محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
یادداشتی بر فیلم «اروند» ساخته پوریا آذربایجانی
روزنامه شهروند/ شهریور ٥٩ نیروهای ارتش صدام به ایران حمله میکنند و جنگی هشتساله آغاز میشود. دفاع جانانه جوانان برومند این سرزمین به مهاجمان اجازه نمیدهد که حتی یک وجب از آب و خاک ایران از آن جدا شده و به دست غیر بیفتد. حماسه دلیرمردان ایرانی در هشتسال دفاع مقدس پدیدآورنده صدها و شاید هزاران قصه بینظیر است، از فتح خرمشهر گرفته تا شکست حصر آبادان و بازپسگیری ارتفاعات کردستان و زمینگیری مهاجمان از دلیری سردارانی چون همت و چمران و باکریها و ... تا سربازان بینام و نشان هشتسال خاطرات تلخ و شیرین که هنوز هم میتوان درباره آنها نوشت و ساخت. شاید یکی از تلخترین این رخدادها شهادت و زندهبهگور شدن غواصان سلحشور و گمنام ایرانی بهدست نیروهای بعثی است. جنایتی که تا تاریخ هست چون داغی است بر پیشانی جنگطلبان. همین قصه طرحی شده برای نوشتن فیلمنامه «اروند» توسط پوریا آذربایجانی. آذربایجانی قصهنویس خوبی است، نمایشنامههای خوبی هم نوشته، به همین دلیل، فیلمهایش همیشه قصهها یا خردهروایتهای خوبی دارند.
از فیلم دوستداشتنی «روایتهای ناتمام» گرفته تا فیلم «عاشقانهای برای سرباز وظیفه رحمت» و «تجریش ناتمام». تمام این آثار از فیلمنامههای خوب، دیالوگهای روان و کارگردانی یکدستی برخوردارند. تمام اینها تو را مشتاق میکنند که «اروند» را حتما ببینی، البته خود سوژه و اینکه نخستین ساخته سینمایی درباره غواصان شهید است نیز خود مزید بر علت میشود. اما «اروند» درست از نقطه قوت فیلمهای قبلی آذربایجانی لطمهمیخورد، یعنی قصه و روایت. «اروند» بهلحاظ ساختار شبیه «سفر بهچزابه» مرحوم رسول ملاقلیپور است که البته آذربایجانی منکر آن نیست و حتی فیلم خود را نیز به ملاقلیپور هدیه کرده اما جریان سیال ذهن به خوبی در جایجای «سفر به چزابه» جاافتاده و در «اروند» به درستی چفت و بست نشده. در ساخته ملاقلیپور قهرمان فیلم یک آهنگساز است که برای ساخت موسیقی به منطقه میرود و آنجا درگیر قهرمانهای واقعی فیلم میشود. خود حرفه آهنگسازی مهمل خوبی برای پرواز ذهن است. اما در «اروند» یونس جانباز اعصاب و روان، غواصی بازمانده از عملیات است که دلتنگ همرزمان شهیدش به شیدایی رسیده. «اروند» خوب و محکم شروع میشود اما با ورود کاراکترهای اضافی نظیر فرمانده یا لیلا فرزند دوست قدیمی یونس ساختار فیلم مغشوش میشود. مثلا در سکانس مربوط به رستوران سرراهی معلوم نیست لیلا چگونه وارد سفر ذهنی یونس میشود و چگونه میرود! که البته چند نمونه دیگر نیز در طول فیلم به این شکل وجود دارد. درواقع «اروند» از همین نقاط ضربه میخورد یعنی شخصیتهای اضافه، آمد و رفت بیمنطق آنها به سفر ذهنی یونس، رها شدن خرده روایتها و کاراکترها. منظور نگارنده این نیست که چون ساختههای قبلی آذربایجانی ساختاری رئالیستی داشته، پس حق ندارد به سمت سینمای سوررئالیستی برود! نهاتفاقا بالعکس چون او قصهنویس خوبی است، پس میتوانست قصه خود را کمی اشتباهتر روایت کند. شاید عجله در ساخت و رساندن آن به جشنواره سبب شده تا بعضی ریزهکاریها از نگاه فیلمسازان پنهان بماند. البته «اروند» ویژگیهای بسیاری دارد ازجمله بازی خوب بازیگرانش بهویژه سعید آقاخانی، فیلمبرداری خوب مرتضی غفوری، صدابرداری محمود خرسند و موسیقی گوشنواز کارن همایونفر. به نظر میرسد «اروند» با یک تدوین مجدد میتواند دیدنیتر از این باشد که هست.
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
منبع: روزنامه شهروند
ویدیو مرتبط :
قصه اسد و انگشتر . راوی 3 : آقای پوریا آذربایجانی