سرگرمی


2 دقیقه پیش

دانلود بازی اندروید

اندروید (از یونانی: به معنای مَرد، انسان، شبه آدم یا رُبات (آدم آهنی))، (به انگلیسی: Android) یک سیستم عامل همراه است که گوگل برای تلفن‌های همراه و تبلت‌ها عرضه می‌نماید و ...
2 دقیقه پیش

بازی اکشن-ماجرایی اسطوره های کوچک/ Pocket Legends

آخرین خبر/ Pocket Legends یکی از جذاب ترین بازی های آنلاین اکشن و سرگرم کننده برای سیستم عامل اندروید است. باید اشاره کرد که این بازی، اولین و بهترین بازی کمپانی MMO است که موفقیت ...



علامه در مرگ همسرش: همه چیز من از دست رفت


مهرخانه/ کلام علامه در مواجهه با این مصیبت این است: «همه چیز من از دست رفت.» همان شب علامه، در شام قریبان همسر، در برابر سایرین ایستاده و داستان زندگی عاشقانه خود را چنان‌چه گفته شد، شرح داد.

در میان اندیشمندان معاصر ما، کمتر کسی است که شخصیتی چندبعدی داشته باشد و او را به نام علامه بشناسند. در این میان، علامه محمدتقی جعفری، از آن معدود افرادی است که نه تنها شخصیت، که آثار مکتوبش نیز بیان‌گر دانش گسترده و اندیشه چندبعدی ایشان است.

به گزارش مهرخانه، علامه محمدتقی جعفری، فقیهی است که در 23 سالگی اجازه اجتهاد می‌گیرد و دوره چندین جلدی شرح مثنوی او نیز نشان‌دهنده ادیب‌بودن ایشان است؛ او نه تنها فقیه و ادیب است که فیلسوفی کامل بود و تألیفات فراوانی در این زمینه دارد؛ و باز هم نه تنها فقیه و ادیب و فیلسوف، که عارفی به تمام معنا بود؛ با این وجود تنها تمام تلاش علامه به حوزه علوم اسلامی و انسانی خلاصه نشد و ایشان در فیزیک نیز اطلاعاتی جامع داشت. ازاین‌روست که نگاهی به زندگی خانوادگی و مراودات شخصی ایشان در روز بزرگداشت این عالم دینی، راهگشای ما برای بهبود کیفیت زندگی‌مان خواهد بود.

ایشان با کمال تحمل با ما هم‌کاروانی کرد!
«بسم الله الرحمن الرحیم. انا لله و اناالیه راجعون، کل نفس ذائقة الموت ثم الینا ترجعون.
سالیان بسیار متمادی که مسلماً از چهل سال بیشتر بوده، این بانوی ازدست‌رفته، در زندگی زناشویی ما بود. حقیقت این است که تحمل کارهای ما و مانع‌نشدن و جاده را آماده‌کردن و مقتضیات نفس را کنار گذاشتن که شوهر کار خود را انجام بدهد و با علم به این‌که این برای دنیا نیست و برای ثروت دنیا نیست و برای مقام هم نیست، با علم بر این نکته، مجاهدت‌هایی که این‌جور بانوان برای ما و امثال ما طلبه‌ها انجام می‌دهند، واقعاً برای جامعه قدم برمی‌دارند، خیلی باید قدردانی شد. دورانی را ما در نجف می‌گذراندیم و ایشان با کمال تحمل با ما هم‌کاروانی کرد و بعد دوران مشهد بود و بعد هم دوران تهران بود. حقیقت این است که من گاهی که احساس می‌کنم از این اطاق، پله‌ها را پایین می‌رفتم در حال فکر مسئله علمی آن مسئله یا این مسئله آیا این یک قیافه خندانی می‌خواست یا نمی‌خواست؟ زن است. شوخی که نیست. بالاخره او مسلماً احتیاج به عواطف همیشگی داشت. خیلی خوب، من فکر می‌کنم که دارم فلان مسئله را حل می‌کنم -اگر خدا قبول کند- ولی او زن است؛ چهل سال این تحمل!!!

حقیقت این است که من جز این‌که از ایشان تشکر و طلب عفو کنم، امشب هیچ چاره‌ای غیر از این نمی‌بینم. چون خیلی خیلی گذشت کرد. حداقل هیچ‌گونه مانع ایجاد نکرد. سختی‌ها و فشارهای زندگی را تحمل کرد. من از خداوند متعال به روح ایشان طلب مغفرت و طلب عفو می‌کنم.»

همه چیز من از دست رفت
آذرماه سال 1371بود که سومین دختر علامه جعفری، که او را بیش از همه دوست داشت و وزیر خود خطاب می‌کرد، در اثر بیماری سرطان از دنیا رفت؛ یک سال از این اتفاق نگذشته بود که همسر استاد نیز به دنبال بیماری سرطان و تألمات روحی ناشی از مرگ عزیزش، به دیار باقی شتافت. کلام علامه در مواجهه با این مصیبت این است: «همه چیز من از دست رفت.» همان شب علامه، در شام قریبان همسر، در برابر سایرین ایستاده و داستان زندگی عاشقانه خود را چنان‌چه گفته شد، شرح داد.

همسر من از نظر زهد، در میان اقوام تقریباً ضرب‌المثل بود
همسر علامه، جمیله فرشباف، یار و همراه تک‌تک لحظات سخت و آسان زندگی ایشان بود و هیچ‌گاه از هیچ مشکل و دردسری گله‌مند نبود و مشکلات و کارها و حتی میهمانان علامه را درک می‌کرد. علامه نیز قدردان این‌همه همراهی همسر بوده و برای ایشان احترامی ویژه قایل بود و معتقد بود: «همسر من از نظر زهد، در میان اقوام تقریباً ضرب‌المثل بود.»

ایشان حتی به فرزندان نیز توصیه می‌کرد که سه چیز را از مادر خود بیاموزند: نماز اول وقت؛ صبر و شکیبایی در مرارت‌ها و سختی‌ها؛ میهمان‌داری و میهمان‌نوازی.

جمیله خانم من گلیرم؛ نجه سن؟ یرولمی یه سن!
مقام و جایگاه والای علامه، به معنای متفاوت‌بودن در منزل و سخت‌گیری در برخورد نبود. در پایان روز و با اتمام جلسات فراوان و پرمشغله و مباحث عمیق علمی، زمانی که از وارد خانه می‌شد، در برابر همسر، هم‌تراز و هم‌زبان او می‌شد و هنگام ورود به منزل با صدایی رسا ندا می‌داد: «جمیله خانم من گلیرم؛ نجه سن؟ یرولمی یه سن!»؛ جمیله خانم من دارم می‌آیم، چه‌طوری؟ خسته نباشی!

همسرم برای من هیچ دغدغه فکری ایجاد نکرد
در دیدگاه علامه جعفری، خانواده خصوصاً زن، نقش اساسی در موفقیت مرد داشت؛ همسر ایشان نیز علی‌رغم آن‌که سواد پایینی داشت، این مهم را به خوبی درک کرده و تلاش داشت تا بستر زندگی را چنان فراهم کند که راه برای کارهای فکری و خدمات علمی و اجتماعی استاد هموار باشد. او فشارهای چندبرابری تربیت و رتق و فتق امور خانه و فرزندان را به دوش گرفته بود تا علامه مسیری الهی و تکلیف انسانی خویش را به سرانجام برساند.

در این میان علامه جعفری نیز از این همه مهر و عطوفت غافل نبود و علاوه بر احترام فراوانی که برای ایشان قایل بود، متذکر این نکته بود که: «همسرم برای من هیچ دغدغه فکری ایجاد نکرد.»

هشت صبح، باغ وحش
این توجه و رفتار، تنها مختص همسر نبود، بلکه علامه جعفری با فرزندان نیز همراه و هم‌قدم بود. خاطرات کوهپیمایی‌های هفتگی، باغ وحش‌های سر صبحی که همه حتی حیوانات هم خواب بودند، هنوز هم از یاد فرزندان استاد نرفته است. گردش‌ها و تفریحاتی که همراه درس‌ها و تذکرات علمی و معنوی بود، در ذهن و جان کودکان آن روزگار و میانسالان امروز خاندان جعفری، به خوبی نشسته است.

جمیله خانم، منو حلال می‌کنی؟!
وابستگی علامه جعفری به خانواده و همسر به حدی بود که پسرشان در مورد لحظات آخر مادر و برخورد علامه چنین نقل می‌کند: «مادرم اواخر عمر شدیداً مریض و بستری بود. با شگردهای بسیار، استاد را مجاب کردم که در خانه بماند و من به بیمارستان رفته و وضعیت مادرم را به ایشان اطلاع دهم.

به بیمارستان که رسیدم، مادر در حال احتضار بود. به کمک خواهرانم، تختش را رو به قبله کردیم، دقایقی نگذشته بود که دستی را روی دوشم احساس کردم؛ برگشتم، دیدم علامه است. پدر نتوانسته بود منتظر تلفن بماند و حالا حس درونی بود یا...، ایشان را به بیمارستان کشانده بود.

علامه وقتی حال مادر را دیدند از حفظ شروع کردند به خواندن دعای عدیله کردند؛ یادم هست دست مادر را گرفته بودند و درحالی‌که اشک از چشمانشان جاری بود، دهانشان را به گوش مادرم نزدیک کرده و به زبان آذری پرسیدند: جمیله خانم منو حلال می‌کنی؟ مادر حالش به شدت بد بود و در حال احتضار و قادر به تکلم نبود، فقط با سر اشاره کرد که بلی حلال می‌کنم.»


ویدیو مرتبط :
گفت و گوی این پسر با علامه جرجانی - تلمیذ علامه طهرانی - هدیه های سفر مرگ