روایت هایی از "ابد و یك روز"، "هفت ماهگی"، "ایستاده در غبار" و "نفس"


فیلم ابد و یک روزنویسنده و کارگردان:سعید روستاییبازیگران:پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، ریما رامین فر، شبنم مقدمی، شیرین یزدان بخش، معصومه رحمانی، مهدی قربانی، محمد علیمحمدی، اسماعیل گرجیخلاصه داستان:خانواده در تدارك مراسم عروسى سمیه هستند، اما اتفاقاتی روابط خواهران و برادران را سرد می كند كه در نهایت باعث ماجراهایی می شود...نقد فیلم:فیلم بی شک یکی از معدود پدیده های جشنواره امسال است و کارگردان جوانش از پدیده های سینمای ایران. اعتیاد به مواد مخدر، خانواده و زنان از شاخصه های مورد پردازش در «ابد و یک روز» هستند که همه در بستر یک خانواده پایین شهری روایت می شوند. خانواده ای که مشکلات متعددی را در کنارهم از سر می گذارند که تلخی ذاتی دارند. اصلی ترین آنها آمدن خواستگار افغان و مسئله رفتن یکی از خواهرها به کشور افغانستان است که در عین خوش قلبی بار اصلی رسیدگی به خانه و خانواده را بر دوش دارد. اما با تمام این مشکلات و اختلاف ها خانواده انسجام نسبی خود را حفظ می کند و هیچ یک نسبت به هم بی تفاوت نیستند. ارتباط های درونی اعضای این خانواده شامل چهار خواهر و سه برادر درکنار مادر بیمار سالخورده در عین روان بودن طنازانه و ظریف است. با وجود تعدد چهره ها، فیلمساز شخصیت پردازی را در مورد هریک به قاعده انجام می دهد و در عین حال حضور و ظهور هیچ کدام در سکانسهای فیلم اضافه به نظر نمی رسد، بلکه به خوش ریتم تر شدن آن کمک کرده است. به خصوص بازی پیمان معادی و تاثیر برادر معتاد مواد فروش (با بازی نوید محمد زاده) در خانواده به خوبی مشهود است. اما فیلمساز به همین بسنده نکرده و با تکیه بر همین روابط و استفاده از قابلیت های بازیگران اسم و رسم داری که در اختیار دارد، در جای جای فیلم موقعیت های طنز بسیاری را خلق می کند که مخاطب را می خنداند.حضور و پردازش دقیق دو شخصیت مثبت این خانواده یعنی برادر کوچکتر و سمیه (نقش اصلی فیلم) موجب شده فیلم با وجود نمایش برخی آسیب ها اصلا یاس آور نباشد. «ابد و یک روز» را باید با چنین ویژگی هایی به خصوص با پایان مثبت و روشن یکی از معدود نمونه های سینمای امید قلمداد کنیم که رئیس جمهور دو سه سال است بر آن تاکید کرده و البته این تاکید نتیجه خاصی در عملکرد مسئولین زیر مجموعه او نداشته است.ظهور چنین فیلمسازی به خودی خود امیدواری است. دوست داریم این امید را داشته باشیم جوانی که چنین فیلم پر از خلاقیتی را ساخته بتواند همچنان در مسیر فیلم سازی درست گام بردارد و برای مردم فیلم های جذاب بسازد.فیلم هفت ماهگینویسنده و کارگردان:هاتف علیمردانیبازیگران:حامد بهداد، باران كوثری، پگاه آهنگرانی، هانیه توسلی، احمد مهران فر، فرشته صدرعرفایی، بهناز جعفری، محمدرضا علیمردانی و رضا بهبودیخلاصه داستان:"رعنا" در آستانه هفت ماهگی قرار دارد و با توجه به اینکه یکبار در این مرحله بچه اش سقط شده است هم خودش و هم همسرش روز های پراسترسی را پشت سر می گذارند. پس از وقوع حوادثی، مهرداد رعنا را متقاعد میکند که این دو ماه آخر به شهرستان و نزد خانواده اش برود تا بیشتر از او مراقبت شود و این آغاز حوادثی برای آن ها است...نقد فیلم:در این فیلم بیش از سابقه فیلمهای قبلی کارگردان، حضور تهیه کننده است که به عنوان تهیه کننده مولف خودنمایی می کند. منصور لشکری قوچانی در فیلمهایش بنا به پرداخت به مشکلات اجتماعی و نمایش آنها برای انذار مخاطب را دارد اما هنوز به فرمول کاملی برای کاستن از انبوه تلخی این مسئله دست نیافته است. چه آنکه حجم زیاد رابطه های پنهان و بدون تعهد میان کاراکترهای فیلم با اینکه موجب پیچیدگی قصه و افزایش جذابیت آن گره گشایی پایانی می شود اما باز توی ذوق می زند.هفت ماهگی نیز داستان اصلی خود را بر مدار خانواده پر جمعیتی بنا کرده که دوستانی هم دارند که در منزل آنها رفت و آمد زیادی دارند. جالب آنکه بیشتری صدمه نیز از ناحیه همین دوستان به خانواده وارد می شود. مسئله اصلی عروس خانواده (با بازی باران کوثری) است که در همسایگی خانواده شوهر خود (با بازی حامد بهداد) دوران بارداری را سپری می کند اما سختیهایی فراوانی دارد و از سوی همسرش نیز مورد حمایت کافی قرا نمی گیرد. تا آنجا که مجبور می شود نزد خانواده مادر خود در مرزن آباد برود. با رفتن اوست که دومینوی فساد حاکم بر روابط کاراکترها شروع به افتادن می کند و تا پایان فیلم ادامه می یابد. اما عامل افتادن این دومینو نه بر اساس روابط بنا شده که برا اساس یک حادثه آن هم در حد زلزله شهر تهران است و همین فیلم را تا حدی دچار آسیب کرده است. فیلم ضمن پرداخت به مشکلات متعدد اجتماعی از خیانت، شک، طلاق، زن بارگی و حتی مشکلات اقتصادی ریتم خوبی در روایت اتفاقات دارد و در هر قسمت اطلاعات تازه ای برای تکمیل داستان ارائه می کند.فیلمساز سعی کرده علاوه بر نمایش متنبه شدن انسان ها در طول فیلم موقع پایان بندی نیز روایت امیدوارانه ای نسبت به کاراکتر اصلی فیلم و فرزند به جای مانده از مادر ارائه کند اما با وجود مضمون مناسب، در عمل سکانس پایانی شبیه وصله ای است که برای فرار از پایان تلخ در انتها به فیلم چسباند باشند.فیلم ایستاده در غبارنویسنده و کارگردان: محمدحسین مهدویانتهیه كننده: حبیب الله والی نژادمحصول سازمان هنری و رسانه ای اوجبازیگران:هادی حجازی فر، امیرحسین هاشمی، فرهاد فداکار، عماد محمدیخلاصه داستان:احمد که عصیان نوجوانی اش را در سکوت گذرانده، فرمانده لشگری می شود که باید در دروازه های خرمشهر با دشمن بجنگند. اما سرنوشت او فرسنگ ها دور از مرز ایران رقم می خورد…نقد فیلم:شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان با کمترین واسطه از نظر روایت به روی پرده سینما آمده است. این اتفاق آنقدر با کیفیت بالا و سطح قابل قبولی رخ داده که نخستین اثر سینمایی محمد حسین مهدویان به عنوان یک مستند ساز را به پدیده شگفتی ساز جشنواره فیلم فجر بدل کرده است. کسانی که پیش از این مستند «آخرین روزهای زمستان» با موضوع شهید حسن باقری را دیده باشند متوجه خواهند شده که «ایستاده در غبار» با تکیه بر سبک و تجربه ساخت همان اثر پدید آمده اما در عین بی بدیل و هنرمندانه بودن در حال به بلوغ رسیدن است. فیلم ماجرای زندگی احمد متوسلیان را از نوجوانی تا لحظه اسارت روایت می کند. نحوه روایت از زبان کسانی چون خواهر، برادر ، همرزمان و فرمانده متوسلیان است که راویان دست اول وقایع هستند و ما تنها صدای آنها را بر روی تصاویر کاملا بازسازی شده بر اساس واقعیت می شنویم. در بعضی از بخشهای فیلم حتی از صدای اصلی ضبط شده متوسلیان استفاده شده است. علاوه بر آن بازیگران کاراکتراصلی و دیگر اشخاص مهم فیلم هرچه شبیه تر به قرینه واقعی خود انتخاب و گریم شده اند تا فیلم بیشتر به واقعیت ها نزدیک شود. مهدویان در انتخاب موسیقی نیز بر مبنای آخرین تجربه خود یعنی نماهنگ جذاب «از خون جوانان وطن» پیش رفته و همان سبک موسیقی را برای فیلم برگزیده که موفقت آمیز بوده است.فراز و فرودهای زندگی برادر احمد آنقدر جذاب هست که پس از طی مقدمه فیلم تماشاگر به دنبال آن چشم بر تصاویر بدوزد، از تماشای یک فیلم لذت ببرد، گاهی اشک بریزد و گاهی هم لبخند غرور بر لبانش نقش ببندد و در کنار آن علاوه بر احساس نزدیکی با شخصیت فرمانده قهرمانی چون احمد متوسلیان با وقایع تاریخی ابتدای انقلاب و سال های آغازین جنگ از نزدیک آشنا شود و این یعنی فیلمساز با یک تیر چند نشان زده است.فیلم نفسنویسنده و کارگردان: نرگس آبیارتهیه كنندگان: ابوذر پورمحمدی و محمدحسین قاسمیبازیگران:مهران احمدی، پانته‌آ پناهی ها، گلاره عباسی، سیامک صفری، شبنم مقدمی، ساقی زینتی، محمدرضا شیرخانلو، سیده ساره نورموسوی، علی خانبابایی و جمشید هاشم پورخلاصه داستان:«نفس» روایتی است از زندگی چهار کودک با نام‌های بهار، نادر، کمال و مریم. کودکانی که به همراه پدرشان غفور (با بازی مهران احمدی) و مادربزرگ خود (با بازی پانته‎آ پناهیها) در دهه ۵۰ خورشیدی زندگی می‌کنند. دنیای این کودکان دنیایی است پر از رویاهای زیبای کودکانه که قرار است رنگ حقیقت به خود بگیرد اما...نقد فیلم:نفس خلاصه جذابی از سبک زندگی نیمه دوم دهه پنجاه خورشیدی در ایران از زاویه یک دختر بچه باهوش شاگرد اول به اسم «بهار نوروزی» است که بیشترین تفریح او خواندن کتاب است. جغرافیای فیلم از کرج آن زمان و تهران تا یزد و اطراف آن گسترده است. نقش اول هم همان دخترک خردسال است که صدای او بر روی تصاویر یک روایت روان از زندگی او و خانواده اش را ساخته است. بازی متفاوت پانته آ پناهی در نقش مادر بزرگ بچه ها در این فیلم تحسین بر انگیز است. علاوه بر آن فیلم یک مهران احمدی دارد که یک پدر دوست داشتنی را خلق کرده است. نرگس آبیار همچون آثار گذشته اش نگاه زنانه و ظرافت های پراختی ذاتی خود را در فیلمسازی به رخ می کشد. جزئیاتی که آبیار در فیلم به آنها می پردازد و حتی به نظر می رسد برایش مهم هستند دقیقا تفاوت او را با دیگر فیلمسازانی پر رنگ می کند که قصد پرداخت به مسئله سبک زندگی را دارند. آن هم سبک زندگی یک خانواده معمولی از متن مردم. مسئله وقت دشوار تر می شود که بازه زمانی فیلم ۴-۵ سال منتهی به انقلاب و اوایل جنگ را روایت می کند و آبیار از پس این دشوار بر آمده است. از بخشهای جذاب فیلم قسمتهای مربوط به پیروزی انقلاب وبازگشت امام خمینی است که به خوبی از زاویه یک خانواده معمولی روستایی نمایشداده شده. استفاده از انیمیشن در این فیلم هم علاوه بر جذابیت به درک ذهن کودکانه نقش اول فیلم کمک شایانی کرده است. اما متاسفانه فیلم با وجود تمام جذابیت های نوستالوژیک و جزئی پردازی هایی که گفته شد یک خط اصلی داستانی مشخص که همه وقایع و مسائل را به هم پیوند بزند ندارد و به جای نخ تسبیح این صرفا مشاهدات «بهار» است که متصل کننده همه چیز است. اتفاق اصلی نیز در پایان فیلم با او رقم می خورد. به همین خاطر طولانی بودن فیلم (بیش از ۲ ساعت) قدری خسته کننده است و کوتاه تر شدن آن ضروری به نظر می رسد. و برای همین است که می توان برای حذف روی بخشهای متعددی دست گذاشت بدون آنکه به ساختار و جذابیت فیلم زیانی برسد و این یک ضعف بزرگ به حساب می آید.


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟