سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



به دلیل خبره نبودن اعضای خبرگان مجبور به نامزدی شدم!


بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.

 

*** 

 

به دلیل خبره نبودن اعضای خبرگان مجبور به کاندیداتوری شدم!

 

محمد سروش‌محلاتی که گویا برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس خبرگان نیز نام‌نویسی کرده اخیراً در بخشی از گفت‌وگو با روزنامه اعتماد اظهار کرده است:‌

«تردیدی نیست که انتخابات خبرگان رهبری یکی از مهمترین انتخابات‌هایی است که در جمهوری اسلامی ایران برگزار می‌شود و این انتخابات همیشه مهم و حساس بوده است. اما در این دوره بسیاری از چهره‌های خبره یا عضو این مجلس نیستند یا از دنیا رفته‌اند. شرایط اقتضا می‌کند که افراد و چهره‌های جدیدی وارد میدان شوند و من هم برای تقویت این نهاد خود را در معرض این انتخابات و رأی مردم قرار دادم»!

سروش‌محلاتی که روزنامه اعتماد از وی با عنوان آیت‌الله! یاد کرده است همچنین در ادامه، علت نام‌نویسی خود را «شرایط کشور، ترکیب خبرگان و دعوت بزرگان نظام»! عنوان می‌کند.

 

*این فرد که گاهی در محافل جریان سیاسی خاص اقدام به سخنرانی می‌کند چندی قبل نیز در نشستی که تحت عنوان بزرگداشت علامه طباطبایی برگزار شده بود طی سخنانی که تلقی اشاره به سمت «ولایت فقیه» را ایجاد می‌کرد، گفته بود که مسیحیان در ازمنه سابق، عالم روحانیت را مسموع‌الکلمه بی‌قید و شرط می‌دانستند.

او افزوده بود: «در قرآن آمده است که یهودیان و مسیحیان، عالمان دینی را ارباب خود به جای خدا قرار داده بودند. از پیامبر سؤال شد که مگر آنها علمای دینی را می‌پرستیدند. پاسخ این بود که نه، ولی مطاع بی‌چون و چرا می‌دانستند و مقام مطاع مطلق، فقط مقام خداست. حرف ‌شنوی بدون قید و شرط از عالم دینی، یعنی اینکه اگر او بگوید سر کسی را ببری، این کار را انجام دهی. در حالی که چنین اطاعتی، فقط شأن خداست.»

فرد یاد شده در بخش دیگری از صحبت‌های خود اظهار کرده بود:‌ ریشه فساد مالی، استبداد دینی و سیاسی است که وقتی با هم آمیخته می‌شوند، ضلع سوم یعنی فساد مالی و حرام‌خواری شکل می‌گیرد!

او در ادامه با بیان اینکه اگر یک نظام دیکتاتوری، ادعای سلامت و طهارت می‌کند، باید دانست که بیش از یک ادعا نیست و این سخنان را علامه طباطبایی بیش از 50 سال پیش مطرح کرده، گفته بود: این جملات، نقد رژیم سیاسی پهلوی نبوده است بلکه نقد فرهنگ و فکر حاکم بر جامعه اسلامی بوده است! علامه تأکید دارد که ما به لحاظ فکری مشکل داریم و به لحاظ اندیشه‌ای، استبداد دینی را پذیرفته‌ایم و تا وقتی این فکر اصلاح نشود، نظام سیاسی ما نیز اصلاح نخواهد شد.

تلمیحات فرد مذکور برای بیان مفاهیمی مثل «اعضای مجلس خبرگان فعلی خبره نیستند» و «ایرانی‌ها استبداد دینی را پذیرفته‌اند» در کنار تقلا برای پررنگ کردن مفهوم مرده‌ای به نام «دیکتاتوری»! به شدت محل تأمل است.

قابل ذکر است که جریان سیاسی خاص همواره از ولایت فقیه با عنوان «استبداد» یاد می‌کند و حتی لیدر جریان اصلاحات نیز چند سال قبل در گفت‌وگو با یک رسانه اینطور عنوان کرده بود که که با انقلاب 57 در ایران استبداد خارجی از میان رفت اما «استبداد داخلی» ماند! (این در حالی است که امام راحل پس از انقلاب اسلامی صراحتاً بیان کردند که استبداد داخلی شاه خائن بود که از میان رفت)

لیدر اصلاحات به گواه مطلعین، ولایت فقیه را نیز «دیکتاتوری مؤمنین» می‌داند.

یادآور می‌شود چندی قبل بود که رئیس قوه قضائیه طی سخنانی از «علّامه‌تراشی» عده‌ای انتقاد کرده و آن را استهزاء حوزه‌های علمیه خوانده بود.

 

***

 

چرا آقای هاشمی هم در خطر «نفوذ» قرار دارد؟!

محمدتقی فاضل میبدی، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب اخیراً در یک مصاحبه گفته است:

مدت‌هاست که از کلمه نفوذ و از کلمات دیگری استفاده ابزاری می‌شود و همه برای این است که استدلال پشت سخن چنین افرادی نیست، والّا چرا رقیب از کلمه نفوذی برای شخص هاشمی یا دیگران استفاده می‌کنند؟ چون می‌دانند طرف مقابل در برابر بی اخلاقی‌ها دست به بی‌اخلاقی نمی‌زند و اخلاق را در سیاست رعایت می‌کند. آقای هاشمی که سوابقشان روشن است. در انقلاب امتحان خودشان را در پست‌ها و سمت‌های مختلف پس داده‌اند، و حال بعد از گذشت بیش از 30 سال از انقلاب الان دشمن به او نفوذ کرده است؟

به گزارش سایت حزب ندای ایرانیان، وی همچنین در صحبت‌های خود اظهار کرده است: جالب اینجاست که افرادی که این روز‌ها مدام در صحبت‌ها و اظهارنظر‌هایشان از تهمت و تخریب علیه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی استفاده می‌کنند، گویا فراموش کرده‌اند که ایشان یار دیرین امام (ره) بوده و از همراهان ایشان در انقلاب بوده است که در آن زمان افرادی که امروز علیه ایشان صحبت می‌کنند یا کودک بوده‌اند و یا هنوز پای به دنیا گذاشته بودند.

 

*در اشاره به اظهارات میبدی باید بیان کرد که کسی از میان معاریف اصولگرا تاکنون نه تنها خطاب به آقای هاشمی بلکه به چهره‌های پایین‌تر از ایشان هم صفت «نفوذی» را نسبت نداده و تفکر اصولگرایی اجازه نمی‌دهد به هیچکس ولو یک شهروند عادی و آزاد لقب نفوذی داده شود.

مسئله اصلی بحث «هشدار بر سر نفوذ» و «خواندن نسخه‌های نفوذ» است که ممکن است برای هرکسی اعم از اصولگرا یا اصلاح‌طلب، هرکدام از یاران امام راحل و یا حتی آقای هاشمی با تمام سوابق درخشانی که دارند بوجود بیاید. کما اینکه این پروژه در مرحوم منتظری اتفاق افتاد.

خاصه‌تر اینکه به زندان افتادن 2 فرزند آقای هاشمی، اعتقاد ایشان به ظلم شدن در حق مهدی هاشمی، صحبت‌های عجیب ایشان درباره رهبری شورایی و منشق‌شده، تأکید ایشان بر وقوع تقلب در انتخابات، حمایت از یک جریان سیاسی خاص و... جملگی نشان می‌دهد که هشدارها پیرامون بحث نفوذ کاملاً عقلایی و از روی استدلال است.

 میبدی همچنین اشاره کرده است که طرف مقابل دست به بی‌اخلاقی نمی‌زند...!

در لفافه بیان می‌شود که آیا نسبت کلاغ دادن به منتقدان! و دستگیری آنها در روزهای مسندنشینی عملی اخلاقی است؟! و ایضاً آیا ظلم پنداشتن حکم قضایی نظام اسلامی، حسن رفتار است؟!

شایان ذکر است که طرح این معنا که انتقاد شونده یار امام راحل و معمّر است و منتقدین او در زمان فعالیت‌های وی یا نبوده‌اند و یا کودک بوده‌اند نیز حرفی برخاسته از سر استدلال و سیاست‌ورزی نیست.

بدیهیست که بر اساس حکم عقل و بر اساس تعالیم اسلام ناب، اولا خطر هرکسی را می‌تواند تهدید کند و «پروژه نفوذ» اتفاقاً به دنبال سابقون و یاران پیامبر جامعه بیشتر از دیگران می‌گردد.

کما اینکه در تاریخ اسلام نیز مشاهده می‌کنیم طلحه و زبیر خدمات فراوانی را به اسلام انجام دادند اما دست آخر به روی ولی زمانه تیغ کشیدند و یا همسر امام معصوم قاتل ایشان شد و یا همبازی معصومی دیگر، در صف اشقیای مقابل حضرت قرار گرفت.

ثانیاً در تفکر عقلانی اسلام ناب، اساساً اهمیتی ندارد که انتقادکننده کیست و چه شأن و جایگاه و مقامی دارد بلکه مهم گفته‌ها و محتوای انتقاد اوست.

یعنی اینکه حتی اگر فردی کم سن و سال هم از آقای هاشمی و هر شخص دیگری انتقاد عقلایی بکند؛ آن شخص اخلاقاً و عقلاً ملزم به توجه به انتقاد، تفکر در محتوای نقد و گاهی هم پاسخگویی است.

در این زمینه اما استخفاف منتقدین، ممنوع کردن نقد، به جهنم فراخواندن منتقدان و یا با عبارت‌های زشت از آنها یاد کردن، با هیچ منطقی سازگار نیست.

http://fna.ir/76MENC


ویدیو مرتبط :
بیانات امام خامنه ای در دیدار رئیس و اعضای خبرگان