چگونه می‌توانید دیگران را قانع کنید که به شما اعتماد کنند؟

پونیشا/ آیا تا کنون رئیس یا کارفرمایی داشته‌اید که به اعتماد شما خیانت کرده باشد؟ این مسئله می‌تواند احساسات متناقضی را در شما به وجود بیاورد: احساس سردرگمی، خجالت و خشم. هر آن چه که شما در مورد آن شخص باور داشتید برای شما زیر سوال می‌رود. به خصوص اگر این اتفاق از جانب فردی رخ دهد که شما او را تحسین کرده و به او احترام می‌گذاشتید.
ممکن است در زندگی ما نقاط مبهم زیادی وجود داشته باشد، اما اعتماد یکی از آنها نیست، اعتماد یا سیاه یا سفید است: در یک رابطه یا اعتماد وجود دارد یا ندارد.
زمانی که یکبار ضربه می‌خورید، یاد می‌گیرید تا دفعه‌ی بعد نسبت به اعتماد کردن به افراد محتاط‌تر باشید. آیا شما دوباره ایده‌های جدید خود را با همکاری که دفعه‌ی قبل اعتبار ایده‌ی شما را به نفع خود تمام کرده است، در میان می‌گذارید؟
مدیران نابغه می‌دانند که ایجاد اعتماد و حفظ کردن آن، کلید اصلی ایجاد یک سازمان قدرتمند است. آن‌ها می‌دانند که اعتماد نیاز به زمان برای به وجود آمدن دارد که البته این اعتماد در هر لحظه ممکن است از بین برود. آن‌ها این اعتماد را جدی می‌گیرند و به منظور محافظت از آن تلاش می‌کنند.
اگر شما در مقام مدیریت قرار دارید، مطمئنا می‌خواهید که به شما اعتماد شود. به منظور دست یافتن به این هدف، شما باید به صورت پیوسته بر روی خصوصیات زیر سرمایه‌گذاری کنید تا بتوانید به ایجاد این اعتماد بپردازید.

۱- پاسخگو بودن
مدیران نابغه می‌دانند که کمبودها و تاخیرها می‌تواند روند پیشرفت یک سازمان را با زوال روبرو کند. آن‌ها می‌دانند که تیم کاری به آنها تکیه می‌کند تا بتواند در مسیر کاری خود هدفمند و مصمم باشد و همچنین این مدیران درک می‌کنند که اگر می‌خواهند سازمان آن‌ها رو به جلو حرکت کند باید بلافاصله نسبت به تیم خود پاسخگو باشند.
این مدیران به وقفه‌ها اهمیت نمی‌دهند، آن‌ها به صورت خودخواسته با درخواست‌های گروه در زمانی که هنوز تازگی دارند، روبرو می‌شوند. این رهبران همیشه در دسترس هستند و اقدامات خود را به صورت منسجم انجام می‌دهند و مسیری را در پیش می‌گیرند که سایر اعضای گروه نیز بتوانند در این مسیر آن‌ها را دنبال کنند.
مدیران از طریق مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، که در مقابل نیز آن را از تیم خود انتظار دارند، سعی می‌کنند تا زمینه را برای ایجاد اعتماد و رشد آن در سازمان فراهم کنند.

۲- شفاف‌سازی
سازمان‌هایی که محیطی بسته و پنهان‌کارانه دارند به ایجاد فضایی از بی‌اعتمادی و افزایش احساس دودلی منجر می‌شوند. از طرف دیگر، مدیران باهوش از اهمیت فضای باز و شفافیت آگاهی دارند و هدف اصلی و “چرا”ها را تبدیل به راز نمی‌کنند.
آن‌ها می‌دانند که هر یک از اعضای تیم نیاز دارند تا از اهمیت کاری که انجام می‌دهند آگاه باشند و در میان برنامه‌های کاری بزرگ‌تر نقشی داشته باشند. آن‌ها تمایل بسیاری برای به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌های خود با کل تیم کاری دارند تا بتواند از ابزار لازم و اعتماد به نفس کافی به منظور برتری یافتن در حرفه‌ی مورد نظر خود برخوردار شوند.

۳- متواضع بودن
مطمئنا یکی از روش‌هایی که مدیران ممکن است به دنبال آن اعتماد تیم خود را از دست بدهند این است که اعتبار کاری که انجام نداده‌اند را به خود اختصاص دهند. اما مدیران نابغه نیازی به افزایش عزت نفس خود به این شکل ندارند، آن‌ها از تجربیات خود آموخته‌اند که هر موفقیتی که به دست آورده‌اند به خاطر تلاش تیم کاری آن‌ها بوده است. این مدیران از دادن اعتبار به سایر اعضای تیم خود خوشحال می‌شوند و فرصتی برای درخشیدن را در اختیار این افراد قرار می‌دهند.
همچنین آن‌ها زمانی که اشتباهی را مرتکب می‌شوند، مسئولیت آن را می‌پذیرند و حتی ممکن است زمانی که اشتباهی نکرده‌اند، خود را مقصر بدانند و اشتباه انجام شده را به گردن بگیرند. اولین نگرانی این مدیران، تیم کاری آن‌ها است. اعضای این تیم باید به اندازه‌ی کافی قوی باشند تا زمانی که مانعی بر سر راه آن‌ها قرار می‌گیرد بتوانند آن را از میان بردارند. این مدیران تمایل دارند تا دیگران را در اولویت قرار دهند، حتی اگر اولویت با خودشان باشد.
در بسیاری از روابط معنادار، به منظور ایجاد قدرت و استحکام، ابتدا باید پایه‌ و اساسی برای اعتماد وجود داشته باشد. زمانی که شما انرژی خود را وقف ایجاد اعتماد می‌کنید، تیم کاری شما یاد می‌گیرد که می‌توانند به شما به منظور هدایت کردن تیم کاری در راستای داشتن صداقت و یکپارچگی اعتماد کنند. و بدین شکل شرکت شما بیش از پیش قدرتمند می‌شود.

منبع: