سایر


2 دقیقه پیش

جمهوری آذربایجان با گرجستان و ترکیه مانور مشترک نظامی برگزار می کند

ایرنا/ جمهوری آذربایجان روز یکشنبه قبل از آغاز مذاکرات وین با حضور نمایندگان منطقه قره باغ کوهستانی، اعلان کرد که قصد دارد تمرین های نظامی با مشارکت گرجستان و ترکیه برگزار ...
2 دقیقه پیش

ژنرال فراری سوری از رژیم صهیونیستی درخواست کمک کرد

العالم/ ژنرال سابق و فراری ارتش سوریه که به صف مخالفان بشار اسد پیوسته، از رژیم صهیونیستی خواست که در مقابله با رییس جمهوری سوریه، مخالفان مسلح (تروریست ها)را یاری کند!.به ...



خاطره‌ یک کارگردان از سید محمود دعایی


ایسنا/ صادق کرمیار با نگارش مطلبی که از آن به عنوان شهادت‌نامه‌ای برای روز قیامت خود یاد کرده، به ذکر خاطره‌ای از مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، با توجه به برخی اتفاق‌های اخیر پرداخته است.

این داستان‌نویس و کارگردان تلویزیون در متن این یادداشت آورده است:

«اواخر دهه شصت در تحریریه روزنامه اطلاعات کار می‌کردم. یک روز که مثل همیشه دیر به سر کار رفتم، شنیدم که حجت الاسلام سید محمود دعایی با یکی از خبرنگاران تحریریه برخورد تندی کرده و خبرنگار با چشمان اشکبار بساطش را جمع کرده و به خانه رفته است.

شور جوانی و انقلابی‌ام گل کرد و شروع به اعتراض کردم. بچه‌های تحریریه سعی کردند مرا آرام کنند، نه به خاطر خبرنگار همکار و نه به خاطر دعایی که به خاطر خودم که اگر به اعتراض ادامه دهم ممکن است عاقبت بدی برایم داشته باشد. امّا بدون توجه به توصیه‌ی بچه‌ها رفتم جلو دفتر دعایی و شروع به داد و فریاد کردم که ایشان به چه حقی با خبرنگار تندی کرده و اینجا محیط فرهنگی است و باید رفتارها فرهنگی باشد و ....

دعایی با اینکه در دفترش نشسته بود، امّا هیچ واکنشی به اعتراض من نشان نداد و با اینکه قدرت هر گونه برخوردی را با من داشت، حتّی از اتاق بیرون نیامد و حتّی انتظامات را هم خبر نکرد و حتّی مرا تنبیه نکرد و حتّی مرا متهم به ضد انقلابی نکرد و حتّی نان زن و بچه‌ام را قطع نکرد و حتّی بعدها برایم پاپوش ندوخت و به دنبال نقاط تاریک در زندگی شخصی و اجتماعی من نگشت تا رسوایم کند و خیلی کارهای دیگری که می‌دانیم در این دوره و زمانه برای کوچک‌تر و بزرگ‌تر از من هم انجام می‌دهند.

امّا روز بعد یک نفر را فرستاد سراغ خبرنگار که به سرکارش برگردد و بعد که فهمیدم خطای خبرنگار چه بود، به دعایی حق دادم که چنان برخوردی با او کرده بود و خجالت کشیدم از واکنش عجولانه‌ی خودم و خواستم به بهانه‌ای برای عذرخواهی بروم به دفتر ایشان که شرم کردم و نرفتم. همه می‌دانند که دفتر ایشان همیشه باز بود و منشی حق نداشت مانع ورود هیچ کس به داخل اتاق شود و حتّی حق نداشت بپرسد که چه‌کار دارد. فقط حق داشت بگوید آقای دعایی در اتاق هست یا نیست. هنوز هم دفتر ایشان بر همین روال است، جز آنکه دیگر منشی هم ندارد.

حتّی دو روز بعد مشکل مالی برایم پیش آمد و نامه‌ای نوشتم و درخواست وام کردم که موافقت کرد و وقتی در تحریریه مرا دید، نه تنها به رویم نیاورد، بلکه با شوخی معروفش چنان شرمنده‌ام کرد که هیچ وقت نتوانستم حتّی عذرخواهی کنم.»

«درباره‌ی روش مدیریت و دانش و منش دعایی در حد درک خودم خیلی حرف‌ها دارم که برخی را در خاطراتم نوشته‌ام و در زمان و مکان خود ان‌شاءالله منتشر خواهم کرد.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
پیام دکتر محمد خاتمی به مراسم نکوداشت سید محمود دعایی