علمی
2 دقیقه پیش | رزرو بلیط هواپیما مشهدسفر به مشهد از آن دست سفرهاییست که قرنها از عمر محبوبیتاش میگذرد و زائران امام هشتم شیعیان، خود را به وسیلههای مختلف به این شهر میرساندند. خوشبختانه ... |
2 دقیقه پیش | دوره مدیریت پروژه و کنترل پروژه با MSPپروژه چیست؟ پروژه به مجموعه ای از فعالیتها اطلاق می شود که برای رسیدن به هدف خاصی مانند ساختن یک برج، تاسیس یک بزرگراه، تولید یک نرم افزار و … انجام می شود. در همه پروژه ... |
بازماندن سه میلیون کودک از تحصیل
سلامت نیوز/ هفتم دیماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزی با هدف باسواد کردن بیسوادان کشور تشکیل شد. رهبر انقلاب طی پیامی به ملت ایران، اقشار مردم را به مبارزه فراگیر با نقیصه بیسوادی فراخواندند و از مسوولان خواست تا آموزش و پرورش با تمام امکانات به پا خیزد و ریشه بیسوادی را از بن برکند. بر همین اساس سازمان نهضت سوادآموزی به عنوان یک نهاد انقلابی تاسیس شد و پایگاههای نهضت در مساجد و کلاسهای متعدد با هدف آموزش به بزرگسالان بیسواد شروع به کار کرد. اما امروز با گذشت 36 سال از آغاز این پروژه و همچنین تعریف ساده باسوادی یعنی سه سال تحصیل پیدرپی، با آمار منتشرشده سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل که حتی روی بنرهای شهرداری هم در خیابانهای تهران میبینیم، مواجهیم.آیا این آمار کودکان فاقد اوراق شناسایی، کودکان مهاجر، کودکان معلول و... را هم در خود جای داده است؟
روزنامه جهان صنعت نوشت: «بابام معتاده من باید کار کنم. چیه خوب؟! اگه من کار نکنم تو خرج خونمون رو میدی؟ درس خوندن کجا بود؟ این سوسولبازیا مال بچههاست من مرد شدم. هشت سالمه ها. الان تو هم اگه نمیخوای بخری ولم کن برم سر کارم.» اینها حرفهای مشابه کودکانی است که درس نمیخوانند و اساسا تحصیل کردن را امری بیهوده میدانند در حالی که کودکند و به جای کودکی کردن که هیچ گاه روزگار مهلت یادگرفتن را به آنان نداده، از هشت سالگی و 10 سالگی وارد چرخه اشتغال و بزرگسالی شدهاند. طبق آخرین آمار اعلامشده حداقل سه میلیون کودک به دلایل مختلفی مثل فقر، بدسرپرستی یا معلولیت از چرخه آموزش خارج شدهاند. بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حق تحصیل ابتدایی به رایگان باید برای همه اقشار جامعه به تساوی برقرار شود. وزارت آموزش و پرورش هم متولی این امر تعریف شده است.
هفتم دیماه سال 1358 سازمان نهضت سوادآموزی با هدف باسواد کردن بیسوادان کشور تشکیل شد. رهبر انقلاب طی پیامی به ملت ایران، اقشار مردم را به مبارزه فراگیر با نقیصه بیسوادی فراخواندند و از مسوولان خواست تا آموزش و پرورش با تمام امکانات به پا خیزد و ریشه بیسوادی را از بن برکند. بر همین اساس سازمان نهضت سوادآموزی به عنوان یک نهاد انقلابی تاسیس شد و پایگاههای نهضت در مساجد و کلاسهای متعدد با هدف آموزش به بزرگسالان بیسواد شروع به کار کرد. اما امروز با گذشت 36 سال از آغاز این پروژه و همچنین تعریف ساده باسوادی یعنی سه سال تحصیل پیدرپی، با آمار منتشرشده سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل که حتی روی بنرهای شهرداری هم در خیابانهای تهران میبینیم، مواجهیم.آیا این آمار کودکان فاقد اوراق شناسایی، کودکان مهاجر، کودکان معلول و... را هم در خود جای داده است؟
کودکان زیر 10 سال تحت پوشش نهضت نیستند
حسننژاد، کارشناس نهضت سوادآموزی در آموزش و پرورش درباره برنامهها و طرحهای اصلی سازمان بعد از انقلاب در گفتوگو با «جهان صنعت» میگوید: سوادآموزی، «خواندن با خانواده» و حمایت از افراد لازمالتعلیم سه طرح اصلی این سازمان است. بعد از انقلاب اسلامی تاکنون این اهداف همچنان در حال پیگیری است و افراد را تحت پوشش قرار میدهد.
این کارشناس در پاسخ به اینکه چه کسی متولی این سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل است، عنوان میکند: «سازمان نهضت سوادآموزی مسوول گروه سنی 10 تا 49 سال است و اگر فردی بعد از 10سالگی از چرخه آموزش بازمانده باشد، تحت پوشش طرحهای این سازمان قرار میگیرد. کودکان زیر 10 سال زیر نظر سازمان نیستند.»
دولت لایحه بدهد
چندی پیش هروی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس گفته بود آمار بیسوادی در کشور نشان میدهد سازمان نهضت سوادآموزی نتوانسته به جنگ با بیسوادی برود. هروی معضل بیسوادی را جدیتر از آنچه میاندیشیم مطرح و تاکید میکند دولت باید لایحهای درباره این موضوع به مجلس بدهد.
وی به ایسنا گفت: آمار بالای بیسوادی در درازمدت بر توسعه سایه میاندازد و تولید علم را دچار چالش اساسی میکند. باسوادی در کشورهای پیشرفته بالای 99 درصد است در حالی که این آمار در ایران زیر 90 درصد است. برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان نیازمند این هستیم که مبارزه با بیسوادی را در اولویت برنامههای خود قرار دهیم.
آمار منتشرشده و آنچه درسطح شهر مشاهده میکنیم، عدم توجه به این کودکان را منعکس میکند؛ کودکانی که بر اساس قانون اساسی باید تحت پوشش آموزش رایگان قرار بگیرند و به دلیل زیر 10 سال بودن هیچ نهاد و سازمان دولتی متولی آنها نیست. حال آنکه سازمانهای خصوصی و مردمنهاد NGO)ها) این افراد را حمایت میکنند.
آموزش و پرورش هیچ حمایتی نمیکند
خسروی، مسوول روابط عمومی و بخش مطبوعات موسسه خیریه دارالاکرام حضرت ابوالفضل در گفتوگو با «جهانصنعت» میگوید: سازمان آموزش و پرورش و سازمان نهضت سوادآموزی هیچ کمکی به این موسسه نمیکنند و مدعیاند همه کارهای موسسه با کمکهای مالی مردم و حتی کمکهای ایرانیان مقیم خارج از کشور انجام میشود.
به گفته ساناز استهری، یکی از معلمان پیشین این گروه تنها کمکی که آموزش و پرورش به آنها میکند، معرفی دانشآموزان کمتوان مالی از طرف مدیران مدرسه است. بعد از این مرحله هیچ حمایتی از انجمن نمیشود. حتی در یک نمونه عینی دختر نوجوانی که از طرف برادر خود مورد سوءاستفاده برای مقاصد مالی قرار میگرفت را تحت پوشش قرار دادند. این دانشآموز بعد از قبولی در کنکور سراسری به دلیل عدم قبولی در یکی از دروس دوره پیشدانشگاهی نتوانست وارد دانشگاه شود و آموزش پرورش هم هیچ کمکی به او نکرد. این در حالی است که این دختر به شدت تحت خطر سوءاستفادههای بعدی و نیازمند کمکهای آموزشوپرورش بود.
موسسات محتوای آموزشی نهضت را تدریس کنند
اما حسننژاد، کارشناس نهضت سوادآموزی در پاسخ به این عضو انجمن تاکید میکند: ما تمامقد همه موسسات را مورد حمایت قرار میدهیم، اما مستلزم دو شرط اساسی است؛ نخست اینکه موسسه دارای اساسنامه باشد و دوم محتوای آموزشی سازمان نهضت را آموزش دهد. ما در حمایت از موسسههای خصوصی و کودکان بازمانده از تحصیل به این موسسات لوازمالتحریر، کتاب و مبالغی برای کمکهزینه پرداخت میکنیم ولی بعضی از این موسسات نهتنها به ثبت نرسیدهاند بلکه حاضر به آموزش محتوای آموزشی ما نیستند.
کودکان بازمانده از تحصیل مظلوم واقع شدهاند
فلاحی، فعال کانون صنفی معلمان نیز، میگوید: حقیقت این است که سازمان نهضت سوادآموزی هیچ فعالیت واقعی انجام نمیدهد و مدعی فعالیت و حمایت در این زمینه است. سوال اینجاست که چرا آموزش و پرورش باید این کودکان را رها کند تا بعد از 10 سالگی مورد حمایت نهضت سوادآموزی قرار بگیرند؟ قبول داریم والدین مسوول هستند که به امر آموزش فرزندانشان رسیدگی و آنها را در مدارس ثبتنام کنند، اما تکلیف کودکانی که بدسرپرست یا بیسرپرست هستند، چه میشود؟ به گفته فلاحی، آموزش و پرورش بنا به مسوولیت قانونیاش مسوول است که این کودکان را شناسایی کند و آنها را تحت نظارت و پوشش قرار دهد که به سادگی از این موضوع شانه خالی کرده است. او معتقد است این کودکان بیش از هر قشری در جامعه مورد بیمهری قرار گرفتهاند. در واقع آموزش و پرورش باید نهادی داشته باشد که با کمک مردم و مدیریت خودش این کودکان را حمایت کند.
در هر قبولی 700 هزار تومان حقالزحمه معلم است
سازمان نهضت سوادآموزی در یکی از طرحهای خود برای افرادی که توانایی دسترسی به مدارس را ندارند یا به دلیل بالا بودن سن قادر به تحصیل در مدارس عادی نیستند، معلمها را به صورت ارتباط فرد به فرد به بازماندههای از تحصیل معرفی میکند و آنها را مورد حمایت قرار میدهد. هزینههای مالی این معلمان بعد از قبولی هر فرد بین 650 تا 700 هزار تومان است که پرداخت میشود.
حال سوال اینجاست که با توجه به هزینهای که سازمان نهضت سوادآموزی برای این پروژه در نظر گرفته است چرا مدرسهای ساخته نمیشود که این افراد برای تحصیل به این مدارس بروند؟ از آنجایی که آموزش سازمان نهضت سوادآموزی محدود به شش سال دوران ابتدایی است، برگزاری این کلاسها در مدارس بسیار سادهتر خواهد بود.
فلاحی در این زمینه میگوید: پرداخت پول به این روش به معلمها هیچ کمکی به پیشرفت طرحهای سازمان نمیکند. حتی اجرایی شدن پرداخت این مبلغ از آنجایی که آموزش و پرورش برای پرداختهای معلمان رسمی خود هم دچار مشکل است، کاملا سوالبرانگیز و مبهم است.
آمار بازماندگان از تحصیل سه میلیون نفر نیست و بیش از اینهاست
داوری یکی از اعضای سازمان معلمان نیز در گفتوگو با «جهان صنعت» میگوید: هیچ تردیدی نیست که موسسات خصوصی به طور جدی در حال فعالیت هستند اما متاسفانه فعالیتهای آموزش و پرورش و سازمان نهضت سوادآموزی به طور کلی مورد تایید نیست.
کودکان بازمانده از تحصیل یعنی کودکان 7 تا 18 سال. به نظر من آمار سه میلیونی که اعلام شده، آمار درست و قابل اعتمادی نیست.
حتی افرادی که در مدرسه بودهاند و به دلایل مختلف از چرخه تحصیل خارج شدهاند هم باید در این آمار بررسی شوند.
عدم ورود کودکان شش ساله به چرخه تحصیل و به ویژه آمار ترک تحصیل کردهها هم باید بررسی شود. تردیدی نیست که آموزش و پرورش با توجه به تعداد نیروی انسانی که در خدمت دارد، میتواند حتی خانه به خانه این کودکان را شناسایی کند.
آموزش و پرورش از سازمانهای مردمنهاد کمک بگیرد
داوری تاکید میکند آموزش و پرورش در این مورد باید پاسخگو باشد و حداقل دانشآموزانی را که بعد از ثبتنام در مدرسه به چرخه آموزش برنگشتهاند، مورد پیگیری قرار دهد.
وقتی دانشآموزی برای دریافت پروندهاش به مدرسه مراجعه نمیکند، دلایل مختلفی دارد. امکان مهاجرت، فوت و در نهایت ترک تحصیل از طرف آن دانشآموز وجود دارد. پیگیری این موضوع مستقیما وظیفه آموزش و پرورش است. این وزارتخانه اگر بودجه کافی ندارد، میتواند با کمک سازمانهای مردمنهاد این بودجه را فراهم کند و با کمک هم این فرآیند را به نتیجه برسانند.
فقط آموزش و پرورش قادر به حل مشکل است
داوری و فلاحی هر دو تاکید میکنند کانون صنفی معلمان و سازمان معلمان هیچ فعالیتی برای حمایت از این کودکان در برنامههای خود ندارند و این وظیفه آموزش و پرورش است که از این کودکان حمایت کند چون فقط این سازمان است که بازوی اجرایی دولتی و قادر به دریافت کمک از دولت است.
وضعیت کودکان افغان در چرخه آموزش و پرورش
چندی پیش مقام رهبری بر ثبتنام و تحصیل همه کودکان افغان در ایران تاکید و عنوان کردند بدون هیچ پیششرط و محدودیتی باید این اقدام انجام شود. در حالی این موضوع تاکنون به درستی محقق نشده که معصومه آباد، عضو شورای شهر تهران چندی پیش در گفتوگو با «جهان صنعت» عنوان کرده بود: چهار هزار نفر از کودکان افغان به دلایل مختلفی از جمله بالا بودن سن و ناهماهنگی با پایههای تحصیلی مختلف، مشکل مالی، فقر و زمان بسیار محدود تعیین شده توسط آموزش و پرورش نتوانستهاند در مدارس ثبتنام کنند و از تحصیل بازماندند. این موضوع در حالی است که طبق گفتههای کارشناس سازمان نهضت سوادآموزی و نامههای منتشرشده در سایت این سازمان حمایتهای لازم از کودکان افغان صورت میگیرد و بودجهای نیز در این راستا تعریف شده است.
اما ساناز استهری با ابراز تعجب از این اظهار نظر و در پاسخی متفاوت عنوان میکند: یکی از مشکلات اساسی موسسه ما عدم همکاری آموزش و پرورش برای ثبتنام کودکان افغان بود. مدارس به هیچ وجه حاضر به ثبتنام این کودکان نبودند، مگر با پرداخت هزینههای بسیار بالا.
سوادآموزی مشکلات بلندمدت اجتماعی را حل میکند
داوری در ادامه گفتوگو با «جهان صنعت» تاکید میکند: حل مشکل بیسوادی نهتنها به جریان آموزش کمک بسیاری میکند بلکه در بلندمدت مشکلات اجتماعی و اقتصادی را هم حل میکند. افراد باسواد کمتر دچار بزهکاریهای اجتماعی میشوند، به افراد کمک میکند تا مشکلات فردی خود را به سادگی حل کنند. به امور روزمره زندگی توجه بیشتری نشان دهند و اینها در نهایت منجر به جامعهای سلامتتر خواهد شد. همچنین سلامت و بهداشت مناسبتری خواهند داشت و در نهایت حتی از میزان جرم هم کاسته میشود. به گفته او به مسایل اجتماعی باید به شکلی موازی و درهم تنیده نگاه کرد. حل شدن یکی از این مشکلات، جریانهای بعدی را هم خود به خود حل میکند.
تضاد آمار و مشاهدهها
سازمان نهضت سوادآموزی در آمار خود لیست بلندی از نام دانشآموزان موفق منتشر کرده است که در این لیست سن افراد ذکر نشده. مشخص نیست این افراد از چه زمانی جذب سازمان شدهاند و مورد حمایت قرار گرفتهاند. از سویی دیگر تعداد زیاد کودکان کار و معلول در سطح جامعه یکی از نقضکنندههای این آمار است که متاسفانه آموزش و پرورش و سازمان نهضت سوادآموزی از مسوولیت خود نسبت به این کودکان شانه خالی میکنند.
تکلیف این کودکان چیست
سازمانهای مردمنهاد معتقدند تمام تلاش خود را برای کمک به کودکان بازمانده از تحصیل میکنند. سازمان نهضت سوادآموزی برنامهها و طرحهای متعددی را در راستای کمک رساندن به این کودکان مطرح میکند اما فعالان صنفی این حوزه و تعدادی از کارشناسان و معلمان اظهارات مسوولان دولتی را رد میکنند و این حمایتها آنقدر ناکافی است که دست کم سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل وجود دارد که البته سازمان نهضت سوادآموزی معتقد است آمار منتشر شده سه میلیون کودک بازمانده از تحصیل صحت ندارد و این آمار کلی بیسوادان کشور است. همه این اتفاقات و اظهارنظرها در نهایت منجر به این شده که هنوز هم با پدیده «بیسوادی به صورت گسترده» مواجهیم.
چه در انتظار وضعیت آموزش ابتدایی کودکان است و چه کسانی مسوولیت را میپذیرند، سوالی است که همچنان باقی است و هیچ پاسخی برای آن نیافتهایم.
ویدیو مرتبط :
215 میلیون کودک محروم از تحصیل در جهان