درباره فیلم «من سالوادور نیستم»؛ یک «عطاران» و دیگر هیچ


درباره فیلم «من سالوادور نیستم»؛ یک «عطاران» و دیگر هیچقدس آنلاین/ فیلم سینمایی «من سالوادور نیستم» با بازی رضا عطاران و یکتا ناصر، فیلمی است ‌که این روزها خیلی خوب می‌فروشد و توانسته در همین مدت کم اکران به فروشی نزدیک به یک میلیارد دست یابد، اما باید به هرکس که اشتیاق دیدن این فیلم را دارد گفت که برخلاف انتظارش با فیلم ویژه‌ای روبه‌رو نمی‌شود. من سالوادور نیستم، داستانی سطحی، پیش پاافتاده و تکراری دارد که بارها در سینما دیده شده است و مخاطب بعد از تماشای پانزده دقیقه از فیلم براحتی می‌تواند داستان فیلم را حدس بزند.
«من سالوادور نیستم» داستان مردی مذهبی و معتقد به اصول به نام «ناصر»را روایت می‌کند که به کارهای خیر شهره است. ناصر طی ماجرایی 3میلیارد تومان پیدا می‌کند که آن را به صاحبش برمی‌گرداند و به همین دلیل به برنامه‌های تلویزیونی مختلف دعوت می‌شود. پس از این ماجرا از طرف فردی که خود را نماینده شرکت آژانس هواپیمایی معرفی می‌کند برای انجام کار خیری که انجام داده، به همراه خانواده به یک هفته اقامت رایگان در کشور برزیل دعوت می‌شود. آنجل دختری برزیلی، او را با نامزد سابق خود اشتباه می‌گیرد و ناصر در مقاطعی مجبور می‌شود به او کمک کند...
وقتی کارگردان به فوتبالیست مشهور متوسل می‌شود
کاملاً مشخص است که هرچقدر «من سالوادور نیستم» خالی از محتوای ویژه و غافلگیرکننده است، کارگردان تمام تلاش خود را کرده تا از هر ابزاری برای کشش بیشتر فیلم استفاده کند. از لوکیشن‌های سرسبز برزیل، گردش در باغ وحش و نماهای بسیار از آسمان‌خراش‌ها گرفته تا حضور ریوالدو بازیکن محبوب فوتبال برزیل از جذابیت‌های بصری فیلم است که کارگردان نهایت بهره‌ را از آنها برده است، اما مابقی بار فیلم روی دوش عطاران است که البته زحمت زیادی هم برای آن نکشیده است. عطاران همانی است که همیشه در همه فیلم‌ها دیده می‌شود، چه بسا معمولی‌تر از همیشه. مذهبی بودن شخصیت ناصر و رویارویی‌اش با آنجل و مادربزرگش که او را نامزد دختر می‌پندارد به اندازه کافی عطاران را در موقعیتی قرار می‌دهد که بتواند با استفاده از توانایی ذاتی خود در طنز موقعیت و درآوردن نقش شخصیتی که به صورتی بلاهت‌آمیز محیط اطراف خود را نمی‌فهمد، مخاطب را بخنداند. همین که عطاران در چنین صحنه‌هایی گیر کند، برای مخاطب جالب هست و شلیک خنده را سر می‌دهد. صحنه‌هایی مانند زیرنظر گرفتن و تعقیب ناصر توسط آنجل در ساحل تا پنهان کردن موضوع از همسر ناصر و جا زدن خود به جای سالوادور در حضور مادربزرگ و... به اندازه کافی می‌توانند بواسطه حضور عطاران دیدنی شوند.
یک فرمول امتحان شده باز هم جواب داد
حضور عطاران مانند بسیاری از فیلم‌هایی که او در آنها بازی کرده، نقطه عطف «من سالوادور نیستم» است و اگر عطاران را از این فیلم حذف کنید تقریباً چیز زیادی از آن باقی نمی‌ماند. اتفاقی که طی سال‌های اخیر بسیار دیده شده و کاملاً به اثبات رسیده که عطاران تضمین کننده فروش یک فیلم در گیشه است و مردم به قدری او را دوست دارند که نامش در یک فیلم کافی است تا آن فیلم انتخاب اول بسیاری برای سینما رفتن باشد. البته این مهم هم به سادگی بدست نیامده است. نقش‌آفرینی رضا عطاران در فیلم‌های اخیرش همچون «نهنگ عنبر»، «طبقه حساس»، «ورود آقایان ممنوع»، «اسب حیوان نجیبی است» و... به قدری خوب بوده که مخاطب به وی اعتماد دارد و حتی یک فیلم درجه دو و سه را بخاطر حضور این هنرپیشه محبوب تماشا می‌کند.
غنیمت سینمای کمدی
اما موضوع دیگری که نباید از آن غافل شد، ژانری است به‏نام کمدی و نیازی در مخاطب، که به نظر می‌رسد عموماً نادیده گرفته می‌شود. استقبال مردم از فیلم‌های کمدی چه عطاران در آن باشد چه نباشد، همیشه خوب بوده است. البته حضور عطاران هم مزید بر علت می‌شود، ولی در وانفسایی که اغلب سینماگران به قول خودشان دغدغه بازتاب تلخی‌های اجتماعی را دارند، فیلم‌های کمدی که بتوانند برای ساعتی فراغ بال ایجاد کنند و مخاطب را بخنداند، غنیمتی بزرگ محسوب می‌شود.
طی سال‌های اخیر به قدری تب ساخت فیلم‌های تلخ اجتماعی با محوریت طلاق، اعتیاد و ناهنجاری اجتماعی و اخلاقی زیاد شده است که فیلمسازان یادشان رفته مردم به سرگرمی ‌هم نیاز دارند. هیچ‌کس منکر وجود مشکلات، آسیب‌های اجتماعی و تلخی‌های موجود در جامعه نیست و بازتاب آنها حتی اگر در حد مطرح کردنشان باشد هم خوب است اما نکته مهم، تراز نبودن این کفه‌های ترازوست که فیلم‌های کمدی متوسط را به غنیمتی برای نفس کشیدن مردم تبدیل می‌کند و مردم ناگزیرند برای این که ساعتی را از تنش‌های موجود در زندگی دور باشند، به فیلم‌های کمدی پناه ببرند و حداقل ترجیحشان این است که در یک ساعت تماشای فیلم، شاهد صحنه‌های مرگ و اشک و آه و خیانت و جدایی نباشند.
نکته مهم در این میان این است که متأسفانه بیشتر فیلم‌های ژانر کمدی سال‌های اخیر سینمای ایران فیلم‌هایی ساده‌انگارانه، با داستانی خطی و دم دستی و بدون استفاده از ظرفیت‌های هنری بوده است. شاید اگر سینماگران ما دغدغه جذب مخاطب را با فکر کردن درباره افزایش کیفیت فیلم‌هایشان همراه کنند، سینمای ایران از نظر گیشه تا مدتها بیمه شود.
به هر روی «من سالوادور نیستم» خوب می‌فروشد و این اتفاق به نفع سینماست. شاید فروش خوب این فیلم بسیاری از معادلات را باطل کند؛ اینکه فصل نمایش از مهمترین دلایل ‌برای فروش فیلم است. اگرچه فیلم منوچهر‌هادی جزو اکران نوروزی‏ست اما عملاً نمایش خود را از اوایل اسفند آغاز کرده و در زمانی که کمتر کسی فرصت رفتن به سینما را دارد، فروش قابل توجه و کم سابقه‌ای را رقم زده است.
صبا کریمی


با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: قدس آنلاین


ویدیو مرتبط :
آنونس فیلم «من سالوادور نیستم»