روی قبرم بنویسید که خواهر بودم/ بسته ویژه «آخرین خبر» به مناسبت وفات «حضرت معصومه (س)»


روی قبرم بنویسید که خواهر بودم/ بسته ویژه «آخرین خبر» به مناسبت وفات «حضرت معصومه (س)»آخرین خبر/ سرت را به شیشه پنجره تکیه داده اى.
ماشین از پلیس راه مى گذرد و هر لحظه به شهر نزدیک تر مى شود، دلت بهانه مى گرفت،
هواى او را کرده بود که پا در سفر گذاشتى از لحظه اى که ساک را بسته اى و راه افتاده اى هر لحظه بى تابتر شده اى از بلنداى جاده به شهر خیره مى شوى نگاهت از روى ساختمان ها مى گذرد.
چشمان تشنه ات در التهاب عطش مى سوزند.
چیزى را مى کاوند که خود نمى دانى، دلت گواهى روشنى مى دهد. در تابش نور آفتاب تشعشع خیره کننده «گنبد طلایى» حرمش چشمانت را به آتش مى کشد.
نگاه تشنه ات بر روى گنبد قفل مى شود، مى ماند.
گویى به آنچه مى طلبیده رسیده است...در حریـــم نـــــورسلام می کنم به تو ای دختر فرستاده خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه، ای دختر پیشوای مومنان، ای دختر حسن و حسین، ای دختر سرپرست الهی امت، ای خواهر سرپرست الهی امت، ای عمه سرپرست الهی امت، ای دختر موسی بن جعفر؛ و پیشکش تو باد مهر و افزون بخشی خداوند! سلام می کنم به تو و امید می ورزم که خدا ما و شما را در بهشت به هم بازشناساند و ما را در میانه شما برانگیزاند و در آن آبگیر که از آنِ پیام آورشماست، ما را بار دهد و به آن جام که از آن هموست، ما را بنوشاند همان که جام گردانش علی باشد، زاده ابوطالب و پیشکش همه شما باد، هر چه سلام خداوند است!و نیاز خواه ام از خدا که شادمانی و گشایش را در میانه شما به ما بنمایاند و ماو شما را با نیایتان، محمد(ص)، یک جا گرد آورد و بهره آشنایی با شما را از مابازنستاند و همانا خدا، سرپرستی است توانا.
من به خدا نزدیکی می جویم با مهر ورزیدنم به شما و با کناره جستنم از دشمنان شما و با سرسپردنم به خداوند و به این شیوه بسی خرسندم بی آنکه ناباوری به خویش راه دهم و بزرگی بفروشم و به آنچه محمد ارمغان آورد، باور دارم و خشنودم.

شــرحی مختصــر بر زنـــدگـــانی حضـــرت فـــاطـــمه معصــــومــــه(س)درخشانترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه کبری فرزند پاکیزه موسی بن جعفر(ع) است. حضرت معصومه(س) و امام رضا(ع) هر دو از یک مادر به نام «نجمه» (ستاره)متولد شده اند. در کتابهای تاریخی برای مادر حضرت ده نام و لقب ذکر شده است که عبارتند از: نجمه، تکتم، خیزران مرسیه، اروی، ام البنین، طاهره، سکن،سمانه، شقرا، صقر.مؤلف «مستدرک سفینة البحار» در تعیین سال ولادت حضرت معصومه(ص) می نویسد: «فاطمة المعصومة المولودة فی غرة ذی القعدة سنة 173؛ فاطمه معصومه در اول ذیقعده 173هجری دیده به جهان گشود.»
نویسنده تاریخ قم تنها به سال وفات (201 ه. ق) حضرت معصومه(س) اشاره کرده است. برخی دیگر از متاخرین، دهم ربیع الثانی را روز ارتحال آن حضرت ذکر کرده اند.

تــاریخچــه هجــرت حضـــرت معصـــومـــــه ســــلام الله علیـــــــــهاهجرت امام رضا(ع) از مسیر بصره، اهواز و فارس به مرو صورت گرفت؛ در حالی که، هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) یک سال پس از آن، از مسیر دیگری انجام شد.حسن بن محمد بن حسن قمی می نویسد:
«از سادات حسینیه از فرزندان موسی بن جعفر(علیهما السلام) که به قم آمدند فاطمه دختر موسی بن جعفر(علیهما السلام) بود. چنین گویند بعضی از مشایخ قم که چون امام علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) را از مدینه بیرون کردند تا به مرو رود از برای عقد بیعت به ولایت عهد برای او فی سنة ماتین،خواهر او فاطمه بنت موسی بن جعفر(علیهم السلام) در سنه احدی و ماتین به طلب بیرون آمد چون به ساوه رسید، بیمار شد. پرسید که میان من و میان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند که ده فرسخ است. خادم خود را بفرمود تا او را بردارد و به قم برد. خادم او را به قم آورد...»

اقـــامتـــگاه حضــــرت معصـــومه ســـــلام الله علیــــها در قــــــمسرای «موسی بن خزرج » که حضرت معصومه (س) چند صباحی در آنجا به سر برد، به مدرسه معروف «ستیه» است. این سرا در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یکی از محله های قدیمی بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بیت النور» در وسط آن، قرار داشت. موسی بن خزرج پس از رحلت آن بانوی گرانقدر، محراب ایشان را به همان حال باقی گذارد، و دیگر نقاط خانه خویش را نیز به احترام ایشان، مسجد کرد .اصل محراب فاطمه معصومه (س) که در نزد عوام به «تنور» مشهور است تاکنون پابرجاست و مردم از قدیم الایام تاکنون برای تیمن و تبرک و خواندن زیارت و دعا بدان جا می روند. محراب مزبور که غرفه کوچکی بیش نبوده، تجدید بنا شده و به صورتی زیبا در آمده است. و در کنار آن، مدرسه ای برای طلاب علوم دینی ساخته شده که به «مدرسه ستیه» معروف است.حضــــرت معصومـــه ; زینب ثــــانـــى تاریخ گویاى این حقیقت تلخ است که حکومت بنى امیه و بنى عباس،هر دو از دشمنان قسم خورده نبوت و ولایت بودند و این کینه توزى با اسلام ناب را با جنایات مختلفى نشان مى دادند;با این تفاوت که این نظام جبار بنى امیه به شکلى علنى،شمشیر برهنه اى شده بود و قلوب خاندان ولایت را مى شکافت و در نشان دادن این جنایات آن چنان اصرار مىورزید که دیگر حتى پدر،جرأت نداشت به فرزند خود بگوید که از نسل اولاد على(ع) است.اما شیوه حکومت بنى عباس،ظاهرى آرام و باطنى کینه توز وخصمانه داشت و بعضى اوقات مردم نیز تحت تأثیر این گونه رفتارهاى منافقانه قرار مى گرفتند.
مردم ایران درآن روزگار علاقه وافرى به خاندان ولایت و اهل بیت داشتند و حتى با وجود حاکمیت استبداد عباسى در قلمرو اسلامى، از ابراز علاقه خود به آنان خوددارى نمى کردند. در این میان عده اى بر این باورند که این علاقه به دلیل ازدواج امام حسین(ع) با دختر یزدگرد سوم است، اما شواهد تاریخى نشان مى دهند که این علاقه ریشه الهى دارد.
نقل شده است زمانى که آیه: «ان یشاء یذهبکم ایها الناس و یات باخرین و کان الله على ذالک قدیرأ»
اى مردم اگر خداوند بخواهد مى تواند شما را از این دنیا ببرد و قومى دیگر را جانشین شما سازد و خداوند بر این کار قادر است» بر پیامبر نازل شد،آن حضرت دست بر شانه سلمان فارسى گذاشت و فرمود: «آنان هموطنان سلمان هستند.»
در حقیقت پیامبر اسلام با این سخن،آینده ملت ایران را پیش بینى نمود و وظیفه خطیر آنان را گوشزد کرد.
دلیل دیگر علاقه ایرانیان به اهل بیت،عدالت خواهى فطرى ایرانى ها و بى عدالتى پادشاهان فاسد و خودسراین کشور بوده است; همان حکام جبارى که قرآن از آنان به نام مترف و مستکبر یاد مى کند. به طور کلى علت اصلى علاقه ایرانیان به خاندان امامت،فطرت عدالت خواهى آنان و عادل بودن ائمه اطهار بوده است.
البته علاقه اى که ریشه هزار ساله دارد،به دور از عوامل سطحى و زودگذر است. حکومت بنى عباس نیز از وجود این علاقه با خبر بود و مى دانست که خبر اسارت امام موسى بن جعفر(ع) خشم مردم ایران را علیه حاکمان جبار بنى امیه و بنى عباس بر انگیخته و امکان دارد که ایرانیان دست به قیامى همه جانبه بزنند و حکومت بنى عباس را سرنگون کنند. از این رو،در پى چاره جویى برآمدند و از آن جا که با رشادت هاى ملت ایران آشنا بودند،شمشیر را چاره کار ندانستند و نقشه ولایتعهدى(اجبارى) امام على بن موسى الرضا(ع) را مطرح کردند.
با این ترفند موذیانه , هم خطر قیام مردم ایران را از میان بردند و هم امام هشتم را تحت نظر گرفته و رابطه مردم با ایشان را قطع نمودند.به این ترتیب دسترسى به امام هشتم(ع) بسیار مشکل و حتى غیر ممکن شد و مردم مجبور بودنداز طریق عوامل حکومتى خبرهاى مربوط به ائمه را دریافت نمایند.
ویـــژگی‌هـــای حضـــرت معصــــومــــه (س)در میان این چهار صد اختر تابناکی که در آسمان قم نورافشانی می کنند، ماه تابانی که همه آنها را تحت الشعاع انوار درخشان خود قرار داده، تربت پاک شفیعه محشر، کریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام)، دخت گرامی موسی بن جعفر، حضرت معصومه(س)می باشد.پژوهشگر معاصر، علامه بزرگوار، حاج محمدتقی تستری، مولف قاموس الرجال می نویسد: «درمیان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع)، کسی همسنگ حضرت معصومه(س) نمی باشد. » محدث گرانقدرحاج شیخ عباس قمی به هنگام بحث از دختران حضرت موسی بن جعفر(ع)، می نویسد: «برحسب آنچه به مارسیده، افضل آنها سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی(ع)، معروف به حضرت معصومه(س) است.» بررسی شخصیت برجسته و فضایل گسترده حضرت معصومه(س) در این صفحات نمی گنجد. در این نوشته به برخی از ویژگیهای آن خاتون دوسرااشاره می کنیم:

1- شفــاعت گستـــرده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. و گستردگی آن باجمله بلند: (ولسوف یعطیک ربک فترضی) بیان گردیده است. همانا دو تن ازبانوان خاندان رسول مکرم شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فراگیرد:
1- خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
2- شفیعه روزجزا، حضرت فاطمه معصومه(س).
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا سلام الله علیها همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج پیک وحی طاقه ابریشمی از جانب پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد.» باکلک تقدیر نقش بسته بود.
این حدیث از طریق اهل سنت نیز آمده است.
بعد از فاطمه زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت،هیچ کس و حد اقل هیچ بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه دخت موسی بن جعفر سلام الله علیها نمی رسد، که امام به حق ناطق، حضرت جعفر صادق(ع) در این رابطه می فرماید: «تدخل بشفاعتها شیعتناالجنه باجمعهم »: «با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.»

2- عصمـــت
بر اساس روایتی که مرحوم سپهر در «ناسخ » از امام رضا(ع)روایت کرده، لقب «معصومه » را به حضرت معصومه، امام هشتم اعطا کرده اند. طبق این روایت امام رضا(ع) فرمود: «من زار المعصومه بقم کمن زارنی » «هرکس حضرت معصومه را درقم زیارت کند، همانند کسی است که مرا زیارت کرده باشد.» این روایت را مرحوم محلاتی نیز به همین تعبیر نقل کرده است.با توجه به این که عصمت به چهارده معصوم(علیهم السلام) منحصرنیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند.و علت اشتهار حضرت رسول اکرم، فاطمه زهرا و امامان(علیهم السلام) به «چهارده معصوم » آن است که آنها علاوه بر مصونیت ازگناهان صغیره و کبیره، از «ترک اولی » نیز که منافات با عصمت ندارد، پاک و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در کتابهای ارزشمند: «العباس » و «علی الاکبر» دلائل عصمت حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده است. و مرحوم نقدی در کتاب «زینب الکبری » از عصمت حضرت زینب سلام الله علیها سخن گفته است. و مولف «کریمه اهلبیت » شواهد عصمت حضرت معصومه(س)را بازگو نموده است.
و با توجه به این که حضرت معصومه(س) نام شریفشان «فاطمه »است و در حال حیات به «معصومه » ملقب نبودند، تعبیر امام(ع)دقیقا به معنای اثبات عصمت است، زیرا بر اساس قاعده معروف:«تعلیق حکم به وصف مشعر بر علیت است » دلالت حدیث شریف برعصمت آن بزرگوار بی تردید خواهد بود.

3- فــداها ابــوها
آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی » نقل فرموده که روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) درسفر بودند، پرسشهای خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسشهای خود به منزل امام(ع) شرفیاب شدند، امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند.
هنگامی که امام(ع) پرسشهای آنان و پاسخهای حضرت معصومه(س) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» باتوجه به این که حضرت معصومه(س) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند.

4- بـارگاه حضـرت معصــومه(س) تجلیـــگاه حضرت زهــــرا(س)
بر اساس رویای صادقه ای که مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(ره) ازپدر بزرگوارش مرحوم حاج سیدمحمود مرعشی (متوفای 1338 ه’ .)نقل می کردند، قبر شریف حضرت معصومه(س) جلوه گاه قبر گم شده مادر بزرگوارش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها می باشد.آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله ای که ممکن باشد، محل دفن حضرت زهرا سلام الله علیها را به دست آورد، به این منظورختم مجربی را آغاز می کند و چهل شب آن را ادامه می دهد، تا درشب چهلم به خدمت حضرت باقر و یا حضرت صادق(علیهماالسلام)شرفیاب می شود، امام(ع) به ایشان می فرماید: «علیک بکریمه اهل البیت » «به دامن کریمه اهلبیت پناه ببرید.» عرض می کند: بلی من هم این ختم را برای این منظور گرفته ام که قبر شریف بی بی را دقیقا بدانم و به زیارتش بروم.
امام(ع) فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه درقم می باشد.»سپس ادامه داد: «برای مصالحی خداوند اراده فرموده که محل دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها همواره مخفی بماند و لذا قبر حضرت معصومه راتجلیگاه قبرآن حضرت قرار داده است. هر جلال و جبروتی که برای قبر شریف حضرت زهرا مقدر بود خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه(س) قرار داده است.»

5- پیشـــگوئی امـــام صـــادق(ع)
امام جعفر صادق(ع) در ضمن حدیث مشهوری که پیرامون قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: «تقبض فیها امراءه هی من ولدی، واسمها فاطمه بنت موسی، تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باجمعهم » «بانویی از فرزندان من به نام «فاطمه » دختر موسی، در آنجا رحلت می کند، که با شفاعت اوهمه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» راوی می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق(ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع)هنوز دیده به جهان نگشوده بود.
پیشگوئی امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قم پیش ازولادت پدر بزرگوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ آن حضرت حکایت می کند.

6- رمـز قـداست قم
در احادیث فراوانی از قداست قم سخن رفته، تصویر آن در آسمان چهارم به رسول اکرم(ص) ارائه شده است.
امیرمومنان(ع) به اهالی قم درود فرستاده و از جای پای جبرئیل در آن سخن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفی کرده وخاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. امام کاظم(ع) قم را عش آل محمد (آشیانه آل محمد(ص)) نامیده و یکی از درهای بهشت رااز آن اهل قم دانسته. امام هادی(ع) اهل قم را «مغفور لهم »(آمرزیده) تعبیر کرده و امام حسن عسکری(ع) از حسن نیت آنهاتمجید کرده و با تعبیرات بلندی اهالی قم را ستوده است.اینها و دهها حدیث دیگری که در قداست و شرافت قم و اهل قم ازپیشوایان معصوم به ما رسیده، فضیلت و عظمت این سرزمین را برای همگان روشن می سازند، جز این که باید دید راز و رمز این همه شرافت و قداست چیست؟
حدیث فوق که پیرامون ارتحال حضرت معصومه(س) به عنوان پیشگوئی از امام صادق(ع) نقل شد، از راز و رمز آن پرده بر می دارد وروشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت، از ریحانه پیامبر،کریمه اهلبیت، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه(س) سرچشمه می گیرد، که در این سرزمین دیده از جهان فرو بسته، گردو خاک این سرزمین را توتیای دیدگان حور و ملائک نموده است.

7- تنــها خواهــر امـــام هشتــــم
نجمه خاتون همسرگرامی امام کاظم(ع) تنها دو فرزند در دامان خود پرورش داد و آنها عبارتند از:
1- خورشید فروزان امامت، حضرت علی بن موسی الرضا(ع).
2- ماه تابان درج عصمت، حضرت معصومه(س).
محمد بن جریر طبری، دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجم هجری،براین واقعیت تصریح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود، پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامن نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود و امام(ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده در سویدای دلش را بر او نثار کند.
بین حضرت معصومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت زایدالوصفی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است.
در یکی از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصومه نیز نقشی دارد،هنگامی که مرد نصرانی می پرسد: «شما که هستید؟» می فرماید: «انا المعصومه اخت الرضا» «من معصومه، خواهر امام رضا(ع)می باشم.» این تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا(ع) و از مباهات او به این خواهر برادری سرچشمه می گیرد.

8- نــامه دعـــوت
محبت و مودت این خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود، به طوری که مفارقت امام هشتم(ع) برای حضرت معصومه(س) بسیار سخت بود،جدائی حضرت معصومه(س) نیز برای امام هشتم(ع) قابل تحمل نبود.و لذا پس از استقرار امام هشتم(ع) در مرو، نامه ای خطاب به حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادی به مدینه ارسال نمود.
جالب توجه است که حضرت رضا(ع) به غلام دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینه منوره برساند.
حضرت معصومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست خط برادر، رخت سفر بست و خود را مهیای سفر نمود.

کـــریمه، کوثــــر کویــــــــر...
و معصومه معصومه است. فاطمه، کریمه اهل بیت، کوثر کویر و قبله همه دل هاى شیفته ولایت، آشناى دور و نزدیک و بزرگ و کوچک. دختر هفتمین و خواهر هشتمین خورشید ولایت، زیارتش بهانه نمى خواهد که حرمش خانه محبان است و حریمش کعبه عاشقان. و عشق عشق است مسلمانى و زندیقى نیست. آنان که هر روز جرعه جرعه «اکسیر ولایت» را از جام مشبک هاى ضریحش مى نوشند دورى او را نمى توانند تحمل کنند در جوارش سکنا مى گزینند تا جان هاى عطشناک و کویرى خود را از محبت او سیراب کنند. خدا کند قدر این بانو را بدانیم.

دست به دامـــان بانــــو تا آســـمان بهشت
همچنانکه مومنین در اصل وارد شدن به بهشت نیاز به شفاعت دارند، در داخل خود بهشت نیز برای ترفیع درجه نیازمند به شفاعت اولیاء الله هستند. طبق بیان نورانی امام رضا علیه السلام در متن زیارتنامه، حضرت معصومه سلام الله علیها در بهشت نیز می تواند زائران خویش را شفاعت کند و آنها را ترقی داده و بالا ببرد؛ همان طور که به فرموده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرآن سبب ارتقاء درجه قاری عامل می شود: «اقْرَأْ وَ ارْقَهْ فَکُلَّمَا قَرَأَ آیَةً صَعِدَ دَرَجَة»(اصول کافی، ج2 ص 603) ؛ بخوان و بالا برو، پس هر یک آیه که بخواند یک درجه بالا رود.
بنابراین درست است که به هر حال، سعه وجودی و جایگاه معنوی حضرت معصومه سلام الله علیها پایینتر از شخص معصوم است ولی آنچه در بیانات ائمه علیهم السلام درباره حق شفاعت ایشان نسبت به همه شیعیان وارد شده است، حاکی از مقام ولایتی است که خداوند متعال به این وجود نازنین ارزانی داشته است. مقامی که همه محبین اهل بیت علیهم السلام از مردم عادی گرفته تا علما و مراجع تقلید و بزرگان، در برابر آن سر تعظیم فرود می آورند.

منبع: آخرین خبر


ویدیو مرتبط :
روی قبرم بنویسید که خواهر بود