رازگشایی از سرنوشت عیدی های شهرزاد کمال زاده


رازگشایی از سرنوشت عیدی های شهرزاد کمال زادهزندگی ایده آل/ بازیگران هم سرشان کلاه می‌رود. شاید خیلی بیشتر از آدم‌های عادی. یکی از این بازیگرانی که همیشه سر سال نو و ایام تعطیلات دچار این موضوع می‌شود شهرزاد کمال‌زاده است. کسی که هزار جور نقش مثبت و منفی را در سینما و تلویزیون کار کرده است و البته کارش را درتلویزیون با کیانوش عیاری آغاز کرد.

در سریال‌های زیادی مثل«بچه‌های نسبتا بد» ادامه داد و شناخته‌تر شد. در سال گذشته هم کارهای زیادی انجام داده و سریال‌ها و فیلم‌های زیادی بازی کرده. مثل «نیاز» حسین سهیلی‌زاده. او بازیگر جوانی است که کلی راه و بیراهه جلوی پایش هست؛ به همین خاطر این روزها وسواسی‌تر از روزهای قبل زندگی‌اش انتخاب می‌کند. با او گپی نوروزی زدیم.

اهل همدان نیستم

در شبکه‌های مجازی و سایت‌ها اشتباهی نوشته‌اند که من متولد همدان هستم اما من در تهران به دنیا آمده‌ام و البته خیلی از اطلاعاتی که در مورد ما بازیگرها از ازدواج تا اهل این شهر و آن شهر بودن نوشته می‌شود، واقعیت ندارد و ساخته ذهن و تخیل بعضی از دوستان است.

کم‌کاری و گزیده‌کاری

در سال‌های اخیر تصمیم گرفته‌ام وسواس بیشتری برای انتخاب نقش‌ها داشته باشم. قصه‌های زیادی به دستم می‌رسد که همه‌شان بالطبع داستان‌های خوب و جذابی ندارند. امسال برای من این چنین بود اما با این حال در دو فیلم سینمایی «شیشه‌های مات» و «المپیک» بازی کردم که به نظرم داستان‌های جالب و نقش‌های خوبی داشتند.

بعضی از کارها به صورت طبیعی بیشتر در میان مردم دیده می‌شوند و کارشان می‌گیرد؛ مثلا سریال‌های «راه طولانی» رضا کریمی و «نیاز» حسین سهیلی‌زاده و «بچه‌های نسبتا بد» سیروس مقدم کارهایی بودند که من به واسطه آنها بیشتر دیده شدم و این نشان می‌دهد که تلویزیون تا چه حد در شناخته شدن آدم‌ها تاثیرگذار است. اما قبل‌تر از همه اینها برایم مهم است که نقش به دل خودم بنشیند.


چون دوست داشتم کاری که می‌کنم همیشه، هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ حرفه‌ای چیزی برای گفتن داشته باشد. شاید یکی از دلایل کم‌کاری من و پیدا نشدن داستان‌های خوب کم شدن تولیدات صدا و سیما از سال 91 به این طرف هم باشد. البته اگر جزو دسته و گروه خاصی بودم ممکن بود پیشنهادات بیشتری داشتم. من به شعور و وقت مردم احترام می‌گذارم و با طرفدارانم ارتباط نزدیکی دارم و همیشه از انتقاداتشان یاد گرفته، از تعریف‌هایشان انرژی می‌گیرم.

ذهن تمام سینمایی من

من کارم در حوزه سینما و تلویزیون را از 16 سالگی در سریال «هزاران چشم» کیانوش عیاری شروع کردم و از همان سن برایم مهم کارکردن در سینما بود. با اینکه بعد‌ها در رشته کامپیوتر تحصیل کردم و خیلی جا‌ها به دردم می‌خورد و کمک می‌کند اما به چشم کار و حرفه نگاهش نکردم و به سرعت به همان سینما و کارهای تصویری برگشتم و ادامه دادم.

ساده بگویم که بازیگری حالم را خوب می‌کند و حتی نمی‌توانم در کنار سینما کار و بیزینس دیگری داشته باشم. بازیگری به لحاظ روحی و ذهنی خیلی مشغولم می‌کند و خیلی وقت‌ها شده که ناخودآگاه با بازی در نقش یکی زن معتاد وزن کم کرده‌ام و برای بازی در نقش یک زن باردار وزن اضافه کرده‌ام. برای همین هر وقت هم بیکارم در حال ریکاوری هستم.

کلاه نوروزی بر سر من

من متولد هفتم فروردین هستم و با آمدن بهار جور دیگری ذوق می‌کنم. بهار که می‌آید انگار خودم تازه شده‌ام و مثل طبیعت جان تازه‌ای گرفته‌ام. به همین خاطر بهار را حتما بیشتر از دیگران دوست دارم. در حالی که خیلی وقت‌ها به خاطر سفرهای نوروزی سرم کلاه رفته است و تولد نداشتم.

بیشتر وقت‌ها اما تولد را قبل از عید می‌گیریم که چیزی هم از قلم نیفتاده باشد. بوی عید و سنت‌هایش را بسیار دوست دارم. اگر چه کمی تنبل هستم و از خانه تکانی فرار می کنم اما تکاپو و تمیز کردن خانه و خانه تکانی همیشه برایم حس خوبی داشته است و حس زیبایی را در من به وجود می‌آورد.

بهترین عیدی

بیشترین عیدی را من همیشه از پدرم می‌گرفتم اما خودم دوست دارم جای عیدی دادن به دوست و آشنا در حد توان خودم به آدم‌هایی کمک کنم که نیازمند لباس و کفش نو در آستانه سال نو هستند و ممکن است خیلی چیزهایی که برای ما عادی است برای آنها آرزو باشد. فکر می‌کنم یک جایی باید این چشم و هم‌چشمی‌ها را برای عیدی گرفتن و دادن کنار بگذاریم و به مسائل مهم‌تری فکر کنیم. مهم نشاندن لبخند روی لب کسانی است که واقعا نیاز به این ماجرا‌ها دارند. خیلی وقت‌ها یک دوچرخه معمولی یا یک تی‌شرت بچه‌هایی را شاد می‌کند که شادی‌شان به هر چیز دیگری ترجیح دارد.

خاطره‌انگیزترین سال نو

هر بار که سر سفره هفت‌سین می‌نشینم و زیر سایه خانواده‌ام هستم آن سال برایم زیبا و خاطره‌انگیز است. نو شدن برایم بهترین چیز است اما یک سال به تنهایی خارج از کشور بودم و کنار خانواده نبودم اما یک باره در اتاق هتل را زدند و کارکنان هتل برایم کیک آورندند و تولدم را جشن گرفتند. این غافلگیری برایم باعث شد آن سال برایم خاطره جالبی شود.

سال 95،سال امید

ما فروردینی‌ها همیشه امیدواریم و همیشه به آینده به خوشبینی نگاه می‌کنیم. حس می‌کنم سال 95 پر از برکات و خوبی‌ها برای تک تک ایرانی‌ها باشد. دوست دارم حال مردم ایران، کشوری که نقطه نقطه‌اش را عاشقانه دوست دارم خوب باشد و برای همه شان پر مبارک به همراه سلامتی و سعادت باشد.



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: زندگی ایده آل


ویدیو مرتبط :
شهرزاد کمال زاده - خنده دار