حکایت/ فقری بهتر از ثروت !


مستور/ در قبرستانی دو قبر جدید در کنار هم کنده بودند. یکی متعلق به مردی ثروتمند بود و دیگری فقیر. پسر مرد ثروتمند بر سر قبر پدر نشسته بود و به پسر مرد فقیر می گفت: صندوقی که بدن پدرم را در آن گذاشته ایم سنگین و گرانقیمت است و سنگی از جنس اعلا و فیروزه کاری شده برای پدرم کنده کاری کرده ایم و فرش و قالی های رنگین روی آن انداخته ایم، اما شما چه؟ همین دو مشت خاک را روی پدرتان ریخته اید.
پسر درویش سخنان را شنید و گفت: تا پدر تو از زیر آن سنگ های سنگین به خودش بجنبد پدر من به بهشت رسیده است!
مرد درویش که بارِ ستم فاقه* کشید / به درِ مرگ همانا که سبکبار آید
به همه حال اسیری که ز بندی برهد / بهتر از حال امیری که گرفتار آید

خر که کمتر نهند بر وى بار / بى شک آسوده تر کند رفتار

پی نوشت:
*فاقه به معنای فقر و تنگدستی است

منبع: حکایت شماره 18 گلستان سعدی از باب هفتم در تاثیر تربیت


ویدیو مرتبط :
علم بهتر است یا ثروت؟! مسی بهتر است یا رونالدو؟!