خودپیروزپنداری جریان های سیاسی و نعمت مردم


انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی با تمام حاشیه های جالب و پررنگش به پایان رسید و این بار نیز مردم مثل همیشه، با رفتار سیاسی غیرقابل پیش بینی، محاسبات و معادلات قبل از انتخابات را برهم زدند. مردم به لطف فضای مجازی و شبکه های اجتماعی موبایلی، در کمترین زمان ممکن درباره چگونگی انتخاب خود با یکدیگر به وحدت نظر رسیدند، وحدتی که جناح های سیاسی برای رسیدن به آن و ارائه لیست های انتخاباتی، چندین هفته زمان صرف کردند!اصلاح طلبان که پس از روی کار آمدن روحانی، فرصتی برای بازگشت به عرصه سیاسی پیدا کرده اند، برای ورود به انتخابات ۷ اسفند، برای یک هدف «حداقلی»، با حامیان دولت، وحدت «حداکثری» کردند و پس از کش و قوس های فراوان به لیستی واحد رسیدند و با ترکیبی از چهره های اعتدالی و گزینه های نقره ای و برنزی اصلاح طلب وارد این رقابت سیاسی شدند.اصولگرایان اما با وجود تجربه ناخوشایند در انتخابات ۹۲، نتوانستند به وحدت عملی برسند. هرچند آن ها در شهر تهران تنها یک لیست ارائه کردند؛ اما از آنجایی که اعضای فهرست ناهمگون بودند، این لیست نتوانست بدنه اجتماعی را همراه خود کند. در سایر کلانشهرها از جمله در شیراز، اجماع اصولگرایان، حتی به ارائه یک لیست واحد هم ختم نشد و این جریان سیاسی با چندین لیست به مصاف لیست واحد امید رفت.نظرسنجی ها و اکثر ناظران پیش بینی می کردند، در تهران و کلانشهرها کرسی ها تقسیم شوند و جریان های سیاسی، اما متفاوت می اندیشیدند؛ اصولگرایان به خاطر ردصلاحیت افرادی از جناح رقیب، خود را پیروز مطلق می دانستند و اصلاح طلبان به حمایت اعتدالیون دل بسته بودند و علی رغم، جوسازی رسانه ها، دست یابی به حداقل کرسی های مجلس را در سر می پروراندند. از همین رو، هر دو جناح سیاسی یکی برای پیروزی حداکثری و امیدوارانه و دیگری برای پیروزی حداقلی و ناامیدانه، رأی دادن به صورت لیستی را با تمام قوا تبلیغ می کردند.مردم نیز به واسطه همین تبلیغات، در اکثر حوزه های انتخابیه، خصوصاً کلانشهرها لیستی رأی دادند. در نتیجه در برخی شهرها، لیست اصلاح طلبان و در بعضی دیگر از شهرها لیست اصولگرایان پیروز شد؛ اما هیچ جناحی نتوانست اکثریت مطلق را از آن خود کند.حالا یکی از مهم ترین تحلیل هایی که پس از انتخابات ۷ اسفند در بین جریان های سیاسی رایج شده، خودپیروزپنداری است که بی تردید در این بین، باید قدردان مردم بود که با رأیشان، این گونه رضایت خاطر جناح های سیاسی را فراهم آوردند تا آن ها نتیجه به دست آمده را یک پیروزی برای خود قلمداد کنند و بر یکدیگر فخر بفروشند که اقبال مردم به ماست.اصلاح طلبان در تهران و چند کلانشهر دیگر پیروز شدند؛ به طوری که اصولگرایان به عنوان رقیب آن ها، نتوانستند حتی یك كاندیدا را هم به مجلس راهی كنند و فهرست اصلاحات علی رغم گمنام بودن بسیاری از اعضای آن ها، به واسطه حمایت برخی چهره های سیاسی و به میدان آمدن بخشی از قشرخاکستری جامعه که عمدتاً منتقد وضع فعلی هستند، به طور عجیب و غیرقابل باور، همگی وارد خانه ملت شدند. موضوعی که هیچ تحلیل گری و هیچ یک از نظرسنجی ها، آن را پیش بینی نمی کرد، حتی خود اصلاح طلبان و حامیان دولت هم از این نتیجه شوکه شدند. اما مسئله مهمی که در این بین وجود دارد، در لیست امید در تهران و کلان شهرها از جمله شیراز، بعضاً یک چهره شاخص اصلاح‌طلب در میان منتخبان وجود ندارد.از طرفی چهرها و شخصیت ها و رسانه های اصولگرا بر طبل شادانه می کوبند که ۶۰ درصد راه یافتگان به مجلس اصولگرا هستند و پیروزی از آنِ آن هاست. اما این گزاره با دو ابهام جدی روبه روست؛ یکی اینکه وقتی حدود ۷۰ درصد نمایندگان مجلس نهم (که خود اذعان دارند، اصولگرا هستند) رأی نمی آورند، تفسیر پیروزی چندان واقعی و قابل اتکا نیست. مسئله بعدی این است که اصولگرایان نیروهای کیفی خود را در مجلس از دست داده اند و چون نمایندگان شهرستان ها مدام باید در سفر به حوزه انتخابیه باشند، کمتر می توانند در مجلس نقش ملی ایفا کنند و لذا ابتکار عمل دست مستقلین و اصلاح طلبان است.موضوع مهم دیگری که این روزها در فضای سیاسی کشور، در خصوص انتخابات مجلس، بحث می شود، موضوع ریاست مجلس دهم است. دوگانه لاریجانی- عارف بر سر زبان هاست و هر کسی از منظر خود، یکی از این دو را رییس مجلس آینده می داند؛ اما آن طور که از شواهد پیداست، در شرایط فعلی، شانس لاریجانی بیشتر است. حتی اصلاح طلبان هم ترجیح می دهند به خاطر برخی مشکلات پیش روی مجلس دهم، ریاست مجلس با یکی از برجسته ترین نمادهای اصلاح‌طلبی یعنی آقای عارف نباشد تا هزینه ناکارآمدی که ایجاد می‌ شود، به پای اصلاح ‌طلبان نوشته نشود. از طرفی عارف ذخیره جریان اصلاحات برای انتخابات ریاست جمهوری پس از روحانی است. لذا بایستی این گزینه را از هر حرکت یا اقدام نسنجیده‌ای که باعث کاهش اعتماد عمومی نسبت به او می شود، دور نگه دارند. وضعیت علی لاریجانی اما کاملاً متفاوت است و از آنجایی که او قدرت چانه زنی بسیار خوبی با جناح راست و مقامات عالی رتبه کشور دارد، حامیان دولت تمایل دارند، لاریجانی رییس بماند؛ حتی اگر او در قم دوم شده باشد. چرا که در تصویب برجام به عنوان مهم ترین موضوع اعتدالیون، همراهی خود را با دولت اثبات کرده است. در میان همه این تحلیل ها، عده ای نیز بر این باورند، ریاست مجلس آینده را جریان سوم بر عهده خواهد داشت و لاریجانی و عارف تنها شاید در رأس یک فراکسیون باقی بمانند. البته برای قضاوت نهایی درباره ریاست مجلس دهم، باید صبر کرد تا دور دوم انتخابات نیز برگزار شود تا مشخص شود فراکسیون اکثریت را چه جناحی تشکیل می دهند.انتخابات مجلس در شیرازاعضای لیست امید در شهر شیراز مثل تهران به پیروزی ۷۵ درصدی دست یافت و اعضای آن حدود ۲۳ تا ۳۵ درصد آرا را کسب کردند؛ همگی بالاتر از ۴ کاندیدای ائتلاف اصولگرایان که بین ۱۴ تا ۲۰ درصد آرا به خود اختصاص دادند. در نتیجه ۳ نفر از لیست اصلاح طلبان مستقیماً راهی مجلس شدند و رقابت برای چهارمین کرسی به دور دوم کشید.گزینه های متعدد جریان اصولگرا در شیراز از جمله افرادی همچون، ضرغام صادقی، حسین نجابت، حسین ذوالانوار، فریدون عباسی، شاهین محمدصادقی و ابراهیم عزیزی که امیدهای زیادی برای پیروزی آن ها می رفت، رأی نیاوردند و تنها جعفر قادری به عنوان یک اقتصاددان به دور دوم رفت تا با علی اکبری گزینه چهارم لیست امید در نیمه دوم فروردین ۹۵ به رقابت بپردازد. البته ناکامی جریان اصولگرا در شیراز به واسطه سهم خواهی ها و لیست های متعددی که به صورت محفلی و بدون توجه به تحولات میدانی بسته شده بودند، قابل پیش بینی بود.قطعاً رقابت برای کسب صندلی چهارم حوزه انتخابیه شهرستان شیراز در مجلس شورای اسلامی، بسیار پرشور خواهد بود. اصولگرایان شیراز از آن جایی که چیزی برای از دست دادن ندارند، این موضوع برای آن ها حیثیتی است و لذا همه تلاش خود را به کار خواهند بست تا با بسیج همه ظرفیت های خود، در مجلس دهم حداقل یک کرسی داشته باشند. اصلاح طلبان اما، نمی خواهند به راحتی قافیه بازی را به حریف واگذار کنند و همه نیروهای اجتماعیشان را به میدان می آورند تا پیروزی خود را تکمیل کنند و گزینه چهارم لیست امید را هم وارد خانه ملت کنند.


ویدیو مرتبط :
قرایتی / تفسیر آیه 47 تا 49 سوره فرقان، نعمت شب و روز، نعمت بادها ، نعمت آب