سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



سالار عقیلی؛ بازگشت به ایران و وطنم، ای شکوه پابرجا ...


وبلاگ > زمانی درمزاری، محمدرضا - سفر سالار عقیلی، هنرمند نامدار ایرانی به خارج و گفتگوی یکی از رسانه های خارجی با وی، با بازخوردهای گسترده در رسانه ها و شبکه های مجازی همراه بود. با وجود واکنش های منفی بعمل آمده بدان، بنا به گفته وی "...هیچ تصمیمی برای مهاجرت و ماندن در خارج از کشور را ندارم و به‌زودی، به آغوش میهن عزیزم، ایران بازخواهم گشت و تا جان در بدن دارم برای وطنم این می‌خوانم...". این یادداشت، هشدار یک حقوقدان به پدیدۀ فرار مغزهای دانشمندان و هنرمندان ایرانی و ضرورت نکوداشت استاد شجریان، سالار عقیلی، فاطمه معتمد آریا و دیگر هنرمندان و دانشمندان ایرانی در این ارتباط، با توجه به مسائل اخیر می باشد.

اندیشمندان و هنرمندان؛ آئینه تمام نمای علم، دانش، فرهنگ و هنر هر کشوری بوده و بعنوان مفاخر ملی و بین المللی آن در هردوره ای به شمار می روند. هستی و حیات جوامع در گذر زمان به اندیشه و هنر نام آوران، دانشمندان و هنرمندان فاخری استوار بوده که شریانهای حیاتی تمدن ها و میراث فرهنگی کشور را رقم زده و بارقه ای از امید، احساس، آگاهی و هدف را در میان مردم و نبخگان در هر زمان و مکانی فراهم آورده اند.احترام به هنرمندان و دانشمندان، احترام به مقام عالی دانش و هنر بوده که وظیفه اخلاقی و ملی توامان برای دولت و مردم به شمار می رود. هرگونه بی احترامی احتمالی نسبت به آنها، به هر شکل و نوعی، بی احترامی به هویت علمی، فرهنگی و هنری جامعه و شعور اجتماعی و آگاهی مردم و شهروندان به شمار رفته و در شان میراث فرهنگی و هنری ایرانی نیز به شمار نمی رود.

موسیقی ماه رمضان با "ربنای استاد شجریان"، میهمان سفرۀ دل و دعای سحری و شامگاهی روزه دارانی ایرانی و جهانی بوده وحذف و تحریم آن در صدا و سیما، نیز از جاودانگی این اثر ایرانی و جهانی نکاسته و موجبات ماندگاری روزافزون استاد، شجریان را در داخل و خارج از کشور فراهم آورده است.! استاد شجریانی که جهان با نیکی و نکوئی از وی یاد می کند و با احترام، او را به شایستگی می ستاید، اما چگونه در کشور با این استاد بی مانند ایرانی برخورد کرده ایم؟!

سالار عقیلی، این هنرمند نام آشنا و برخوردار از دغدغه های ملی و ایرانی؛ خود زادۀ باورها و هویت های اصیل ایرانی است و دین و تعهد کامل خویش را در جهت ترویج و اشاعۀ روزافزون موسیقی سنتی ایرانی در سطح ملی و بین المللی ادا کرده است و با خلق شاهکار " وطنم، ای شکوه پابرجا "، حجت را بر همه افراط و تفریط های قابل پیش بینی و مشهود در درک نادرست شان و مقام هنری و جهانی این هنرمند ایرانی در سفر به خارج از ایران تمام کرده است.! استاد سالارعقیلی، همان هنرمند جوان و نامدار متین و مودبی است که با وجود فرصت های فراوان خارجی برای مهاجرت و همکاری با رسانه های گوناگون، نام و یاد وطن و بازگشت به ایران؛ موطن هنری و ایرانی خویش را بر هر پیشنهاد و وعده مهاجرت و اقامت در خارج ترجیح داده و به قول خویش ؛ "...همه جان و تنم، وطنم، وطنم، وطنم" بوده و " ...هیچ تصمیمی برای مهاجرت و ماندن در خارج از کشور را ندارم و به‌زودی، به آغوش میهن عزیزم، ایران بازخواهم گشت و تا جان در بدن دارم برای وطنم این می‌خوانم..."

بااین وجود،در برابر این همه دغدغه، تعهد و شکوه احساس و هنر ایرانی این هنرمند بومی و سنتی ایران، صِرف گفتگو با یک رسانه خارجی که بنا به گفته وی "... نیتی به غیر از ترویج موسیقی فاخر ایرانی نداشته است..." را با همان افراط و تفریط های متعارف و مرسوم نسبت به هنرمندان و اندیشمندان خویش، بهانه ای برای هدایت و مهاجرت مرسوم و احتمالی این هنرمند نام آور و مشهور ایرانی به مهاجرت به خارج از کشور نموده ایم، اما غافل از آنکه، سالار عقیلی، بدنبال شکوه ایرانی و جلال وطن آریایی خویش بوده و هنرمندی و هنرآفرینی خود را در خدمت آموزش، ترویج و تثبیت هنر و موسیقی سنتی ایرانی در داخل و خارج از کشور قرار داده و هزینه های پیدا و پنهان مترتب بر بازگشت خویش به کشور را نیز به جهت همان نگرش های محدود و تنگ نظرانه، با گوش جان به دل خریده و نوای بازگشت به وطن و سرودن " وطنم،ای شکوه پا برجا " را با تمام وجود خویش و با احترام و افتخار به مردم و سرزمین ایران زمین گوهرین سر می دهد...! به راستی که باید سرتعظیم در برابر این همه دغدغه و تعهد ملی و بومی این هنرمند اصیل ایرانی و سفیرموسیقی سنتی ایرانی فرود آورد و با گوش جان به نوای " وطنم،ای شکوه پا برجا"ی وطن ایرانی در صدای ماندگار سالار عقیلی گوش داد و بدان نیز با احترام و افتخار نگریست...!

خانم فاطمه معتمدآریا نیز به سان دیگر هنرمندان نامدار ایرانی است که شان و مقام و خدمات فاخر هنری وی کمتر شناخته شده و مورد ارج و نکوداشت قرار گرفته است...! وی نیز در جریان سفر به کاشان و زادگاه سهراب سپهری، آن چنان که شایسته اش نبود، مورد بی مهری و بی حرمتی قرار گرفت و حتی، نسبت به حضور و ظهورش، بنا به گزارشات منتشره، بنای " عزای عمومی" در کاشان؛ شهر سهراب سپهری اعلام گردید...!به راستی که اگر سهراب زنده بود، شرمسار اینگونه بی مهری های نسبت به هنرمندان و اندیشمندان ایرانی می گردید... بی جهت نبود که نگران گِل کردن آب و نوع نگاههای مرسوم زمان خود و پس از آن بود و فرمود : "... چشمها را باید شست،جور دیگر باید دید.. واژه ها را باید شست...واژه باید خود باد... واژه باید خود باران باشد...چترها را باید بست...زیر باران باید رفت...فکر را، خاطره را زیر باران باید برد... با همه مردمان شهر، زیر باران باید رفت..." !گرچه، مواضع بسیاری از هنرمندان و نیز مدیر محترم خانه سینمای ایران در حمایت از خانم فاطمه معتمد آریا و آقای سالار عقیلی، حسب مورد ارزشمند و قابل تقدیر است، اما با کدامین منطق و مبنای حقوقی و قانونی باید در مقام توجیه این بی مهری ها و تخدیش اعتبار و آبروی این هنرمندان محترم و ارزشمند برآمد و آنرا تفسیر کرد؟ کدامین آموزه های شرعی و اسلامی، تعرض به عِرض و آبروی مومن را اینگونه مورد تاکید قرار داده است.!؟

مبنای جرم انگاری حضور و گفتگوی یک هنرمند نام آور ایرانی چون استاد سالار عقیلی با یک رسانه خارجی که در جهت ترویج و معرفی موسیقی و هنری فاخر ایرانی و بدون هر گونه منویات سیاسی و حاکمیتی بوده است، چیست و چرا باید با هنرمندان و نام آوران هنری ایرانی، اینگونه برخورد کرد و حتی، قبل از شنیدن حرف و اظهارات وی و احترام به " حق دفاع " او بعنوان یک شهروند و هنرمند محترم و در پناه قانون، با پیش داوری و قضاوتهای نادرست و جهت دار در محافل و رسانه های گوناگون، موجبات رنجش این هنرمند نامی و مردم هنردوست ایرانی و جهانی را فراهم آورد؟!

آیا جامعه ایرانی در شرایطی است که بتواند از این پس، استاد شجریان، استاد سالار عقیلی و استاد معتمد آریا ها و دیگر هندمندان و اندیشمندان نامداری چون آنها تربیت کرده و پرورش دهد؟ این است؛ آموزه های شرعی، دینی و اخلاقی ایران اسلامی در احترام و نکوداشت شان و مقام علمی و هنری هنرمندان و اندیشمندان ما؟

چرا با دست خویش، این سرمایه های انسانی و منابع ارزشمند هنری خود را با تنگ نظری ها و خود اندیشی های متعارف، به سوی فرار از کشور و مهاجرت به خارج به مانند فرار مغزهای دیگر اندیشمندان و دانشمندان خویش هدایت می نمائیم...؟ آیا وقت آن نرسیده است؛ در این شرایط حساس ملی، منطقه ای و بین المللی دولت و ملت ایران، همنوا و همصدا با سالار عقیلی، با احترام و افتخار، اینگونه نوا سرداده که"...همه جان و تنم، وطنم، وطنم، وطنم..." .پس به راستی و درستی دریابیم," وطنم، ای شکوه پابرجا" ؛ این میراث فرهنگی و هنری ایرانی را و با افراط و تفریط های مرسوم و متعارف خویش نیز آئینه دل و احساس ذهن و لطیف این هنرمندان محبوب ایرانی را از خویش نرنجانیم و شوکت و جلال هنری و ایرانی آنها را به نیکی و نکوئی پاس داریم...آنها ایرانی بوده و هنر و موسیقی سنتی ایرانی به جامعه ملی و جهانی تعلق داشته و نباید با شخصی کردن نگاهها و برخوردهای سلیقه ای، جناحی و غیرحرفه ای خویش، موجبات تخدیش هنر ایرانی و تاسف خاطر این هنرمندان نامدار ایرانی و جهانی را فراهم آوریم....! هزینه های پیدا و پنهان تخریب هنر و موسیقی ایران و فرار مغزها و مفاخر هنری ایرانی بر دولت و مردم تحمیل شده و دولت و نهادهای فرهنگی و رسانه ای در این باره، از مسئولیتی غیرقابل انکار برخوردارند.مبرهن است ؛ اینجانب و حقوقدانان،وکلاء و همکاران محترم بنده در موسسه حقوقی و بین المللی زمانی، مراتب آمادگی خویش را برای دفاع قانونی نسبت به پیامدهای حقوقی و احتمالی پیش روی ورود و بازگشت استاد سالار عقیلی به کشور اعلام کرده و آنرا، کمترین ادای احترام و دینی نسبت به ساحت ارزشمند مقام هنر و هنرمند ایرانی و میراث فرهنگی و هنری " وطنم، ای شکوه پابرجا" ی ایرانی می دانیم....

محمد رضا زمانی درمزاری(فرهنگ)حقوقدان و وکیل دادگستری Email: [email protected]


ویدیو مرتبط :
وطنم ای شکوه پابرجا - سالار عقیلی