سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



رقابت حقیقی این انتخابات بین دو جریان مرعوب غرب و اشرافی‌گرا با جریان مدافع مستضعفان و خودباور است


به گزارش خبرگزاری فارس، حمید رسایی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی یادداشتی با عنوان «رقایت حقیقی این انتخابات نه بین دوگانه اصولگرا و اصلاح‌طلب، بلکه بین دو «جریان مرعوب غرب و اشرافی گرا با جریان مدافع مستضعفان و خودباور» است» را در سایت شخصی خود منتشر کرد که متن آن به شرح ذیل است:

صف‌بندی‌های فکری و سیاسی همواره از ابتدای انقلاب در کشور ما وجود داشته است که در گذر زمان نیز با نامگذاری‌های مختلف مواجه شده است.

روزگاری رسانه‌های خارجی، جریانات سیاسی و فکری درون نظام را به دو دسته «تندرو و محافظه کار» تقسیم می‌کردند. پس از چند سال در مطعی دیگر، این اصطلاحات جای خود را به واژه‌های جدیدی به نام «جریان چپ و راست» دادند که یک جریان سیاسی، به دلیل شباهت‌سازی در رسانه‌های غربی بین آنها با جریان چپ فکری (سازمان چریک‌های فدایی و گروه‌های متمایل به شرق و مخالف غرب) به چپ مشهور شدند. آن روزها لیست‌های انتخاباتی نیز بر اساس همین نامگذاری‌ها دست به دست می‌شد و از لیست‌های انتخاباتی به لیست انتخاباتی جریان چپ یا جریان راست یاد می‌کردند.

با مرور زمان و حذف بنی‌صدر که دشمن مشترک جریانات سیاسی درون نظام بود، اختلافات داخلی این جریانات بیشتر خودنمایی کرد تا جایی که شکاف و جدایی بین اعضای تشکل سیاسی جامعه روحانیت مبارز شکل گرفت و از دل آن، مجمع روحانیون مبارز به وجود آمد.

از اینجا به بعد، جریانات سیاسی و لیست‌های انتخاباتی با محوریت «جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارز» شناخته و معرفی می‌شد.

قبل از انتخابات سال 76 بود که هفته‌نامه عصر ما متعلق به سازمان مجاهدین انقلاب، تقسیم‌بندی جدیدی ارائه کرد و مدعی شد که جریانات سیاسی با تغییر و تحولات صورت گرفته در چهار دسته جا می‌گیرند؛ «جریان چپ و راست سنتی، جریان چپ و راست مدرن». بر اساس این تقسیم بندی چهره هایی مانند ناطق نوری، راست سنتی به حساب می آمدند و امثال حسن روحانی، به عنوان راست مدرن شناخته می شدند.

این تقسیم‌بندی ادامه داشت تا در سال 77 – یک سال پس از روی کار آمدن دولت خاتمی – که واژه «اصلاح طلبی و اصولگرایی» وارد ادبیات سیاسی کشور شد. اصلاح‌طلبان چهره‌های پشیمانی بودند که تغییر برخی باورهای اعتقادی و سیاسی نظام و مردم را دنبال می‌کردند.

در مقابل آنها جریانی به وجود آمد که معتقد به پافشاری و اصرار بر حفظ ارزش‌ها و آرمان‌های ملی، انقلابی و اعتقادی انقلاب بود. به جرأت می‌توان گفت که تا قبل از این مقطع، دعوای لیست‌ها (لیست‌های انتخاباتی چپ و راست، لیست‌های انتخاباتی «یت و یون» یا همان لیست‌های انتخاباتی جامعه روحانیت و مجمع روحانیون) دعوای مبتنی بر جهت‌گیری‌ها و مبانی اصیل فکری و سیاسی نبود بلکه صرفاً دعوای دو جریان یا دو سلیقه به حساب می‌آمد.

این صف‌بندی‌ها اما از سال 77 کم‌کم معنی دیگری به خود گرفت و هر تابلویی، حکایت از یک جریان فکری خاص با ارزش‌ها و اعتقادات خاص خود داشت. جریان اصلاحات به دلیل مردودی اکثر عناصر و عوامل اصلی آن در حوادث مجلس ششم و دولت هشتم خاتمی و بعد در کودتای سال 88، به عنوان سیاسی غیرقابل دفاعی تبدیل شد تا جایی که برای عبور از بحران هویت خود، در سال‌های اخیر مجبور به پنهان شدن در پشت عنوان دیگری به نام اعتدال شده است.

اصولگرایی اما توانست هویت خود را حفظ کند، هر چند این جریان نیز پس از فتنه و کودتای سال 88 و موضوع تحمیل برجام به نظام اسلامی با ریزش‌های متعددی مواجه شد.

اکنون وقتی در سال 1394 و در آستانه انتخابات خبرگان رهبری و مجلس دهم به صحنه سیاسی کشور نگاه می‌کنیم، به جرأت می‌توانیم بگوییم که تابلوی جریان اصولگرایی هر چند مانند اصلاح‌طلبی دچار بحران هویت نیست و هنوز به عنوان یک جریان سیاسی با شناسنامه قابل دفاع مطرح است اما تا حدودی –تأکید می‌کنم تا حدودی– چهره‌های سیاسی آن دچار بحران هویت شده‌اند.

برای همین کاندیداهایی را که در چند دوره گذشته، خود را اصولگرا معرفی می‌کردند و در مجلس نهم با راه‌اندازی فراکسیونی به نام «فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت» تحرک سیاسی داشتند، امروز در لیست مورد حمایت اصلاح‌طلبانی می‌بینیم که شعارشان رفع حصر از سران کودتای سال 88 است.

برای همین در لیست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که صف‌بندی‌اش با فتنه‌گران شفاف و مشخص است، برای معرفی کاندیداهای خبرگان ملت، به دلیل رودربایستی‌های سیاسی، نام چهره‌هایی وجود دارد که همین جامعه مدرسین تاکنون به دلایل مختلف سیاسی و اعتقادی به آنها تذکرات شدیدالحن داده یا در لیست معرفی شده برای کاندیداهای مجلس شهر قم توسط جامعه مدرسین، نام کسانی را می‌بینیم که سینه‌چاکان فتنه و کودتای سال 88 نیز نام آنها را در لیست خود قرار می‌دهند و حتی صراحتاً به سرلیست اصلاح‌طلبان در تهران، پیغام می‌دهند که گزینه ریاست آنها برای مجلس آینده، این چهره است و نه چهره شناخته شده و سرلیست اصلاح‌طلبان در تهران.

برای همین جامعه روحانیت تهران برای مجلس شورای اسلامی در ائتلافی قرار می‌گیرد که بر صف‌بندی با فتنه و کودتای سال 88 اصرار دارد اما وقتی همین تشکل روحانی، لیست انتخاباتی برای مجلس خبرگان معرفی می‌کند، نام چهره‌هایی را در آن می‌بینیم که بی‌بی‌سی برای رأی‌آوری او و برخی از افراد مورد حمایت این فرد خاص پافشاری دارد و همین جاست که تضادها و دوگانگی‌ها در تشکل‌های سیاسی، حکایت از این می کند که صف بندی «اصولگرا و اصلاح طلب» هم مانند صف بندی «چپ و راست» در ابتدای دهه شصت و صف بندی انتخاباتی «یت و یون» (جامعه روحانیت و مجمع روحانیون) در ابتدای دهه هفتاد، نمی تواند حکایت از همه واقعیت های سیاسی امروز جامعه کند.

به نظر می‌رسد علیرغم اینکه اصطلاح اصولگرایی، همچنان بار مثبت خود را دارد و قابل دفاع است اما صف‌بندی سیاسی در انتخابات خبرگان و مجلس پیش رو را نباید بر این اساس دید. پس صف‌بندی حقیقی در این انتخابات بر چه ملاک‌هایی قابل ارزیابی است؟ این پاشنه آشیل بحثی است که ذهن بدنه جریان اصولگرایی را به خود مشغول کرده است، بدنه‌ای که سال‌هاست خون دل می‌خورد و با خون دل، عده‌ای را روانه سنگرهای مهمی چون شورای شهر، مجلس، ریاست‌جمهوری و خبرگان می‌کند اما در بزنگاه‌ها – به ویژه در دو مقطع فتنه و کودتای سال 88 و تصویب توافقنامه پر ابهام برجام و پرونده‌های فساد اقتصادی – از برخی چهره‌های اصولگرا رفتار اصولگرایانه نمی‌بیند.

برای درک درست از صف‌بندی حقیقی سیاسی در کشور به نظرم باید ابتدا به سخنان امام خامنه‌ای در اولین روز فروردین سال 94 بازگردیم و سپس سخنان چند روز اخیر ایشان را در نظر بگیریم. مقام معظم رهبری ابتدای امسال در خصوص نحوه اداره کشور، به وجود دو نگاه اشاره کردند و فرمودند:

«من خواهش می‌کنم به خصوص صاحب‌نظران و همچنین جوانان و عامّه‌ مردم عزیزمان به این نکته توجّه کنند که دو جور نگاه به رونق اقتصادی و پیشرفت اقتصاد وجود دارد؛ یک نگاه می‌گوید که ما پیشرفت اقتصاد را باید از ظرفیّت‌های درون کشور و درون مردم تأمین بکنیم... [یعنی] اقتصاد درون‌زا؛ اقتصادی که مایه‌ خود و مادّه‌ خود را از درون کشور و از امکانات کشور و از توانایی‌های مردم خودمان به دست می‌آورد. این یک نگاه است که می گویند برای رونق اقتصادی نگاه کنیم به امکانات درونی کشور و استعدادها را و ظرفیّت ها را بشناسیم، آنها را بدرستی به کار بگیریم، [آن وقت] اقتصاد رشد خواهد کرد، نمو خواهد کرد؛ این یک نگاه.

نگاه دوّم به اقتصاد کشور نگاه به پیشرفت اقتصاد با استفاده از کمک بیرون از مرزها است؛ می گوید سیاست خارجی‌مان را تغییر بدهیم تا اقتصاد ما درست بشود، با فلان مستکبر کنار بیاییم تا اقتصاد رونق پیدا کند، تحمیل قدرت های مستکبر را در بخش های گوناگون و مسائل گوناگون بپذیریم تا اقتصادمان رونق پیدا کند؛ این هم نگاه دوّم است... وقتی که شما نگاه می کنید به بیرون، مواجه می شوید با یک مسئله‌ای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرت های مستکبر با همراهی ایادی منطقه‌ای خودشان متأسّفانه به این نتیجه می رسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه می شوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، دیگر این‌جور نیست. امروز خارجی‌ها و رؤسای قدرت های مستکبر می خواهند همین نگاه دوّم را در مردم ما تقویّت کنند.»

در روزهای اخیر نیز امام خامنه ای با درک درست از این صف بندی واقعی، با توجه به اینکه مجلس برای دولت ریل‌گذاری می کند، خطاب به ملت در خصوص نحوه تصمیم گیری برای انتخاب کاندیداهای مورد نظر خود فرمودند:

«اگر چنانچه مجلس [آینده] به دنبال رفاه مردم، عدالت اجتماعی، گشایش اقتصادی، به دنبال پیشرفت علم، پیشرفت فنّاوری، به دنبال عزّت ملّی و استقلال ملّت باشد، ریل‌گذاری او به سمت این هدف ها خواهد بود؛ اگر مجلس مرعوب غرب باشد، مرعوب آمریکا باشد، دنبال حاکمیّت جریان اشرافی‌گری باشد، ریل‌گذاری او در این جهت ها خواهد بود؛ کشور را بدبخت خواهند کرد.»

به نظر می رسد که اگر رقابت حقیقی این روزها را فقط بر اساس تابلوهایی که چهره های سیاسی با عنوان اصلاح طلب و اصولگرا بالای سر خود گرفته اند، ببینیم، راه را به خطا رفته ایم. آنچه نویسنده این یادداشت بر اساس بیانات صریح رهبر معظم انقلاب می فهمد، رقابت حقیقی بین دو تفکر «استکبار باور و استکبارستیز» است، رقابت حقیقی بین دو «جریان مرعوب غرب و اشرافی گرا با جریان مدافع مستضعفان و خودباور» در انتخابات آینده است. همان نکته مهمی که امام امت (ره) 27 سال قبل به عنوان جنگ حقیقی از آن این چنین یاد کرد: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار، و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد شروع شده ‌است.»

بر این اساس، در انتخاب چهره هایی که برای انتخابات پیش رو، نام آنها را در لیست خود می نویسیم، باید به چند نکته توجه کنیم:

1 . برای انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی در 7 اسفند، باید به لیست کامل (یعنی 16 کاندیدای منتخب برای خبرگان و 30 کاندیدای منتخب برای مجلس شورای اسلامی در تهران) رأی داد. چرا که هر جای خالی در هر یک از این لیست ها می تواند موجب بالا آمدن یکی از چهره های «جریان غیر انقلابی درون نظام» باشد. خصوصا که در این انتخابات دیگ های پلوی سفارت انگلیس در قالب حمایت شبکه BBC از یک لیست انتخاباتی خبرگان شروع به کار کرده است و همانطور که امام خامنه ای اشاره کردند، مردم بر عکس خواسته انگلیس خبیث عمل خواهند کرد. البته باید منتظر بمانیم و ببینیم که کاندیداهایی که در لیست مورد حمایت هاشمی هستند، نسبت به حایت انگلیس از لیست خود چه موضعی می گیرند.

2 . با توجه به عملکرد برخی از شخصیت های اصولگرا در فتنه سال 88 ، تصویب برجام و همراهی و همسویی با دولت یازدهم که برخی از جهت گیری های غلط و انحرافی آن مایه امید دشمن شده است، نمی توان به برخی از چهره هایی که تابلوی اصولگرایی بالای سر خود گرفته اند، رأی داد، طبیعی است که این افراد باید هزینه رفتارهای خود را پس بدهند بویژه که برخی از آنها در لیست اصلاح طلبان هم جای گرفته اند.

3 . بدیهی است که نباید به دنبال از بین بردن و ایجاد شکاف در لیست های انتخاباتی (بویژه در خصوص کاندیداهای مجلس) باشیم و البته بدیهی است که نمی توانیم به کسانی رأی بدهیم که جریان مرعوب غرب، برای ورود آنها به مجلس لَه لَه می زند. بدیهی است هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد که در مقطع حساس انتخابات به کسانی رأی دهد که در طول چهار سال قبل خون به دل آنها کرده اند و مجددا در مقطع فعلی به همان افراد رأی دهد و در بزنگاه های چهار سال بعد، غصه رفتارها و تصمیمات غلط آنها را در بزنگاه ها بخورد.

4 . به نظر می رسد که برای مصلحت مهمتر، باید به تصمیمات کلی اصولگرایان در تنظیم لیست های انتخاباتی اعتماد کرد و اگر موارد انگشت شماری وجود دارد که بدنه جریان اصولگرایی - که امروز از برخی پیرمردها بهتر می فهمند و تحلیل می کنند - به آنها اعتماد نمی کند، فقط آنها را ترمیم کند. شاید تعداد این افراد در کل کشور، به تعداد انگشتان دو دست نباشد.

انتهای پیام/

 

http://fna.ir/793CNE


ویدیو مرتبط :
امام، حامی محرومان و مستضعفان و مخالف اشرافی گری