سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



مشکل اصلی کیمیا و معمای شاه چیست؟


مشکل اصلی کیمیا و معمای شاه چیست؟رصد/ متن پیش رو در سایت تحلیلی "رصد" منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.

حال تلویزیون خوب نیست. این را می توان با مرور اخبار و نقدهایی که در رسانه ها منتشر می شوند و یا کمی گشت و گذار در شبکه های اجتماعی به روشنی متوجه شد. با این که جریان برنامه سازی در صداوسیما هیچ گاه از نقدهای گوناگون مصون نبوده اما کیفیت پایین برخی برنامه های فعلی تلویزیون باعث شده تا علاوه بر منتقدان حرفه ای و همیشگی رسانه ها، هم گستره این نقدها به کوچه و بازار و مردم عادی کشیده شود تا بخش عمده ای از افکار عمومی از کیفیت پایین این تولیدات شاکی باشند. این همان اتفاقی است که برای دو سریال شاخص این روزهای تلویزیون یعنی«معمای شاه» و «کیمیا» رخ داه است.

کیمیا؛ خود غلط بود آن چه می پنداشتیم!

از سه سال پیش بود که به تدریج اخبار جسته و گریخته ای ازآغاز تولید و فیلمبرداری سریال کیمیا در رسانه ها و به ویژه صداوسیما منتشر شد. طولانی ترین سریال تلویزیون(۱۱۰ قسمت)که در سه مقطع زمانی(قبل از انقلاب، دوره‌ جنگ و زمان حال) به زندگی پر فراز و نشیب دختری به نام «کیمیا» می پردازد. این تعریفی وسوسه انگیز از کیمیا بود که با ردیف شدن بازیگران صاحبنامی همچون رضا کیانیان، آزیتا حاجیان، حسن پورشیرازی، نیکی کریمی، حامد بهداد و مهدی سلطانی در کنار چهره های جوان اما کاربلدی همچون مهراوه شریفی نیا، پوریا پورسرخ، گلاره عباسی، علی شادمان و.. نوید بخش یک اثر متفاوت را می داد.

ورزی، ازمحمدرضا پهلوی شخصیتی نچسب و پخمه با دیالوگ های سطحی و گل درشت ارائه کرده است
اما از همان قسمت های آغازین این مجموعه مشخص شد که مخاطبان نباید توقع دیدن اثری متفاوت از «جواد افشار»(کارگردان این سریال) و «مسعود بهبهانی نیا» (نویسنده) داشته باشند. شخصیت پردازی نه چندان قوی، سیر غیرمنطقی داستان، بازی های اغراق آمیز برخی بازیگران، گریم و طراحی لباس نادرست و از همه مهم تر ضعف شدید در طراحی صحنه که با گاف های عجیبی همچون وجود تبلیغ اپراتورهای تلفن همراه در پیش از انقلاب همراه بود نشان داد که «کیمیا» را هم باید به سیاهه پرتعداد سریال های سری دوزی شده اضافه کرد. سریال هایی که شاید در زمان پخش به خاطر وجود چند ستاره و زمان پخش مناسب، مخاطبان گسترده ای را هم به خود جلب کند اما خیلی زود از خاطره آنها که گزینه های چندانی هم برای انتخبا و تماشا ندارند پاک می شوند.

ضعف های محتوای و فنی «کیمیا» آن قدر هست که بتوان در یادداشتی مفصل به آن پرداخت که البته به بخشی از آن ها هم بهخ صورت کلی اشاره شد. اما اوضاع این سریال با ورود به فصل سوم(زمان حال) وخیم تر شد. گریم ابتدایی آرش(پوریا پورسرخ)، کیمیا (مهراه شریفی نیا) و مشفق(رضا کیانیان) در کنار بازی ضعیف آنها، گذشت ۲۳سال از فصل دوم اثر را در ذهن مخاطب تداعی نکرده و بیشتر شبیه آرایش هنروران تئاترهای ایام دهه فجر مدارس بود. وضعیتی که موجی از انتقادات تند را درقالب تصاویر و شوخی های گوناگون روانه شبکه های اجتماعی مجازی کرد و بسیاری از طبوعات هم نقدهای تندی برآن نوشتند. این روزها در همه گروهای طنز ردپایی از گریم مضحک مهراه شریفی نیا و یا بازی تصنعی«پوریا پورسرخ» دیده می شود. به گونه ای که سرانجام «امیر اسکندی» چهره پرداز سریال وادار به واکنش شده و با رفع مسئولیت از خود گفت که عدم همکاری برخی بازیگران و همچنین اهمال تهیه کننده در تامین برخی لوازم گریم منجر به این وضعیت نامناسب شده است. در فصل سوم، علاوه بر ضعف شدید فیلمنامه و گره های غیرمنطقی و بیهوده داستان، باید به بازی اغراق آمیز و تکراری بازیگرانی همچون مهدی پاکدل (که همواره به شکلی یکنواخت و فاقد خلاقیت شخصیت جوان های مثبت و مظلوم قصه را ایفا کرده و حتی در نحوه ادای دیالوگ ها کوچکترین تغییری نسبت به نقش های قبلی خود ندارد) و مهراوه شریفی نیا که هیچ تلاشی برای فرورفتن در نقش زنی مسن نداشته است نیز اشاره کرد.

معمای شاه یا جوک سال!

«معمای شاه» هم شاهکار دیگری بود که پازل آثار ضعیف نیمه دوم سال جام جم را تکمیل کرد . این اثر پرخرج و شاخص صداوسیما هم با عقبه تبلیغاتی فراوان پا به مرحله پخش گذاشت. بازیگران پرتعداد و مشهور، گریم های دیدنی و شبیه به شخصیت اصلی و موضوع و مقطع زمانی خاص سریال از نقاط قوتی بود که تا قبل از پخش می توانست در جذب مخاطبان اولیه موثر باشد. مجموعه ای که که مدعی روایت ناب از داستان انقلاب، عملکرد نظام پهلوی و کلاً وقایع سال های ۵۷-۱۳۲۰ بود. با این حال بسیاری از رسانه های تخصصی سینما و تلویزیون و آنها که در جریان محتوا و سبک کار «محمدرضا ورزی» در آثار قبلی اش بودند، درکامیابی او تردید داشتند.

علاوه بر منتقدان حرفه ای و رسانه ها، گستره نقدهای تند کیمیا و معمای شاه به کوچه و بازار هم کشیده شده است
این تردید با آغاز پخش سریال به واقعیت پیوست. نگاه اغراق آمیز به شخصیت هایی همچون محمدرضا شاه، پدرش و سایر شخصیت های دربار، دیالوگ های سطحی و پیش پا افتاده، شخصیت پردازی مقواگونه و اشتباهات تاریخی پرتعداد تنها بخشی از انتقاداتی است که چه از جانب کارشناسان و منتقدان و چه در بیان طنزآمیز کاربران شبکه های اجتماعی منتشر شد. در مقایسه با «کیمیا»، معمای شاه با توجه به مضمون حساس و البته جذابش با خبرسازی و حواشی بیشتری هم همراه بود.

این موج خبرسازی به قدری گسترده بود که هفته نامه همشهری جوان در شماره جدید خود در قالب پرونده ای مفصل به بررسی دلایل این ناکامی پرداخته است. به گزارش تاریخ ایرانی، در بخشی از پرونده این شماره که عکس جلد آن به تصویر مونتاژ شده «محمد رضا ورزی» بر روی عکس مشهور روز فرار شاه و با تیتر طنز «معمای شاه به فنا رفت!» اختصاص دارد چنین می خوانیم:« چرا کاراکترهای «معمای شاه» را باور نمی‌کنیم؟ شخصیت رضاشاه در این سریال «پای ثابت تریاک‌کشی بوده و دائما در حال رفتن به فضا». محمدرضا شاه پهلوی هم دارای «شخصیتی کاملاً متزلزل است که حتی همسرش هم از او حرف‌شنوی ندارد. ورزی می‌خواسته عبارت بازیچه دست خارجی‌ها بودن را در کاراکتر محمدرضا شاه دربیاورد که به جای اینکه آن‌ها را در لایه‌های بعدی کاراکتر قرار دهد، به روترین شکل ممکن این را نشان داده. فوزیه کاملاً افسرده و ناراحت است. دوز بدذاتی اشرف آنقدر زیاد است که از باورپذیری دور می‌شود. علیرضا پهلوی یک دائم‌الخمر خسته است. احمد قوام علاقه کاملاً عیان و عریانی به حزب توده دارد. سید ضیاءالدین طباطبایی یک جیره‌خوار انگلیس نشان داده می‌شود، آن هم به طرزی کاملاً تابلو. حسین فردوست دست راست شاه است، اما مدل حسادتش به ارنست پرون چیزی شبیه به خانم‌هایی است که شوهرشان برای آن‌ها هوو آورده است! ارنست پرون منفی، آب‌زیرکاه، بدخواه ملت و همجنس‌گرا نشان داده شده است».

در یادداشت دیگری هم آمده است: «معمای شاه ایراداتی بنیادین در نحوه روایت دارد و هم می‌خواهد شخص اول سریالش فحش‌خور باشد، هم مخاطب‌پسند! قاعده بدیهی فیلمنامه‌نویسی، ایجاد قلاب جذاب در شخصیت اول کار برای کشاندن مخاطب است. حالا اینجا شاه به اشتباه، شخصیت اول انتخاب شده و طبق قاعده بدیهی باید قلاب‌های جذب‌کننده داشته باشد که با سیاست تلویزیون، اختلافی ۱۸۰ درجه‌ای دارد.»

سریال های موفقی مانند امام علی(ع)، روزگار قریب، مختارنامه و… آینه ای از وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روزگار خویش بودند
در تکمیل این یادداشت باید گفت کارگردان معمای شاه، ازمحمدرضا پهلوی شخصیتی نچسب و پخمه با دیالوگ های سطحی و گل درشت ارائه کرده است. البته این رویه در خصوص سایر شخصیت های منفی نیز به کار رفته. مخاطب نسبت به شخصیت های مثبت و یا داستانی مجموعه (خانواده دکتر وزیری) هم حس همذات پنداری و همدردی پیدا نمی کند. چرا که نه در شیوه بازی و نه در دیالوگ نویسی و شخصیت پردازی تلاشی برای باور پذیر کردن این چهره ها صورت نگرفته است.

سقوط آزاد ژانر تاریخ در جام جم

این دو مجموعه که یکی به شکلی مستقیم و دیگری در قالب یک درام خانوادگی به بیان گوشه ای از تاریخ معاصر ایران پرداخته اند با وجود صرف هزینه های مادی و انسانی فراوان نتوانسته اند آن گونه که بایسته وشایسته یک اثر فاخر و پرمخاطب است در جذب تماشاگر موفق عمل کنند. این در حالی است که تجارب موفق، خاطره انگیز و آبرومند همچون مجموعه های سربداران، امام علی(ع)، مختارنامه، شب دهم، پهلوانان نمی میرند و روزگار قریب در کارنامه تلویزیون دیده می شود که هرکدام با لحن، قالب و شیوه خاصی در ژانر تاریخی ساخته شده اند. سریال هایی که چه به صورت مستقیم و چه در قالب شخصیت های داستانی توانستند آینه ای از وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روزگار خویش باشند. همان قدر که شخصیت های مثبت و قهرمان برای بینندگان باور پذیر بود، نقش های منفی نیز با ارائه بازی های قوی (که بخش قابل توجهی از آن به هدایت دقیق کارگردان و متون پالوده وجذاب وابسته بود) رویدادهای تاریخی در ذهن مخاطب معنا بخشیدند. همزمانی توزیع سریال با کیفیت «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی و استقبال گسترده ای که از آن صورت گرفت، میزان اهمیت این موارد را بیشتر گوشزد می کند. نمونه های خارجی این ژانر هم کم تعداد نیستند.

اگر چه بخشی از استدلال دست اندرکاران سریال های نه چندان قوی داخلی به ضعف امکانات و ابزار تولید بازمی گردد، امّا بررسی دقیق کامیابی تجربه های موفق و ناکامی نمونه های ضعیف نشان می دهد که بیشتر و پیشتر از این عامل، فقدان طرح و متن قوی، ضعف کارگردانی و بازیگری، نگاه یک جانبه و سیاه و سفید به شخصیت های تاریخی (چه واقعی و چه شخصیت های بازآفرینی شده) است که یک سریال تاریخی را این چنین به زمین می زند که حتی نای دفاع کردن را هم از متولیان تلویزیون می گیرد.

*سید مرتضی حسینی




منبع: رصد


ویدیو مرتبط :
تصاویری از همسران شاه در سریال معمای شاه