فرهنگی


2 دقیقه پیش

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس

تشریفات بهبود | تشریفات و خدمات مجالس | برگزاری مراسم عروسی | باغ عروسی تشریفات ۵ ستاره بهبود با مدیریت بهبود اصلانی صاحب سبک در اجرای دیزاین های ژورنالی و فانتزی ، اجرا ...
2 دقیقه پیش

استاندار حلبچه عراق وارد ایلام شد

به گزارش ایرنا، عبدالله محمد به همراه ارکان حسن مشاور وی عصر امروز یکشنبه 26 اردیبهشت وارد استان شده و با مقامات استانداری ایلام دیدار کرد.قرار است استاندار میسان، واسط، ...



دلجویی از شبه‌روشنفکران با سکه‌های دولتی/خشنودی وزیر از انحراف اساسنامه‌ای در «جلال»!


خبرگزاری فارس - حسام آبنوس: هشتمین دوره جایزه ادبی جلال جایزه ادبی جلال آل‌احمد یک جایزه ادبی دولتی است که به منظور معرفی آثار برگزیده ادبیات داستانی در ایران پایه‌گذاری شده است. این جایزه به نام جلال آل احمد نویسنده مشهور ایرانی، و از بزرگترین روشنفکران معاصر جهان نام‌گذاری شده است و با تصویب شورای عالی در حالی عصر روز گذشته به کار خود پایان داد که شاهد اتفاقات جالب توجهی در اختتامیه آن و برگزیده شدن آثاری قابل تامل بودیم. این جایزه که با هدف ارتقای ادبیات دینی و ملی راه اندازی شده در هشتمین دوره خود شاهد برگزیده شدن آثاری بود که چندان با ادعای گردانندگان آن همخوانی نداشت. ادعایی که مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان آن را این طور عنوان کرد: «بنده اطمینان می‌­دهم که جایزه جلال طبق اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و مُر قانونی به سرانجام رسیده است.»

بد نیست برای اطلاع خوانندگان این یادداشت، نگاهی به آیین‌نامه و اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی داشته باشیم تا مبادا این شائبه ایجاد شود که حرفی بر خلاف واقع بیان شده است.

در ماده یک آیین‌­نامه جایزه ادبی جلال با عنوان «هدف» بیان شده است: «هدف از اهدای جایزه ادبی، جلال آل‌احمد ارتقاء زبان و ادبیات ملی ـ دینی مبنی بر بزرگداشت پدیدآورندگان آثار برجسته، بدیع و پیشرو است و تشویق و ترغیب نویسندگان، منتقدان، مستندنویسان و تاریخ‌نگاران باید در جهت اهداف پیش گفته باشد.» همچنین در اساسنامه این جایزه نیز بر همین مسئله صحه گذشته شده است.

علاوه بر این در تبصره­‌ای از اساسنامه این جایزه آمده است: «تنظیم ضوابط و ارائه مشوق‌های مربوط به جایزه مزبور باید در راستای تولید فکر ادبی ـ هنری اسلام‌گرا و تقویت روحیه انتقادی ـ علمی نسبت به ترجمه‌های موجود ادبی و هنری باشد.» حال با نگاهی اجمالی به کتب برگزیده و شایسته تقدیر این دوره می­‌توان به قضاوت نشست.

برای مثال در بخش رمان، کتاب «پاییز فصل آخر سال است» اثر نسیم مرعشی یکی از دو اثری است که توانست عنوان برگزیده هشتمین دوره را از آن خود کند. اثری که نه واجد پیشروی ادبی بود و نه برجستگی خاصی در متن و نثر به لحاظ فنی داشت. البته اگر بخواهیم به انصاف در مورد این کتاب نظر بدهیم به روایت متمایز آن باید اشاره کرد اما باید گفت نویسنده از پس شخصیت پردازی‌­های داستانش بر نیامده و نتوانسته آنها را بپروراند و خواننده در مواجهه با شخصیت­‌های مختلف با تیپ­‌های گوناگون مواجه است که صدای همه آنها یکسان است. شاید این کتاب از منظر ادبی اثر در خور توجه باشد (که البته نواقصی نیز دارد) ولی همخوانی با روح جایزه جلال ندارد و کمکی به تقویت وجه اسلامی و دینی ادبیات نمی‌کند.

دیگر اثر برگزیده در این بخش رمان «دختر لوتی» اثر شهریار عباسی است. این رمان در بهترین حالت یک متن مستند روایی است که خاطرات یک معلم مهاجر و نحوه مواجه‌­اش با جنگ را بیان می‌کند. در این کتاب که شخصیت‌هایش بسیار ضعیف و سطحی پرداخت‌ شده‌اند، هیچ موقعیت دراماتیکی خلق نشده و در حالیکه مشکلی جدی پیش پای شخصت خلق نمی‌شود تلاشی جدی نیز برای برون‌رفت از مشکل صورت نمی‌گیرد. گره داستان بسیار سطحی بوده و هیچ کششی به همراه ندارد. این در حالی است که برخی نشریات منتسب به جریان روشنفکری این رمان را اینگونه معرفی کرده‌­اند: «دختر لوتی، رمانی ضدجنگ است که در آن سویه‌های دردناک جنگ مانند بمباران‌ها، ویرانی‌ها و شهادت‌ها به تصویر کشیده شده است.»

پس می­‌بینیم که در بخش رمان ما شاهد هیچکدام از گزینه‌­هایی که در ماده یک آیین نامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی به آنها اشاره شده نیستیم علاوه بر این ارتقا ادبیات و زبان دینی و ملی نیز در این دو اثر دیده نمی­‌شود و این یکی از انحراف­‌های این جایزه از مسیر مشخص شده برای آن است. حتی تقویت روحیه اسلا­م­‌گرا که درتبصره­‌ای از آیین نامه این جشنواره پیشتر ذکر شد نیز مشاهده نمی­‌شود.

همچنین خالی از وجه نیست که به ناشرانی که در بخش رمان برگزیده شده‌اند نیز نگاهی بکنیم. نشر چشمه و مروارید دو ناشری هستند که کتاب‌هایشان بالاتر نامی از آنها رفت و توانستند در این جایزه حائز مقام شوند. این در حالی است که برآیند آثار منتشر شده‌ این دو ناشر، مقوم ادبیات دینی و اسلام‌گرا نیست بلکه بیشتر دارای ژست‌های غربی و شبه‌روشنفکری است و کمتر دیده شده که کاری با مضمون و محتوای متناسب با اهداف جایزه جلال منتشر کنند. حال شاید به منظور جذب حداکثری! سراغ این دو ناشر رفتند تا در آینده شاهد رشد شکوفه‌های ادبیات دینی در این ناشران باشیم. در حالی که به اذعان اغلب نویسندگان دینی، اگر کاری از نظر تکنیکی دارای قوت‌های لازم باشد و وجه فنی آن برجسته باشد اما از نظر محتوا ذره‌ای با سیاست‌های این ناشران در تعارض باشد (شما بخوانید همسو با اندیشه دینی باشد) آن اثر را چاپ نخواهند کرد.

همچنین انتخاب رمان «تو در قاهره خواهی مُرد» اثر حمیدرضا صدر در بخش مستندنگاری به عنوان شایسته تقدیر نیز از دیگر عجایب این دوره از جایزه ادبی جلال آل­‌احمد بود. کتابی که ناشر در پایگاه اطلاع رسانی خود و همچنین در شناسنامه ابتدایی کتاب آن را یک رمان معرفی کرده و جای این سوال وجود دارد که اثری که در قالب رمان نگارش یافته چگونه در بخش مستندنگاری مورد تقدیر قرار گرفته است؟!

*خشنودی وزیر ارشاد از انحراف اساسنامه‌ای در «جلال»!

یکی دیگر از نکاتی که در مورد اختتامیه این جایزه ادبی می­‌توان مورد اشاره قرار داد سخنان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است.

جنتی در بخشی از سخنانش گفت: «امروز بسیار مایه خشنودی است که جایزه ادبی جلال، به همه جریان‌های فکری و فرهنگی که در فضای ادبیات کشور تنفس می‌کنند، توجه کرده است. نگاهی به طیف‌های متنوع برگزیده در این جایزه، نشان می‌دهد که جایزه ادبی جلال، چون خود جلال، با سعه صدر و گستره دید به جامعه ادبی و پدیدآورندگان داستان می‌نگرد و در فضای فرهنگی کشور، دربند یا درگیر تک‌صدایی نیست و در این جشن ملی ادبی به همه ذائقه‌ها، توجه نشان داده است.»

باید در مقام سوال از مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرسیده شودکه آیا این سخنان را در شرایطی بر زبان آورده که اساسنامه و آیین‌­نامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز عضو حقوقی آن به شمار می­‌رود، را مطالعه کرده است؟ توجه به طیف­‌های مختلف از پایه امری پسندیده است به شرطی که آنها در جهت ارتقا ادبیات دینی و ملی حرکت کنند و در راستای تولید فکر اسلام‌­گرا قدم بردارند. از ابتدا قرار بر این نبوده که در جایزه ادبی جلال آل‌احمد به تمام طیف‌ها و قلم‌های مختلف توجه شود و حال چه شده که وزیر ارشاد از این انحراف اساسنامه‌ای ابراز خشنودی کرده است. طیف‌های متنوع همه در جایگاه خود محترم هستند ولی قرار نبود در این جایزه تمام طیف‌ها سهم داشته‌ باشند و در کمال تعجب ادبیات دینی کمترین سهم را از این جایزه بردارد.

نحوه بیان علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به نحوی است که شنونده و خواننده و به طور کلی مخاطب این سخنان این گونه می‌­پندارد که دوره­‌های گذشته تک صدایی بر این جایزه حاکم بوده و برگزاری آن در شرایطی فارغ از عقلانیت صورت گرفته است. اگر تک‌صدایی یعنی پرداختن به ادبیات دینی باید به علی جنتی گفت که بله این جایزه با هدف ادبیات دینی و ملی تاسیس شده و کسی که در ساز ادبیات غیر دینی می‌دمد نباید در آن جایگاهی داشته باشد.

*آقای جنتی یک بار اساسنامه را بخوانید

وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «این نگاه گسترده و ظرفیت‌آفرین جزو سیاست‌های فرهنگی دولت تدبیر و امید به‌شمار می‌آید و بنده نیز به آن التزام دارم و امیدوارم این شیوه پسندیده و مبتنی بر عقلانیت و حکمت در سال‌های آتی نیز ادامه یابد و جایزه جلال، گستره مخاطبان و خواننده‌های خود را در حوزه ادبیات فارسی ارتقا دهد و به نفع ادبیات معاصر، جلوه‌های تازه و شکوهمندی از فرهنگ ما را روشن سازد.»

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخش دیگری از سخنانش به یکی از اهداف جایزه جلال آل­‌احمد نیز اشاره کرده و گفته: «یکی از اهداف جایزه جلال رقم زدن رویدادی متفاوت و غیرکلیشه‌ای بود که به‌عنوان جایزه‌ای علمی و در متن جریان زنده داستان‌نویسی کشور مورد قبول قرار گیرد؛ هدفی که به نظر من تا حد زیادی محقق شده است و جای بسی خوشوقتی است.» بد نیست جناب وزیر نگاهی به اساسنامه مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی که بخشی از آن - اتفاقا بخش هدف این جایزه است - در این گزارش آمده، بیاندازد تا با اهداف این جایزه روبرو شود و البته حالتی دیگر نیز متصور است و آن هم تغییر اهداف این جایزه است که فقط شخص وزیر از آن با خبر است و در سخنان خود به آنها اشاره کرده است.

*پناه بر خدا از ادبیات دولتی‌ها

همچنین توجه خوانندگان را به بخشی از سخنان مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی جلب می‌­کنیم. سخنانی که با پناه بردن به خدواند آغاز شده و در ادامه با نحوه سخنراندن مدیران دولت یازدهم به مخالفان خود برچسب بولتن‌­ساز زده: «به خدا پناه می‌بریم که بخواهیم ساز جایزه را به نت‌های مخالف قانون کوک کنیم و یا به ساز بولتن‌های خودبصیرت پندار.» این سخنان مخاطب را به یاد سخنان رئیس جمهور دولت یازدهم در مراسم تحلیف می­‌اندازد. «خداوندا به تو پناه می‌برم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدم نفع شخصی و گـروهی بـه مصـالح عمومی و بسـتن دهـان رقیبان و منتقدان...»

مدیر عامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی با بیان اینکه به خاطر بولتن­‌های خود بصیرت­‌پندار هرگز قانون را زیر پا نمی­‌گذارد اشاره به منتقدانی دارد که نقدهایی در این دوره و دوره گذشته به برگزاری این جایزه داشته­‌اند و او با وسط کشیدن پای قانون، منتقدان اجرای این جایزه را بولتن­‌هایی خواند که خود بصیرت­‌پندار هستند و به عبارتی در یک هاله­‌ای از توهم قرار دارند و با این بیان دهان منتقدان احتمالی را بسته نگه داشته است. اما این سوال باقی است که مگر منتقدان از هر دو طیف چه گفتند که وی اینگونه آنها را خطاب کرده و با تندی پاسخ داده است. این ادبیات ادبیاتی نیست که در خور شان یک مدیر اجرایی در یک جایگاه فرهنگی باشد.

*«تنِ جلال در گور لرزید!»

حال با همه این نکات جوایز تقلیل یافته این جایزه ادبی، علاوه بر اینکه جایزه ادبی جلال آل احمد را از جلال انداخت، بیشتر به کسانی رسید که اغلب پُز استقلال می­‌دهند و اعتقادی به حمایت­‌های حاکمیتی ندارند و از هر فرصتی برای اعلام نظرات خود برای کوتاه کردن دست حاکمیت از فرهنگ کشور کوتاهی نمی­‌کنند. کسانی که خود را نویسنده مستقل می­‌خوانند و پیوسته در جهت تخریب نویسندگان به اصطلاحِ آنها وابسته کوشش می­‌کنند. حتی هنوز انتقادهای جریان شبه‌روشنفکری در ادبیات به این جایزه فراموش نشده که نه تنها آن را فاقد ارزش ادبی می‌دانستند بلکه با حکومتی خواندن این جایزه آن را بی‌اعتبار می‌خواندند. اما عکس‌ یادگاری همین جریان با جلال در شب گذشته نکته پایانی مراسم بود. جریانی که جلال را با غرب‌زدگی‌اش نمی‌شناسد و او را نماد ادبیات متعهد نمی‌داند. جریانی که گلشیری، هدایت و چوبک پرچم‌داران آن هستند.

در پایان باید گفت شب گذشته «تنِ جلال در گور لرزید!»

انتهای پیام/و


ویدیو مرتبط :
انتقاد وزیر ارتباطات از اپراتور چهارم و شبه دولتی ها