سایر
2 دقیقه پیش | جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کندایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ... |
2 دقیقه پیش | ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کردالعالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ... |
سرمقاله مردم سالاری / چراغ جادوی گاز
مردم سالاری/ « چراغ جادوی گاز » عنوان یادداشت روز روزنامه مردم سالاری به قلم بهروز پورسینا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
امروز شنبه، جمهوری اسلامی ایران برگزار کننده مجمع کشورهای صادرکننده گاز(GECF) خواهد بود که البته به غلط یا به مسامحه از آن به اوپک گازی نیز یاد میشود. در این اجلاس و در دو روز اول، جلسات با حضور وزرای کشورهای عضو برگزار میشود و در روز پایانی، سومین اجلاس سران مجمع کشورهای صادرکننده گاز با حضور 8 رئیس جمهور که شامل ریاست محترم جمهوری اسلامیایران و روسای محترم جمهور روسیه، بولیوی، گینه استوایی، ونزوئلا، نیجریه، عراق و ترکمنستان میشود و کشور الجزایر در سطح نخست وزیر، به عنوان مهمانان ویژه شرکت میکنند. این مجمع از 18 کشور عضو شامل کشورهای جمهوری اسلامیایران، روسیه، قطر، امارات متحده عربی، الجزایر، بولیوی، مصر، ترینیداد و توباگو، ونزوئلا، گینه استوایی، لیبی و نیجریه به عنوان اعضای اصلی تشکیل میشود؛ کشورهای عراق، پرو، عمان، قزاقستان، هلند و نوروژ به عنوان عضو ناظر در این مجمع حضور دارند. ایران در کنار روسیه و قطر مجمع صادر کنندگان گاز را پایه گذاری کرده است و در طول 14 سال گذشته، در تراز واردات گاز و صادرات گاز طبیعی در عمل صادرکننده بسیار کوچکی بوده، در برخی مقاطع یک وارد کننده خالص گاز طبیعی نیز بوده است! فعالیتهای مربوط به برداشت از بزرگترین میدان گازی جهان یا همان میدان مشترک پارس جنوبی ( در قطر بنام میدان گنبد شمالی است)، در حالی توسط قطر و شرکتهای بینالمللی نفتی از سال 1989 میلادی آغاز شد که از آن میتوان به یک لشکرکشی تمام عیار مغولی تعبیر کرد. جمهوری اسلامیایران در نیمه اول دهه 1990 میلادی، فعالیتهای خود را برای برداشت از این بزرگترین میدان گازی جهان شروع کرد اما قطر در برداشت، همواره دست پیش را داشته است. زمانی که فعالیتهای مربوط به برداشت از منابع مشترک گازی و سایر منابع مشترک نفتی در خلیج فارس توسط ایران شکل برجستهای به خود گرفت، تحریمهای یکجانبه داماتو از طرف آمریکا بر علیه صنعت نفت ایران از سال 1996 اعمال شده است و در ادامه، کلکسیونی از تحریمهای کم سابقه و بعضا بیسابقه بر علیه جمهوری اسلامی ایران در بستههای تحریمهای اتحادیه اروپا، تحریمهای تکجانبه از سوی دولت ایالات متحده، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل و در نهایت تحریمهای کنگره آمریکا شکل گرفت که بخش اعظم آن، بطور مسقیم و در بخش مالی، کشتیرانی و بیمه به شکل غیرمستقیم، صنعت بزرگ نفت و گاز ایران را نشانه رفت. در 25 سال گذشته، قطر برداشتهای رویایی از میدان مشترک پارس جنوبی داشته است که در طول این مدت فقط یکبار و در یکسال، در اوایل قرن 21، ایران توانست سطح برداشت خود از این میدان به قطر نزدیک کند اما قبل و پس از آن، همواره به شکل دردناکی از این رقابت جا ماندهایم که عمدتا تحریمها، دلیل اصلی آن بوده است. البته این عقب افتادگی، منحصر به میدان گازی پارس جنوبی نمیشود و به سایر میدانهای مشترک نفتی و گازی در این منطقه نیز تسری پیدا میکند. حال کمیبیشتر میبایست به ارزشهای برجام و در هم شکستن چارچوبهای تحریم واقف شد. به هر حال، غول چراغ جادوی گاز تاکنون به نفع ما کار نکرده است و برای آنکه به نقش چراغ جادوی گاز در دیگر ابعاد واقف شویم یک فلاش بک به سال 2010 میزنیم. در سال 2010 و با اوج گرفتن بحران مالی در یونان، اتحادیه اروپا مواجه با جدیترین چالش خود از زمان تشکیل این اتحادیه شد به طوری که با روشن شدن وضعیت بحرانی ایرلند همچنین در آستانه بحران قرار داشتن چند کشور دیگر عضو، چنان عرصه بر این اتحادیه تنگ شد که یکی از مقامات بلند پایه این اتحادیه اعلام کرد، اگر منطقه یورو از خطر فرو افتادن و سقوط در این بحران رهایی نیابد، دیگر از اتحادیه اروپایی نام و نشانی باقی نخواهد ماند. صدراعظم آلمان نیز تهدید کرد، در صورتی که شرکایش درخواست آلمان را برای یک مکانیسم دائمیبه منظور مقابله با بدهیهای دولتی نپذیرند، کشورش را از منطقه یورو خارج خواهد کرد. در همین راستا، برنامههای نجات اتحادیه اروپا برای دهه دوم قرن 21 از در دستور کار جدی قرار گرفت.
در آغاز دهه دوم قرن 21، یکی از مهمترین برنامههای در دست اجرا در اتحادیه اروپا، به حداقل رساندن تهدیدهای آتی در زمینه تامین امنیت انرژی بوده است. با آنکه انگلیس در اروپاست، اما این کشور همواره نقش هم پیمان آمریکا را ایفا کرده است؛ همراهی این کشور در اشغال عراق و ایجاد زیرساختهای لازم در عراق برای تامین امنیت عرضه انرژی همچنین مشارکت و حضور گستردهتر در بازار و صنعت جهانی نفت از طریق عراق، یکی از میوههای این هم پیمانی بوده است. روسیه که اصلیترین تامینکننده انرژی اتحادیه اروپا بخصوص در زمینه گاز طبیعی از ابتدای تشکیل این اتحادیه بوده است و میرود تا این جایگاه را در دهههای آتی تقویت کند تعریف خاصی از تعامل با اتحادیه اروپا را ارائه کرده است؛ در اینجا یادآور این نکته میشویم که روسیه در آستانه سردی هوا و به بهانه اختلافات مالی با اکراین و روسیه سفید، اروپا را در هراس از کاهش یا قطع موقت صادرات گاز خود به این اتحادیه قرار میداد. قطر نیز که یکی از مهمترین کشورهای جهان در حوزه گاز میباشد همواره مترصد بوده است تا با سرمایهگذاریهای عظیم در حوزه صادرات گاز از طریق LNG، به جایگاه بالاتری در تامین انرژی اتحادیه اروپا برسد. روسیه با آنکه در قیاس با رقبایش، زیرساختهای برگزاری بازیهای جام جهانی فوتبال را در سال 2018 نداشت در بهت و ناباوری، با کنار زدن انگلیس به میزبانی دست یافت. انتخاب روسیه توسط سپ بلاتر تحسینهای پوتین را برانگیخت بطوریکه در پایان مراسم در محل فیفا حاضر شد. نخست وزیر انگلیس، کامرون که در محل فیفا از ابتدا حاضر شده بود اظهار داشت که داشتن بهترین ورزشگاهها، بهترین اعتبارنامهها و عشق به فوتبال به هیچ دردی نمیخورد. فیفا بر خلاف رویه جاری خود و در همان نشست جمعه، میزبان سال 2022 را نیز اعلام کرد؛ قطر! کشوری که حتی در فوتبال آسیا در جایگاه اول قرار ندارد با کنار زدن رقبایش و در راس آنها آمریکا، پیروز رقابت نفسگیر میزبانی برگزاری بازیهای جام جهانی فوتبال در سال 2022 میشود. مقامات آمریکا حیرت و انزجار خود را از این تصمیم فیفا اعلام کردند و اوباما قاطعانه در اظهار نظری رسمی اعلام کرد که فیفا، اشتباه بزرگی در اعلام قطر به عنوان میزبانی کرده است. این رایی اشتباه است اما آمریکا باید بفهمد که چرا ورزش، آن را به عنوان یک ابرقدرت به رسمیت نمیشناسد. در بازی برد- برد اتحادیه اروپا و فیفا با روسیه و قطر، اتحادیه اروپا اولا به درجه بالایی از تقویت سیاست تامین انرژی دست یافت و در ثانی از شرکتهای نفتی مورد نظرش برای حضور پر رنگتر جهت برداشت گاز از منابع مشترک ایران و قطر از طریق قراردادهای مشارکت در تولید با کشور قطر حمایت کرد. بر نگارنده از همان تاریخ کاملا روشن بود که از سال 2010، قطر در برداشت از منابع مشترک نفت و گاز همچنین افزایش صادرات گاز از طریق توسعه صنعت LNG موفقیتهای مضاعفی را کسب خواهد کرد. همچنین موضوع قطع گاز روسیه به اتحادیه اروپا در آستانه فصل سرما، به حافظه تاریخ سپرده خواهد شد؛ لازم به ذکر است که حتی در اوج رویارویی اتحادیه اروپا با روسیه بر سر بحران اوکراین در سال 2014، موضوع قطع موقت صادرات گاز روسیه به اروپای غربی، دغدغهای برای غرب نبود. نتیجه گیری: حضور رئیس جمهور ولادیمیر پوتین، این مرد با کفایت و قدرتمند بین المللی در این اجلاس، برای توسعه مجمع کشورهای صادرکننده گاز و حتی شروع مذاکرات جدی برای پیوستن کشور بزرگ روسیه به اوپک، راهگشا خواهد بود. باید اعتراف کرد که GECF، تاکنون کارنامهای در حد انتظارات ارایه نکرده است و امید آن میرود تا در تهران، تحولاتی اساسی در ساختار این مجمع صورت پذیرد، بخصوص در امر توسعه بازارهای گاز همچنین همکاریهای فیمابین اعضا، جهت استحکام قیمتهای گاز طبیعی و کاهش وابستگی مکانیزمهای قیمتگذاری گاز به قیمتهای جهانی نفت. در عین حال، روسیه و ایران به عنوان کشورهای حامی مبارزه با تروریسم بخصوص تروریسم تکفیری باید گفتوگوهای جدی با قطر به عنوان بزرگترین حامی مالی گروههای بیثبات کننده کشورهای عراق و سوریه داشته باشند. شاید که غول چراغ جادوی گاز، این بار به نفع تنشزدایی و مبارزه با تروریسم عمل کند؛ به امید حضرت حق.
ویدیو مرتبط :
چراغ جادوی گوگل