زندگی بزرگان/ دارو برای مردم روستا

خراسان/مرحوم آیت‌ا... سیدجمال‌الدین رئوف ملایری، از دوستان نزدیک امام موسی صدر نقل کرده‌اند:
امام موسی صدر تابستان‌ها به قریه «کرمجگان» می‌رفت که هوای معتدلی داشت. آقا موسی روزها را در قم بود و عصرها به آن قریه می‌آمد. وقتی ما تابستان‌ها به قم می‌رفتیم، من نیز با وی همراه می‌شدم. بسیار شگفت‌زده شدم وقتی دیدم آقا موسی نزد پزشکان قم می‌رود و پس از گرفتن دارو از آنان به روستا می‌آید. وقتی او حیرت مرا دید، گفت: «آقا سید! شما می‌دانید که مردم این روستا فقیرند و از بهداشت هم چیزی نمی‌دانند. در آن‌جا پزشک وجود ندارد و بیماری‌های تابستانی مثل چشم‌درد و اسهال کودکان و کمبود آب بدن هم در آن‌جا شیوع دارد. به همین سبب من هر نوبت، داروهایی را که روستاییان به آن‌ها نیاز دارند برایشان تهیه می‌کنم.» حیرت و شگفتی من پایان یافت اما هنگام ورود به روستا بار دیگر شگفت‌زده شدم. وقتی دیدم که ده‌ها کودک با مادرانشان منتظر آقا موسی نشسته‌اند.
آقا موسی هم مشغول شد، قطره در چشم‌های بیماران می‌چکاند یا محلولی درست می‌کرد تا آن را به بیماری که دچار کمبود آب است، بنوشاند، یا به مادری قرص آسپرین می‌داد و با مادران گفت و گو می‌کرد و با زبانی ساده آن‌ها را نسبت به امراض و بیماری‌ها آگاه می‌کرد.
«امام موسی صدر، گذارها و خاطره‌ها»



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: خراسان