سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



حمایت پنهانی از مدارس دخترانه در زمان طالبان داشتم/پیروزی «اوباما» اقدام سیاسی «نوبل» بود


«سیما سمر» رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان در گفت‌وگو با خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، با اشاره به روزهایی که تجهیزات بیمارستان «بهسود» را از «غزنی» افغانستان شبانه انتقال می‌داد و مدارس دخترانه کابل را در زمان طالبان حمایت مالی می‌کرد، گفت: برای انعقاد قرارداد با سفیر آمریکا مقیم کابل در وزارت زنان در حالی که حتی یک صندلی هم نداشتم کار می‌کردم.

وی با بیان اینکه جایزه صلح «نوبل به «اوباما» اقدامی سیاسی بوده، از نوبل انتقاد کرد و افزود: همه دنیا می‌دانند که اوباما هنگام دریافت جایزه تنها یک ماه رئیس جمهور آمریکا  شده بود ضمن اینکه او فقط هواپیمای جنگی برای بمباران مردم می‌فرستد که صلح آور نیست.

سمر با بیان اینکه یگانه راه حل برای افغانستان، رفع تبعیض و اعاده برابری و ‌دموکراسی در افغانستان است اظهار داشت: هیچ کشوری به رفاه و‌ ترقی دست نمی‌یابد مگر اینکه در ‌آن ارزش‌های حقوق‌بشری تأمین شده باشد.

وی تاکید کرد: از ‌هر قوم و طائفه‌ای که باشیم، با یکدیگر برابریم، لذا هیچ کس نسبت به دیگری برتری ندارد.

رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان با بیان اینکه زمانی که وزارت زنان را در دولت کرزی راه‌اندازی کردیم وضع دولت از لحاظ مالی بسیار خراب بود تصریح کرد: در آن زمان حتی یک «صندلی» برای نشستن سفیر آمریکا در وزارتخانه نداشتیم تا با او قرارداد امضا کنیم.

سمر با بیان اینکه بعضی نامزدهای ریاست جمهوری به دلیل شهرت خود را کاندید می‌کنند، گفت: ریاست جمهوری در ‌کشوری چون افغانستان مسئولیت بسیار بزرگی به حساب می‌آید.

وی افزود: برنامه‌های کمیسیون حقوق بشر مطابق قانون حمایت و دفاع از حقوق بشر است و مهم‌ترین تلاش ما حاکمیت قانون است، زیرا اگر قانون در افغانستان حاکم شود بخش عمده‌ای از مشکلات کشور را از بین می‌رود.

رئیس کمیسیون حقوق بشر افغانستان گفت: ما باید از خشونت پرهیز کنیم، یگانه ارزش و ‌اصولی که ما را از بدبختی‌ها نجات می‌دهد، احترام به ارزش‌های حقوق بشر و ارزش‌های انسانی است.

سیما سمر در مورد چگونگی زندگی، فعالیت‌های حقوق بشری و فراز و فرودهای زندگی خود با خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس گفت‌وگو داشت.

 

***متن کامل مصاحبه بدین شرح است***

فارس: انگیزه بشر‎دوستانه و حمایت از حقوق بشر برای شما از کجا آغاز شد؟

سمر: در زمان جوانی احساس می‌کردم که تبعیضات و‎ تخطی‌های حقوق بشری به‌ویژه در بخش‌ جنسیت، قومیت و مذهب در افغانستان وجود دارد. همین موارد سبب شد تا من در سن نوجوانی و کلاس هفتم برای مبارزه با این موارد در مدرسه و خانواده فعالیت‌هایم را آغاز کنم و اقداماتی را برای رفع تبعیض انجام دادم، که بعداً این مبارزه در وجودم نهفته شد.

فارس: اولین چیزی که سبب شد شما آن را تبعیض بپندارید، چه بود؟

سمر: من در ولایت «هلمند» درس خوانده‌ام ولی زادگاهم فرمانداری «جاغوری» ولایت «غزنی» است، 7 ساله بودم که برای درس خواندن به ولایت هلمند رفتیم، چون تا آن زمان تنها به زبان خود آشنا بودم و فقط قوم خود را دیده بودم، با وارد شدن به مدرسه دیدم چه تبعیضاتی برای اقوام «هزاره» و «شیعه» وجود دارد.

من در جاغوری نزد «ملا» خواندن فارسی، ضرب و‌ تقسیم، جمع و‌ تفریق را فرا گرفتم و قرآن‌شریف را نیز می‌توانستم بخوانم، به همین منظور پدرم مرا نزد «مدیر مدرسه» برد و به وی گفت: از دخترم امتحان کلاس اول را بگیر، سپس او را به کلاس دوم بفرست..

فارس: دلیل این که از «جاغوری» به «هلمند» رفتید، چه بود، در حالی‌که سایر مردم از آنجا به کابل، هرات و مزار‌شریف می‌رفتند؟

سمر: اول اینکه مردم هزاره در‌ هلمند زیاد هستند و پدرم نیز در ولایت هلمند مأمور دولت بود، به همین دلیل ما به هلمند رفتیم.

فارس: شما از رشته پزشکی فارغ‌التحصیل شده‌اید، چه‌شد که حمایت از حقوق بشر در راس اقدامات خود قرار دادید؟

سمر: طبابت به ارزش‌های حقوق‌بشری بسیار نزدیک است زیرا در طبابت با کسانی سروکار دارید که در بدترین حالت قرار دارند. هر دردی که انسان داشته باشد، درد است، چه درد دندان چه هر درد دیگری.

زمانیکه به یک انسان کمک می‌کردم بسیار لذت‌بخش بود، به همین دلیل طب خواندم، رشته دانشگاهی طب جزو رشته‌های پول‌آور به حساب می‌آمد. من به مدت بیشتر از 20 سال در عرصه طبابت کار کردم.

فارس: در یکی از مصاحبه‌های تلویزیونی خود گفته بودید، شب‌نامه پخش می‌کردید، فعالیت‌های سیاسی شما از کجا آغاز شد و تا کجا ادامه یافت؟

سمر: فعالیت‌های من از کلاس 7 مدرسه آغاز شد. تلاش زیادی کردم تا راهی برای جلوگیری از تبعیضات انجام دهم. زمانی‌که در دانشگاه کابل دانشجو بودم، کودتا شد و در راه مبارزه در این راه افراد زیادی از خانواده‌ام جان خود را از دست دادند. 

برایم جالب بود یکی از هم‌کلاسی‌هایم را ماه گذشته بعد از 33 سال در «آلمان» دیدم که به من گفت: یادت است روزی که امتحان «داخله» داشتیم، صبح زمانی که هر دوی ما از خانه خارج شدیم تا به دانشگاه برویم، سربازان روس و تانک‌های آنان در خیابان‌هایی که نزدیکی خانه ما در چهارراه «دهبوری» در غرب کابل، گشت و گذار می‌کردند، را دیدیم.

فارس: چه‌چیزی به شما انگیزه می‌داد تا در زمان جنگ، دست به فعالیت‌های حقوق‌بشری بزنید؟

سمر: من فکر می‌کنم که یگانه راه حل برای افغانستان، رفع تبعیض و اعاده برابری و ‌دموکراسی در کشور است و هیچ کشوری به رفاه و‌ ترقی دست نمی‌یابد مگر اینکه در ‌آن ارزش‌های حقوق‌بشری تأمین باشد.

از ‌هر قوم و طائفه‌ای که باشیم با یکدیگر برابر هستیم. هیچ کس نسبت به دیگری برتری ندارد.

فارس: اولین سفر شما به عنوان مهاجر به کدام کشور بود و چطور انجام شد؟

سمر: ما شب از جاغوری سفر کردیم و از راه‌هایی که روس‌ها آن را غیرقانونی می‌دانستند سفر را آغاز کردیم. چراغ «جیپ» را خاموش گذاشته بودیم، زیرا اگر چراغ روشن می‌بود و هواپیمای روسی ما را می‌دید، حتما به خودروی ما حمله می‌کرد.

مکانی که به نام « تنگی چادر» مشهور است، دره‌ای بسیار سخت و صعب‌العبور‌ است که این مسیر را با خودروی کهنه «جیپ» طی‌کردیم و تا رسیدن به پاکستان تقریباً 2 شبانه روز در راه بودیم.

فارس: زمان ورود به پاکستان، کدام شهر آن را برای زندگی برگزیدید و از چه زمانی دست به فعالیت‌های حقوق‌بشری زدید؟

سمر: در کشور پاکستان در شهر «کویته» زندگی می‌کردم و حدود یک سال بعد از اقامتم در ‌آنجا، فعالیت‌های خود را آغاز ‌کردم و در یک بیمارستان که مربوط به مهاجرین افغانستان بود به عنوان دکتر کار ‎کردم و هفته‌ای دو روز هم در یکی از کمپ‌های مهاجرین فعالیت می‌کردم.

در جریان کار وضعیت مردم را مشاهده می‌کردم که تا چه اندازه خراب و نابسامان بود و در کنار آن فعالیت‌های حقوق‌بشری را نیز انجام می‌دادم.

فارس: زمانی‌که شما در پاکستان بوده‌اید، گفته می‌شود که تعدادی از مدرسه‌های پنهانی را در افغانستان احداث و حمایت مالی کرده بودید، آن هم در شرائطی که طالبان در‌ کشور حضور داشت، در این مورد توضیحاتی بدهید.

سمر: هنگامی که من در پاکستان بودم یک بیمارستان را در سال 1987 میلادی برای مهاجرین زن در کویته ایجاد کردم ولی احساس می‌کردم که در این کمپ‎‌ها نیاز به آموزش و ‌پرورش داشتند، زیرا کودکانی که در کمپ‌ها بودند هیچگونه دسترسی به درس و‌ آموزش نداشتند.

به همین دلیل مدرسه‌ای را احداث کرده و بیمارستانی را نیز در سال 1988 در جاغوری بنیان‌گذاری کردم که تمام مواد ‌ساختمانی آن را از پاکستان به جاغوری آوردم. اکنون هم این بیمارستان یکی از بهترین‌ بیمارستان‌ها در جاغوری است و حتی بیمارستان‌هایی که وزارت بهداشت احداث کرده نیز با بیمارستان من برابری نمی‌کند. با وجودیکه تعدادی از وسائل آن کهنه شده اما تلاش می‌کنم تا آن را دوباره احیا کرده و شرایط حضور بیمار‎ان ولایت‌های همجوار و فرمانداری‎های ولایت‌ غزنی نیز به این بیمارستان فراهم شود.

در سال 1990 احداث مدارس را در افغانستان آغاز کردم که آغاز آن نیز از جاغوری بود.

در ‎سال‌های حکومت مجاهدین در افغانستان، شروع به ساختن درمانگاه در ولایت‌ کابل کردم و بیمارستان بهسود که قسمتی از تعمیر آن در زمان دولت «داود خان» انجام شده بود را شروع کردیم.

زمانی‎که تعمیر آن تکمیل شد، طالبان دست به محاصره هزاره‌جات زد.، تمام وسائل این بیمارستان را نیز شبانه از هزاره‎جات حمل و سپس از ‎غزنی به بهسود انتقال دادیم.

با مشکلات زیادی توانستیم وسائل مورد نیاز بیمارستان بهسود را تکمیل کنیم که البته بعدها تعدادی از آنها مفقود شد. پس از آن بود که ساخت بیمارستان «یکاولنگ» را آغاز کردم.

در‌ ولایت کابل 3 مدرسه خانگی در منطقه « قلعه شهاده» مورد حمایت مالی من قرار گرفت زیرا ساختمان‌های این مدرسه اجاره بود که بعداً آنان را توسعه و در سال 2003 به دولت تقدیم کردیم.

‎مدرسه‎های زیاد دیگری هم ساختم که در شهر‌های «یکاولنگ»، «شهرستان» و همچنین در«بهسود» مدرسه‎های «استقلال» و ده‌ها مدرسه دیگر است، اما تعمیر‎ آنها بسیار ابتدایی بود زیرا  بودجه‎کافی برای احداث آن را نداشتم.

از کارهایی که کرده‌ام خوشحال هستم، سال گذشته یکی از شاگردانی که از مدرسه استقلال فرمانداری بهسود فارغ‌التحصیل شده بود و اکنون در «ژاپن» دیپلمات است را دیدم و به من گفت: زمانی‎که شاگرد بودم برای ما یک فرش پلاستیکی آوردند و گفتند «سیما سمر» کمک کرده است، تصور نمی‎کردم که سیما سمر افغانستانی باشد، فکر می‎کردم خارجی است، چون غیر از خارجی‎ها فرد دیگری کمک نمی‎کند.

فارس: زمانی‌که در پاکستان بودید، مهم‌ترین فعالیت‌های حقوق‌بشری شما چه بود و هنگامی‌که از حامیان خارجی خواستار کمک می‌شدید، واکنش آنان در مقابل شما چگونه بود؟

سمر: گرفتن کمک از دیگران برای یک زن و برای قوم دیگر، کار آسانی نبود، به خصوص که زن‌ها در آن زمان خیلی مطرح نبود، حتی عکس‎العمل دفاتر ملل‎متحد در مقابل زنان هم متفاوت با مردان بود. آنان می‎گفتند آیا زنی در‌ افغانستان وجود دارد؟ یا اینکه مگر زنان در افغانستان کار می‌کند؟ مخصوصاً کار‌های من که در بخش پزشکی و تعلیم و تربیت بود باعث شده بود که مسئولان سازمان ملل متحد و سازمان‌های بین‌المللی واکنش نشان دهند. آنها به من می‌گفتند: این کار شما فوری نیست و ما فقط به کار‌های فوری در افغانستان کمک می‌کنیم، کار‌های که تو می‌کنی توسعه‌ای است و برای این کارها ما پول نداریم.

کار‌هایی که من می‌کردم جالب بود که برای مثال مدرسه‌ای را که در پاکستان برای مهاجرین ساخته بودم و 500 شاگرد در آن تحصیل می‌کردند را سالانه با هزار ‌دلار اداره می‌کردم و به پیش می‌بردم.

فارس: پس از سقوط طالبان و روی کار آمدن دولت مجاهدین و ورود شما به افغانستان، چه مشکلاتی را به عنوان معاون رئیس دولت و وزیر امور زنان متحمل شدید، در حالیکه مردسالاری در جامعه حکم فرما بود؟

سمر: هنگامی که من در پاکستان بودم از حقوق زنان دفاع می‌کردم. زمانیکه اعلام کردند که به عنوان معاون رئیس دولت تعیین شده‌ام خودم در ‌افغانستان و آلمان نبودم و برای یک جایزه حقوق بشری به کانادا رفته بودم، اما نامم در فهرست تیم «روم» بود و زمانی که اعلام شد معاون رئیس دولت شده‌ام، برایم مشکل بود، اما متوجه شدم منی که آنقدر مبارزه کرده‌ام تا زنان در دولت حضور داشته باشد، اگر قبول نکنم می‌گویند که زنان نمی‌توانند کاری انجام دهند به همین دلیل قبول کردم و آمدم.

در 2‌ ماه اول وزارت زنان هیچ کس به من دفتر رفت و آمد نمی‌کرد زیرا  این وزارت‌خانه اصلاً دفتری نداشت.

مکانی که اکنون در آن وزارت امور زنان است متعلق به وزارت کار و امور‌ اجتماعی بود، اما پس از تلاش‌های فراوان توانستم وزارت کار را در کنار وزارت «پلان» ایجاد کنم.

امکانات ما در آن زمان خیلی کم بود، زمانی‌که می‌خواستم 8 مارس را در این محل برگزار کنیم، سفارت آمریکا 9 هزار دلار به ما داد تا «سینما زینب» را که پر از خاک و ‌خاشاک بود، پاک کنیم. در آن زمان به حدی وضع ما و وزارت زنان خراب بود که حتی یک «صندلی» برای نشستن سفیر آمریکا در وزارتخانه نداشتیم تا با او قرارداد امضا کنیم.

بعد از 4 ماه که از وزارت زنان خارج شدم تمام وسائل و ضروریات وزارت تکمیل شده بود و تمام همکارانم میز و صندلی داشتند و اتاق‌ها ‌نیز مفروش بود.

دولت پول نداشت و رئیس جمهور به امارات سفر کرده بود، زمانی که برگشت مقدار زیادی کمک مالی از آنها دریافت کرده بود و 20 هزار ‌دلار به وزارت زنان کمک کرد ولی من به کرزی گفتم که این مقدار کفاف ما را نمی‌دهد.

فارس: به قول خود شما، وزارت و معاونت برای شما دیری نپایید، چه‌ ‎شد که شما نخواستید در انتخابات نخست ریاست جمهوری به عنوان معاون رئیس جمهور نامزد شوید یا پس از آن چرا مسئولیت یک وزارتخانه بر عهده نگرفتید؟

سمر: عدالت در کشور ما اجرا نمی‌شود، در برگزاری «لویه‌جرگه اضطراری» در کنار وزارت زنان، حامد کرزی مسئولیت تشکیل کمیسیون مستقل حقوق بشر را نیز به عهده من سپرد و در تاریخ 6 ژوئن اسناد‌ را برای امضا برای رئیس جمهور بردم چون دهم ژوئن تاریخ برگزاری کمیسیون بود و 6 ژوئن باید کمیسیون مستقل حقوق بشر اعلام می‌شد.

زمانی‌که رئیس جمهور اسناد را امضا کرد و کمیسیون اعلام رسمی شد، تعداد زیادی از رسانه‌ها با من مصاحبه کردند و من از‌ عدالت سخن گفتم و اعلام کردم «هر کسی باید در برابر کاری که کرده پاسخگو باشد و کسی که از پاسخگویی می‌ترسد به این معنی است که وی کار اشتباهی را انجام داده است».

روزنامه‌ها سخنانم را با اندکی تحریف نوشتند و این امر سبب شد تا تعداد زیادی ناراحت شدند. 

روزی که می‌خواستیم «لویه جرگه» را افتتاح کنیم روزنامه‌ها از قول من نوشتند که سیما سمر گفته است: «من به شریعت اعتقادی ندارم» در‌ حالی‌که من گفته بودم «به شریعت طالبان اعتقادی ندارم».

برخی مخالفان من تعداد زیادی از این روزنامه و اظهارات منتسب به من مرا به نمایندگان لویه‌جرگه داده بودند، تا من نتوانم رای لویه جرگه را بدست آورم.

زمانی‌که برای افتتاح لویه جرگه رفتیم مردم اخبار را دیده اما عکس‌العمل خاصی نشان نداده بودند.

برای اینکه بدانم مردم سنتی افغانستان، مرا چه قدر می‌خواهند، نامزد معاونت لویه جرگه شدم و در میان 28 نامزد که فرماندهان بزرگی بودند، بیشترین رأی را توانستم بدست آورم.

200 زن نیز در لویی جرگه بودند که چند نفر از آنان نیز نامزد بودند 5 نفر نیز از بین 200 هزاره و شیعه نامزد بودند که من 410 رأی که بالاترین رای بود را از آن خود کردم و برایم جالب بود که بیشترین رأی‌دهندگانم از قوم «پشتون» بودند.

یکی از مو‌سفیدان پشتون که از قوم «زدران» بود، هنگام صرف غذا  ‌دستم را گرفت و ‌گفت: «شما سیما ‌سمر هستید؟» من گفتم بله، گفت: «بیا تا تو ‌را به مردم نشان‌دهم، ما به تو رأی می‌دهیم» گفتم: «در کاغذ عکس من نیست» گفت: «ما بی‌سواد هستیم، تو نام خود را بنویس».

زمانی‌که کارم را آغاز کردم، 10 نفر پشت بلندگو قرار گرفته و فریاد می‌زدند «سیما سمر کافر است»، اما من هیچ عکس‌العملی نشان ندادم، در‌ 8 روزی که لویه‌جرگه جریان داشت هر روز 3 یا 4 نفر در‌ پشت بلندگو قرار می‌گرفتند و بر ضد من شعار می‌دادند.

فردای روزی‌ که من برنده انتخابات شدم، همین افرادی که بر علیه من تبلیغ می‌کردند، نوشته بودند: «سیما سمر؛ سلمان رشدی افغانستان» و چون رادیو و تلویزیون در اختیار آنها بود تمام روز علیه من برنامه داشتند.


ویدیو مرتبط :
کودکان طالبان ( تربیت عامل های انتحاری در مدارس طالبان)