی تقدیم می‌گردد.

انتهای پیام/


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟