سفرنامه/ توصیف جهانگرد آلمانی از شهرهای شمال ایران


سفرنامه/ توصیف جهانگرد آلمانی از شهرهای شمال ایرانخراسان/ هینریش بروگش جهانگرد آلمانی، مشاهداتش را از سفر دومش به ایران که در سال 1886 میلادی انجام شد، در کتاب «در سرزمین آفتاب» نوشته است. او درباره شهری به نام «رستم‌آباد» در استان گیلان نوشته است: وقتی از چاپارخانه مرتفع به دهکده‌ای با نام غرورانگیز «رستم‌آباد» می‌نگریم، می‌بینیم که تمام خصوصیات یک روستای ایرانی را داراست. در دو طرف کوچه‌های دهکده، دیوارهای بدون پنجره خانه‌هایی به چشم می‌خورد که آن‌ها را با گِل و قلوه‌سنگ ساخته‌اند. معبر اصلی دهکده که فاقد سنگ‌فرش است، از میان بازارچه کوچکی می‌گذرد که در معدود دکان‌هایش مایحتاج روستاییان را می‌فروشند... روی هم رفته رستم‌آباد و ساکنانش مرا به یاد روستاهای حاشیه کویر سوریه می‌اندازد که اهالی‌اش به آن‌چه دارند، قانع‌اند و آرزوی زندگی بهتری را در سر نمی‌پرورانند. کار اهالی دهکده محدود است به کشت و زرع، پرداخت مالیات و تماس با مقامات رسمی به عهده کدخدا و ریش‌سفیدان ده است. پذیرایی و میهمان‌نوازی از مسافران عالی‌مقامی که به روستایشان می‌آیند هم به عهده آن‌هاست و آن‌ها با کمال ادب و متانت این کار را انجام می‌دهند. کدخدا و ریش‌سفیدان ده به شیوه مرسوم در ایران به پیشواز میهمان عالی‌قدر می‌شتابند. تفنگچیان ده با تفنگ‌های قدیمی و از رده‌خارج‌شده‌شان و در صورت فقدان آن‌ها با چوب‌های بلند صف استقبالی تشکیل می‌دهند و گوسفندی را سر بریده و سر و بدن آن را طوری جدا از هم در وسط راه قرار می‌دهند که «میهمان عالی‌قدر» و همراهانش وقتی وارد ده می‌شوند، از وسط آن‌ها بگذرند. قربانی کردن، یکی از رسم‌های کهن ایران است و اصطلاح «قربانت شوم» هم که ایرانیان آن را در نامه‌ها و گفتارشان زیاد به کار می‌برند، اشاره به همین رسم دارد.
«در سرزمین آفتاب» اثر هینریش بروگش



با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید

منبع: خراسان


ویدیو مرتبط :
ایران از دید جهانگرد موتور سوار اسپانیائِی