یادی ازاستاد سید اکبر پرورش


هر کو نکند فهمی، زین کلک خیال‌انگیزنقشش به حرام ار خود، صورتگر چین باشدجام می و خون دل، هر یک به کسی دادنددر دایره قسمت، اوضاع چنین باشددر کار گلاب و گل، حکم ازلی این بودکاین شاهد بازاری، وان پرده نشین باشدامسال، دومین سالی است که استاد پرورش در میان ما نیست. استاد سید اکبر پرورش یکی از بندگان خالص و مخلص پروردگار بود. او از سادات اصیل بود و سلسله نسب او به امام حسن(ع) می‌رسید. این ناچیز نمی‌تواند فهم ولو ناقص از ابعاد وجودی او به دست دهد. می‌گویند مُعرِّف باید اجل از مُعرَّف باشد و من از این بابت دستم خالی است. پرده نشینی او باعث می‌شد کسی به نهانخانه ارزش‌های وجودی او کمتر دست پیدا کند. لذا سخن گفتن از استاد اکبر پرورش سخت است. به ویژه آنکه او همیشه ابعاد وجودی خود را با تردستی، زیر خرواری از شوخ‌طبعی پنهان می‌کرد. هر کسی به تناسب فهم خود حظی از شأن او دارد.شخصیت جهادی و تلاش‌های مبارزاتی او در زمان طاغوت و پس از انقلاب از او به عنوان یک سرباز پا به رکاب رهبران دینی بویژه امام (ره) و رهبری معظم انقلاب تصویر می‌نماید. خدمات ارزنده وی در مسئولیت‌های سنگین مدیریتی در قبل و بعد از انقلاب در قاب نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، نماینده مجلس شورای اسلامی، وزیر آموزش و پرورش و... از او تصویر یک مدیر نمونه، کارآمد، متعهد، مسئولیت شناس، فداکار، اصیل و... را واتاب می دهد. نظریه پردازی‌های او در مسائل اخلاقی، عرفانی، ادبی، سیاسی و فرهنگی و بداهه‌گویی او در همه این قلمروها، بُعد دیگری از شخصیت او را نشان می‌دهد. ساده‌زیستی و سبک زندگی او که برخاسته از فهم دقیق و موشکافانه وی از زندگی و آموزه های پیامبران و امامان و اولیای الهی است بعد دیگری است که می‌توان تصویر واقعی او را در آن قاب به تماشا نشست. تسلط او بر معارف قرآن و روایات و فهم دقیق معارف الهی، او را در ردیف روحانیون عالیقدری قرار می‌داد که در حوزه «عمل» و «نظر» زبانزد خاص و عام بودند، او که پس از انقلاب برای انجام وظایف انقلابی به تهران آمد دیگر یک چهره اسلامی و ملی بود و آوازه او سراسر کشور را پر کرد.یادم می‌آید اوایل انقلاب پنجشنبه‌ها که برای شرکت در جلسه مسئولان استان‌های حزب جمهوری اسلامی به تهران می‌آمدم یک هفته قرار شد در جلسه‌ای که نمایندگان مجلس، وزرا و معاونین و شخصیت‌های انقلابی و سیاسی حزب جمهوری اسلامی روزهای پنجشنبه در حزب جمهوری اسلامی داشتند مسئولان استان‌ها هم شرکت کنند. در این نشست افراد پشت تریبون می‌رفتند و از هر دری راجع به مسائل سیاسی کشور سخن می‌گفتند. مرحوم شهید بهشتی گرداننده جلسه بود. او به اصرار از مرحوم استاد پرورش خواست که پشت تریبون بیاید و سخن بگوید. او حاضر نبود پشت تریبون برود. بالاخره با اصرار پشت تریبون رفت و راجع به مسائل سیاسی کشور سخن گفت. لحن و سخن او با همه متفاوت بود. سخن او حکایت از اطلاعات وسیع وی از اوضاع کشور همراه با یک هوش سیاسی می کرد.ابتدا همه از خود سئوال می‌کردند این کیست که آیت الله بهشتی اینقدر اصرار دارد او سخن بگوید؟ بعد که سخن گفت همه راجع به او حرف می‌زدند. او یک خطیب مبرز بود. این اولین نگاه من به او بود. با خود می‌گفتم او بدون شک یکی از لنگر‌های انسانی در حزب خواهد بود و حزب می‌تواند به او تکیه کند.بعدها که حزب منحل شد و او به موتلفه اسلامی آمد فهمیدم که من راه را درست آمده‌ام. استاد پرورش در سلوک سیاسی و عرفانی هر فردی می‌توانست یک «مراد» حقیقی باشد. یک راه بلد که به دقایق روحی انسان کاملا مسلط بود و هر لحظه می‌توانست بگوید از کدام مسیر می‌شود رفت. او در این راه خون دل‌ها خورد تا نفسی را بیدار کند و همراه کاروان انقلاب به فلاح برساند. مرحوم پرورش صوت خوشی داشت. آنان که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب پای قرائت دعای کمیل و دعای ندبه و زیارت عاشورای او بودند هنوز صوت خوش او را در گوش خود می‌توانند حس کنند. یادم می‌آید توفیقی بود اوایل تشکیل روزنامه رسالت به اتفاق استاد پرورش و جناب آقای مهندس سیدمرتضی نبوی به ملاقات مرحوم آیت الله علامه جعفری رفتیم. حضرت علامه قبل از هر چیز بعد از احوالپرسی بلافاصله مثنوی مولانا را آورد و از استاد پرورش خواست آن را با صوت خوش بخواند. استاد هم قبول کرد. او می‌خواند و علامه اشک می‌ریخت و لذت می‌برد؛ ما ز بالاییم و بالا می‌رویمما ز دریاییم و دریا می‌رویمما از آن جا و از این جا نیستیمما ز بی‌جاییم و بی‌جا می‌رویملااله اندر پی الالله استهمچو لا ما هم به الا می‌رویماستاد پرورش همه نبوغ فکری و ذهنی و عملی خود را وقف انقلاب و ولایت کرد. نظریه‌پردازی او در امر ولایت فقیه چه در ایام بررسی اصول مربوط به ولایت فقیه در مجلس خبرگان قانون اساسی و چه پس از آن واقعا ستایش برانگیز است. دوست خوبم سیدمسعود شهیدی مجموعه دیدگاه‌های استاد پرورش را در مقاله‌ای جمع کرده است و نشان می‌دهد محور اندیشه دینی و دغدغه اصلی او در انقلاب، مقوله ولایت فقیه بوده است.او به تعبیر مقام معظم رهبری «یاور صدیق انقلاب» بود و عمر پربرکت خود را وقف ترویج و تحکیم انقلاب و نظام اسلامی کرد.روحش شاد و راهش پر رهرو باد.


ویدیو مرتبط :
دیدار مرحوم سید علی اکبر پرورش با رهبرانقلاب