سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



رئیس اداره اول خاورمیانه وزارت امور خارجه: ایران با معارضان دولت سوریه بی‌ارتباط نیست


رئیس اداره اول خاورمیانه وزارت امور خارجه: ایران با معارضان دولت سوریه بی‌ارتباط نیستاعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست

مذاکرات نفس‌گیر هسته‌ای ایران با ١+٥ تمام و برنامه جامع اقدام مشترک وارد فاز اجرا شده است. با اتمام پرونده غرب‌ساخته هسته‌ای برای ایران اکنون نگاه‌ها از شرق تا به غرب برای حل بحران سوریه به ایران دوخته شده است. به ایرانی که در میانه تب و تاب‌های امنیتی خاورمیانه، هم از ثبات سیاسی و هم از آرامش امنیتی برخوردار است و البته اگر کمک‌های مستشاری ایران نبود اکنون کابوس داعش سرتاسر عراق و بخش‌های مهم‌تری از سوریه را هم به خود اختصاص داده بود. معادله‌های سیاسی میان ایران و کشورهای اروپایی را توافق هسته‌ای تغییر داد و معادله‌های امنیتی روی زمین در منطقه را هم، توان و اقتدار نظامی ایران دستخوش تحولاتی کرد که به مذاق برخی بازیگران منطقه‌ای در سوریه خوش نیامده است. جهان در انتظار برگزاری نشست میان دولت و جریان معارضه در ژنو در چند روز آتی است و در شرایطی که دولت سوریه آمادگی خود را برای این نشست اعلام کرده است جریان معارضه هنوز به تصمیم واحدی در جمع خود نرسیده است. طرح ایران برای بازگرداندن آرامش به سوریه تقریبا مورد اقبال عمومی در جلسات وین و نیویورک قرار گرفته است و البته که هیچ کدام از این موفقیت‌ها به مذاق آل سعود و متحدان آن در منطقه خوش نیامده است. در روزهای نیازمبرم جهان اسلام به اتحاد و همگرایی، عربستان سعودی به بهانه حمله به نمایندگی‌های خود در مشهد و تهران پس از اعدام ناعادلانه شیخ نمر در این کشور، رابطه دیپلماتیک خود با تهران را قطع کرده است. تمام تلاش عربستان در ائتلاف‌سازی علیه ایران هم به جانبداری‌های سیاسی شفاهی در میان متحدان این کشور در منطقه منتهی شده است. در خصوص رابطه ایران و عربستان، جایگاه این دو کشور در جهان اسلام، نقش ایران در گفت‌وگوهای سوری – سوری، رابطه ایران با جریان معارضه و آینده بشار اسد با حمیدرضا دهقانی، رییس اداره اول خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه گفت‌وگویی تفصیلی داشتیم که به شرح زیر است:

در یک ماه گذشته ما شاهد برگزاری اجلاس شورای همکاری خلیج فارس در ریاض، نشست اتحادیه عرب در قاهره و نشست سازمان همکاری اسلامی در جده بوده‌ایم که در تمام آنها بیانیه‌های تند سیاسی علیه ایران صادر شد. پیش از این اجلاس هم به غیر از عربستان، چند کشور دیگر که البته در رسانه‌ها از آنها به عنوان کشورهایی که مراوده سیاسی چندانی با ایران نداشته‌اند یاد شده است، با ما قطع رابطه کرده‌اند. فکر نمی‌کنید فضای سیاسی علیه ایران در جهان اسلام در یک ماه اخیر تند شده و هرچند که این فضا در عمل به واکنش‌های تند منجر نشده، اما آیا موضع سیاسی ایران را درمنطقه و میان کشورهای اسلامی تضعیف نکرده است؟
ابتدا باید بگویم که ایران هیچ کشوری را کوچک نمی‌شمارد و قطع رابطه دیپلماتیک با هیچ کشوری برای ما نه مطلوب است و نه از آن استقبال می‌کنیم. هرچند که کشور فوق از نظر جمعیت و مساحت کوچک تلقی شود اما برای ایران اهمیت خاص خود را دارد. اینکه کشوری سفارتخانه خود را در تهران ببندد یا دیپلمات‌های خود را از تهران خارج کند برای ایران مثبت نبوده و ایران از این رویه استقبال نمی‌کند. در معادله بین ایران و عربستان باید به یک مساله توجه خاص شود و آن هم این است که عده‌ای در داخل ایران به سفارتخانه عربستان تعرض کردند. در حالی که دولت جمهوری اسلامی ایران در سطح بالاترین مسوولان نسبت به این اقدام اعلام موضع و آن را محکوم کرده و خواستار برخورد با عاملان این حادثه شدند، اما از جانب عربستان این گروه‌های مردمی یا غیردولتی نبودند که رابطه را قطع کردند بلکه این مقامات دولت عربستان بودند که روابط را قطع کردند. به نظر می‌رسد که این دو رفتار با هم برابری ندارد و این اراده دولت ایران برای استمرار روابط و اراده عربستان برای قطع یا کاهش رابطه را نشان می‌دهد. البته حمله به سفارتخانه عربستان در ایران هم در اعتراض به اعدام شیخ نمر بود و اعتراض به روند محاکمه نمر و اجرایی شدن حکم آن هم مختص به ایران نبود و هم در جهان اسلام و هم در سطح بین‌المللی واکنش‌هایی را به‌‌دنبال داشت و مقامات و نهادهای ذی‌ربط در ایران اعتراض خود را به این مساله اعلام کردند؛ اما دلایل و شواهدی مطرح است که نشان می‌دهد عربستان علاقه‌مند بود با دستاویزی مانند بحث حمله به سفارتخانه این کشور، دست به اقدام تند و قطع رابطه بزند. بنابراین تندروی گروهی که در داخل ایران به سفارتخانه عربستان حمله کردند بهانه خوبی به دولت ریاض برای عملی کردن برنامه خود داد.
ایران از هیچ کدام از این اجلاس‌ها که بعضا با هدف تشدید اختلاف کشورهای اسلامی برگزار می‌شود، استقبال نمی‌کند. ایران معتقد است که همچنان اولویت امت اسلامی، ملت‌ها و دولت‌های مسلمان در منطقه باید فلسطین و رنج‌های مردم فلسطین باشد. در حالی که ماه‌ها است فلسطین برای رسیدگی کشورهای جهان اسلام به تعرض به مسجدالاقصی درخواست جلسه فوری سازمان همکاری‌های اسلامی را داده، اما این درخواست مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که بنیان تشکیل سازمان همکاری اسلامی بر مبنای تعرض و آتش‌سوزی در مسجد‌الاقصی در آگوست ١٩٦٩ شکل گرفته است، اما شاهد این هستیم که درخواست ملت و دولت فلسطین مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد، در حالی که همین سازمان تحت فشار عربستان سعودی برای محکوم کردن ایران جلسه تشکیل می‌دهد.
شما به برگزاری نشست جده تحت فشار عربستان سعودی اشاره کردید و در همان نشست هم ما شاهد آن بیانیه تند و تیز بودیم. بنابراین می‌توان نتیجه‌گیری کرد که عربستان در میان کشورهای اسلامی از سایرین و حتی ایران دست بالاتر را در اختیار داشته و این اجلاس در حالی که برای تعرض به قبله اول مسلمانان تشکیل نمی‌شود، اما به دستور عربستان برای رسیدگی به اختلاف تهران و ریاض سریعا شکل می‌گیرد؟
در اینکه یکی از نقاط قوت (اقدامات عجیب) عربستان سعودی، توان این کشور برای ائتلاف‌سازی بین کشورها است، تردیدی وجود ندارد. البته ما هیچگاه ادعا نکرده‌ایم که ایران در سطح دولت‌ها از فلان دولت اسلامی برتر بوده یا توانایی ائتلاف‌سازی بیشتری دارد بلکه همواره از پس از پیروزی انقلاب اسلامی اعلام کرده‌ایم که اهداف، شعارها و مواضع ما به مواضع ملت‌های مسلمان نزدیک‌تر است. این به معنای این نیست که ما توجهی به دولت‌ها نداریم یا توان ما در ائتلاف‌سازی کم است اما ادعای ایران همواره متوجه خواست ملت‌ها بوده است. (اما شعار انقلاب ایران در نظر گرفتن خواسته ملت‌هاست) از سوی دیگر ائتلاف‌های ساخته شده در طرف مقابل هم موفق نبوده است. البته ما از این ائتلاف‌سازی‌ها در داخل جهان اسلام استقبال نمی‌کنیم و علاقه‌مند هستیم که امت اسلامی عوامل واگرایی را به حاشیه رانده و برای همگرایی بیشتر جهان اسلام همکاری کند. ایجاد ائتلاف در داخل جهان اسلام به شکاف‌های بیشتر ما منتهی خواهد شد. به عنوان نمونه اخیرا ائتلافی در خصوص یمن شکل گرفته بود که در نهایت مشخص شد که نمی‌توان اسم ائتلاف به آن جمع داد و شاید تنها شامل دو تا سه کشور می‌شد. در مجموع به نظر می‌رسد آنچه انجام شده در حد شعارهای داده شده نیست اما در همین حد هم مورد رضایت و مطلوب ایران نیست. این‌گونه نیست که ایران بهای کمی به بیانیه‌های منتشر شده بدهد و ما به کف تشکیل شده هم اعتراض داریم و اعتقاد داریم که طرف مقابل باید توجه کند که ائتلاف‌سازی در داخل امت اسلامی به نفع نیست و دود آن به چشم اهداف مشترک در جهان اسلام خواهد رفت.
‌ در بیانیه جده، بندهای بسیار تند و اتهام‌های تندتری بود که شنیدن آن شاید از زبان عربستان سعودی دور از ذهن نبود اما مهر تایید برخی کشورهای دوست ایران در جهان اسلام بر این بیانیه دور از ذهن بود. این بیانیه یک بیانیه ساده محکومیت حمله به سفارتخانه عربستان در ایران نبود. آیا می‌توان گفت که این غیرعربی بودن ایران در میان کشورهای اسلامی تبدیل به دستاویزی برای عربستان سعودی و ائتلاف‌سازی‌های سیاسی آن علیه ایران شده است، کشوری مانند عربستان همواره ادعا داشته که ایران غیرعربی چرا در سوریه و عراق و یمن دستی دارد؟
امت اسلامی مساوی با جهان عرب نیست. جهان اسلام اعم از جهان عرب است. رابطه بین جهان اسلام و جهان عرب رابطه‌‌ای مطلق است. همه دولت‌های عربی مسلمان هستند ولی همه مسلمانان عرب نیستند. بلکه اکثریت مسلمانان غیرعرب هستند. بیش از دو سوم این جمعیت هم غیرعرب هستند. بالاخره در روابط ایران با مسلمان‌های عرب نقش زبان، نژاد، تاریخ و مذهب می‌تواند دیده شده و تاثیرگذار باشد و متاسفانه از جانب آنها این نقش دیده شده است. اما ایران هیچگاه چنین سیاستی نداشته و از ابتدای انقلاب اسلامی سیاست‌محوری جمهوری اسلامی و سیاستی که امام خمینی پایه‌گذار آن بوده‌اند بر حرکت بر مدار اسلام و وحدت اسلامی متمرکز بوده است. حتی امام خمینی به اینکه عده‌ای نقد بر شاه را به دلیل شیعه بودن وی به صلاح نمی‌دانستند، انتقاد داشتند. ایشان به این نگاه نقد داشتند که اگر فردی مستبد است به دلیل شیعه بودن وی باید از مبارزه با او دست برداشته شود و به این مساله اعتقاد نداشتند که مذهب می‌تواند عملکرد نادرست را پوشش دهد و اساسا دیکتاتوری نشان می‌دهد که این فرد به تشیع اعتقاد نداشته است. لذا از جانب ایران مساله عرب و غیرعرب بودن هیچ‌گاه در جهان اسلام مطرح نشده است، اما برخی در طرف مقابل این دیدگاه را داشته و ترویج کرده‌اند. آنچه که در چند هفته اخیر در زمینه تشکیل ائتلاف‌ها رخ داد، آزمایش خوبی برای جهان اسلام نبود. به نظر من راه‌حل هم این ائتلاف‌سازی‌ها علیه یکدیگر نیست. این نخستین‌بار نبود که سفارتخانه‌ای مورد تعرض قرار گرفت و پیش از این سفارتخانه‌های ما هم در کشورهای دیگر از جمله در لبنان مورد تعرض قرار گرفته بود. سفارتخانه‌های سایر کشورها هم در همین کشورهای عربی مورد تعرض قرار گرفتند. دیپلمات‌های ما در لبنان قریب به ٣٠ سال است که مفقود شده‌اند. روش‌های متعددی برای برخورد با این مساله وجود دارد و اتفاقا سفارتخانه‌ها باز و دیپلمات‌ها اعزام می‌شوند تا مشکلات از طریق دیپلماسی حل شود و اگر قرار باشد مشکلات از طرق غیردیپلماتیک حل شود صدمه بسیاری به ملت‌ها و دولت‌ها وارد خواهد شد. شاید ابتکار عمل با اقدام نظامی به صدام حسین و طرفداران صدام بازگردد که به سوی ما آتش گشودند و در آن نامه معروف نوشته شد که ‌ای کاش قبل از اعزام سرباز به ارسال نامه پرداخته بودیم. من نگران این هستم که شاید باز هم ما در آینده ناچار شویم نامه‌هایی را دریافت کنیم که آن زمان افسوس بخوریم که ‌ای کاش دوستان ما در منطقه به جای انتشار بیانیه‌های اتهام ابتدا نامه‌های دوستی ارسال کرده بودند.
‌ در یک ماه گذشته هم وزارت امور خارجه ایران و هم سیستم دیپلماسی عربستان تاکید داشته که تنش میان تهران و ریاض بر پرونده سوریه تاثیرگذار نخواهد بود. آیا در عمل هم امکان عدم تاثیرپذیری این پرونده از این تنش وجود دارد؟ اختلاف‌ها میان ایران و عربستان در سه سال گذشته در واپسین ماه‌های سال ٢٠١٥ حل شد و به حضور همزمان ایران و عربستان در نشست سوریه در وین منتهی شد. در چنین شرایطی چطور می‌توان این عدم تاثیرگذاری را مدیریت کرد؟
تلاش ما این است که مانع از این تاثیرگذاری شویم. البته من مطمئن نیستم که در موضوع سوریه یک طرف ما و یک طرف عربستان باشد. دوران پس از برجام که شامل نشست‌های وین ١ و ٢ و همچنین نشست نیویورک و صدور قطعنامه ٢٢٥٤ بود، شاید مطلوب برخی از دوستان ما در منطقه نباشد و دوستانی از ما در منطقه علاقه‌مند بودند که همان نشست‌های ژنو یک و دو ادامه پیدا بکند. وضعیت ایران در روزهای پسابرجام به‌گونه‌ای نیست که نامه‌های دعوت ارسالی برای ژنو ٢ بازپس گرفته شود و شاید برخی به دنبال این باشند که این معادله بر هم بخورد و مجموعه‌های داخلی که این مقدمه را برای قطع روابط ایران و عربستان مهیا کردند در حقیقت آب به آسیاب آن تفکری که به‌دنبال حذف ایران بود ریختند. وضعیت در داخل سوریه به نفع برخی بازیگران منطقه‌ای، حامیان تروریست و حامیان روش‌های نظامی برای حل مسائل نیست. وضعیت در سطح منطقه به نفع طرفداران تروریسم و خشونت و نظامی‌گری نیست. وضعیت در سطح بین‌المللی هم دیگر آنگونه نیست که ایران به بهانه موضوع هسته‌ای در محاصره شدید باشد، به نحوی که حرف‌های حق و مواضع عادلانه ایران هم نادیده گرفته شود. درخصوص پرونده سوریه هم باید بگویم که کشورهای تاثیرگذار در پرونده سوریه بیش از ایران و عربستان سعودی هستند. بنابراین حتی اگر ایران و عربستان هم مقداری در این خصوص با هم اختلاف داشته باشند یا بر حجم اختلاف‌های دوجانبه آنها هم افزوده شده باشد باز هم تاثیر آن بر پرونده سوریه کمتر خواهد بود. البته این تاثیر منفی هم منتفی نیست.
‌ بنابراین می‌توان این‌گونه استنباط کرد که تنها مخالف حضور ایران در مذاکرات سوریه در ژنو هم عربستان نبود که اگر بود به قول شما توان چنین تاثیرگذاری به تنهایی و توان ممانعت از حضور ایران را به دلیل حضور دیگر بازیگران نداشت؟
در منطقه و در سطح بین‌المللی تا زمانی که پرونده هسته‌ای ایران به این مرحله نرسیده بود، جایگاه سیاسی ما در نظر آنها به گونه‌ای نبود که ما را برای سایر موضوعات هم دعوت کنند. البته در بین کشورها مواضع متفاوتی وجود داشت و برخی نسبت به حضور ایران معتدل‌تر بودند و برخی مانند عربستان بسیار تند و مخالف این حضور بودند. عربستان نه فقط در موضوع سوریه که در موضوع اتمی هم بسیار تند و تیز علیه ایران برخورد می‌کرد. می‌توانیم بگوییم که رژیم صهیونیستی و عربستان در سطح منطقه و در سطح فرامنطقه‌ای هم تندروها و جمهوری‌خواهان امریکایی مخالف توافق هسته‌ای و البته حضور ایران در مذاکرات سوریه بوده‌اند.
اینجا باید به این نکته اشاره کنم که به نظر من پرونده هسته‌‌ای و پرونده سوریه جزو پرونده‌هایی بودند که سیاست خارجی ما را به گروگان گرفته بودند. در پرونده هسته‌ای این مرحله را با موفقیت پشت سر گذاشته‌ایم و اکنون باید در پرونده سوریه هم از این مقطع عبور کنیم. همچنان که در موضوع هسته‌ای بر منافع خود اصرار کردیم و به نتیجه رسیدیم در پرونده سوریه هم باید با هوشیاری و درایت بر مواضع خود مبنی بر حمایت از دولت قانونی سوریه، شخص بشار اسد، عدم دخالت در امور داخلی کشورها، محکومیت بهره‌برداری از تروریسم به عنوان ابزار در سیاست خارجی، محکومیت مداخله نظامی خارجی، تاکید بر حل موضوع از طریق سیاسی و دیپلماتیک و واگذاری آینده سوریه به مردم این کشور بر مبنای رای و نظر آنها از طریق انتخاباتی آزاد، شفاف و رقابتی اصرار کنیم. این الگویی است که ایران به دنبال آن در سوریه است و به دنبال حل این بحران با این الگو است. از این راه است که ما می‌توانیم سوءتفاهم‌هایی که میان ما و بخش‌هایی از جهان عرب یا جهان اسلام وجود دارد را رفع کنیم. ایران در سیاست خارجی دست کمک به سوی همه بازیگران موثر در داخل دراز کرده است. مطلوب ایران این است که اجازه داده شود دیپلماسی نقش و جایگاه خود را ایفا کند.
‌ ایران همواره بر گفت‌وگوهای سوری‌– سوری تاکید داشته و این در حالی است که از نگاه بیرونی، ایران بر یک طرف ماجرا که دولت سوریه است تاثیرگذار است و طرف مقابل هم بر جریان معارضه تاثیر دارد. از زمان برگزاری نشست نیویورک، تهران دقیقا چه گام‌هایی برای برقراری این گفت‌وگوهای سوری – سوری برداشته است؟
در حال حاضر بحث در مرحله‌ای است که پیش‌بینی می‌شود این گفت‌وگوهای سوری- سوری تا چند روز آینده آغاز شود. اگر زیاده‌خواهی‌های برخی جریان‌های معارضه یا حامیان آنها نباشد، این گفت‌وگوها باید ٢٥ ژانویه برگزار می‌شد که چند روزی به تعویق افتاد. ایران از قدیم معتقد بود که مشکل سوریه دو برگ جداگانه دارد: یک مشکل میان معارضه و نظام است که در این برگ برخی نیروهای معارضه مخالف نظام هستند و برگ دیگر هم مشکل میان دولت و حتی معارضه با تروریست‌هاست. نه مبدا و منشا تروریست‌ها صرفا سوری است و نه هدف و غایت آمال و آرزوهای آنها فقط سوریه است و نه سازمان‌دهی و حمایت‌های مالی آنها فقط سوری است. تروریست‌ها مجموعه‌ای هستند که در سوریه و عراق امکان بروز و ظهور پیدا کرده‌اند، اما این پدیده‌ای است که منطقه‌ای و جهانی است و مبارزه با این پدیده هم روش‌های خارج از چارچوب یک دولت را می‌طلبد. در بحث مبارزه با تروریست‌ها هم گزینه نظامی و توسل به آن بسیار ضروری است، اما من شخصا معتقد هستم که فقط گزینه نظامی کافی نیست. بنابراین علاوه بر مبارزه نظامی باید منابع مالی این گروه‌ها و جریان‌ها هم قطع شود، منابع تغذیه فکری این جریان‌ها باید شناسایی و معالجه شوند، باید مانع از این شد که مجموعه‌هایی در منطقه مدارس و مکاتبی را تاسیس کنند که خشونت و افراط و تروریسم را تئوریزه می‌کنند. باید با این مسائل برخورد شود اما این برخوردها هم صرفا نظامی نیستند و روش‌های خاص خود را می‌طلبند. اما اختلاف میان معارضه و دولت اختلافی است که راه‌حل نظامی ندارد. نه معارضه و نه دولت نباید علیه یکدیگر دست به سلاح شوند. این مساله در طرح ایران وجود داشته و همواره تاکید شده است که دو طرف باید با هم گفت‌وگو کنند .
شما بر عدم تنش نظامی میان دولت و معارضه سیاسی تاکید دارید. اما در ابتدای ناآرامی‌ها در سوریه در پنج سال پیش هم ما شاهد تنش‌های نظامی میان دو طرف بودیم. در ابتدای بحران سوریه هنوز جریان‌های تروریستی تا این اندازه قدرت نگرفته بودند.
نگاه به گذشته ما را از آینده بازمی‌دارد. نگاه بیش از حد به آینده‌ای که گذشته را ترسیم می‌کند، شما را از گام برداشتن برای آینده دور می‌کند. مهم این است ما به این نتیجه برسیم که مبارزه نظامی و راه‌حل نظامی برای یک اختلاف داخلی نه تنها به حل مشکل منتهی نخواهد شد، بلکه این مشکل را پیچیده‌تر می‌کند. معارضه هم در همان روزهای آغاز بحران در سوریه دست به سلاح برد و بنابراین اکنون نباید با این سوال که کدام طرف ابتدا دست به سلاح برد؟ یا اینکه کدام طرف چه سلاح‌هایی علیه دیگری به کار برد؟ در گذشته ماند. در حال حاضر مشکل این نیست که چگونه معارضه و دولت را کنار هم بنشانیم بلکه مشکل ما یک طرف میز است که چگونه معارضه را سر میز مذاکره بنشانیم؟ جریان معارضه در درون خود اختلاف‌های بسیاری دارد و برخی از آنها همدیگر را قبول ندارند و برخی از آنها هم هنوز به قدرت نرسیده، به دنبال انحصار در قدرت و حذف دیگران هستند. سم مهلک جریان معارضه در سوریه انحصارگرایی و سیستم حذف دیگری است. در حال حاضر ضرورت دارد که تمام کسانی که معارضه شناخته می‌شوند در پای میز مذاکره حاضر شوند.
منظور شما معارضه مسلح را هم شامل می‌شود؟
معارضه کسانی هستند که دست به اقدام‌های تروریستی نزده‌اند.
‌ منظور شما از اقدام تروریستی اقدام علیه دولت بشار اسد است؟
گروهی که دمشق را با خمپاره هدف قرار می‌دهد، به سفارت روسیه و سایر سفارتخانه‌ها و مدارس حمله می‌کند و بدون هدف شهروندان غیرنظامی را مورد حملات خود قرار می‌دهد، تروریست است و نمی‌توان نام معارضه را بر این گروه‌ها گذاشت. گروه‌هایی که برای رسیدن به اهداف خود گروگان‌گیری می‌کنند یا از اروپا و امریکا و خارج سوریه به داخل این کشور آمده و سلاح به دست گرفته‌اند را نمی‌توانیم معارضه بخوانیم .
تعریف ایران از معارضه سیاسی مسلح در سوریه چیست و چه گروه‌هایی را شامل می‌شود؟
یکی از عناصر در طرح ایران این بود که کسانی که بپذیرند مشکل سوریه راه‌حل نظامی ندارد و راه‌حل سیاسی را الگو قرار دهند، می‌توانند وارد گود مذاکره با دولت شوند.
تمام معارضه‌ای که شفاهی این مسائل را بپذیرند؟
بله. گروه‌هایی که بپذیرند که باید راه‌حل سیاسی را مدنظر قرار دهیم. طبیعی است که تفکیک معارضه از تروریست‌ها سخت است، به این دلیل که اولا آنها سیال هستند، پرچم‌ها به سرعت تغییر می‌کنند و عناوین جابه‌جا می‌شوند. به همین دلیل ما دچار مشکل با برخی از این مجموعه‌ها هستیم چرا که به عنوان مثال امروز از فلان گروه تروریستی جدا شده و فردا با یک گروه دیگر پیوند می‌خورند. برخی از بازیگران بیرونی هم تاکید دارند که مثلا فلان گروه تروریستی نیست و معارضه است، که حرف ما این است که زمانی که یک مجموعه با گروه‌های تروریستی ائتلاف کرده و ادغام می‌شوند چگونه می‌توان آن را تروریستی ندانست؟ مجموعه‌ای که از یک گروه تروریستی منشق می‌شود و انشقاق آن هم به دلیل اختلاف‌های درون‌گروهی است و نه به عنوان مثال قبول نداشتن شیوه نظامی‌گری، آن گروه را نمی‌توان معارضه سیاسی خواند.
‌ شما به اختلاف در جریان معارضه به عنوان اصلی‌ترین چالش و مانع موجود برای ادامه مذاکرات اشاره کردید. آیا در حال حاضر پس از چندین ماه بحث و تبادل‌نظر، تفکیک میان گروه‌های تروریستی و معارضه انجام شده و در حال حاضر معارضه قابل مذاکره هم در داخل خود با شکاف‌هایی روبه‌رو است؟
براساس بیانیه موجود قرار بر این بود که هماهنگی‌های لازم برای تعیین لیست گروه معارضه توسط اردن و آن گروه هفت نفره تعیین شده انجام شود و این لیست در اختیار نماینده دبیرکل سازمان ملل در سوریه قرار گیرد. البته ما هنوز مطلع نیستیم از روندی که پیش رفته است اما به نظر می‌رسد دقت و تدبیری که تدوین‌کنندگان وین ٢ و نیویورک در تعیین این هفت کشور برای تهیه لیست از خود نشان دادند چندان به موفقیت در تهیه دقیق لیست منتهی نشده است. تمام این مسائل عواملی است که باعث تاخیر در دستیابی به یک توافق در میان معارضه برای شرکت در جلسه مشترک با دولت می‌شود. البته جریان‌های حاضر در معارضه اختلاف‌های بسیار جدی با هم دارند و از جمله آنها هم اختلاف‌های در منافع است. به‌طور کلی روند مقداری پیچیده است و این تفکیک هنوز انجام نشده است. در هر صورت هم این امکان وجود دارد که نتیجه تفکیک نهایی هم همچنان مورد رضایت برخی بازیگران و کشورها نباشد چرا که هم از حیث کسانی که باید باشند و هم از حیث کسانی که نباید در طرف معارضه باشند اختلاف‌های جدی وجود دارد که باید حل شود.
‌ آیا در حال حاضر ایران لیست مشخص و نهایی‌شده از معارضه قابل‌مذاکره دارد؟
بله. اما در مقطع فعلی نمی‌توانم جزییات این لیست را بگویم.
‌ نفوذ ایران بر دولت سوریه قابل کتمان نیست. آیا دولت پیش‌شرطی را در خصوص اینکه معارضه از چه کسانی باید باشند مطرح کرده است؟
خیر. حتی روزهای اول جریان معارضه اعلام کرد که تا زمانی که ما لیست دولت را مشاهده نکنیم لیست خود را ارایه نمی‌دهیم. دولت بشار اسد هم به نماینده دبیرکل سازمان ملل در امور سوریه اعلام کرد که اگر شما دعوتنامه را برای ما ارسال کنید ما لیست را در اختیار شما قرار خواهیم داد. دولت هم فهرست را اعلام کرد. در حال حاضر معارضه هم در بین خود و هم در بین هواداران خود با اختلاف‌هایی روبه‌رو است. مشکل اصلی معارضه هم حامیان غیرسوری این جریان هستند. حامیان خارجی این جریان‌ها هم به دنبال سهم‌خواهی خود از آینده سوریه هستند .
‌ نگاه جریان معارضه به سرنوشت بشار‌اسد چیست؟ آیا این حرف از زبان آنها شنیده شده است که ما برای سوریه بدون بشار اسد مذاکره و چاره‌اندیشی می‌کنیم؟
این مسائل وجود داشت اما تا پیش از توافق هسته‌ای و تا پیش از دعوت از ایران برای حضور در مذاکرات. زمانی که برای ایران دعوتنامه فرستاده شد تمام این مسائل تبدیل شد به اینکه نخستین مساله مدنظر همه باید این باشد که آینده سوریه را مردم سوریه تعیین کنند. هیچ کشوری یا مجموعه‌ای حق ندارد در خصوص سرنوشت رییس دولت یک کشور دیگر تصمیم‌گیری کند.
کشور دیگر یا مجموعه غیرسوری طبیعتا حق چنین تعیین تکلیفی را ندارد اما جریان معارضه سوری چطور؟ آیا آنها اصلا حضور بشار در قدرت را پس از پنج سال تنش می‌پذیرند؟
در مورد بشار هم کشورهای شرکت‌کننده به این نتیجه رسیدند که در خصوص اینکه وی کاندیدا شود یا در انتخابات شرکت کند مردم سوریه باید تصمیم‌گیری کنند. در اجلاسی که معارضه در ریاض برگزار کرد شعارهای قدیم زنده شد که بشار اسد باید برود و این برخلاف نص صریح و روح اجلاس وین بود و لذا به این شعارها توجهی نشد. کسانی از معارضه که قرار است روبه‌روی دولت سوریه برای مذاکره بنشینند، نمی‌توانند در خصوص اینکه بشار باشد یا برود صحبتی بکنند. بلکه سوژه بحث آنها بیشتر در مورد دوره انتقالی و جزییات اجرایی در آن دو سالی است که باید قانون اساسی تدوین و شیوه برگزاری انتخابات مشخص شود.
دو هفته پیش رییس‌جمهور روسیه در گفت‌وگو با یک رسانه روسی برای نخستین‌بار از امکان پناهندگی دادن به بشار‌اسد سخن گفت. آیا ایران و روسیه در حال نزدیک شدن به هم در خصوص بشار یا فاصله گرفتن از هم هستند؟
آنچه به ایران بازمی‌گردد این است که تنها و تنها مردم سوریه می‌توانند در خصوص آینده خود تصمیم‌گیری کنند. هرگونه موضع‌گیری در مورد بشار اسد و آینده سوریه از طرف مسوولان دیگر کشورها مصداق دخالت در امور داخلی آنها است. به نظر من منظور پوتین هم این نبوده است که بشار اسد آینده‌ای در سوریه ندارد چرا که این با بقیه سیاست‌های روسیه در سوریه نمی‌خواند. روس‌ها هم معتقد هستند که آینده بشار اسد و رییس‌جمهور باید توسط مردم سوریه در یک انتخابات شفاف، آزاد و رقابتی مشخص شود. بشاراسد تاکنون براساس تمام داده‌های اطلاعاتی و آماری دارای اکثریت آرا در سوریه است.
‌ آیا ایران با فرد یا افرادی از معارضه سیاسی و قابل مذاکره سوریه ارتباط مستقیم گرفته است؟
ایران به‌طور کلی از گذشته تا به امروز با برخی جریان‌های معارضه در سوریه ارتباط داشته است. به عنوان نمونه دکتر صالحی در مقطع‌هایی دیدارهایی با برخی از شخصیت‌های معارضه داشته است و در برخی موارد دیگر هم در سطوح پایین‌تر ملاقات‌هایی صورت گرفته است. این‌گونه نیست که ما هیچ گونه ارتباطی با جریان معارضه نداشته باشیم.
‌ و حمایت ایران از دولت سوریه بر این ارتباط در این سال‌ها تاثیری نگذاشته است؟
ما معتقد هستیم که دولت سوریه، دولت قانونی و بشار اسد هم رییس‌جمهور قانونی است و ما از بشار اسد به این دلیل که دولت قانونی است و به این دلیل که مردم سوریه در انتخابات ایشان را انتخاب کرده‌اند، حمایت می‌کنیم. البته حمایت ما دلایل دیگری هم دارد از جمله اینکه اسدها در گذشته‌های دور و نزدیک در روزهای جنگ تحمیلی، در مقابله با رژیم صهیونیستی، در همراهی با مقاومت و در جبهه‌هایی که به دنبال جنگ‌های عربی و فارسی بودند به نفع ایران مقاومت کرده و آن اجماع را شکستند. اما در عین حال آنچه ملاک عمل نهایی ایران است قانونی بودن دولت بشار اسد است و ایران از این دولت قانونی حمایت می‌کند. آنچه هم که به عنوان طرح ایران ارایه شد همواره با مشورت با دوستان ما در سوریه بوده است و در ادامه هم برهمین منوال خواهد بود.
ایران نگران رابطه سیاسی خود با سوریه بدون بشار اسد نیست؟ این احتمال ضعیف نیست که در دولت آتی سوریه در سه سال آینده دست معارضه امروز قوی‌تر از چهره‌های فعلی در دولت کنونی سوریه باشد. در این صورت ما نباید نگران از دست رفتن یک دوست استراتژیک خود در منطقه باشیم؟
پاسخ این سوال به این بستگی دارد که ما از سوریه چه می‌خواهیم؟ اگر مانند برخی کشورها به‌دنبال منافع مادی یا تسلط استعماری بر کشوری باشیم، شاید در این صورت فردای سوریه هم ما را نگران سازد. ارتباط ایران با سایر کشورهای دوست خود در منطقه و دوستان فرامنطقه‌ای هم به همین گونه است که از رابطه به دنبال منفعتی صرفا برای خود که به ضرر کشور فوق باشد نیست.
‌ البته وضعیت سوریه با بسیاری از کشورها برای ایران متفاوت است. سوریه بخشی از محور مقاومت در برابر زیاده‌خواهی‌های رژیم صهیونیستی است.
بله اما سیاست کلی ایران این است که ما در رابطه با هیچ کشوری به دنبال سلطه نیستیم. تنها چیزی که برای ما ملاک است این است که دولت بشار اسد تا پیش از این ناآرامی‌ها امنیت و ثبات را در داخل برای مردم خود تامین کرده بود. از سوی دیگر در سطح منطقه‌ای هم برخلاف بسیاری از کشورها که موجب تنش، بی‌ثباتی و جنگ بوده‌اند به امنیت و تامین آرامش و ثبات سیاسی منطقه‌ای کمک کرده است. سوریه در استمرار تلاش‌های قبلی خود برای احقاق حقوق خود و مردم فلسطین و لبنان در محوری که ما از آن به عنوان محور مقاومت یاد می‌کنیم قرار داشته است. اگر این دولت جای خود را به دولتی بدهد که در این محورهای ذکر شده قرار نگیرد، این مساله هم به ضرر ایران، هم به ضرر منطقه و هم به ضرر خود سوریه خواهد بود. به عنوان نمونه چطور ممکن است دولتی در سوریه به روی کار بیاید که مردم فلسطین و حقوق پایمال شده آنها را از یاد ببرد؟ یا سرزمین‌های خود را که از ١٩٦٧ تا به امروز در اشغال است نادیده بگیرد؟ در سوریه چنین مجموعه‌هایی نمی‌توانند روی کار بیایند و بنابراین نگرانی اگر وجود داشته باشد از این جهت است که مجموعه‌ای روی کار بیاید که به ضرر سوریه، منطقه و ثبات و امنیت منطقه‌ای باشند. برای ایران جابه‌جایی فلان نماینده یا فلان وزیر در سوریه ملاک نیست بلکه ملاک مجموعه‌ای است که به رهبری بشار اسد توانسته است ثبات، امنیت و استقرار را در سوریه برقرار کند.
‌ یعنی تصور شما این است که در آینده سوریه مجموعه‌ای روی کار خواهد آمد که به حزب‌الله لبنان و ایران نزدیک‌تر خواهد بود تا عربستان و امریکا؟
به نظر من اگر مردم مجموعه‌ای را که به رهبری بشار اسد است انتخاب کنند همچنان ایران و سوریه این روابط نزدیک را خواهند داشت.
‌ در چند روز اخیر وزیر امور خارجه عربستان و وزیر دفاع امریکا از احتمال اعزام نیروی ویژه یا نیروی زمینی برای مبارزه با داعش خبر داده‌اند. این در حالی است که روسیه نیز در حال حاضر برای مبارزه با داعش حملات هوایی را رهبری می‌کند. اگر قرار باشد ائتلاف مبارزه با داعش به رهبری عربستان هم حملات زمینی را در سوریه آغاز کند آیا احتمال هدف قرار گرفتن مواضع دولت سوریه از سوی عربستان به بهانه مبارزه با داعش وجود ندارد؟
اقدام روسیه در سوریه نه تنها با اجازه دمشق که با درخواست دولت قانونی سوریه انجام گرفت. هر اقدامی در داخل سوریه که بدون درخواست یا موافقت دولت قانونی سوریه انجام بگیرد از نظر حقوق بین‌الملل مردود است و نه تنها نتیجه‌ای در برنخواهد داشت بلکه به پیچیده‌تر شدن مشکل منتهی خواهد شد. تصور من این است که اجرای برخی طرح‌های نظامی مدنظر برخی بازیگران منطقه‌ای در عمل هم بسیار سخت خواهد بود.
‌ ادعای عربستان برای طرح مساله اعزام نیروی زمینی این است که داعش با حملات هوایی از میان نمی‌رود و این حملات هوایی به پشتیبانی زمینی هم نیاز دارد.
به نظر می‌رسد که سیاست امریکا تا یک سال دیگر به رهبری باراک اوباما، اعزام نیرو در حد انبوه آن هم به شکل زمینی به داخل سوریه نباشد. عربستان سعودی هم ناتوان از چنین اقدامی است که اگر توان این حرکت نظامی را داشت آن را در یمن اجرایی می‌کرد. این معادله که امریکا یا عربستان وارد جنگ زمینی با به اصطلاح داعش در سوریه بشوند چندان عملی نیست .
‌ اما یمن. روزانه آمار وحشتناکی از کشتار غیرنظامیان به خصوص زنان و کودکان از یمن به گوش می‌رسد. تلاش‌ها برای حل و مدیریت بحران سوریه کاملا مشخص و علنی است اما در مورد یمن چطور؟ آیا ایران رایزنی‌های گسترده‌ای برای توقف این خشونت در یمن انجام داده است؟
ایران از ابتدا مخالف دخالت نظامی عربستان سعودی در یمن بود. این تبلیغات سعودی‌ها که ایران را به دست داشتن در بحران یمن متهم می‌کنند مانند تبلیغات رژیم صهیونیستی درخصوص فعالیت‌های ایران در منطقه است. معمولا برخی کشورها برای سرکوب جنبش‌های ملی تلاش می‌کنند این جنبش‌ها را به بیرون از کشور حواله داده و آنها را وابسته و مزدور خارج نشان دهند. این روش کاملا شناخته شده‌ای هم از بعد سیاسی و هم از منظر نظامی است. زمانی که کشوری قصد خاموش کردن جنبش‌های ملی در کشور دیگری را داشته باشد به دلایل جعلی هم استنباط خواهد کرد اما استمرار حضور و مقاومت مردم در یمن و پایداری بر آن حق و خواسته به شکل شفاف و روشن ثابت می‌کند که این جنبش برای تغییر نه از خارج که در داخل یمن ریشه دارد. با وجود ادعای عربستان درخصوص دخالت ایران، ایستادگی مردم ایران در این ماه‌ها نشان داد که این اکثریت در یمن هستند که همچنان روی خواسته‌های خود پافشاری می‌کنند. ‌ای‌کاش عربستان در یمن دست به اقدام نظامی نمی‌زد و به مشورت‌های ما توجه می‌کرد.‌ای‌کاش عربستان به جای آنکه ملتی بسیار فقیر و تنگدست را با پول‌های نفتی و سلاح‌های غربی سرکوب کند بر برقراری کانال گفت‌وگو میان دولت و ملت در یمن تاکید می‌کرد. اما متاسفانه دولت عربستان به مشورت‌های ایران گوش نداد و گذشت ایام نشان داد که شیوه عربستان در یمن اشتباه بود و هزینه این اشتباه را هم مردم یمن پرداخت کردند. خود عربستان هم از حیث اعتبار مادی و معنوی هزینه‌های بسیاری داد. هیچگاه یمن و تلاش برای توقف جنگ در این کشور از ذهن و عمل دیپلماسی ما خارج نشده است. از روز اول تا به امروز تمام تلاش ایران این بوده است که ناآرامی‌ها در یمن به جنگ منتهی نشود و زمانی هم که جنگ شروع شد ما تلاش کردیم این دوره را کوتاه کنیم. همچنان هم به این تلاش‌ها ادامه خواهیم داد.
‌ عربستان برای پرونده حمله به سفارتخانه خود در ایران که البته اقدامی نادرست بود اما تلفات جانی نداشت درخواست تشکیل جلسه فوری سازمان همکاری اسلامی را داد. ایران یا کشور دیگری در جهان اسلام برای مساله یمن با این میزان تلفات غیرنظامی درخواست جمع شدن سران کشورهای اسلامی را نمی‌دهند؟
وضعیت در سازمان همکاری اسلامی، قدرت عربستان در ائتلاف‌سازی، نیاز برخی کشورها به حمایت‌هایی که عربستان انجام می‌دهد و این موضوع که یمن کشور عربی و همسایه عربستان است، این جایگاه را به عربستان داده است که بتواند در مقایسه با ایران در این اقدام جلوتر باشد و اگر درخواستی هم برای تشکیل جلسه فوری درخصوص یمن داده شود با موافقت روبه‌رو نخواهد شد.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید

منبع: اعتماد


ویدیو مرتبط :
سرود ای ایران مردم در مقابل وزارت امور خارجه