سرگرمی
2 دقیقه پیش | دانلود بازی اندرویداندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفنهای همراه و تبلتها عرضه مینماید و ... |
2 دقیقه پیش | بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legendsآخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ... |
اعتیاد والدین و ازدواج ناموفق مهمترین دلیل فرار دختران از خانه
طنین یاس/ سر و وضعی مناسب ندارد با قبول اینکه اسمش را نیاوریم داستان زندگی اش را برایمان می گوید، قصه اعتیاد والدین، آزار جنسی در نوجوانی و ازدواج های ناموفق، گویی همه این اشارات برایم تازگی ندارند! اما به راستی فرار از خانه و کارتن خوابی به عنوان کوتاه ترین راه برای دور شدن از مشکلات برای این زن 18 ساله ایمن تر راه بود است؟!
یک دختر فراری، گفت: خانه ما محل تررد افراد معتاد و کسانی که جای خواب نداشتند شده بود و متاسفانه یک بار هم توسط یکی از همین افراد مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم و این در حالی بود که حضور من در خانه دیگر برای والدینم مهم نبود.
با اینکه 18 سال بیشتر سن نداشت اما با موهای رنگ کرده و آرایش غلیظ و شالی که روی سرش انداخته بود، فکر میکردی این دختر 30 ساله است. در ابتدا از مصاحبه کردن امتناع میکرد اما وقتی این اطمینان برایش حاصل شد که هویت واقعیاش مشخص نمیشود حاضر به مصاحبه با ما شد.
دو ازدواج ناموفق در سن 15 سالگی داشتم
وی در ابتدای صحبتهای خود از دو ازدواج ناموفقش به ما گفت: « اولین ازدواجم در سن 15 سالگی بود، با اینکه همسرم وضع مالی خیلی خوبی داشت اما مبتلا به مصرف شیشه بود، بعد از مدتی خیلی با من بدرفتاری میکرد تا اینکه تصمیم گرفتم از او جدا شوم... بعد از مدتی با معرفی یکی از بستگان با مردی ازدواج کردم که متاسفانه بعد از یک ماه زندگی مشترک متوجه شدم بیماری اعصاب دارد و مجبور شدم از او هم طلاق بگیرم.
این زن جوان در ادامه گفت: شغلی نداشتم و سرپرستانم را از دست داده بودم به همین خاطر کم کم مجبور شدم در یکی از پارکهای تهران کارتن خواب شوم و این روند ادامه داشت و هر شب در یک پارک میخوابیدم تا اینکه در یکی از شبها توسط مامورین پلیس دستگیر شدم.
در پاسخ به این سؤال که چرا به خانه پدری مراجعه نکردی؟ به وضعیت نابه سامان خانواده خود اشاره کرد و گفت: پدرم به دلیل بیماری دیابت نمیتوانست سر کار برود و بیکار در خانه بود، مادرم مجبور بود که در خانههای مردم کارگری کند، پدرم اعتیاد به مصرف تریاک داشت و برای اینکه راحتتر مصرف کند مادرم را مجبور به مصرف تریاک کرد که هر هر دو معتاد باشند من چندباری از خانه هم فرار کردم.
توسط افراد معتاد درون خانهمان مورد تجاوز قرار گرفتم
این دختر فراری؛ از سابقه و علت فرار خود گفت: بار اولی که از خانه فرار کردم توسط پلیس دستگیر و به خانه باز گردانده شدم، زندگی در کنار والدین معتاد بسیار سخت است، خانه ما محل تررد افراد معتاد و کسانی که جای خواب نداشتند شده بود و متاسفانه یک بار هم توسط یکی از همین افراد مورد تجاوز جنسی قرار گرفتم و این در حالی بود که حضور من در خانه دیگر برای والدینم مهم نبود.
وی ادامه داد: برای من که یک دختر بودم بسیار سخت بود که بخواهم از مشکلاتم عبور کنم، تهیه غذا، جای خواب و خیلی از نیازهای دیگر باعث شده بود تا گاهی وقتها تن فروشی هم کنم.
وی در کلام آخر به ما گفت: به دنبال شغلی مناسب برای خودم هستم که زندگی جدیدی را شروع کنم و به همه دختران توصیه میکنم که قبل از اقدام به کاری به عواقب آن فکر کنند تا مجبور نشوند یک عمر شرمنده شوند.
همیشه کوتاهترین راه ایمنترین راه نخواهد بود، چرا که گاهی کوتاهترین و راحتترین انتخابات به سختترین تاوانها خواهند رسید. نهادهای آموزشی و حمایتی باید به عنوان متولیات امور جوانان با تقویت بنیه تربیت و پرورش آنها موجبات انتخاب راه درست را برای کسانیکه در مخمصه خانوادههای نابسامان و بیمار گرفتار شدهاند فراهم کنند.
به جای فرار از مشاور کمک بگیرید
مجتبی دشتی کارشناس اعتیاد در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس؛ نا به سامانی و جو نامناسب خانواده را علت فرار این زن جوان 18 ساله دانست و خاطرنشان کرد: شرایط نامناسب والدین،خانواده نابسامان در ابتدا موجب شده که این دختر از روی اجبار ساده ترین و پیش پا افتادهترین راه یعنی ازدواج را انتخاب کند و بدون اینکه تحقیقی درباره خانواده و خود طرف مقابل کند و با عجلگی فراوان این مسیر را انتخاب کرده است
این محقق معضلات اجتماعی، ازدواج به خاطر رهایی از مشکلات را اشتباه ارزیابی کرد و افزود: ازدواج نمی تواند راهکاری برای رهایی از شرایط موجود باشد ، درست مسئله ای که این دختر خانم برای رهایی از مشکلات با آن مواجه شده است. گرچه ازدواج می توانست شرایط این خانم را از جدا شدن از خانواده معتاد خود رهایی بخشد اما این زمانی میسر و توصیه می شود که ازدواج با معیار عقلی صورت بگیرد.
متاسفانه در این خانواده هر دو طرف یعنی هم پدر و هم مادر اعتیاد داشته اند و این بدان معنا است که دیگر جایی برای رسیدگی به نیاز و مشکلات فرزند خانواده نمی ماند و والدین بیشتر به فکر اعتیاد خود هستند و دلیل اصلی فرار این دختر هم بی توجهی والدین و عدم تربیت لازم و سو استفادههای جنسی دیگران در خانه پدری بوده است.
دشتی، در توصیه ای به دختر خانمهای جوانی که مشکلات خانوادگی دارند گفت: به هر حال همه ما می دانیم که مشکلات خانوادگی بسیار می تواند در روحیه فرزندان تاثیر منفی بگذارد اما تصمیم به فرار راهکار اساسی نیست، فار نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه به مشکلات یک خانم هم می افزاید، بهترین راه رفتن به مراکز مشاوره یا بهزیستی است که راه حل نهایی را از مشاوره دریافت کنند و اینکه از بزرگ ترهای فامیل یا آشنایان خود برای راهنمایی کمک بگیرند.
فرار سالانه 10درصد دختران از خانه
فرار از منزل یعنی ترک خانواده و محیطی که تنها تکیهگاه و مأمن هر فردی از بدو حیات محسوب میشود. خانواده برای همه ما نقش تکیهگاهی را دارد که بدون حمایت آن گذر از بحرانهای زندگی ممکن نیست. فرار از منزل در سنین نوجوانی و ابتدای بلوغ فقط به دختران اختصاص ندارد اما به دلیل تبعات منفی بلندمدت فرار دختران نسبت به پسران برای سلامت روانی جامعه این مفهوم تحت لوای دختران فراری بررسی میشود. فرار از منزل و ترک آن فارغ از تبعات اجتماعی و نگاه ویژهای که عرف کشور به این پدیده شوم دارد نمیتواند لزوما عامل ناهنجاری یا آسیب اجتماعی تلقی شود با این وجود در پی دستگیری بالغ بر دو هزار زن خیابانی و بررسی وضعیت آنها، در سال 92 در تهران مشخص گردید 600 نفر از آنها روسپیگری را به عنوان شغل خود انتخاب کردهاند. گزارش سازمان بهداشت جهانی حاکی از آن است که سالانه بیش از یک میلیون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانههای خود فرار میکنند که 60 تا 70 درصد این تعداد شامل دختران و 30 تا 40 درصد فرارها بین پسران رخ میدهد. اصطلاح «فراری» به نوجوانی اطلاق میشود که بر اساس حکم قضایی دادگاه نوجوانان، مرتکب تخلف ترک پدر و مادر و سرپرستان خود بدون اجازه شده است. در همایش آسیبهای اجتماعی که سال گذشته در تهران برگزار شد عنوان شد آخرین آماری که از دختران فراری و تعداد آنها ارائه شده مربوط به سال 78 است که این میزان نسبت به سال 65، 20 درصد افزایش داشته است.
کارشناسان بر این عقیده هستند که این گونه دختران را نباید طرد کرد بلکه باید با حمایتهای روانشناسی و مشاورهای آنها را بار دیگر به جریان اصلی و سالم زندگی برگرداند.
زهرا عبدی روانشناس و محقق مسائل اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار طنین یاس، به اذیت و آزار فیزیکی دختران فراری اشاره کرد وگفت: متاسفانه بسیاری از دخترانی که از خانه فرار می کنند تحت آزار فیزیکی قرار می گیرند و این اذیت و آزارها در آینده نزدیک بسیار به روحیه دختران آسیب می رساند.
وی ادامه داد: طبق آمار بیشترین سن فرار از خانه در دوران نوجوانی است، یعنی دقیقا دورانی که یک دختر 15 ساله اوج احساسات و شهوت اوست و این بسیار می تواند در تصمیم گیری این دسته از دختران تاثیر منفی بگذارد و آنها را اسیر اشتباهاتی از قبیل اعتیاد، پیدا کردن دوستان ناباب، شهوترانی و دزدی و مسائل دیگر کند.
این روانشناس در توصیههایی به خانوادهها گفت: والدین مشکلاتی که برخی مواقع با فرزندان خود پیدا می کنند باید بسیار مواظب باشند که طوری برخورد نکنند که منجر به تصمیم گیری فرار از خانه شود، متاسفانه در برخی موارد این خود والدین هستند که عامل فرار دخترانشان می شوند و بعد از فرار کاسه چه کنم چه کنم به دست می گیرند در حالی که قبل از تصمیم غلطی می توانند با راهکارهای مناسب از قبیل، مشاوره گرفتن از روانشناس یا افراد صاحب تجربه درپیشگیری از این معضل موثر واقع شوند.
سن شایع فرار دختران بین 14 تا 18 سال است
احمد دلبری آمار مدیرکل بهزیستی استان تهران، با استناد بر آمار فرار دختران گفته است، فرار دختران از منازل بین ۱۴ تا ۱۸ سال رو به افزایش است و سالانه 10 الی 15 درصد از دختران بین از منازلشان فرار میکنند و ما بنا داریم برای رفع این پدیده و آسیب الگویی از خانواده متعالی و توانمند شده را طراحی کنیم.
مدیرکل بهزیستی استان تهران بیان داشته که متاسفانه نقش بهزیستی کمتر به سمت صیانت خانوادهها رفته است و ما بنا داریم این موضوع را پررنگتر در سطح خانوادهها انجام دهیم
آنچه که مهم است ، برنامهریزی و اجرای طرحهای عملیاتی برای تقویت بنیان خانوادههای متعالی و سالم است چرا که اگر خانواده مستحکم و سالم باشد فرزندان کمتر دچار مسائل و معضلات اجتماعی میشوند صد البته که پیشگیری بهتر از درمان و درمان بهتر از تجویز مسکن برای این درد اجتماعی است و از متولیان امور زنان و خانواده انتظار میرود که فقط شاهد این گونه مشکلات نبوده و با سر تکان دادن و در نهایت ابراز عقیده های خارج از عرف و حتی در تضاد با مبانی ارزشی و دینی جامعه اسلامی آن را به بازی نگرفته و افراد درگیر را از چاله ب چاه نیندازیم.
مداخله نهادهای خانواده و آموزش امری ضروری است
ثریا عزیزپناه آسیبشناس اجتماعی در گفت وگو با یکی از رسانهها درباره معضل فرار دختران از منزل گفته است: در درجه اول و قبل از مداخله نهادهای رسمی مانند بهزیستی باید نهادهای غیررسمی مانند خانواده و نهاد آموزش بر روی این مساله کار کنند.
وی که فرار دختران از منزل یک آسیب اجتماعی ناشی از ضعف خانواده در ارائه کارکردهای روانی و عاطفی میداند معقتداست در کنار مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مشکلات عاطفی و عدم درک دختران از سوی خانواده و خلاهای عاطفی، فرد را به این سمت و به این تصمیمگیری سوق میدهد. فارغ از اینکه بیبند و باری و بلندپروازی میتواند عامل این مساله باشد مکشلات عاطفی و روابط سرد و معیوب در خانواده عاملی مهم قلمداد میشود.
این کارشناس مسائل اجتماعی با بیان اینکه سازمان بهزیستی به عنوان یک نهاد حمایتگرایانه اقداماتش در این زمینه کافی نیستف میافزاید: باید دید چند درصد این دخترانی که فرار کردهاند بعد از ارجاع به این مراکز به خانواده بازگشته و به مسیر زندگی عادی برمیگردند.
عزیزپناه ادامه میدهد: متاسفانه در اغلب موارد این دختران بعد از ارجاع به این مراکز به محض خروج از آنها باز هم به فرار و رفتارهای ناهنجار روی میآورند. این روانشناس میگوید: اگر خانواده تلاش کند دختران را درک کند و بیش از حد نیاز، در همه ارکان زندگی فرد دخالت نکند و به عبارت دیگر مهارت فرزندپروری را تقویت کند، این مشکل در ترکیب خانواده قابل حل است و نیاز به مداخله اجتماعی نیست، در حالی که مداخله دولتی صرف نیز این مشکل را حل نمیکند.
ویدیو مرتبط :
ویژگی والدین کودکان ناموفق