اگر غیرت ایرانی داشته باشید کپی می‌کنید!


جایگزیی با کارکردهای تلفن همراه، امکان شبکه‌سازی‌ و گروه‌سازی بین دوستان‌، ثبت اطلاعات و سابقه تماس‌ها، امکان به اشتراک‌گذاری اطلاعات، دیتاها، فیلم‌ها و عکس‌ها‌، امکان مکان‌یابی‌ و اطلاع‌رسانی مبتنی بر اطلاعات مکانی،‌ محیط چند رسانه‌ای، دسترسی ساده‌ و مقرون به صرفه بودن‌ از جمله مواردی هستند که علت جذابیت شبکه‌های اجتماعی برشمرده می‌شوند.

البته به این ویژگی‌ها باید قدرت سرگرمی و بازی‌سازی را هم اضافه کرد؛ این اپیلکشن‌ها وسیله خوبی برای سرگرمی به ویژه در کشوری هستند که به اعتقاد برخی کارشناسان، کارکرد سرگرمی برای رسانه به فراموشی سپرده شده است.

کافی است موضوعی در جامعه، ذهن قشر قابل توجهی را به خود مشغول کند تا به سرعت رد پای آن را در شبکه‌های اجتماعی ببینیم. حجم اطلاعات در این رسانه‌ها به حدی است که نه تنها فرصت پالایش آنها را پیدا نمی‌کنیم، بلکه حتی اگر کار و زندگی‌مان را هم رها کنیم نمی‌توانیم همه مطالب منتشرشده و اطلاعات را در این رسانه‌ها بخوانیم و از آنها مطلع شویم.

اینگونه است که برای مثال اگر در مقطعی عموهای فیتیله‌ای و حاشیه‌های پیش‌آمده برای آنها به موضوع داغ جامعه بدل شود، به سرعت به شبکه‌های اجتماعی هم تسری پیدا کرده و گروه‌های تشکیل شده در این شبکه‌ها به مثابه تالارهای گفت‌وگویی عمل می‌کنند که در کنار طرح مباحث کارشناسی، محلی برای تخلیه احساسی افراد هستند و البته انتشار بعضی دروغ‌ها و شایعات؛ مانند آنچه در روزهای اخیر در ارتباط با انتشار عکسی جعلی از «عموهای فیتیله‌ای» در لباس زندانیان شاهد بودیم و البته این عکس به حدی مبتدیانه ساخته شده بود که مخاطب با کمی دقت به سرعت متوجه ساختگی بودن آن می‌شد.

بخش رسانه ایسنا در گفت‌وگویی با یک کارشناس و محقق رسانه، این موضوع را به بحث گذاشته است که چطور می‌توان مقابل انتشار اخبار کذب و شایعه‌پراکنی‌هایی که بعضا در شبکه‌های اجتماعی مطرح می‌شود را گرفت که وی بر آگاهی مردم از صحت و سقم اخباری که به گوششان می‌رسد تاکید کرد.

مهدی رحیمی در گفت‌وگو با خبرنگار بخش رسانه ایسنا در تکمیل مطلب بالا توضیح داد: ما یکسری شبکه‌های اجتماعی مثل «فیس‌بوک» داریم که تحت وب هستند و ماهیت آنها ماهیت وبلاگ‌نویسی و مبنای انتقال اطلاعات یا تولید محتواست؛ یعنی به صورت تولیدی هر شخصی مطالب خودش را منتشر و یا کپی می‌کند، بنابراین این شبکه‌ها ماهیت‌شان مشخص است و حتی نظارت و فیلتر کردن آنها به راحتی انجام می‌گیرد اما در این میان مواردی هم مثل نرم‌افزارهای ارتباطی وجود دارند که در حال حاضر خیلی روی آنها حساسیت به وجود آمده و قضیه را کمی سخت کرده است. این نرم افزارها با آمدن گوشی‌های همراه نسل جدیدِ اندروید، از زمانی پیشرفته‌تر شدند که نرم افزار «وی‌چت» وارد بازار شد و پس از آن «وایبر» به میان آمد. در حال حاضر هم تلگرام در میان افراد به عنوان جدیدترین نرم افزار اینترنتی مطرح شده است.

وی خاطرنشان کرد: در کشور ما پدیده‌ای به نام کوچ کردن از یک نرم افزار به یک نرم افزار دیگر وجود دارد که این مساله کاملا در بُعد فرهنگی کشور ما وجود داشته، دارد و خواهد داشت.

او در ادامه همین بحث تصریح کرد: در زمینه بحث اطلاع‌رسانی اگر بخواهیم ماهیت چنین شبکه‌هایی را ارائه بدهیم، من شخصا صرفا موافق این موضوع نیستم که تمام این شبکه‌ها و نرم‌افزارها جاسوسی هستند، البته مشخص است که یک قدرت قوی پشت این شبکه‌ها وجود دارد و ما هم قطعا اگر بخواهیم به این حد برسیم باید خیلی تلاش کنیم که بتوانیم یک قدرت دیگر را مقابل تلگرام قرار بدهیم و مردم را از تلگرام خارجی به سمت نرم‌افزارهای داخلی ببریم که مسلما این کار سختی است، زمان می‌برد و در عین حال بودجه می‌خواهد. از طرفی دیگر وقتی هنوز اینترنت ما می‌لنگد به هیچ وجه نمی‌توانیم روی بحث نرم‌افزارسازی کار کنیم.

رحیمی سپس به بحث فرهنگ‌سازی در استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی اشاره کرد و یادآور شد: بستر این نوع از شبکه‌های اجتماعی که راجع به آنها صحبت کردیم، گوشی‌های همراه هستند. به نظرم در این زمینه باید فرهنگ‌سازی شود. وقتی گوشی همراه در اختیار یک فرد جوان و یک کودک پنج ساله قرار می‌گیرد و همان کودک با سن کمش عضو فعال اینستاگرام می‌شود و در این سن و سال از خودش عکس سلفی می‌گیرد و در گروه‌ها می‌گذارد! چه توقعی می‌توان داشت؟ به عنوان مثال وقتی شما می‌خواهید سوار ماشین شوید یک قانونی وجود دارد که حتما باید یک رنج سنی را رد کنید تا بتوانید گواهی‌نامه بگیرید، همچنین در کنارش باید دوره‌های تئوری و عملی را هم بگذرانید و در نهایت یک امتحان بسیار سختی از شما گرفته می‌شود؛ چراکه احتمال دارد اگر شما نتوانید از آن وسیله خوب استفاده کنید جان خودتان و دیگر افراد را بگیرید؛ بنابراین مصادیق مربوط به اینترنت هم به همین شکل است. به نظرم باید قوانین سفت و سختی در این فضاها انجام شود.

این کارشناس و محقق رسانه در ادامه گفت‌وگوی خود در پاسخ به اینکه چگونه می‌توانیم مردم را از شایعات شبکه‌های اجتماعی آگاه کنیم تا در مقابل هر خبری زودباور نباشند؟ خاطرنشان کرد: بازار شایعه زمانی داغ می‌شود که کپی ‌پیست‌ها و انتقال اطلاعات خیلی سریع و بدون دقت لازم انجام می‌شود؛ بنابراین وقتی حجم اطلاعات بالا می‌رود و برخی پرگویی‌ها صورت می‌گیرد، مسلما اطلاعات دروغ منتشر می‌شود، در عین حال یکسری اطلاعات هم لو می‌رود و همین عوامل باعث شایعه‌سازی می‌شود. معمولا کسانی هم که منتشرکننده اخبار شبکه‌های اجتماعی هستند و خبرها را تنظیم می‌کنند، مخصوصا از یکسری آپشن‌هایی استفاده می‌کنند که خبرهایشان جذاب‌تر شود. به عنوان مثال این روزها در شبکه‌های اجتماعی باب شده است که اول و آخر هر پیام از عباراتی مثل «کپی کنید، کپی اجباری، اگر غیرت ایرانی داشته باشید کپی می‌کنید، مسلمان نیستید اگر کپی نکنید و...» استفاده می‌شود. در کدام احادیث و روایت گفته شده که اجبار کنید حتما فلان پیام باید به تعداد نفرات ارسال شود. متأسفانه این قضیه اکنون مد شده است و به نظرم در اینجا باور خود مردم است که باید بالا برود و با آگاهی‌شان به جلوگیری از اخبار کذب کمک کنند.

او در ادامه همین مطلب اضافه کرد: من همکاری دارم که هر وقت برایم خبر می‌فرستد، بدون استثنا اخبارش شایعه بود، زمانی هم که به او اطلاع می‌دادم خبرش کذب است، جالب است که تأکید داشت منبع موثق است. این آقا به قدری برای من شایعه می‌فرستاد که وقتی من اعلام کردم علی طباطبایی - بازیگر سینما و تلویزیون - فوت کرده است باورش نمی‌شد و می‌گفت شایعه است. به یاد دارم با وجود اینکه من متن این خبر را از یکی از بازیگران تئاتر دریافت کرده بودم اما زمانی که پیام را به من منتقل کرد، حتی به او سلام ندادم و تشکر هم نکردم، بلکه ابتدا خیلی سریع خبر را در گوگل سرچ کردم و مشاهده کردم که این مطلب در یکی از خبرگزاری‌های معتبر کشور کار شده است. به نظرم ما باید این قانون را در اخبارمان رایج کنیم و سرلوحه فعالیت‌های اینترنتی‌مان قرار بدهیم که زودباور نباشیم. به جای اینکه آخر مطالبمان بنویسیم کپی اجباری، لینک مطلب خبرگزاری مورد نظر را قرار بدهیم. چند درصد از افراد در کشورمان شغلشان خبرنگاری است و شغلشان ایجاب می‌کند که این کار را انجام بدهند و اخبار را پیگیری کنند؛ چراکه تخصصش را دارند، پس اجازه بدهید آن‌ها اخبار را منتشر کنند. انتشار اخبار وظیفه ما نیست.

رحیمی تصریح کرد: اخیرا هم یکسری قوانین و جرایم اینترنتی برای نشر اکاذیب، توهین، تهمت و ... وضع شده است و مجازاتی هم در نظر گرفته شده است. به نظرم اقدام خوبی است که مردم آگاه شوند و بدانند در این زمینه نظارتی هم وجود دارد.

این کارشناس رسانه در پایان اظهارات خود گفت: اگر خبری در شبکه‌های اجتماعی منتشر نشود، اتفاقی نمی‌افتد؛ چراکه به قدری کانال‌های خبری وجود دارد که این مساله دیده نمی‌شود و مسئولیتی هم بر گردن منتشرکنندگان اخبار در شبکه‌های اجتماعی نیست اما اگر خبر شایعه باشد، کافی است یک نفر آن را به همه ارسال کند، اینجاست که مسوولیت اخلاقی بر عهده شبکه‌های اجتماعی است. من همیشه خودم را جای هنرمندان می‌گذارم. به عنوان مثال چند بار خبر فوت محمدعلی کشاورز را شنیده‌ایم؟ چند بار خبر فوت اکبر عبدی به گوشمان رسیده است؟ مسئولیت این کارها و فشار و آسیبی که به خانواده‌ها می‌خورد بر عهده کیست؟ من حتی برای مرگ مرحوم هادی نوروزی که یک خبرگزاری معتبر و رسمی خبر فوت وی را منتشر کرده بود، برای اینکه مطمئن شوم URL بالای سایت خبرگزاری را چک کردم که نکند شکل و شمایل آن خبرگزاری را حک کرده باشند، به دلیل اینکه از این دست شایعات زیاد شنیده می‌شود، بنابراین ما باید خودمان مراقب این فضاها باشیم و بهترین کار برای اینکه بتوانیم مقابل اخبار کذب شبکه‌های اجتماعی را بگیریم، باورهای مردم خودمان است.

انتهای پیام


ویدیو مرتبط :
حیفه که ایرانی باشید و این کلیپ را ندیده باشید #حاج_قاسم_سلیمانی