ورزشی


2 دقیقه پیش

رونمایی از جوان‌ترین فاتح تاریخ در روز تصادف روزبرگ و همیلتون

تسنیم/ قهرمانی پسری که هنوز به سن اخذ گواهینامه رانندگی در کشورش نرسیده، اتفاق مهم مرحله پنجم فصل ۲۰۱۶ فرمول یک بود.مرحله پنجم فصل 2016 فرمول یک در پیست کاتالونیای اسپانیا ...
2 دقیقه پیش

مرزبان گزینه جدی سپاهانی‌ها بعد از ویسی

تابناک/ علیرضا مرزبان به عنوان جدی ترین گزینه تیم فوتبال سپاهان برای فصل اینده است.بعد از پایان فصل پانزدهم و ناکامی سپاهان در لیگ مسئولان این باشگاه در پی جانشین استیماچ ...



به جان پسرم از استقلال ناراحت نیستم/ لپ کشیدن، محبت دایی است


به جان پسرم از استقلال ناراحت نیستم/ لپ کشیدن، محبت دایی است

کاپ/ مدافع تیم صبا گفت: ما می خواهیم همه چیز را خوشگل نشان دهیم اما واقعیت این است که همه چیز آنقدر آلوده شده دید مردم هم خراب شده است.
امیرحسین صادقی مدافع تیم فوتبال صبای قم که در این فصل ترجیح داده بیشتر سکوت اختیار کند تا تمرکز خود را بالا ببرد و از به وجود آمدن حاشیه های احتمالی جلوگیری کند درباره وضعیت خود، تیم صبا، تیم ملی و خیلی مسایل دیگر به پرسش های خبرنگار کاپ، پاسخ داد که متن این گفت وگو را در زیر می خوانید:
* ابتدا از سوال های کلیشه ای آغاز کنیم، مانند اینکه شرایط صبا چطور است؟
می گویند نیم فصل تمام شده اما خب فقط اسمش نیم فصل بود زیرا با وقفه ای بسیار کوتاه باید نیم فصل دوم را آغاز کنیم. تمرینات ادامه داشته و در شروع نیم فصل دوم بازی حساسی مقابل استقلال اهواز انجام خواهیم داد. ضمن اینکه می توانستیم در نیم فصل جایگاه بهتری داشته باشیم.
* اما استقلال اهواز تقریبا به بیشتر تیم ها در این فصل باخته است؟!
بالاخره بازی مقابل این تیم ها از همه سخت تر است به هرحال سکه دو رو دارد و معلوم نیست کدام روی آن برای ما بیفتد.
* صبا تیمی بود که خیلی دیر بسته شد و تغییرات فراوانی داشت هیچکس فکرش را نمی کرد که بتوانید چنین جایگاهی در نیم فصل اول داشته باشید.در واقع خیلی چراغ خاموش به صدر جدول نزدیک شدید!
همین طور است. صبا تیمی بود که دست تارتار بوده و دو هفته مانده به شروع لیگ برتر پانزدهم همه سیستم آن عوض شد و دایی کار را تحویل گرفت. فکر می کنم در لیگ دسته اول هم سابقه نداشته باشد که یک هفته مانده به شروع بازی ها تیمی این همه تغییرات داشته باشد چه برسد به لیگ برتر اما فکر می کنم که تیم ما پازل خوبی را ایجاد کرد و تلفیقی از تجربه و جوانی شد. تنها نقطه ضعف ما در ابتدا کار بدنی بود که به مرور زمان بهبود پیدا کرد و توانستیم به موقع رشد کنیم.
* آنقدر لیگ تعطیلی داشت که به برطرف کردن ضعف بدنی تان برسید.
البته آنقدر برای این موضوع دغدغه نداشتیم. هدف مان کارهای تاکتیکی بود و در کل کار بدنی خیلی انجام ندادیم بلکه کارهای تاکتیکی فشار بیشتری به ما آورد.
* برخی فکر می کردند با حضور علی دایی و بازیکنانی که با دلخوری از تیم سابق خود جدا شده و به صبا آمده بودند تیمی پرحاشیه راداشته باشید اما کاملا اتفاقات عکس این تفکرات رخ داد.
کسی با دلخوری از تیم سابقش جدا نشد. تیم ما خیلی آرام است و صحبت های علی دایی از ابتدا تا امروز بر این مبنا بود که همه آرام باشند تا بتوانیم نتیجه بگیریم البته حاشیه خوب و بد همیشه بوده است.
* یعنی می گویی خودت هم هیچ دلخوری از مسوولان باشگاه استقلال نداشتی؟
به جان پسرم هیچ دلخوری ندارم. فوتبال تبدیل به یک تکنولوژی شده و در حال حاضر اهمیتش از سیاست هم بیشتر شده است. اما متاسفانه ما ایرانی ها به زیبایی های فوتبال خیلی نمی پردازیم بلکه بیشتر به مسایل حاشیه ای بها می دهیم.
* این موضوعی است که ذهن خیلی ها درگیر کرده فکر می کنی چه چیزهایی باعث شد که اینقدر مسایل منفی در فوتبال انعکاس داده شود که دیگر نقاط مثبت به چشم نیاید. اکنون مخاطبان هم به انتشار یک مصاحبه ای که از خوبی ها و زیبایی های فوتبال گفته باشد علاقه ندارند و مطالبی بازدید بیشتری دارد که نقاط ضعف بیشتری را نشان داده باشد.
متاسفانه سیاست های غلط مدیریتی باعث شد که این اتفاقات بیفتد و آنهایی که این کار را کردند به فکر عواقب آن نبودند. دعوای مدیران با مربی ها یا مدیران با فدراسیون فوتبال باعث شد که محیط ناامنی به وجود بیاید. نسبت به 10 سال پیش فرهنگ ها به روزتر شده و همانقدر که در فرهنگ مان به روز شده ایم در حاشیه ها هم آبدیت شدیم. البته درست است که در همه چیز به روز هستیم اما مطمئنا حرف اول را در به روز شدن حواشی می زنیم.
* مثلا در همین بازی صبا مقابل استقلال؛ آنقدر رفتن تو به سمت پرویز مظلومی از نظر برخی بعید به نظر می آمد که جواد خیابانی هم به اشتباه گفت همانطور که انتظار می رفت امیرحسین صادقی به سمت پرویز مظلومی نرفت!
(خنده). واقعا؟ شاید متوجه نشده است اتفاقا من آقا جواد را خیلی دوست دارم و پیش از شروع بازی هم او را دیدم و در آغوش گرفتم. مطمئنا آن صحنه را که به من سمت پرویز مظلومی رفتم ندیده است مسایلی که گفتم خیلی درباره گزارشگرهای ما صدق نمی کند زیرا آنها حساب شده تر کار می کنند. بحث انعکاس حواشی منفی بیشتر به همان مدیریت غلط برمی گردد البته بازیکنان هم در این امر بی تقصیر نیستند اما فراموش نکنید که مدیران مانند پدر می مانند برای بازیکنان و هر خانواده ای که پدر خوبی بالای سرش باشد و با فرزندانش به بهترین نحو برخورد کند قطعا درگیر حاشیه نخواهد شد. بنابراین در این میان بیشترین ضرر را باشگاه ها و بازیکنان دیده اند.
* البته خیلی ها فکر می کردند که تو به سمت پرویز مظلومی نمی روی و شاید یکی از دلایلش جدایی چند سال پیش تو از استقلال و آن نامه معروف بود.
امسال که جدا شدم نگذاشتم هیچ حرف و حدیثی بماند و نخواستم که استقلال صدمه ای ببیند به قول دوستانم رگ و ریشه من استقلالی است. درست است خیلی چیزها دیده ام اما دلم نمی آمد حاشیه سازی کنم به همین دلیل با روی باز از استقلال جدا شدم. هرچند وقتی جدایی من قطعی شد دیدم که رسانه ها موضوع را جور دیگری انعکاس داده اند و به نوعی نشان دادند که من از این جدایی ناراضی هستم. اول فصل هم گفتم دلخوری ندارم زیرا به هیچکس نمی توانی بگویی چرا از من خوشت نمی آید و چرا ما را دوست نداری.
* چرا امسال از آن نامه ها ننوشتی؟
نوشتن آن نامه دلیل داشت که دلیل آن هنوز هم جای صحبت دارد و در آینده درباره آن حرف خواهم زد. فوتبال آدم که تمام شود راحت تر می توان یکسری مسایل را عنوان کرد. بحث استقلال نبود بلکه پای اشخاص دیگری در میان بود.
* بگذریم. تو هرجا بازی کردی محبوب بودی حتی در تراکتورسازی که هواداران آن دوست دارند وقتی بازیکنی به تیم شان می رود زود از جمع آنها جدا نشود. حال تو که هم از جمع آنها جدا شدی و هم به استقلال رفتی اما باز هم میان آنها محبوبیتت را از دست ندادی.
در زندگی از پدرم یاد گرفتم اگر می خواهم یک دقیقه در جایی باشم با تمام وجودم باشم حالا آن یک دقیقه می تواند در کنار دوستی سپری شود و یا در زمین فوتبال فرقی ندارد. به قول افشین قطبی فوتبالیست باید با قلبش بازی کند من هم همین کار را می کنم به خاطر اینکه دوست ندارم وقتی به عقب برمی گردم اینگونه بیندیشم که می توانستم کاری را انجام دهم اما ندادم. دوست دارم همیشه با تمام وجود در اختیار کاری باشم که انجام می دهم. چه زمانی که در مس بازی می کردم و آسیایی شدیم و چه زمانی که در تراکتور بازی می کردم و باز هم آسیایی و نایب قهرمان لیگ برتر شدیم با تمام وجود بازی کردم. من همه وجودم را برای تراکتورسازی گذاشتم و در مقابل محبت بی سابقه ای را از هواداران این تیم دریافت کردم. آذری زبان ها واقعا مردمان بامحبتی هستند. شاید اگر به خاطر مدرسه پسرم و یا شرایط خانوادگی خودم نبود در تبریز می ماندم و به تهران نمی آمدم.
* صحبت از تراکتورسازی شد، فردا دو تیم سابق تو بازی حساسی را در جام حذفی خواهند داشت فکر می کنی این بازی چگونه از آب در بیاید؟
تیم های بزرگ بازی های سختی مقابل هم دارند و معمولا اینگونه بازی ها گره می خورد زیرا زور حریفان یکسان است. تراکتورسازی حریف سرسختی است هرچند شنیده ام که شجاع خلیل زاده را به دلیل مصدومیت احتمالا در خدمت ندارد اما به هرحال ما به همین تراکتورسازی در جام حذفی باختیم و حذف شدیم. این تیم جوانان و سربازهای خوبی دارد و امیر قلعه نویی با کوله باری از تجربه هدایت این تیم را برعهده گرفته است همه اینها کار را برای استقلال سخت می کند. تیمی برنده می شود که کمتر اشتباه کند.
* فکر می کنی بازی به پنالتی بکشد؟
هوای تبریز خیلی سرد است امیدوارم بازی در همان 90 دقیقه تمام شود تا هواداران به خاطر سرما اذیت نشوند.
* تو که در تبریز کار کردی بگو چگونه این سرما را تحمل می کردی؟
کسی که در تبریز فوتبال بازی کرده باشد فقط می تواند درک کند که هواداران که یک جا نشسته اند چقدر سخت می توانند سرما را تحمل کنند این روزها بازی های تراکتور را که نگاه می کنم می بینم هواداران کم شده اند و این برای من جای سوال دارد. یادم می آید آن سال ها 70، 80 هزار هوادار به ورزشگاه می آمد، هواداران تبریز رونق دهنده فوتبال ایران هستند و امیدوارم که باز هم مردم خوب این شهر همت کنند و به استادیوم بروند تا شور همیشگی خود را به فوتبال شهرشان برگردانند.
* یک سوال کاملا بی ربط؛ داستان لپ کشیدن های علی دایی چیست؟!
چطور؟
* مثلا پیش از شروع بازی با استقلال ابتدا لپ پرویز مظلومی را کشید و پس از آن آرش برهانی. تو هم با این نوع محبت کردن علی دایی مواجه شده ای؟
به هرحال هرکس یک جور محبت می کند و دایی از روی دوست داشتن،لپ می کشد. مگر لپ کشیدن بد است. آرش برهانی با علی دایی کار کرده و قطعا با هم رابطه خوبی دارند. ببینید علی دایی خیلی چیزها به ما یاد می دهد. من این همه سال در فوتبال ایران حضور داشتم و سابقه دارم اما اکنون چیزهای جدیدی از علی دایی یاد می گیرم. دوست دارم سیاست های فوتبال را هم از او یاد بگیرم تا هم در ادامه بازیگری و هم برای مربیگری ام کمکم کند.
* راستی درباره مریضی کارلوس کی روش چیزی شنیده ای؟
شنیده ام که کی روش ناخوش احوال است البته دقیق نمی دانم این حال او به چه دلیل است. زیرا به سرماخوردگی هم مریضی می گویند ضمن اینکه مطمئنا در این امر یک کلاغ و چهل کلاغ هم می شود.
* فکر نمی کنی یکی از دلایلی که نزدیکان وی هم از مریضی او دقیق خبر ندارند این است که دوست ندارد مسایل شخصی اش رسانه ای شود.
نمی دانم. گفتم که خیلی درباره مریضی کی روش چیزی نشنیدم شایدیکی از دلایلش همین باشد که می گوید اما طی دورانی که با کی روش کار کردم او را به شدت سرزنده و عاری از هر مریضی دیدم البته اگر فوتبال ایران او را مریض نکرده باشد.
* در همین مصاحبه گفتی تصمیمی برای مربیگری در فوتبال ایران داری و این در حالی است که به شدت از جو فوتبال ایران ناراضی هستی و می گویی فوتبال ایران کی روش را مریض کرده حال با دانستن همه اینها چگونه می خواهی در فوتبال ایران مربیگری کنی؟
مگر مربیگری فقط مختص به ایران است. می دانید در فوتبال مان صدای دوهول شنیدن از دور خوش است حالا اگر خدایی نکرده اتفاقی افتاد که موجب شد من در این محیط مربیگری کنم باید خیلی چیزها را تحمل کنم فکر می کنید همین هایی که اکنون در این فوتبال هستند چگونه محیط آلوده فوتبال را تحمل می کنند اینها هم گیر افتادند باید یک سونامی بیاید تاخیلی چیزها را پا کند. ما می خواهیم همه چیز را خوشگل نشان دهیم اما واقعیت این است که همه چیز آنقدر آلوده شده دید مردم هم خراب شده است.
* هنوز امید داری که به تیم ملی دعوت شوی با توجه به این جوانگرایی که کی روش کرده است؟
تمام تلاشم را می کنم زیرا همه هدفم این است که در جام جهانی 2018 حضور داشته باشم. البته با تنی سالم و طراوتی جوان گونه. کم نداشتیم بازیکنانی که در 37، 38 سالگی بازی های خوبی را برای تیم ملی انجام دادند. شرایط بدن خودم را می دانم، زمانی که احساس کنم به عقبه ام صدمه ای وارد می شود فوتبال را کنار می گذارم. تجربه ای که سال قبل داشتم برایم کافی بود. شرایط بدنی ام نرمال نبود و نباید فوتبال بازی می کردم.
* به دیدن پورحیدری هم رفتی درسته؟
شب بازی به همراه مجیدی، نوازی، دین محمدی و صالح به دیدار پورحیدری رفتیم. همان ابتدا که منصورخان من را دید درباره شیطنت صحبت کرد و مصاحبه ای که از قول منصورخان بد انعکاس داده بودند. اما من به منصورخان گفتم من شما را خوب می شناسم. من به منصورخان بسیار مدیون هستم. او کسی است که اولین بازی را در استقلال به من داد. آن زمان 19 سالم بود.
* از او نخواستی کمتر به استقلال و فوتبال فکر کند؟
نمی شود. به قول معروف ما سینه سوخته فوتبال هستیم و زندگی مان با فوتبال سپری می شود. نمی توانیم چشم مان را روی خیلی از چیزها ببندیم بیراه نیست که بگوییم منصورخان یکی از بزرگ ترین اسطوره های ماست او چه در تیم ملی و چه در استقلال افتخاراتی آفریده که قابل تقدیر است. امیدوارم منصورخان هرچه زودتر سرپا شوند و در کنار استقلال باشند.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
شغل منم قاچاق مواده اما ببین ناراحت نیستم دزد و پلیس قسمت دوم حتما ببینید