سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



6 اپیزود از تجربه‌ بی‌اعتمادی ایرانی‌ها به آمریکا


به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله امام خامنه‌ای،‌ طی یادداشتی با عنوان «شش اپیزود از تجربه‌ بی‌اعتمادی ایرانی‌ها به آمریکا» به تبیین 6 بدعهدی آمریکا پس از توافق برجام پرداخته است.

متن این یادداشت به شرح زیراست:

اپیزود اول: نحوه‌ی ورود آمریکایی‌ها به ایران

1. انحصارگران آمریکایی در جریان انقلاب‌های ترکیه و ایران در زمان مشروطه کوشیدند در پرده‌ی شعار «لزوم تحکیم استقلال»، از این انقلاب‌ها برای اعمال‌نفوذ در اقتصاد و سیاست آنان استفاده کنند. در سال 1289 شمسی (1910 میلادی) دستگاه دیپلماسی آمریکا دولت ایران را واداشت تا هیئتی از مستشاران مالی آمریکایی را به ایران دعوت کند. به دستور تافت، رئیس‌جمهور آمریکا، مورگان شوستر به ریاست این گروه منصوب شد. او پس از ورود به ایران، خزانه‌دار کل کشور اعلام شد و حق نظارت بر تمام عملیات مالی و پولی دولت و از آن جمله حق جمع‌آوری مالیات‌ها و تفتیش مالی و حسابداری به او واگذار گردید. از آن پس هیچ‌یک از وزارتخانه‌های ایران بدون امضای خزانه‌دار کل، حق هیچ‌گونه عملیات مالی نداشت.1

2. در همان سال 1911 شوستر برای دریافت یک وام پنج میلیون لیره‌ای که در آن زمان مبلغ هنگفتی بود، با محافل انگلیسی و آمریکایی به مذاکره پرداخت. برای تضمین پرداخت این وام، اقتصاد کشور می‌بایست در طول چهل سال کاملاً زیر کنترل بانکداران غرب قرار می‌گرفت. مجله‌ی آمریکایی «رویو اف رویوز» که آن زمان بسیار متنفذ بود، ضمن تفسیر فعالیت شوستر نوشت: «اداره‌‌ی امور ایران از نیویورک انجام خواهد شد.»

3. در پاییز همان سال 1911 شوستر با پشتیبانی کامل راسل، سفیر آمریکا، خواستار شد که در ایران نوع جدیدی از نیروهای مسلح به نام ژاندارمری مالی تشکیل شود و زیر فرمان شخص خود او باشد. این نیرو اسماً برای جمع‌آوری مالیات بود، ولی در واقعیت امر، نقش تکیه‌گاه نظامی شوستر و آمریکا را در ایران بازی می‌کرد. شوستر و راسل پس از ایجاد نخستین واحدهای ژاندارم مالی، که شمار آن‌ها به دو هزار نفر می‌رسید، از دولت ایران خواستند تا این تعداد را به پانزده هزار نفر برساند.2

اپیزود دوم: سلطنت برای ایران از هر نظام دیگری بهتر است!

1. در نوامبر 1921 (1300 شمسی) مجلس ایران زیر فشار مورگان شوستر و آرتور میلسپو امتیاز انحصاری اکتشاف و استخراج نفت در استان‌های پنج‌گانه‌ی شمال ایران به کمپانی آمریکایی «استاندارد اویل» را تصویب کرد. برای راضی نگه داشتن انگلیسی‌ها، آمریکایی‌ها نیمی از سهام خود را به شرکت نفت ایران و انگلیس واگذار کردند. این عمل چنان موجی از برآشفتگی در کشور به پا کرد که دولت ایران در مارس 1922 مجبور شد امتیاز «استاندارد اویل» را ملغی کند. وزارت خارجه‌ی آمریکا تصمیم جدیدی گرفت و آرتور میلسپو را که با کمپانی نفت «سینکر» بستگی نزدیک داشت، به‌عنوان مستشار عالی مالی کشور، یعنی به‌عنوان مقامی که در ایران سابقه نداشت، منصوب کرد و به‌دلیل بدنامی شرکت نفت ایران و انگلیس و استاندارد اویل، این‌بار این شرکت امتیاز نفت شمال را دریافت کرد.

در سال 1911 شوستر برای دریافت یک وام پنج میلیون لیره‌ای که در آن زمان مبلغ هنگفتی بود، با محافل انگلیسی و آمریکایی به مذاکره پرداخت. برای تضمین پرداخت این وام، اقتصاد کشور می‌بایست در طول چهل سال کاملاً زیر کنترل بانکداران غرب قرار می‌گرفت. مجله‌ی آمریکایی «رویو اف رویوز» که آن زمان بسیار متنفذ بود، ضمن تفسیر فعالیت شوستر نوشت: «اداره‌‌ی امور ایران از نیویورک انجام خواهد شد.»

2. میلسپو و دستیارانش همزمان با اقدام فوق امتیاز ساختمان راه‌های آهن و راه‌های شوسه سراسر کشور را به کمپانی بزرگ «اولن» آمریکایی واگذار کرد. این امتیازها در سال 1924 به آمریکایی‌ها واگذار شد. کمی بعد اداره‌ی مخصوص راه‌آهن ایران به ریاست کلند آمریکایی تأسیس شد.

3. میلسپو با تکرار شیوه‌ی شوستر در امور سیاسی کشور نیز بی‌پروا مداخله می‌کرد. در سال 1924 که مردم از انحطاط سیاسی و اخلاقی سلسله‌ی قاجار خشمگین بودند و نهضت جمهوری‌خواهی اوج می‌گرفت، میلسپو شدیداً علیه آن به مخالفت برخاست. او در این زمینه نوشت: «استقرار نظام جمهوری عملاً در حکم یک انقلاب جدید خواهد بود... و بی‌نظمی و نابسامانی پدید خواهد آمد. برای مردمی که در امر خودگردانی تجربه ندارند، سلطنت از هر نظام دیگری بهتر است.» در همین سال به اصرار اکید میلسپو یکی از سربازان ایران به نام مرتضی به اتهام حمله به سرگرد ایمبری آمریکایی در حضور تمام اعضای سفارت خانه آمریکا در تهران تیرباران شد.

4. اقدامات میلسپو، تأثیرات منفی غیرقابل جبرانی بر اقتصاد ایران گذاشت. برای نمونه در طول سال‌های 1920-1930 سطح کشت توتون 40 درصد و محصول پنبه 43 درصد کاهش یافت و میزان وسیعی از زمین‌های کشاورزی قابل کشت بدون زراعت باقی ماند.

5. میلسپو خود می‌گفت که او فقط به تحکیم مبانی اقتصاد ایران مشغول است و قصد دخالت در امور داخلی کشور را ندارد. اما وی در کتاب «آمریکایی‌ها در ایران» که در سال 1946 با عنوان «کلینیک انترناسیونالیسم جدید» انتشار یافت، نوشت: «استقلال و حاکمیت ایران در بهترین حالت چیزی جز امید یا وعده نیست... این هدف‌ها تحقق‌پذیر نیست و نمی‌تواند تحقق‌پذیر باشد... ایران کشوری است که اتفاقا در امور داخلیش باید دخالت کرد.»

اپیزود سوم: پیشانی آلوده‌ی آمریکا و کودتای ننگین 28 مرداد 1332

نفوذ گسترده و جدی آمریکا از کودتای 28 مرداد به بعد آغاز شد. ملی شدن صنعت نفت برای آمریکایی‌ها به‌قدری مهم بود که دین آچسون، وزیر خارجه‌ی این کشور، در کتاب خاطرات خود، دو فصل تمام را به مناسبات ایران و آمریکا در سال‌های 1951 و 1952 (1330-1331 شمسی) اختصاص داده است. او شرح مبسوطی بیان می‌دارد درباره‌ی اینکه وزارت خارجه و کاخ سفید چه نقشه‌هایی طرح کرده بودند تا از وضع بغرنج آن زمان ایران برای منزوی کردن مصدق استفاده کنند.

1. سه هفته بعد از نخست‌وزیری مصدق، آمریکا رسماً نظر منفی خود را درخصوص ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد. در ماه می همان سال (اردیبهشت 1329)، ترومن نامه‌ای خطاب به مصدق نوشت که اختلافاتش را با انگلیس رفع کند.

2. دادگاه لاهه در 5 ژوئیه‌ی 1951 (15 دی 1329) زیر فشار آمریکا قراری صادر کرد که به‌موجب آن اجرای قانون ملی کردن صنعت نفت عملاً برای دولت ایران ممنوع اعلام شد. چهار روز بعد ترومن نامه نوشت که دولت ایران رأی دادگاه لاهه را بی‌چون‌وچرا بپذیرد. سوای از غیرقانونی بودن رأی دادگاه، آمریکا به‌صورت مداخله‌جویانه فرستاده‌ای به ایران فرستاد که مورد اعتراض صدها هزار نفری مردم قرار گرفت. دولت زاهدی بیش از صد نفر را کشت و بیش از پانصد نفر را زخمی کرد، در تهران حکومت نظامی اعلام کرد و بیست روزنامه را نیز توقیف کرد.

3. چون آمریکا عزم ملی کردن را جدی دید، محاصره‌ی مالی و اقتصادی ایران را آغاز کرد. شرکت‌های آمریکا و انگلیس نفت ایران را نخریدند و کمپانی‌های فرانسه، ایتالیا و ژاپن را وادار به نخریدن نفت ایران کردند. در نتیجه در نیمه‌ی سال 1951 (1329 شمسی) استخراج نفت ایران به‌طور کامل قطع شد. هم‌زمان دولت انگلیس دارایی‌های ایران را مسدود کرد. با فشار آمریکا به شاه، مصدق مجبور به استعفا شد. به‌دنبال آن مردم اعتصاب عمومی کردند. در 21 ژوئیه (اول بهمن) قوام مجبور به استعفا شد و مصدق مجدداً نخست‌وزیر شد. مشهور شد که در سال 1953 (1332) کرمیت روزولت به‌همراه دسته‌چک ضخیم بدون محدودیتی وارد تهران شده است.

اپیزود چهارم: جزیره‌ی ثبات صنعت تسلیحاتی آمریکا

آمریکایی‌ها بسیار تلاش کردند تا شاه را به‌عنوان یکی از ستون‌های دکترین دوستونی خویش در منطقه‌ی غرب آسیا و شمال آفریقا، که به‌صورت جعلی به خاورمیانه مشهور است، تبدیل کنند.

1. رژیم محمدرضا، ده‌ها میلیارد دلار از دلارهای نفتی ایران را به‌صورت سفارش و خرید گران‌ترین سلاح‌های غیرقابل استفاده برای ایران، به آمریکا برمی‌گرداند. مبالغ عظیمی از درآمد نفت نیز برای ساختمان انواع پایگاه‌های نظامی زمینی و هوایی و دریایی و پرداخت حقوق‌ها و مزایای کلان بیش از صد هزار کارشناس و مستشار نظامی و کشوری خرج می‌شد. به بیان دیگر، این هزینه‌ها نیز به گاوصندوق‌های آمریکایی سرازیر می‌شد.

2. پهلوی دوم بسیار اصرار داشت که عامل اعتلا، عزت و تجلی ایران معرفی شود. ولی درعین‌حال در عمل پارادوکس‌گونه رفتار می‌کرد. پارادوکس عملکرد رژیم پهلوی در بحث از عزتمندی در آنجا ظاهر می‌شد که شاه در مقابل باج‌خواهی‌های آمریکا تمکین می‌کرد. شفاف‌ترین اقدامی که برای رژیم شاه هزینه‌ی سنگینی داشت، «لایحه‌ی کاپیتولاسیون» و تصویب آن در مجلس شورای ملی بود که مصونیت قضایی مستشاران ومأموران آمریکایی را در ایران تضمین می‌کرد؛ امری که حکایت‌گر وابستگی و سرسپردگی رژیم پهلوی بود.3

پهلوی دوم بسیار اصرار داشت که عامل اعتلا&


ویدیو مرتبط :
امروز ، مردم از بی اعتمادی به آمریکا گفتند